راهنمای تربیت و تنبیه کودک 0 تا 6 سال/ منطقه ممنوع برای والدین کجاست؟
عصر ايران/اين دسته از کودکان نسبت به همسالان خود خشونت رفتاري بيشتري را نشان مي دهد که البته نتيجه مستقيم اعمال تنبيه فيزيکي از جانب والدين است.
تربيت کودک يکي از حساس ترين وظايف والدين است که در مراحل مختلف پيچيدگي ها خاص خود را دارد. بدين ترتيب آموزش و انتخاب رفتار مناسب بسيار مهم خواهد بود. اينجا تلاش مي شود تا راهکارهايي ساده و موثر براساس تحقيقات منابع معتبر بين المللي ارائه شود.
کودک در رده سني 0 تا 1 سالگي
همواره يکي از دشوارترين مراحل تربيتي و تنبيهي در مورد کودکان خردسال به رده سني زير 1 سال اختصاص دارد. بچه ها در اين سن بسيار کنجکاو هستند و تمايل فراواني به اکتشاف محيط اطراف خود خواهند داشت. دقيقا به همين علت؛ از خراب کاري هاي معمول بچه هاي خردسال گرفته تا تغييرات رفتاري ناگهاني و شديد، والدين مجبور به استفاده مکرر از واژه "نه" مي شوند.
لازم به ذکر است که منضبط سازي فرزندان در دوران پيش از ورود به 1 سالگي با بازه هاي زماني ديگر کاملا متفاوت خواهد بود. توصيه مي شود که والدين در اين زمان به هيچ عنوان از متدهاي تنبيهي استفاده نکنند و اجراي اصول تربيتي را محدود به کاربرد تکنيک هاي مجازات و تنبيه نسازند. از جمله ديگر نکات مهم در ارتباط با کودکان زير 1 سال مي توان به اهميت بالاي "استمرار و سازگاري" اشاره کرد. به بيان ديگر استراتژي هاي بهينه در راستاي تربيت و يا تنبيه فرزندان کوچکتر از 1 سال در همين دو کلمه خلاصه مي شود.
- همانطور که گفته شد، روش هاي تربيتي مناسب براي نوزادان تفاوت هاي چشمگيري با ساير رده هاي سني دارند. در اين ميان يکي از مهم ترين متدهايي که والدين مي توانند از آن سود ببرند، الگو سازي رفتاري خواهد بود. نوزادان و کودکان زير 1 سال بخش بزرگي از مسير يادگيري را به وسيله مشاهده رويکردهاي اطرافيان خود و به خصوص اعضاي خانواده طي مي کنند. بنابراين اگر به دنبال نهادينه سازي اخلاق و يا رفتاري مشخص هستيد، بايد ابتدا همان ويژگي را در برخوردهاي روزمره خود توسعه دهيد و به مرور آن را به فرزندتان تفهيم کنيد.
- توجه ويژه اي به راهنمايي کودک از طريق "زبان و دايره واژگان مثبت" داشته باشيد. اين سبک از گفتار مي تواند تاثير قابل ملاحظه اي بر ذهن فرزند خردسال زير 1 سال به جاي بگذارد. در واقع به جاي استفاده از کلمات و جملات منفي، معادل هاي مثبت را مد نظر قرار دهيد.
- کلمه "نه" را براي شرايط بحراني و همچنين موضوعات مهم تر مانند بحث ايمني کودک ذخيره کنيد. به بيان ديگر هرچه بيشتر اين واژه را مورد استفاده قرار دهيد، از سطح اثرگذاري آن کاسته خواهد شد. با خارج کردن اجسام خطرناک يا وسوسه انگيز از دسترس کودک، نياز به واژه نه را محدود کنيد.
- يکي از بزرگترين چالش هاي پيش روي والدين در امر تربيت فرزندان زير 1 سال، اصرار کودکان براي بازي با وسايلي است که گاها خطرناک محسوب مي شوند. در چنين شرايطي به جاي تنبيه کودک توصيه مي شود که از متد حواس پرتي و جايگزيني استفاده کنيد. جسم مد نظر را با وسيله اي جايگزين کنيد که بازي با آن مشکلي ندارد.
- همه کودکان از جمله نوزادان به نظم و انضباط مداوم نيازمند هستند. در واقع روشي که در اين سن به بهترين شکل ممکن جواب مي دهد، حفظ استمرار در منضبط سازي کودک خواهد بود. بنابراين لازم است والدين، اعضاي خانواده، مراقبين و اطرافين کودک به تقويت رابطه خود با وي از راه گفت و گو و صحبت بپردازند.
