دیر به حرف افتادن کودک چه زمانی نگران کننده می شود؟
کودکت/ کودکان با هم متفاوتاند و از نظر زمانبندي رشد و کسب مهارتهاي مختلف، متفاوت با يکديگر عمل ميکنند. ممکن است کودکي خيلي زود و قبل از چهار دست و پا رفتن شروع به راه رفتن کند يا کودکي دايره لغات گستردهاي داشته باشد. پس نميتوان کودکان را با يکديگر مقايسه کرد يا تاريخ دقيقي براي حرف زدن و کسب ساير مهارتها و تواناييهاي کودکان در نظر داشت. ولي نشانههايي کلي وجود دارد که نشان ميدهد احتمالا کودک دير به حرف افتاده است. دير به حرف افتادن کودک را ميتوان با در نظر گرفتن نشانههايي تشخيص داد. در ادامه، به چند علامت دير به حرف افتادن کودک اشاره ميشود.
۱. توجه نکردن به محيط اطراف
ارتباطات اجتماعي با ديگران پايه و اساس مهارتهاي کلامي و حرف زدن است. ارتباط برقرار کردن با ديگران باعث يادگيري زبان و شيوه استفاده از آن ميشود. اما اگر کودکتان به موسيقي توجه نميکند، به صداهاي اطراف واکنش نشان نميدهد و در برقراري ارتباط با ديگران و نشان دادن واکنش به آنها ضعيف و خنثي عمل ميکند، احتمالا نشانه تاخير در کلام است.
۲. غان و غون نکردن
کودکان در ۴ تا ۶ ماهگي تمايل به ايجاد آواهايي بيمعني از خود دارند. هر چه به ۶ ماهگي نزديکتر ميشوند، اين صداها از حالت بيمعني به معنيدار نزديکتر ميشود و ميتوان حروف بيصدا را هم در ميان آواهايي که از دهان خارج ميکنند شنيد. اگر ميبينيد کودکتان در ايجاد چنين اصواتي مشکل دارد، بايد حواستان را جمع کنيد و به اين شک کنيد که شايد نشانهاي از دير به حرف افتادن کودک در کار است.
۳. واکنش نشان ندادن به نام خود
کودک در ۶ تا ۹ ماهگي، با شنيدن اسمش، واکنش نشان ميدهد. براي مثال، وقتي مشغول به کاري است و شما او را صدا ميزنيد، بايد متوقف شود و به سمتتان برگردد. علاوه بر اين، کودکان طبيعي و سالم نسبت به صداهايي که شما از دهان خارج ميکنيد واکنش نشان ميدهند و حتي تلاش ميکنند آنها را تقليد کنند. هر چه بيشتر با فرزند خود صحبت کنيد به تقويت مهارتهاي زباني در او کمک بيشتري ميکنيد. پس اگر کودکتان، در سنيني که گفته شد، واکنشي ندارند، بايد به توانايي او در به حرف افتادن کمي شک کنيد.
۴. نگفتن کلمات ساده
وقتي کودک به ۱۲ ماهگي ميرسد، معمولا توانايي گفتن واژههاي سادهاي مانند: بابا، دادا، دَدَ و ماما را دارد. بهتر است در اين سنين براي کودک کتاب بخوانيد و به توسعه و رشد دايره لغات او کمک کنيد. علاوه بر کتاب خواندن، با تعريف کردن کارهاي عادي و روزمره براي کودک هم ميتوانيد مهارت شنيدن و حرف زدن را در او تقويت کنيد. اگر احيانا کودک تا ۱۲ ماهگي نتوانست واژههاي سادهاي که گفته شد به زبان بياورد، بهتر است تاخير کلامي او بررسي شود.
