کودکان را در مراسم سوگواری نزدیکان از دایره توجه خارج نکنید!
باشگاه خبرنگاران/ مرگ، يکي از واقعيت هاي تلخ است که نحوه برخورد هر فردي به آن با ديگري متفاوت است و کودکان از جمله گروه هاي آسيب پذيري هستند که بزرگسالان بايد در شرايطي که مي خواهند آن ها را از مرگ فردي که از نزديکان آن هاست مطلع کنند بسيار مراقب باشند تا کودکان دچار استرس و اضطراب ناشي از اين اتفاق نشوند و بيش از اندازه آسيب نبينند.
وي بيان کرد: بسياري از کودکان در اين بازه سني گمان ميکنند، مرگ مثل يک سفر است که پس از مدتي فرد بازميگردد و درواقع، براي آنها اين سفر بيبازگشت معنايي ندارد و به همين دليل هم، کودکاني که عزيزي را از دست ميدهند خواهان بازگشت شرايط به وضع عادي هستند.
شرکت در مراسم خاکسپاري
اين روانشناس در رابطه با چگونگي شرکت کردن کودکان در مراسم خاکسپاري نزديکان خود تصريح کرد: بهتر است کودکان کمتر از ۹ سال در مراسم خاکسپاري حضور نداشته باشند. زيرا شرکت کردن آن ها در اين مراسم و تماشاي صحنه خاکسپاري ميتواند باعث به وجود آمدن اضطراب و ترس در آن ها شود، ضمن اينکه معمولا در چنين فضاهايي بزرگترها بيشتر مراقب کساني هستند که بيقراري ميکنند و خودبهخود کودکان از دايره توجه خارج ميشوند.
کوهپايه زاده گفت: بزرگسالان بايد مراقب باشند که کودک، وسيله تخليه احساسات نشود، يعني اگر نزديکان از سر محبت کودک را در آغوش ميگيرند و گريه ميکنند، بايد آنها را به شدت از اين کار منع کرد چرا که کودک در چنين شرايطي دچار بهت و حيرت ميشود.
امنيت کودک را تضمين کنيد
وي با اشاره به الزام تضمين امنيت کودکان در شرايط سوگ والدين ادامه داد: هنگامي که يکي از والدين از دنيا ميرود، اولين مسالهاي که ذهن کودک را درگير ميکند، اين است که مبادا والد ديگر نيز بميرد و در اين موارد، پدر يا مادر که در قيد حيات هستند بايد به کودک خود اطمينان داد که وي(پدر يا مادر) از نظر جسمي سالم است و توانايي اداره خانواده را دارد.
کوهپايه زاده افزود: تفکر فوق، در کودکان طلاق، به گونهاي ديگر خود را نشان ميدهد؛ به طوري که وقتي پدر و مادر، يکديگر را ترک ميکنند، کودک دچار هراس ميشود که مبادا آنها، او را نيز طرد کنند که در اين صورت، والد ميتواند از طريق اطمينان دادن به کودک، با اين احساس ناامني مقابله کند و به همين دليل، براي اين کار بايد با کودک صحبت کرد و اجازه داد که او از ترسها و نگرانيهايش سخن بگويد.
مرگ را از آنچه است، مبهمتر نکنيد
اين روانشناس تأکيد کرد: کودکان علاقهاي به توضيحات خيالي و فلسفي ندارند. پس با کلمات مناسب مرگ را برايشان توضيح دهيد و بايد دانست که گفتن جملاتي مثل «رفت»، «ما را ترک کرد» يا «او به سفر رفته است»، کودک را در انتظاري ناتمام نگه ميدارد، ضمن اينکه گفتن «خدا انسانهاي خوب را ميبرد» به کودک اين باور را تلقين ميکند که يا انسانهاي زنده خوب نيستند يا آدمهاي خوب اطراف او هم بزودي ميميرند.
وي مطرح کرد: بهتر است از واژه مردن استفاده کرد و مرگ را براي کودک توضيح داد. يعني به او گفت کساني که مردهاند ديگر نيازي به خوردن غذا يا نفس کشيدن ندارند چراکه بسياري از کودکان گمان ميکنند شخص مرده در زير خاک در حال عذاب کشيدن است، چون راه نفس کشيدن ندارد يا گرسنه و تشنه مانده است. بنابراين، بايد براي کودک، به اقتضاي سن و ميزان درک و هوش عمومي که دارد، توضيح داد تا بتواند احساساتش را ابراز و تخليه کند و نزديکان و اطرافيان کودک، در اين زمينه ميتوانند از روانشناس نيز کمک بگيرند.