- به توصيه آکادمي پزشکي اطفال آمريکا، والدين به هيچ عنوان نبايد وارد چرخه ناسالم تنبيه فيزيکي فرزندان خود شوند. اين موضوع به خصوص در رده سني زير 1 سال اهميت بيشتري مي يابد چرا که مي تواند منجر به انتقال اثرات مخرب تنبيه فيزيکي به ناخودآگاه کودک و اختلالات روحي در آينده زندگي وي شود.
ضرب و شتم کودکان خردسال و کشيده زدن به آنها در برابر آموزش مسئوليت پذيري و خويشتن داري، منجر به افزايش پرخاشگري و عصبانيت در کودکان مي شود. در راستاي تاييد هرچه بيشتر اين موضوع، مطالعه اي روي کودکان زير 1 سال در 20 شهر بزرگ آمريکا صورت گرفت. بر اساس نتايج به دست آمده مشخص شد که خانواده هاي معتقد به تنبيه فيزيکي گرفتار يک چرخه منفي هميشگي مي شوند: هرچه تعداد کودکان قرباني افزايش مي يافت، به همان نسبت رفتارهاي نامناسب آنها نيز شدت مي گرفت و والدين به منظور اصلاح شرايط مجددا به مجازات جسمي متوسل مي شدند.
اين رويکرد همچنين مي تواند به تضعيف رابطه والدين- فرزندي منجر شود زيرا به کودک مي آموزد که آسيب فيزيکي و عاطفي به فردي ديگر در موقعيت هايي که دچار نا اميدي و عصبانيت مي شوند، کاملا طبيعي است و هيچگونه مشکلي ندارد. اين دسته از کودکان نسبت به همسالان خود خشونت رفتاري بيشتري را نشان مي دهد که البته نتيجه مستقيم اعمال تنبيه فيزيکي از جانب والدين است.
- تنبيه بدني به ويژه در کودکان زير 18 ماه احتمال آسيب ديدگي جسمي و ذهني را افزايش مي دهد و ممکن است عوارض ماندگار ديگري هم روي سيستم مغزي بر جاي بگذارد. محققان همچنين با بررسي نمونه هاي خوني کودکان آسيب ديده از تنبيه جسمي به اين نتيجه رسيدند که سطوح بالاتري از هورمون هاي مرتبط با استرس بافتي و رواني در بدن آنها وجود دارد. شايد متعجب شويد اما طبق پژوهشي ديگر، بخش بزرگي از اين کودکان در دوران بزرگسالي ماده خاکستري محدودتري در مغز خود داشتند. ماده خاکستري نقش مهمي در کنترل پذيري فرد بر خود و عملکرد بهتر در تست هاي هوش بر عهده دارد.
- فرياد زدن و استفاده از کلمات منفي يا توهين آميز منجر به القاي احساسات مخرب و شرم آميز در کودکان مي شوند. اين دسته از رفتارها در هر سني باعث تخريب ذهني و عاطفي فرزندان شده و اثرات جبران ناپذيري را در آينده به دنبال خواهند داشت. تحقيقات نشان مي دهند که هرچه واکنش هاي کلامي خشن از سنين پايين تري آغاز شوند، مشکلات رفتاري و اخلاقي بيشتري را در زندگي آينده فرزندان سبب مي شوند و حتي مي توانند مسبب بروز علائم افسردگي شوند.
کودک در رده سني 1 تا 2 سالگي
اليزابت پنتلي نويسنده کتاب "راه حل انضباطي بدون گريه" مي گويد: توجه داشته باشيد که فرزند نوپاي شما به منظور عصباني کردنتان، ايجاد تشنج در محيط خانه و يا مزاحمت غر نمي زند. گريه ها و بي قراري هاي رفتاري شديد وي نيز به اين علت نخواهند بود. بيشتر کودکان در اين بازه سني به واسطه عدم توانايي خود براي ابراز احساسات و يا کنترل آن بدرفتاري مي کنند. آنها همچنين تمايل زيادي به اجراي نمايشي امور مختلف دارند. در نتيجه فرزند خردسالتان زماني که واقعا شاد باشد، بسيار خوشحال است و وقتي ناراحت شود بسيار غمگين خواهد بود.
مجموع عوامل فوق سبب مي شود تا استفاده از اصول تنبيهي قديمي براي کودکان زير 2 سال چندان رضايت بخش واقع نشود. بايد به خاطر داشت که کودکان 1 ساله به طور طبيعي و ذاتا افرادي بسيار کنجکاو هستند. از اين رو ويژگي مذکور نبايد به عنوان جرقه اي براي تنبيه بيشتر آنها مد نظر قرار گيرد. لازم است والدين به احساس استقلال طلبي فرزندان در عين تنظيم قوانين مشخص و معقول احترام بگذارند.
