آشنایی با انواع وابستگی عاطفی و راهکار مؤثر برای غلبه بر آن
باشگاه خبرنگاران/يکي از مهمترين علتهاي شکست افراد در زندگي وابستگي عاطفي است.
وابستگي عاطفي مسئلهاي پيچيده و متفاوت از عشق است که در واقع از هيچ قانون مشخصي پيروي نميکند. بهوجود آمدن وابستگي و باقيماندن آن دو موضوع کاملا متفاوت بوده و در اغلب موارد حتي آگاهانه نيست. فرد مبتلا به وابستگي عاطفي تصور ميکند مشکلات ناشي از وابستگي او منشأ خارجي دارد.
انواع وابستگي عاطفي
وابستگي عاطفي انواع مختلفي دارد که هر کدام به شکل خاصي در بخشهاي مختلف زندگي فرد اثرگذار هستند.
در پسزمينه وابستگي اصولا ترس زيادي نهفته است مانند وابستگي عاطفي به خانواده، وابستگي عاطفي زوجين، وابستگي عاطفي به محيط اجتماعي که در هر سه نمونه از وابستگي عاطفي به خانواده، شريک زندگي و محيط اجتماعي و نداشتن اعتمادبهنفس بيشترين نقش را ايفا ميکند. نکته ديگر، ناآگاهي افراد از ميزان توانايي خود در انجام دادن امور است. اين فکر در ذهن اين افراد شکل ميگيرد که ارزش زيادي ندارند و به تنهايي نميتوانند به زندگي ادامه دهند.
راه هاي غلبه بر انواع وابستگي عاطفي
وابستگي عاطفي و عشق به يکديگر شبيه هستند. اينکه روي افرادي که برايتان اهميت دارند سرمايهگذاري عاطفي کنيد، امري معمول است، اما اگر به مرحلهاي برسيد که احساس کنيد بدون يک شريک رمانتيک، يک عضو خانواده يا يک دوست نميتوانيد خوشحال باشيد، درواقع از عشق عبور کرده و به وابستگي عاطفي وارد شدهايد. وابستگي عاطفي هم براي شما و هم براي روابطتان سخت خواهد بود.
روش اول: الگوهاي وابستگي عاطفي را بشکنيد يعني بهترين راه غلبه بر ترس هايي که در زندگي تجربه ميکنيد، رويارويي با آنها است. شايد فقط لازم باشد اولين قدم را برداريد. خطر کنيد و از منطقه امن خود خارج شويد و بهتر است تا کارهايي مانند شناسايي ترس ها، تنهايي وقت گذراندن، تقويت حس هويت ، خودداري از کنترلکردن ديگران و کمک گرفتن از اطرافيان براي شکستن الگوها را انجام دهيد.
روش دوم: به سلامت عاطفي برسيد يعني مسئوليت احساساتتان را بپذيريد، تلاش کنيد با نيازهاي خودتان روبهرو شويد،اعتماد بنفستان را تقويت کنيد و محدوديتهاي ديگران را بپذيريد.
روش سوم: امن زندگي کنيد يعني بدانيد چه ميخواهيد، مسئوليت برنامههايتان را بپذيريد، دايره اجتماعي خود را گسترش دهيد، به ديگران بخشش کنيد، روي اهداف خودتان تمرکز کنيد و وابستگي متقابل ايجاد کنيد.
مالک ميرهاشمي روانشناس در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار کرد: ذات وابستگي منفي بوده، اما گونهاي از آن وجود دارد که ميتواند از رفتارهاي شديد احساسي و غير منطقي جلوگيري کند. وابستگي پديده رفتاري و روانشناختي است که در همه افراد کم يا بيشتر وجود دارد منتهي در برخي شدت و نوع آن نيز متفاوت است.
وي افزود: اگر شدت و ميزان وابستگي بيش از حد باشد معمولا از لحاظ ضعف شخصيت، ريشه در عدم يادگيري رفتارهاي مستقلانه در دوران کودکي دارد يا گاهي اوقات واکنشها به برخي مسائل (گذشته، حال و آينده) است که در نتيجه موجب ايجاد اضطراب و افسردگي در فرد ميشود.
اين روانشناس ادامه داد: تشديد وابستگي موجب توسعه روابط انگلي و نامتقارن ميشود يعني فرد بدون حضور و کمک ديگران قادر به انجام بسياري از کارها نخواهد بود و در دوران بزرگسالي نيز وابستگيهاي مالي، رواني و عاطفي به گونههاي مختلف در آن شدت مي گيرد. يعني در انتخاب دوست، شغل، همسر و حتي در تصميمگيري دچار مشکل ميشود.
ميرهاشمي تصريح کرد: وابستگي متضاد استقلال طلبي است که والدين از دوران کودکي بايد به اين مسئله توجه داشته و با حساسيت زدايي منظم يعني دور کردن فرزند از شخصي که به آن وابسته شده، اين وابستگي را به استقلال تغيير شکل دهند.
وي با اشاره به مبحثي در روانشناسي تحت عنوان دلبستگي، بيان کرد: دلبستگي معمولا دو طرفه و نمونه اوليه آن در زمان تولد کودک شکل ميگيرد که روانشناسان توصيه ميکنند، تماس پوست به پوست (کودک را سريعا در آغوش مادر قرار دادن)، انجام شود و اين دلبستگي نوعي وابستگي است، اما به گونه دوطرفه يعني مادر و کودک هر دو احساس آرامش و امنيت ميکنند.
اين روانشناس افزود: دلبستگي ميتواند بعدها تغيير شکل پيدا کرده و ارتباطات عميق عاطفي را ميان فرد با ديگران به وجود آورد، اما اگر اين دلبستگي به درستي شکل نگيرد يعني مادر در حين زايمان از دنيا رود و کودک آن تماس اوليه را پيدا نکند، سبب ميشود فرد با ترديد به دنياي اطراف خود بزرگ شده و مشکلات روانشناختي يا نابهنجاري را در بزرگسالي تجربه کند.
ميرهاشمي گفت: وابستگي انواع مختلف دارد و به وابستگي به پدر و مادر، زوجين به يکديگر به گونه يک طرفه، مواد مخدر، فضاي مجازي و... ميتوان اشاره کرد، اما در صورت شدت گرفتن آن ميتوان از طريق مشاوره، روان درمانيهاي کوتاه مدت و... افراد وابسته را به رفتارهاي مستقل هدايت کرد.