۵. استفاده نکردن از زبان بدن
کودک ۱۲ ماهه، ضمن اينکه شروع به گفتن برخي کلمات ميکند، ژستهاي خاصي مانند تکان دادن سر به نشانه تاييد و تکذيب را هم انجام ميدهد. استفاده از زبان بدن به تقويت مهارتهاي ارتباطي کودک کمک ميکند. پس بهتر است در اين سنين با او بيشتر تمرين کنيد. براي مثال، بايباي کردن يا دست دادن ميتواند تمرينهاي خوبي باشد. اما اگر کودکي قادر به استفاده از زبان بدن در برقراري ارتباط با ديگران نباشد، بهتر است به وضعيت صحبت کردن او بيشتر رسيدگي کنيد.
۶. ناتواني در پاسخگويي در ارتباطات
در بازه ۱۲ تا ۱۸ ماهگي، کودک بايد به مفاهيم سادهاي مانند خداحافظي کردن و «نه» گفتن تسلط پيدا کرده باشد. در اين سن، واکنش نشان دادن به خواستههايي مانند اشاره کردن به اعضاي مختلف بدن مهم است. اگر کودکي نتواند خواستههاي سادهاي مانند بلند کردن دست، نشان دادن پا يا بايباي کردن را انجام دهد، احتمال دارد تاخير در کلام در کار باشد.
۷. گسترش نيافتن دايره لغات
دايره لغات کودک از ۱۸ ماهگي به بعد ناگهان رشد زيادي ميکند. کودک ۲ ساله ميتواند حدود ۵۰ کلمه را ادا کند. کودک ۲ ساله معمولا عبارات کوتاه دوکلمهاي ميسازد. براي مثال ميگويد: «ماما رفت» يا «سگ بزرگه». وقتي با او صحبت ميکنيد، بايد از واژههاي متنوع و مختلف بهره ببريد تا امکان توسعه لغاتي که ميداند بيشتر شود. براي مثال، به جاي اينکه به او بگوييد: «اين توپ مال توئه؟» بگوييد: «اين توپ کوچيک قرمز مال توئه.» يکي از نشانههاي نياز به تمرين بيشتر اين است که کودک دايره لغات کوچکي دارد. سعي کنيد با کودک حرف بزنيد و در صحبتهايتان از توصيفهاي مختلف بهره ببريد. هر چه عبارتهاي توصيفي بيشتري در کلامتان به کار ببريد، به توسعه واژههايي که کودک ياد ميگيرد و استفاده ميکند کمک بيشتري خواهيد کرد.
۸. ابراز نکردن احساسات
در ۲ سالگي، کودک بايد بتواند نيازهاي فوري خود را در قالب کلمات بيان کند. اگر کودکي صحبت ميکند ولي در ابراز احساسات کمي عقب است، بايد به اين موضوع رسيدگي کنيد. کودک در ۲ سالگي ميل زيادي به حرف زدن پيدا ميکند و شاهد بلبلزبانيهاي او خواهيد بود. بايد با او صحبت کنيد، برايش کتاب بخوانيد و به شکوفايي و تقويت مهارتهاي کلامياش کمک کنيد. کتاب خواندن تمريني عالي براي حرف زدن کودک است.
در آخر
همانطور که گفته شد، نمودار رشد جسمي و رواني هر کودکي منحصربهفرد است و نميتوان هيچ فردي را با ديگري مقايسه کرد. بنابراين، اگر کودکتان با چيزي که خوانديد کمي متفاوت بود، اصلا نگران نشويد، اما با هوشياري سعي کنيد به روند حرف زدن او رسيدگي کنيد و در صورت نياز، از کمکهاي تخصصي بهره ببريد. کودکاني که در بازه زماني طبيعي شروع به حرف زدن ميکنند، نسبت به آنچه در اطرافشان اتفاق ميافتد، واکنشهايي متناسب با سن خود ابراز ميکنند و در برقراري ارتباط با ديگران موفق هستند. سعي کنيد به جاي اينکه از تاخير کلامي کودک نگران شويد، به فکر پيگيري صحيح ماجرا باشيد. هيچ مشکلي بدون راهحل نيست. با پيگيري صحيح و استفاده از راهکارهاي مناسب، قطعا ميتوانيد مشکل حرف زدن کودک را حل کنيد و ورود او را به دنياي واژهها و جملات خوشامد بگوييد.