کودکان در دوران 1 الي 2 سالگي شروع به آشنايي با واژه ها، مفاهيم و همچنين نحوه استفاده از آنها مي کنند. بدين ترتيب ممکن است فرزند نوپاي شما درک مناسبي از کلمه نه نداشته باشد و به همين دليل هم استراتژي هاي تنبيهي شديد در خصوص وي جواب ندهد. علاوه بر اين گفتني است که صبر و انتظار براي چنين کودکي بسيار دشوار خواهد بود و نمي توان از او انتظار کنترل کامل يا حتي نسبي بر اعمال و رفتار خود را داشت.
راهبردهاي تربيتي و تنبيهي پيشنهادي براي کودک
- ضروري است والدين کودکان 1 الي 2 ساله توقعات خود را از فرزندشان در سطح منطقي نگه دارند. به الگو سازي رفتار مناسب بپردازيد و عمل به آن را تشويق کنيد اما اصراري در اين خصوص نداشته باشيد. در اين بازه سني لحن صدا حين صحبت و حالات چهره بهترين معلم ها به شمار مي روند و نياز به هيچگونه واکنش اضافي مانند تنبيه فيزيکي يا کلامي نخواهد بود. تنها کافيست قاطع و همينطور مثبت باشيد.
- تمرکز زيادي بر پيشگيري داشته باشيد. براي مثال پيش از آن که نياز باشد فرزندتان را براي بازي با ظروف شکستني سرزنش کنيد، آنها را در محلي غير قابل دسترسي قرار دهيد. پيشگيري از جمله موثرترين رويکردهاي ممکن در سنين خردسالي محسوب مي شود. محدوديت هاي استفاده از وسايل خطرناک را به فرزند خود توضيح دهيد و در صورت عدم رعايت قوانين، جسم مورد نظر را به کلي جا به جا کنيد.
- به بي قراري هاي شديد رفتاري و بدخلقي هاي مقطعي کودک با آرامش و تکيه بر تکنيک حواس پرتي پاسخ دهيد. گاها ديده مي شود که والدين در چنين موقعيت هايي به تنبيه فيزيکي و کلامي مراجعه مي کنند. اين در حالي است که از نظر علمي، کودک 1 الي 2 ساله شما نمي تواند رويکردهاي منفي مذکور را در ذهن خود تجزيه و تحليل کند و در نتيجه ممکن است واکنش هاي نامناسب تري به آنها نشان دهد. سعي کنيد تا جاي امکان بر اعمال و رفتارتان مسلط باشيد.
- از آن جايي که کودک تدريجا شروع به تشخيص موارد مجاز از غير مجاز و درست از غلط مي کند، ممکن است به منظور بررسي محدوديت ها شما را آزمايش کند و رفتارتان را بسنجد. در نتيجه توصيه مي شود که به رفتارهاي مطلوب توجه کنيد و به آنها بها بدهيد. در مقابل رفتارهايي را که به هيچ عنوان نمي پسنديد و تمايلي به تکرار آنها نداريد، مورد بي توجهي محض قرار دهيد. فرزند نوپاي شما به سرعت علت اين بي توجهي را درک خواهد کرد و نتيجه مد نظر به دست مي آيد.
- بي قراري هاي رفتاري و بدخلقي هاي دوره اي به دنبال تلاش کودک براي تسلط بر مهارت ها و يا موقعيت هاي جديد بيشتر مي شوند. توصيه مي شود که والدين محرک هاي طوفان خشم را در فرزندان خود پيشبيني و شناسايي کرده و در ادامه با استفاده از برنامه هاي جذاب مانند وعده هاي غذايي محبوب کودکان، تفريح مورد علاقه آنها يا فعاليتي دو نفره (تماشاي فيلم، بازي و يا ساخت کاردستي) ذهن آنها را به سوي مسيري ديگر منحرف کنند.
- به کودک نوپاي خود آموزش دهيد که بايد از رفتارهاي پرخاشگرانه با ديگران از جمله وارد کردن آسيب فيزيکي و يا کلامي به شدت خودداري کند. گاها ديده مي شود که والدين بدون هيچگونه توضيح و آموزش قبلي، فرزند خود را به واسطه کتک زدن کودکي ديگر تنبيه مي کنند. در مقابل بچه هاي خردسال فقط در صورتي مي توانند برخورد متعادل و دوستانه را فرا بگيرند که در محيط زندگي آنها رفتارهاي محترمانه و غير خشونت آميز در جريان باشد.
