نگرانم چون پسرعموی خانمم قبلا خواستگارش بوده است
خراسان/ مردي ۲۹ سالهام. دو سال پيش ازدواج کردم. پسر عموي خانمم، خواستگار همسرم بوده و خانمم هم دوستش داشته اما به خاطر مخالفت مادر پسر، اين ازدواج به سرانجام نرسيده. من در زمان ازدواج از اين ماجرا خبر نداشتم. حالا هر وقت در جمعي يا جايي با خانمم هستيم که پسر عمويش هم آن جاست، احساس بدي دارم و اين موضوع اذيتم ميکند. چيزي از خانمم تا امروز نديدم ولي نگرانم. راهنماييام کنيد لطفا.
مخاطب گرامي، زندگي مشترک نيازمند اعتماد بين زوجين است و اين اعتماد است که به آن ها کمک ميکند تا در کنار يکديگر احساس آرامش داشته باشند، آرامشي که ميتواند زمينه شکوفايي و رشد زوجين در رابطه را فراهم آورد. بسياري مواقع در کار با مراجعانم به افرادي بر ميخورم که به دليل اين بياعتمادي يکديگر را کنترل ميکنند و احساس آرامش را از يکديگر در رابطه زوجي ميگيرند و اين کنترل با اين که زوجين از همسر خود هيچ چيزي نديدهاند، همچنان ادامه پيدا ميکند. موضوعي که در بيان مسئله شما مخاطب گرامي هم به آن اشاره شده است. با اين حال و در ادامه توصيههايي به شما خواهيم داشت.
به افکار خود بها ندهيد
در بسياري از مواقع افکار منفي به ما هجوم ميآورند و آنقدر تکرار ميشوند که ما آنها را با حقيقت مساوي و برابر ميدانيم! اما در حقيقت داستان افکار ، داستان جالبي است به اين معنا که افکار معمولا واقعي نيستند فقط به گونهاي ظاهر ميشوند که ما را تحت تاثير قرار دهند. به عنوان مثال شما ممکن است در حضور فرد مد نظر مدام افکاري شبيه اين داشته باشيد که نکند همسرم همچنان به پسرعمويش علاقه داشته باشد و ... ، اما در مواقعي که او را نميبينيد، چنين احساسي نداشته باشيد. بنابراين شما بايد اين افکار خود را رها کنيد.
کنکاش در گذشته را متوقف کنيد
اينکه در گذشته چه چيزهايي اتفاق افتاده است، باعث سمي شدن افکارمان ميشود و ما را وادار ميکند که به رغم ميل باطنيمان به رابطه و زندگيمشترک خود آسيب بزنيم. حواسمان باشد که زندگي مشترک نياز به مراقبت و نگهداري دارد مثل بچه کوچکي که نياز به مراقبت و نگهداري دارد تا رشد کند و بزرگ شود، کنترل يکديگر و افکار منفي باعث آسيب به رابطه مي شوند و با فلسفه مراقبت از رابطه در تعارضاند.
اين نگراني را با همسرتان در ميان نگذاريد
حساسيت شما به پسرعموي همسرتان و بيان اين موضوع به او ميتواند آثار مخربي بر سلامت روان همسرتان داشته باشد و به عبارتي ايشان در جمعهاي خانوادگي دچار نگراني و اضطراب خواهد شد. همچنين همسرتان از حضور درشبکه ارتباطي و اجتماعي خود احساس خوبي نخواهد داشت و مدام نگران حال و واکنش شما خواهد بود و آرامش نخواهد داشت پس توصيه مي کنم اين نگراني را با همسرتان در ميان نگذاريد.
چالش جدي در زندگيتان ايجاد نکنيد
نکته پاياني؛ در صورتي که موضوعات مطرح شده که قالب توصيه و پيشنهاد دارند، نميتوانند توسط شما اجرا شوند يا کنترل افکار و موضوعات مطرح شده برايتان غيرممکن و سخت است، به همراه همسرتان به مشاور خانواده مراجعه کنيد. يادتان باشد که شما هيچگونه رفتار آسيبزايي از همسرتان نديدهايد و اين به معناي تعهد و وفاداري و البته دوستداشتن شما توسط ايشان است و نبايد دست به کاري بزنيد که شرايط را براي ادامه اين زندگي با چالشهاي جدي مواجه کند.
نويسنده : هادي غلاممحمدي | کارشناسارشد مشاورهخانواده