نماد آخرین خبر

ریشه ضرب المثل/ بالا می نشیند و حرف های بزرگ می زند

منبع
بروزرسانی
 ریشه ضرب المثل/ بالا می نشیند و حرف های بزرگ می زند
پدري پسرش را نصيحت کرد که: پسرم در هر مجلسي وارد شدي، سعي کن طوري رفتار کني که تو را بالاي مجلس بنشانند. پسر گفت: اي پدر تو هنوز پسرت را نشناخته اي من مي توانم بالاي مجلس بنشينم و حرف هاي بزرگ بزنم. پدر گفت: کمي از آن حرف هاي بزرگ بزن ببينم. پسر گفت: جاي حرف هاي بزرگ در اين اتاق نيست مرا به جاي بزرگي ببر که بزرگان هم باشند. پدر هم يک روز او را به مجلس بزرگان برد تا پسرش را امتحان کند. پسر همين که وارد شد نگاهي به اطراف کرد و جايي بالاتر از طاقچه نديد؛ بلافاصله در طاقچه نشست و گفت: فيل حيوان بزرگي است، اگر مَشک را باد کنند خيلي بزرگ مي شود و حرف هايي شبيه اين زد. پدر دو دستي بر سر خود زد و گفت: بيا پايين پسر اين چه مزخرفاتي است که مي گويي؟ پسر گفت: خودت گفتي در هر مجلسي وارد شدي بالا بنشين و حرف هاي بزرگ بزن، پدر باز هم بر سر خودش زد و گفت: منظور من حرف هاي منطقي بود نه اندازه آن. حالا هم اگر کسي معني حرف و کاري را نداند و فقط ظاهر آن را ببيند، اين مَثَل حکايت حال او مي شود.برگرفته از: قصه ما مثل شد- ميرکياني