- در اجراي قواعد، قوانين و محدوديت هاي خود تحت هر شرايطي ثابت قدم بمانيد. همانطور که اشاره شد کودکان نوپا ذهني پويا در راستاي آزمايش والدين دارند و مي توانند هرگونه عقب نشيني از چهارچوب هاي هميشگي را سريعا تشخيص دهند. البته در صورت نياز و به صلاح ديد خودتان و همسرتان مي توانيد يک سري دوره هاي استراحتي کوتاه مدت را نيز پياده سازي کنيد. در اين دوره ها که به تناسب تغييرات رفتاري کودک انتخاب مي شوند، محدوديت ها کم رنگ تر شده و به اصطلاح همگي فرصت استراحت خواهند داشت.
رفتارهاي ممنوع براي والدين
- درست مانند رده سني 0 تا 1 سالگي، در بازه زماني 1 تا 2 سالگي نيز تنبيه فيزيکي تحت هيچ شرايطي صحيح نيست و مي تواند به نهادينه سازي عواطف مخرب در ناخودآگاه ذهن کودک منتهي شود.
- شايد عجيب باشد اما حتي در 1 سالگي نيز بي برنامگي مي تواند نتايج مخربي به دنبال داشته باشد. هرچند سن کودک بسيار پايين است، اما همچنان لزوم تنظيم يک زندگي ساختارمند احساس مي شود. اگر فرزندتان از برنامه پيشنهادي شما پيروي نمي کند، نقاط منفي اين تصميم و عواقب احتمالي را به وي يادآوري کنيد.
- فرزندان از 1 سالگي به بعد تدريجا به درک بيشتري از برخوردهاي والدين خود با يکديگر دست مي يابند. از اين رو هرگونه واکنش نامناسب و اشتباهي نسبت به مشاجرات معمول زندگي زناشويي مي تواند منجر به القاي الگوي اخلاقي منفي در ذهن کودک شود. بدين ترتيب توصيه مي شود که تحت هيچ شرايطي چه به منظور تنبيه و چه حل اختلافات زندگي زناشويي، رفتارهاي خشونت آميز از خود نشان ندهيد.
- نسبت به واژه "نه" از جانب فرزندتان واکنش نشان ندهيد. کودکان از 1 سالگي به بعد وارد مراحل اوليه شکل گيري هويت مستقل از شما مي شوند. اين بخش از روند تکاملي سبب مي شود تا با هر چيزي مخالفت کنند. براي مثال ممکن است لباس صورتي منتخب شما را دوست نداشته باشند و يا به جاي سيب موز بخواهند و براي آن گريه کنند! در هر صورت تنها بايد آرامش خود را حفظ و با مهرباني برخورد کنيد.
کودک در رده سني 2 تا 3 سالگي
براي کودکي 2 ساله زندگي همانند يک ترن هوايي احساسي است. چالش وي در اين مدت نيز تلاش براي درک بهتر عواطف و تجربيات شخصي خواهد بود. وي نيازمند آزمايش و تجزيه و تحليل دائمي محيط اطرافش است تا بتواند از اين مسير واکنش هاي احتمالي ديگران را تفسير کند. براي مثال فرزند 2 ساله شما با خود مي گويد: اگر از پوشيدن کفش هايم خودداري کنم، چه اتفاقي رخ مي دهد؟
با توجه به نکات فوق طبيعي است که کودک 2 ساله به منظور درک احساسات خود و برقراري ارتباط از مسير گفتار با اعضاي خانواده يا اطرافيان دچار مشکل شود. وي همچنين در ادامه در مي يابد که قرار نيست به هرآنچه دوست دارد دسترسي داشته باشد و ممکن است دچار تغييرات رفتاري ناگهاني شود. اين دسته از مسائل گاها منجر به خستگي ذهني والدين شده و آنها را وادار به واکنش هاي رفتاري نامناسب مي کند.
- سعي کنيد مبارزات قدرت را به حداقل ميزان ممکن برسانيد. در بسياري از موارد نبردي بي فايده و غير معقول ميان والدين و کودکان به منظور قدرت نمايي و تثبيت خواسته يکي از طرفين شکل مي گيرد. اين در حالي است که نه تنها رويکرد مذکور براي هر دو طرف به شدت مخرب خواهد بود، بلکه مي تواند منجر به تخريب رابطه والدين- فرزندي نيز بشود.
براي جلوگيري از وقوع چنين وقايع ناخوشايندي، انتظارات خود را به طور کاملا واضح بيان کنيد و از داد و فرياد بپرهيزيد. والدين در عين حال بايد گزينه هاي ساده و قابل دست يابي را به فرزندان خود ارائه دهند و توقعات غير واقعي از توانايي هاي آنها نداشته باشند. به کودک خود انگيزه همکاري بدهيد و به ياد داشته باشيد که دائما در معرض آزمون و خطا از جانب وي هستيد.
