افراد نابینا نسبت به دیگران بهتر میشنوند؟
بهداشت نيوز/ مادر اولين کسي است که پس از تولد کودک متوجه حرکات غيرعادي فرزندش ميشود؛ حرکاتي که ناشي از عملکرد اعضاي مختلف کودک است. مثلا با گرفتن دستهايش جلوي چشمان کودک سعي ميکند تا بينايي طفل خود را امتحان کند. اما مشکل زماني پيش ميآيد که چشمهاي کودک دستهاي مادر را دنبال نميکند، اتفاقي که پس از انجام معاينات پزشکي مادر را متوجه اين موضوع ميکند که فرزندش نابيناست، در اين بين ناشنوايي کودک نگراني ديگر مادر است، اين که آيا او ميتواند بشنود يا خير؟ «چه ميبيني؟» اين سوالي است که نابينايان از پاسخ دادن به آن خسته ميشوند زيرا در جواب هميشگي بايد بگويند «هيچ چيز»؛ اما سوال ديگرشان اين است که قدرت شنوايي چقدر است؟ آيا خوب ميشنوي؟ وقتي فرد نابينا ميگويد هيچ چيز نميبينم منظورش واقعا هيچ چيز است نه سياه و نه هيچ چيزي ديگر؛ توضيح مفهوم ديدن هيچ چيز به کسي که ميتواند ببيند، مثل توضيح مفهوم رنگ به يک نابيناست. در کنار اين موضوع بحث شنوايي مطرح ميشود، اينکه آيا افراد نابينا شنوايي بيشتري نسبت به سايرين دارند؟ در اين مطلب اين موضوع را بررسي ميکنيم. محمد حسين اشرفي متخصص گوش، حلق و بيني اظهار کرد: احساس صدا زماني رخ ميدهد که ارتعاشات صوتي وارد گوش ما شده و ساختارهايي مويي مانند به نام سلولهاي مويي را در گوش داخلي به عقب و جلو حرکت دهند؛ سلولهاي مويي با تبديل اين حرکات به سيگنالهاي الکتريکي آنها را در مغز پردازش ميکنند. اين متخصص گوش، حلق و بيني با اشاره به اينکه دقت شنوايي يک فرد تا حدي زياد به سلامتي سلولهاي مويي او بستگي دارد، بيان کرد: با آسيب ديدن اين سلولها روند رشد آنها متوقف ميشود، موضوعي که در افراد نابينا تفاوتي ايجاد نميکند؛ بنابراين افراد نابينا نميتوانند از نظر فيزيکي بهتر از ديگران بشنوند. اشرفي ادامه داد: افراد نابينا اغلب در انجام وظايف شنوايي از جمله يافتن منشاء صدا بهتر از ديگران عمل ميکنند؛ براي درک دليل اين موضوع بايد فراتر از اندامهاي حسي رفت و با نگاهي به آنچه در مغز رخ ميهد، ببينيم چگونه اطلاعات حسي در مغز پردازش ميشود. وي افزود: زماني که مغز سيگنالهاي دريافت شده از ارگانهاي حسي را تفسير کند، ادراک رخ ميدهد. در اين حالت بخشهاي مختلف مغز به اطلاعات دريافتي از سراسر بدن پاسخ ميدهند اما زماني که يکي از حواس ما، مثلا بينايي از دست ميرود، مغز عملي شگفتانگيزي انجام داده و عملکرد اين مناطق را دوباره سازماندهي (reorganisation) ميکند. اين متخصص گوش، حلق و بيني گفت: در افراد نابينا، قشر بينايي در فقدان وروديهاي بصري با احساس "بلاتکليفي" شروع به "تنظيم مجدد" خود کرده و تا حدودي سعي ميکند مقداري از تکاليف ساير حواس ديگر را بر دوش بگيرد؛ در اينصورت افراد نابينا، بينايي خود را از دست داده اما ظرفيت مغز آنان براي پردازش اطلاعات حواس ديگر بيشتر ميشود، در افراد نابينا، قشر بينايي ميتواند خود را براي واکنش به صدا يا لمس دوباره ساماندهي کند. اشرفي تشريح کرد: ميزان قابليت مغز براي سازماندهي مجدد خود بستگي به دورهاي از زندگي دارد که فرد بينايي خود را از دست داده است؛ در دوران کودکي مغز هنوز در حال رشد است و سازمان جديد مغز مجبور به رقابت با يک سازمان از قبل موجود نيست از اين رو مغز ميتواند خود را دوباره سازماندهي کند و در اين دوران قابليتي بيشتر براي انطباق با تغييرات دارد. وي افزود: افرادي که از سن خيلي زود نابينا شدهاند، سطوحي بسيار بالاتر از سازماندهي مجدد در مغز را نشان ميدهند؛ ظاهرا به نظر ميرسد که افرادي که در همان اوايل زندگي نابينا ميشوند، بهتر از افراد بينا عمل ميکنند و همچنين کساني که بعدا در زندگي نابينا ميشوند، در تکاليف ادراکي شنيداري و لمسي بهتر هستند اين متخصص گوش، حلق و بيني بيان کرد: سازماندهي مجدد مغز به اين معني است که افراد نابينا گاهي اوقات قادر به يادگيري طريقه استفاده از حواس باقيمانده خود به روشهاي جالبي هستند؛ به عنوان مثال، بعضي از افراد نابينا ياد ميگيرند محل و اندازه اشياء اطراف خود را با استفاده از تشخيص موقعيت از طريق انعکاس صدا شناسايي کنند. اشرفي با اشاره به اينکه افراد نابينا با ايجاد کليک با دهان خود و گوش دادن به پژواک آن، ميتوانند اشيا را در محيط اطراف خود پيدا کنند، گفت: اين توانايي به شدت با فعاليت مغز در قشر بينايي ارتباط دارد در واقع، قشر بينايي در افراد نابينايي که از تکنيک پژواک براي تشخيص موقعيت اشياء استفاده ميکنند، تقريبا به همان شيوه پردازش اطلاعات بصري در افراد بينا پاسخ ميدهد. وي ادامه داد: هر فرد نابينايي در تشخيص موقعيت از طريق انعکاس صدا خودبهخود يک خِبره نيست؛ اين که آيا يک فرد نابينا قادر به توسعه مهارتي مانند تشخيص موقعيت از طريق انعکاس صداست، بستگي به زمان و مقدار تلاشي دارد که او صرف يادگيري اين کار کرده است؛ حتي افراد بينا ميتوانند اين مهارت را با آموزش کافي ياد بگيرند، اما ممکن است افراد نابينا از مغز سازماندهي شده خود که بيشتر متمايل به حواس باقيمانده است، بهرهمند شوند. اين متخصص گوش، حلق و بيني يادآوري کرد: افراد نابينا براي انجام کارهاي روزانه بيشتر به حواس باقي مانده خود تکيه ميکنند، بدين معني که هر روز با حواس باقيمانده خود تمرين ميکنند؛ اعتقاد بر اين است که "مغز مجددا سازماندهي شده" و "تجربهي" بيشتر اين افراد در استفاده از حواس باقيمانده خود عوامل مهمي هستند که باعث ميشود افراد نابينا در شنوايي و لامسه از افراد بينا پيشي بگيرند.