مشاوره خانواده/ آیا همسر من حق دارد ایمیل های مرا ببیند؟
بروزرسانی
خانم جواني ساعاتي از روز را در غياب همسرش که تا عصر در بيرون از خانه مشغول کار بود به اينترنت پناه مي برد، او در اوايل براي دانلود کردن فايلهاي جالب نظير فايلهاي موسيقي ، تصاوير جذاب و ديدني و … وارد اينترنت مي شد اما به تدريج و از طريق يکي از دوستانش با شبکه اجتماعي فيس بوک آشنا شده و با مردي که وانمود مي کرده متأهل بوده و با همسرش مشکل دارد، اقدام به گفتگوي آنلاين يا همان چت مي نمايد.
خانم جوان با اين تصور که اينکار بخشي از زندگي خصوصي او بوده و نيازي نيست که همسرش را در جريان اين تعامل اينترنتي قرار دهد، به رابطه آنلاين با آن مرد ادامه مي دهد.
آن خانم حتي تصورش را هم نمي کرده که اين گفتگوي روزانه به ظاهر ساده که اغلب پيرامون مسائل روزمره سياسي و اقتصادي جامعه بوده است، باعث شکل گيري پيوند عاطفي ميان او و آن مرد شود.
متأسفانه خانم جوان به جاي گفت و گوي سازنده با همسرش در خصوص مشکلاتي که در روابط زناشويي شان وجود داشته است، درد و دلهاي خود را با آن شخص درميان مي گذارد و آن مرد نيز بصورتي کاملاً حساب شده، راهکارهايي را به آن خانم مي دهد تا به اصطلاح روابط ميان خود و همسرش را بهبود بخشد اما آن روشها نه تنها اوضاع را بهتر نمي کند، بلکه بر شدت اختلافات زن با همسرش مي افزايد. حال زن که از نظر روحي و عاطفي به شدت آسيب ديده است، گرايش بيشتري به سوي مرد اينترنتي پيدا کرده و در تله جنسي او گرفتار مي شود، به گونه اي که به دعوت مرد با او در منزلش قرار گذاشته و تن به رابطه جنسي مي دهد.
متأسفانه بعدها مشخص مي شود که آن مرد با زنان ديگري نيز در فيس بوک رابطه جنسي برقرار کرده بوده است و هرآنچه که در ارتباط با خود گفته ، صرفاً دروغهايي براي اغفال زناني بوده است که با شوهران خود مشکل داشته اند.
اکنون خانم جوان از کار خود پشيمان گشته و به علت عذاب وجدان ناشي از خيانت به همسرش به من مراجعه کرده تا زندگي مشترک آنها را بازسازي کنم.
خيلي ها از من مي پرسند: ” آقاي مهدي آريافر ! وقتي مي گوييد بايد کاملاً با همسرمان روراست باشيم، آيا بخش خصوصي زندگي مان را کاملاً ناديده نگرفته ايد؟ "
در پاسخ به اين پرسش بايد بگويم: اگر بخش خصوصي زندگي يک شخص متأهل به اين معناست که قسمتي از زندگي خودش را از همسرش پنهان نگه دارد، به شدت تأکيد مي کنم که اين کار مي تواند عواقب خطرناکي را دربرداشته باشد. متأسفانه بيشتر مشاورين خانواده و نيز بسياري از مراجعينم با من هم نظر نيستند اما تجربيات من در طي سالها مشاوره نشان داده است که پنهان کردن قسمتي از زندگي يک شخص در زندگي مشترک با همسرش مي تواند فاجعه هاي زيادي را در زندگي زناشويي شکل دهد که يکي از آنها وقوع بي وفايي و خيانت به همسر است.
شايد به شدت با اين عقيده که همسرتان حق داشته باشد؛ ايميل هايتان را خوانده و کيف دستي و يا موبايل تان را جستجو کند، مخالف باشيد. اما به نظر من اين نوع ارتباط راحت و بدون آلايش براي داشتن ازدواجي سالم بسيار ضروري است. اجازه دهيد عملکرد چنين اقدامي را برايتان شرح دهم.
وقتي من ” زمان و مسائل خصوصي ” دارم، همين موجب مي شود که کمتر با همسرم شفاف و صادق باشم. اين يعني که مشکلي دارد در روابط بين من و همسرم بروز مي کند که اگر بخواهم به آن بي توجه باشم، قطعاً در آينده اي نزديک بايد منتظر بروز مشکلات بيشتري در روابط خود با وي باشم.
من بايد بپذيرم که همسرم شخصي است که نياز دارد به بهترين شکل مرا بشناسد و من هم لازم است همه اطلاعات را برايش فراهم کنم، اطلاعاتي که شامل مسائل نادرست و بد نيز مي شود. من نه تنها بايد صادقانه به سوالات او پاسخ بدهم، بلکه بايد از دروغ گويي اجتناب کنم و با ميل و رغبت اطلاعات را به او انتقال دهم. به عبارت ديگر من بايد اطلاعات خودم را به هر طريق ممکن با او در ميان بگذارم. حتي اگر همسرم در رفع نيازهاي من دچار ضعف شده است به جاي ايجاد بخشي به نام زندگي خصوصي ، بهتر است با لحني دوستانه و به دور از تنش ضعف هاي او را به او متذکر شوم.
متأسفانه بسياري از زناني يا مرداني که به همسرشان خيانت کرده اند در جلسه مشاوره مي گويند: ” آقاي آريافر اکنون که به اعمال خود مي انديشيم، متوجه مي شويم که حق با شماست ما بجاي اينکه با همسر خود شفاف و صادق باشيم، بخشي به نام زندگي خصوصي براي خود ايجاد کرده بوديم که در تنهايي ها و مشکلات به آن پناه مي برديم.
وقتي با زوج هاي مشکل دار و به خصوص زنان و مرداني که به همسر خود بي وفايي و خيانت کرده اند، مشاوره مي کنم ، متوجه مي شوم که آنها به ندرت با يکديگر صادق بوده اند. به همين دليل زن و شوهر را جداگانه ملاقات مي کنم، به ويژه در ابتداي فرآيند مشاوره هايم.
وقتي با همسري در اتاق مشاوره تنها هستم،در بسياري از موارد آنها با من صادق هستند، حداقل به دو دليل :
۱- شخص از درون احساس فشار مي کند تا حقيقت را براي کسي بازگو کند
۲- آنها براي زماني که با من صحبت مي کنند هزينه اي متحمل مي شوند و دلشان ميخواهد هرچه زودتر مشکل شان را حل کنم و لذا از بيان حقايق طفره نمي روند.
وقتي هر يک از همسران صادقانه با من صحبت مي کند، تصوير روشن تري از هر دوي آنها بدست مي آورم، بطوريکه حتي خودشان نسبت به يکديگر چنين شناخت دقيقي نداشته اند و در طول سالها به تصوير تيره و مبهمي نگاه مي کردند که هريک براي ديگري نمايان کرده است. اما وقتي با مشاور خود صحبت مي کنند، ديگر نيازي به تصوير مبهم ندارند و مشکل واقعي شروع به آشکار شدن مي کند .
البته بايد يادآور شوم که در برخي از موارد نيز يکي از همسران از گفتن حقايق طفره رفته و به دروغ متوسل مي شود، اينکار صرفاً فرآيند مشاوره را طولاني تر مي سازد وگرنه در چنين حالتي بازهم مي توان به اصل ماجرا پي برد.