- به جاي تنبيه کودک که اغلب هيچ نتيجه مطلوبي به دنبال نخواهد داشت، به او کمک کنيد تا نحوه تسلط بر احساسات خود را فرا بگيرد. حدودا از 2.5 سالگي به بعد کودک مي تواند عواطف منحصر به فرد مانند حس همدلي را در ناخودآکاه خود توسعه داده و مفهوم آن را درک کند.
- مجددا لازم است تا بي قراري هاي مقطعي و بد خلقي هاي ناگهاني فرزندان نوپا با دقت فراواني مديريت شوند. در مورد کودکان 2 ساله نيز همانند ساير رده هاي سني عمل مي شود. عصبانيت و خشم بدون مقدمه کودک را ناديده بگيريد و تسليم نشويد، اما تا زماني که اين وضعيت به کلي متوقف شود در کنار وي حضور داشته باشيد و او را حمايت کنيد. سپس فرزندتان را به سمت رفتار مثبت سوق دهيد و به خاطر داشته باشيد که مجاز به استفاده از روش هاي تنبيهي منزوي کننده يا تحقير کلامي نيستيد.
- عصبانيت و خشم در خصوص کودکان نوپا به هيچ عنوان پذيرفته نيست. در واقع والدين بايد بدانند که آگاهي از محدوديت هاي شخصي يکي از اجزاي مهم منضبط سازي کودکي 2 ساله خواهد بود. اگر به واسطه مشاهده رفتار و يا گفتار اشتباه کودک دچار خشم شده ايد، سريعا محيط را ترک کرده و چندين نفس عميق بکشيد.
- جلوي عطش کودک براي اکتشاف محيط اطراف خود را نگيريد. شايد تصور کنيد که کثيف کردن لباس ها به دنبال بازي در فضاي آزاد، به هم ريختن اتاق و يا نقاشي کشيدن روي سطوح مختلف خانه مستلزم تنبيه جدي و شديد هستند اما بهتر است در چنين مواقعي به استراتژي هاي موثر مانند "تفکر مشابه" روي آوريد. بر اساس اين تکنيک والدين خود را به جاي کودک قرار مي دهند و سعي مي کنند که همانند وي فکر کنند. همين رويکرد به ظاهر ساده و معمولي مي تواند نتايج شگفت انگيزي به همراه داشته باشد.
- استفاده عجولانه و بدون دلايل کافي از تکنيک گوشه نشاني در اين رده سني به نفع فرزندان و همينطور والدين نخواهد بود. در واقع با ورود به 2 سالگي مهارت هاي شناختي، ذهني و حسي کودکان به مرور زمان تکامل مي يابند. از اين رو نمي توان انتظار داشت که اجراي تکنيک گوشه نشاني به دنبال هر اشتباه ساده اي نتايج مطلوبي را به معرض نمايش بگذارد. والدين بايد در اين امر صبر و حوصله فراواني به خرج دهند و با خرد کافي وارد عمل شوند.
- عدم تعادل ميان سخت گيري و همدلي از جانب والدين در اين بازه زماني، عواقب بيشماري خواهد داشت. توجه داشته باشيد که سنگيني کفه ترازو به سمت هر يک از طرفين نام برده، استراتژي هاي تربيتي منتخب شما را بي اثر خواهد کرد. به عنوان نمونه اگر مقابل بدخلقي هاي مقطعي فرزندتان بردباري و همدلي پيش گرفته ايد، در خصوص اجراي قواعد و قوانين از پيش تعيين شده فضاي خانه و خانواده محکم و ثابت قدم باشيد. ضمن حفظ خونسردي خود، در راستاي رسيدگي به مشکل رفتاري و يا کلامي کودک نيز با جديت رفتار کنيد. به بيان ديگر فرزند نوپاي شما بايد بداند که در عين مهرباني، از مقررات شخصي خود صرف نظر نخواهيد کرد.
کودک در رده سني 3 تا 4 سالگي
در اين بازه سني والدين با احساسات متنوعي سر و کار خواهند داشت. چالش اصلي کودکان 3 تا 4 ساله، افزايش کنترل خود روي عواطف فردي و ارتقا سطح استقلال به شمار مي رود. در واقع استقلال براي يک کودک 3، 4 ساله مايه مباهات است و حرف اول و آخر را براي وي مي زند. پدران و مادران کودکان 3 ساله بايد به نکات مختلفي توجه کنند. به عنوان نمونه کودک در اين سن تمايل زيادي به همکاري و انجام تمام و کمال مسئوليت هايي خواهد داشت که گمان مي کند از پس آنها بر مي آيد. با اين حال والدين نبايد انتظار همکاري مداوم را از فرزند خود داشته باشند و لازم است کمي واقع گرا باشند.
