نماد آخرین خبر

جنایت، فروش یا اسارت زنان و دختران در گزارش‌های تاریخی

منبع
شهربانو
بروزرسانی
جنایت، فروش یا اسارت زنان و دختران در گزارش‌های تاریخی

شهربانو/ قبل از انقلاب مشروطه، قحطي و خشک‌سالي‌هاي مکرر در خراسان باعث مي‌شود مردم در شرايط فقر و کمبودهاي اقتصادي زندگي کنند. اين مسئله نارضايتي و حتي شورش‌هايي هم به دنبال داشته است به طوري که در دوره فرمانروايي نيرالدوله در خراسان، بلواي نان با عناويني چون «آشوب مشهد» را مي‌توان بازيابي کرد. معمولا در قلمرو حکمراني حاکمان ضعيف اتفاقات تلخ به‌وفور ديده مي‌شوند. از دستبرد و چپاول گرفته تا جنايت و فروش يا اسارت زنان و دختران بخشي از گزارش‌هاي تاريخي را تشکيل مي‌دهند. متأسفانه در بحبوحه انقلاب مشروطه هم بحث اسارت زنان و هم مسئله فروش دختران مطرح است. وقتي پژوهشگران به اين عرصه وارد شدند و حکايت تلخي از فروش دختران را مجدد واکاوي کردند، شايد براي برخي‌ها باورناپذير بود که حتي تا يک قرن پيش چنين مسائلي به صورت علني در خاک خراسان وجود داشته است. به نظر مي‌رسد فقر و بيچارگي رعيت و سيري‌ ناپذيري حاکمان وقت مهم‌ترين عامل اين اسارت‌ها و خريدوفروش‌هاي نامتعارف بوده است. منابع و اسناد تاريخي گواه بر اين هستند که شرايط نامطلوب اقتصادي در هر مقطع زماني مي‌تواند آثار نامطلوبي بر زندگي مردم بگذارد. گذشتن از فرزندان و فروش آن‌ها با مبالغ ناچيز در سرزمين‌هاي ديگر ظلم و ستم ناروايي به آن‌ها بوده است.

جملاتي چون «مگر نشنيده‌ايد که رعيت در قبال گرفتن 10 تا 100 تومان دخترانش را مي‌فروشند؟» حکايت و داستان تاريخي نيستند بلکه بخشي از واقعيت‌ها و حافظه تاريخي مردمان قديم خراسان‌اند. اگر بخش عمده‌اي از مذاکرات دوره اول مجلس شوراي ملي مختص اين موضوع است، اين بدان مفهوم نيست که مسئله اسارت دختران مکتوم و پوشيده بوده بلکه هم حکومت وقت از اين موضوع اطلاع داشته است، هم نمايندگان مجلس کاملا در جريان آن قرار دارند. روزنامه حبل‌المتين در 18 رجب 1323 با ارائه گزارش‌هايي تحت عنوان «مکتوبي از خراسان» اوضاع را تشريح کرده است.

شايع بود برخي ترکمن‌ها دختران را به بازارهاي عشق‌آباد مي‌بردند، حراج مي‌کردند. تجار ارمني دختران را مي‌خريدند تا به عنوان برده و کنيز بفروشند يا به آوازخواني و رقاصي در مهمانخانه‌ها وادارند. سرنوشت اين دختران چه شد؟ دولت براي استرداد اسراي زن چه اقداماتي انجام داد؟ طبق گزارش‌هاي موجود در کتاب اسناد دوره اول مجلس شوراي ملي تلاش براي استرداد انجام مي‌شود و هزينه‌هايي هم صورت گرفته است. وزير خارجه وقت در تاريخ 13محرم 1328 طي مکتوبي به وزارت ماليه چگونگي اسير شدن دخترهاي کرد شمال خراسان در خاک آخال و مخارج اياب و ذهاب آن‌ها را درخواست کرده است. اين سند در کتاب اسناد دوره اول مجلس شوراي ملي منتشر شده است. در آن ايام ميرزا اسماعيل‌خان دبيرالممالک کارپردازي عشق‌آباد داشت و اقداماتش در اين زمينه را چنين گزارش داده است: «قريب 30 نفر از زن‌ها و دخترهاي گروگان را از چنگ تراکمه که هرکدام در يک اوبه حبس شده بودند، نجات داده ... صورت و مخارج آن‌ها را 3318 منات و 50 کاپک ذکر نموده که فقط مخارج ليلي دختر علي‌اکبر بجنوردي 416 منات و 25 کاپک بوده است.» ولي آنچه محرز است اين است که تعداد کمي از زنان و دختران به ايران برمي‌گردند و براي بقيه دور از وطن و در غربت سرنوشت نامعلومي رقم مي‌خورد. عمق فاجعه و ظلم و ستمي که بر اين زنان و دختران وارد شده پس از سال‌ها هنوز زمزمه شاعران و ترانه‌هاي محلي همچون «لي‌ياره» و «ا...مزار» است، اشعاري که روايتگر بخشي از تاريخ پرفرازونشيب در شمال خراسان هستند.
غلامرضا آذري خاکستر کارشناس و پژوهشگر تاريخ

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar