درس زندگی از ماراتن گل به خودیهای یورو 2020
خراسان/ نداشتن تمرکز، مديريت نکردن استرس، غرور بيجا و ... از عوامل افزايش تعداد گل به خوديها در دوره اخير يورو است
اولين گل يورو 2020 روي گل به خودي بازيکن ترکيه به ثمر رسيد اما اين پايان ماجرا نبود. با اين که هنوز مرحله گروهي يورو 2020 به پايان نرسيده، 3 گل به خودي ديگر هم در اين دوره از مسابقات به ثمر رسيده است: گل اول آلمان به پرتغال با گل به خودي روبن دياز، گل دوم آلمان به پرتغال با گل به خودي گريرو و قبل تر از آن گل اول فرانسه به آلمان با گل به خودي مت هوملز. علاوه بر آن اشتباهات بازيکنان و سوتي هايشان هم کم نبوده، يکي از آنها، اشتباه وحشتناک دروازهبان اسکاتلند بود که موفق نشد شوت پاتريک شيک از زمين تيم خودش را مهار کند و چندين پنالتي هم در اين جام، توسط مهاجمان سوخته شده و تبديل به گل نشده است که آخري اش تا لحظه نوشتن اين مطلب در بازي اسپانيا و لهستان اتفاق افتاد.از آن جا که فوتبال را يک بازي شبيه زندگي ميدانند نگاهي ميکنيم به اين پديده و نکات روان شناسانهاي که ميتوان به همين بهانه بيشتر مورد توجه قرار داد. براي زندگي روزمره ميتوان گل به خودي زدن را فراهم کردن فرصت سوء استفاده براي ديگران تعريف کرد. به عبارت ديگر خودمان با دست خودمان ضرري را متوجه خودمان کنيم، ضرري عاطفي، مالي، رواني، شغلي، اجتماعي و ... . در ادامه، نکاتي در همين باره مطرح خواهد شد.
استرس زياد و تصور باخت
دقيقا مانند فوتبال، استرس زياد و تصور باخت پيش از بازي، يکي از مهمترين دلايل گل به خودي است. زماني که نتوانيم استرسمان را مديريت کنيم يا ديگران را برتر و بهتر از خود ميبينيم، در مقابل آنها قطعا دستپاچه ميشويم. طبقهبندي آدم ها با معيارهايي چون پول، زيبايي، تحصيلات و ... باعث ميشود که يک عده را کمتر از خود و عدهاي را بالاتر و برتر از خود ببينيم. غافل از اين که خوب بودن در يک زمينه به معناي ضعيف بودن در يک مهارت ديگر است. هر تيم فوتبال هم تخصصي دارد، يا هجومي است يا تدافعي. پس حتي ضعيف ترين تيمها هم در مقابل بزرگان بر اساس مزيت هاي خود و ضعف هاي حريف، شانس دارند به شرط اين که بازي را پيش از شروع در ذهن خود نباخته باشيم.
تمرکز بيش از حد روي حريف
تمرکز بيش از حد روي يک فرد هم باعث اشتباه ميشود. بيشتر گل به خوديها در فوتبال توسط مدافعاني زده ميشود که بيش از حد روي يار حريف تمرکز و ناخودآگاه رفتار و حرکات آنها را در لحظه تقليد و تکرار ميکنند. اين خصلت مغز انسان است که تمايل به تقليد رفتار فرد روبهرويي دارد. سلولهاي آينهاي مغز باعث ميشود در صورت تمرکز روي يک فرد، ما دقيقا رفتارهاي او را تقليد کنيم. پس وقتي مهاجم به سمت دروازه حرکت ميکند، مدافع تيم رقيب هم به صورت ناخودآگاه به سمت دروازه خودي شوت ميکند! تقليد راههاي موفقيت ديگران دقيقا همين رفتار است. چون فلاني که در ذهن ما به شکل رقيب درآمده است و اصلا قصد نداريم از او کم بياوريم، از طريق فلان فعاليت پول در ميآورد پس من هم دقيقا همان کار را انجام ميدهم البته بدون دانش و تجربه کافي. مثال بارز آن هجوم مردم به بورس يا بازار ارزهاي ديجيتال بود که بدون دانش و تخصص وارد و بخش بزرگي هم دچار زيان شدند. يادگيري از ديگران بسيار مفيد است اما به شرط آن که از تقليد فراتر برويم و در آن حيطه مهارت کافي کسب کنيم.
غرور بيجا يا نداشتن اعتماد به نفس
در فوتبال گاهي پيش ميآيد تيمي که از شروع، بسيار خوب بازي کرده در لحظات آخر تمرکز خود و همه چيز را از دست ميدهد. آنها يا در درون، خود را لايق آن موفقيت نميدانند، اعتماد به نفس ندارند يا دچار غرور بيجا مي شوند يا فرصت رخنه را براي رقيب فراهم و قبل از اتمام کار، يک جوري آن را خراب ميکنند. در زندگي هم با غرور کاذب قبل از کامل شدن پيروزي، خيلي از فرصتها را از دست ميدهيم يا با زدن گل به خودي، شرايط را براي خودمان سخت ميکنيم.
نکته پاياني
زندگي هم مانند فوتبال برد و باخت دارد، اما هميشه بازي ديگري هم وجود دارد ولي در نهايت نبايد فراموش کرد که فوتبال فارغ از برد و باخت، براي لذت و ديدن نتيجه تلاشهاست. همان گونه که زندگي فارغ از فراز و فرودهايش، براي خوشحالي در کنار ديگران، تلاش، ديدن ثمره کارها و ... ساخته شده است. شايد برنده يادمان نماند اما از هر تورنمنت پر تلاش ترين تيم قطعا به ياد ميماند.
نويسنده : دکتر مهدي سودآوري | روان شناس و مدرس دانشگاه