علاوه بر موارد فوق، کودکان پس از 3 سالگي شروع به درک روابط علت و معلولي خواهند کرد. براي مثال آنها به مرور زمان متوجه مي شوند که پيامد شيطنت هاي کنترل نشده، تنبيه و يا حذف يک سري از امتيازات خواهد بود. وي همچنين در مي يابد که رفتارهاي خوب با تشويق و تاييد همه جانبه شما همراه مي شوند. بدخلقي هاي مقطعي و واکنش هاي شديد رفتاري همچنان در اين بازه سني طبيعي و شايع هستند و حتي ممکن است با غر زدن هاي مکرر روزانه نيز رو به رو شويد. اما در مجموع کودک به توانايي بهتري در راستاي مديريت نا اميدي، ناراحتي و احساس خشم و عصبانيت خود دست خواهد يافت.
آنها در عين حال با چالشي جدي براي کنترل صحيح خشم و اضطراب مواجه خواهند بود. گاهي اوقات همين موضوع مي تواند بر قابليت هاي اجتماعي و مهارت هاي عاطفي فرزندان خردسال تاثير گذار باشد. با مرور سريع تمامي نکات نام برده مي توان به راحتي به اين نتيجه رسيد که تنبيه کودکان 3 الي 4 ساله همانند ساير رده هاي سني چه به صورت فيزيکي و چه کلامي دستاورد مطلوبي به دنبال نخواهد داشت.
راهبردهاي تربيتي و تنبيهي پيشنهادي براي کودک
- يکي از مهم ترين استراتژي هاي مورد استفاده در خصوص کودکان 3 الي 4 ساله، مشارکت دادن آنها در کمک به انجام امور داخلي خانه يا تعريف يک سري مسئوليت هاي مشخص به شمار مي رود. اين وظايف بايد تناسبي منطقي با شرايط سني فرزندان داشته باشند و بتوانند در توسعه يکي از مهارت هاي زندگي يا آموزش نکته اي ويژه به کودک نقش اساسي ايفا کنند.
البته گفتني است که نبايد به هيچ عنوان کودک را به واسطه عدم پيگيري درخواست مطرح شده از جانب شما و همکاري لازم مجازات کنيد. کار مورد نظر را با زباني ساده به فرزندتان توضيح دهيد و از سعي و تلاش وي براي انجام صحيح آن قدرداني به عمل آوريد.
- به تکرار و الگو سازي رفتار خوب بپردازيد و تا جايي که مي توانيد فرزندتان را مورد تعريف و تمجيد قرار دهيد. لازم به ذکر است که استفاده از رويکردهاي مفرح مانند بازي، قدرت بيشتري در القاي الگوهاي رفتاري و گفتاري مطلوب در فرزندان خواهد داشت. مثلا مي توانيد آهنگ مورد علاقه فرزند خود و يا آهنگي دلنشين پخش کنيد و از او بخواهيد تا پيش از اتمام آن، حداقل 3 مورد از مسئوليت هاي خود را انجام دهد.
- اگر به سيستم هاي تشويقي و تنبيهي معتقد هستيد، پيامدهاي مورد نظر براي رفتارهاي اشتباه فرزندان را به صورت مختصر و مفيد اجرا کنيد و از رويکردهاي افراطي به شدت بپرهيزيد. براي مثال يک کودک 3 ساله به اندازي بالغ شده است که بتواند تکنيک گوشه نشاني را براي مدت زماني در حدود 3 دقيقه تحمل کند. توصيه مي شود در صورت امکان به جاي استفاده از سيستم هاي تنبيهي مانند تکنيک گوشه نشاني، از مسير پيشگيري مشکلات را پيش از وقوع آنها برطرف کنيد.
- از آن جايي که مهارت هاي شناختي کودکان با فرا رسيدن 3 سالگي دستخوش پيشرفت قابل ملاحظه اي مي شود، اعمال خشونت و تنبيه فيزيکي يا کلامي فرزندان تبعات جبران ناپذيري در آينده آنها خواهد داشت. آسيب به کودکان خصوصا در اشکال جسماني، به آنها مي آموزد که چنين رفتارهايي کاملا عادي هستند و خودشان هم مي توانند در صورت صلاح ديد به افراد ضعيف تر زورگويي کنند. والدين بايد به طور جدي محتوايي که به فرزند خود آموزش مي دهند را بررسي و تجزيه و تحليل کنند.
- در برخي از موارد ممکن است کودک به هيچ عنوان صحبت هاي والدين را گوش ندهد و لجبازي بيشتري از خود نشان دهد. در چنين شرايطي معمولا والدين دچار خشم و عصبانيت مي شوند و سعي مي کنند با سخن راني هاي طولاني فرزندان را متقاعد سازند. اين در حالي است که توصيه مي شود والدين تا جاي امکان از چنين گفت و گوهاي دو طرفه و مخربي دوري کنند.