مراقب کلمات خود باشيد
وي بيان کرد: اطرافيان و نزديکان کودک بايد به خاطر داشته باشند، زخم کلمات روي روان کودکان به اين آسانيها التيام نمييابد و به همين دليل، اگر مجبور هستند که کودک خود را به تنهايي بزرگ کنند، کودک مسئول اين شرايط نيست. بنابراين، هنگامي که اشتباهي مرتکب ميشود يا شيطنت ميکند، به او احساس گناه ندهند چراکه کودک به اقتضاي سن خود رفتار ميکند. پس هيچگاه به او نگويند «به خاطر تو از خودم گذشتهام، ولي تو اين طور مرا اذيت ميکني» يا «جوانيام را به پاي تو هدر دادم که خوب درست را نميخواني». هنگام عصبانيت مراقب باشند، چيزي نگويند که او حس اضافي بودن پيدا کند.
مشکلات را بزرگتر از آنچه هستند، جلوه ندهيد
کوهپايه زاده تصريح کرد: رديف کردن فهرست بلند بالايي از مشکلات نزد کودک چيزي را حل نميکند و او شنونده مناسبي براي درددلهاي اطرافيان نيست چرا که کودک است و توانايي حل مشکلات را ندارد. گاه پدر يا مادر گمان ميکنند با بيان اين مشکلات، کودک را مسئولتر بار ميآورند يا اينکه ميتوانند از شيطنتهاي احتمالي او در آينده جلوگيري کنند؛ در حالي که کودک با شنيدن حکايتهاي اين چنيني، غم و اندوهي را تجربه ميکند که مناسب سن او نيست، ضمن اينکه برخي کودکان از ابراز احتياجات يا اظهار تمايل براي چيزهايي که دوست دارند، خودداري ميکنند چرا که نميخواهند بر بار مشکلات بيفزايند.
به کودک مسئوليت سنگين ندهيد
اين روانشناس تصريح کرد: اطرافيان کودک مراقب باشند، حتي به صورت زباني به کودک مسئوليتي بيشتر از ظرفيتش ندهند چرا که گاهي مادران پس از مرگ يا جدايي همسرشان، به پسر خود ميگويند: «تو مرد خانه هستي». يا پدران به دختر خود ميگويند «حالا که مامان نيست، تو بايد مثل يک خانم رفتار کني». اين در حالي است که آن ها بايد اجازه دهند کودک، همان کودک باشد و رفتارهاي کودکانهاش را ابراز کند.
خاطرات بد را برايش بازگو نکنيد
وي گفت: معمولا خانوادههايي که درگير مساله اعتياد هستند، قبل از فوت پدري که معتاد است، اتفاقات تلخ و درگيريهاي زيادي را تجربه ميکنند؛ پدري که بر اثر سوءمصرف مواد يا اوردوز از دنيا ميرود، هيچگاه نميتواند نقش يک پدر قهرمان و قدرتمند را براي فرزندانش داشته باشد، اما بازگو کردن خاطرات بد از والدي که حضور ندارد، کودک را در شرايط بدي قرار ميدهد. زيرا يکي از والدين، از يک سو، والد ديگر را محکوم ميکند و از سوي ديگر، او که هم شما را دوست دارد و هم او را، نميداند با اين احساس چه کند و بايد دانست که کودکان کوچکتر از آن هستند که در موضع قضاوت قرار بگيرند. پس بايد شرايطي ايجاد کرد که کودک درباره والدي که حضور ندارد، احساسات بهتري داشته باشد چرا که تنفر از پدر يا مادري که فوت کرده است، به کودکان احساس گناه ميدهد.
در مديريت امور، جدي و سرسخت در عين حال مهربان باشيد
کوهپايه زاده تأکيد کرد:گاهي اوقات، پدر يا مادر به دليل نبودن والد ديگر، به فرزندان خود ميدان بيشتري براي آزادي ميدهند و اغلب اشتباهات آنان را نديده ميگيرند و به بهانه اينکه کودک از پدر يا مادرش محروم است، در تربيت او کوتاهي ميکنند، اما آن ها بايد در امور مربوط به تربيت و پرورش او جدي و سرسخت باشند و به اين مساله نيز توجه داشته باشند که تربيت کودک در حوزه اختيارات والدين است، نه بستگان دور يا نزديک و کودک هم بايد بداند که در قبال اشتباهاتش، فقط بايد در مقابل پدر يا مادر پاسخگو باشد نه پدربزرگ، عمو يا شخصي ديگر.
نشانهها و يادگاريها را پنهان نکنيد
اين روانشناس در پايان خاطرنشان کرد: گاهي اوقات، افراد فکر ميکنند اگر يادگاريهاي فرد از دست رفته را پنهان کنند کودک او را فراموش ميکند؛ در حالي که کودکان با اين روش نه تنها کسي را فراموش نميکنند بلکه احساس ميکنند ديگران در حق او بيمهري کردهاند. بنابراين، بهتر است يک آلبوم عکس از فرد ازدست رفته تهيه کرد يا حتي از ميان يادگاريهايش چيزي را به کودک داد تا نگه دارد و از اين طريق، کسي را که دوست داشته، اما از او جدا شده است را به خاطر بياورد.