اگر فرزندتان بر منطق خود پافشاري مي کند و درخواست هاي شما را جدي نمي گيرد، بهتر است از عبارات کوتاه استفاده کنيد. به بيان ديگر تنها 1 يا 2 کلمه مناسب با بار مفهومي لازم براي تفهيم کودک 3 ساله شما کافي خواهند بود تا وي را از لجاجت مقطعي ناشي از تنش ايجاد شده جدا کنند.
- يکي ديگر از مشکلات عمده پدران و مادران در برخورد با کودکان خردسال (3 سالگي به بعد)، عدم وجود صبر و بردباري کافي محسوب مي شود. از آن جايي که مغز کودکان همچنان قابليت دريافت اطلاعات و تجزيه و تحليل بسيار سريع آنها را ندارد، شايد لازم باشد درخواست خود را چندين بار براي آنها تکرار کنيد. تحمل بالا در اين مسير نه تنها ضروري است، بلکه بايد تبديل به يکي از عادات اصلي والدين شود.
- در ميان موارد مذکور شماري از والدين را نيز مي توان مثال زد که توجه چنداني به حالات چهره، لحن صدا و هم سطحي فيزيکي با فرزندان خود ندارند. از جمله اصلي ترين نشانه هاي احترام والدين به فرزندان، نشستن و يا خم شدن هنگام گفت و گو با کودک محسوب مي شود. اگر مي خواهيد صحبت شما بيشترين تاثير ممکن را بر فرزندتان داشته باشد، بايد به اين موارد جزئي توجه کنيد. از حالت چهره گرفته تا لحن صدا و هم سطحي بدن، حتي در موقعيت هاي تنش زا هم به کودکان خردسال احترام بگذاريد.
کودک رده سني 4 تا 6 سالگي
اصول تربيتي و تنبيهي مناسب کودک
مهارت هاي اجتماعي در اين بازه سني به شکوفايي مي رسند، کودک در راستاي برقراري تعادل بين نيازهاي خود و نيازهاي ديگران تلاش خواهد کرد، درک وي از عواقب رفتارهايش تا اندازه زيادي افزايش مي يابد، به مرور زمان مفهوم وجدان تکامل بيشتري خواهد يافت و گويي تمامي ابعاد جهان پيرامون او در مسير گسترش هرچه بيشتر گام بر خواهند داشت.
زماني که يک کودک خردسال وارد 4 سالگي مي شود، با تمرکز بيشتري قادر به انجام فعاليت هاي مربوط به خود و بازي کردن خواهد بود. به همين دليل منحرف کردن يکباره توجه آنها به خصوص اگر در حال تکميل کاري مشخص باشند، دشوارتر از هر موقع ديگري است. همچنين ممکن است تدريجا با غر و لندهاي بيشتري رو به رو شويد. اين مسئله بدين دليل است که کودک به قابليت بهتري در جهت تفکر و ازريابي کمبودهاي خود دست خواهد يافت.
از جمله ديگر خصوصيات رفتاري و شخصيتي کودکان 4 تا 6 ساله مي توان به موارد زير اشاره کرد:
- کودک مي آموزد که چگونه بايد خود را به جاي ديگري تصور کند
- آنها ديگر به اندازه بزرگ شده اند که بتوانند با آگاهي از قوانين پيروي و در امور خانه مشارکت کامل کنند
- به مرور زمان و با افزايش هرچه بيشتر سن، کودک به مهارت بهتري در راستاي کنترل تکانه هاي عصبي و رواني دست مي يابد
- با ورود به مرحله پيش دبستاني، کنترل بر اعمال، گفتار و رفتار نيز به درجه بالاتري راه خواهد يافت
- کودک در اين سن و سال تحمل چندان زيادي براي پاداش هاي طولاني مدت ندارد و به همين علت توصيه مي شود والدين از سيستم هاي تشويقي سريع استفاده کنند
راهبردهاي تربيتي و تنبيهي پيشنهادي براي کودک
- به جاي تکيه بر روش هاي تنبيهي به دنبال کوچکترين اتفاقي، شرايط فيزيکي و ذهني فرزندتان را درک کنيد. براي مثال بايد در اين بازه سني زماني را به عنوان "فرصت انتقال" در نظر بگيريد چرا که گفته شد کودکان با تمرکز بيشتري به انجام فعاليت هاي مختلف مي پردازند و ايجاد انحراف آني در مسير فعلي آنها دشوار خواهد بود.
- اگر فرزند 4 الي 6 ساله شما به هر علتي کنترل خود را از دست داد و دچار خشم ناگهاني شد، هرگونه بحث و جدلي را متوقف کنيد و به او توضيح دهيد که به محض بازگشت آرامش گفت و گويي دوستانه خواهيد داشت.
- غرغرهاي کودکانه را ناديده بگيريد و با بها دادن الکي به آنها خود را گرفتار يک چرخه معيوب تمام نشدني نکنيد. تنها زماني به کودک پاسخ دهيد که با لحني معمولي و عادي درخواست خود را مطرح کرده باشد. تمرکز بر غرهاي کودک باعث مي شود که نتوانيد واکنش مناسبي از خود نشان دهيد و يا به ناچار درخواستي که صلاح نمي دانيد را قبول کنيد.
- کودک ديگر به سني رسيده است که با ساز و کار دروغ گويي و فريب کاري آشنا شود. در واقع چه بخواهيد و چه نه ممکن است با چنين رويکردهايي مواجه شويد. گفتني است که والدين بايد در برخورد با دروغ و تقلب با آرامش حداکثري عمل کنند و بدانند که اين دسته از رفتارها براي اين سن و سال طبيعي هستند.
فرزندتان را شرمنده نکنيد و به موشکافي اين موضوع نپردازيد که آيا به راستي کاري انجام داده يا خير. براي مثال اگر او يک ليوان شير را روي ميز ريخته و منکر اين مسئله است، از اين متد براي صحبت استفاده کنيد: "نمي توان ميز را به اين صورت تحمل کرد و پاک کردن شير نيز دشوار است" سپس از او بخواهيد که در تميز کردن ميز به شما کمک کند. اين واکنش باعث مي شود که احتمال دروغ گويي در آينده کاهش يابد و ترس از گفتن حقيقت نيز از ميان برود.
- در موقعيت هاي مناسب به کودک يادآوري کنيد که بايد خود را به جاي طرف مقابل هم قرار دهد. به عنوان نمونه از او بپرسيد: "آيا تو هم دوست داري کسي ديگر با تو چنين کاري بکند؟" اين دسته از سوالات ضمن آموزش تاثير مستقيم تصميمات شخصي بر زندگي فرد و اطرافيان، کودک خردسال را وادار به تفکر مجدد مي کنند.
- استفاده از سيستم هاي متنوع مديريت رفتاري نيز اثر گذاري قابل ملاحظه اي بر کودکان خواهند داشت. در اين ميان سيستم صورت خندان که توسط محقق و نويسنده سرشناس به نام Ruth Peters توسعه يافته است، به وسيله روانشناسان مختلف از سراسر دنيا پيشنهاد داده مي شود. طبق اين سيستم والدين بايد هر روز صبح يک ورق کاغذ با سه صورت خندان را به محلي در معرض ديد مانند يخچال نصب کنند. به دنبال هر رفتار نامطلوبي از جانب کودک يکي از صورت ها خط خواهد خورد و نوع تخلف يادداشت مي شود. حال اگر کودک کل روز را با حفظ حداقل يکي از صورت هاي خندان پشت سر گذاشت، او را تشويق کنيد و پاداشي براي رفتارش در نظر بگيريد.
- از محدوديت ها تنها براي تاکيد بر مهارت کنترل بر خود استفاده کنيد و توجه داشته باشيد که تکرار بيش از حد هر چيزي و سخت گيري هاي مکرر نتايج عکس به دنبال خواهد داشت. براي مثال پيش از اجراي تکنيک گوشه نشاني، 2 الي 3 فرصت در اختيار فرزند خود قرار دهيد و سريعا به سراغ روش هاي تنبيهي نرويد.
- اجازه دهيد که کودک به طور طبيعي مهارت هاي خود در جهت حل مسائل را تقويت کند و تا زماني که خطري وي را تهديد نکرده در اين موضوع دخالت نکنيد. اکثرا ديده مي شود والديني که تمايل به کنترل تمامي جنبه هاي زندگي فرزندان خود دارند، بزرگسالاني موفق را تحويل جامعه نمي دهند.
- اگر مي خواهيد کودک را براي يک رفتاري يا عمل صحيح مورد تمجيد و تحسين قرار دهيد، نيازي نيست او را يک هفته منتظر بگذاريد! همانطور که توضيح داده شد، سيستم هاي پاداش دهي بلند مدت تاثير چنداني روي کودکان خردسال کم طاقت ندارند و بهتر است والدين از جايزه هاي سريع و در دسترس استفاده کنند. همچنين به منظور حفظ انگيزه در کودکان براي انجام امور مختلف، پدر و مادر بايد تمجيد کلامي را براي حداقل چندين مرتبه طي هفته تکرار کرده و بر آن تاکيد داشته