طنز/ بابا ببین که بی تو منم در بدر هنوز

راه راه/ هستي من! براي تو هستم پدر هنوز مانده ست رد پنجه ي تو بر کمر هنوز قلبم چو کاکتوس شده بس که مي رود هي از غمت به سينه من نيشتر هنوز پر مانده ظرف شيرت و جاي تو خالي است اي وااااي، خاک پي پي تو هست تر هنوز! گفتم بمان، نماندي و گفتي ميو ميو مي پيچد آه، نعره ي تو توي سر هنوز “ما را به سخت جاني خود اين گمان نبود” افسوس زنده ايم، ولو محتضر هنوز رفتي ولي هميشه کنارم نشسته اي بوي تن تو مي دهد اين دور و بر هنوز با اينکه سوم و شب هفتت گذشته است خوابم نمي برد پسرم تا سحر هنوز گفتم که رختخواب تو را آستر کنم رفتي مشا…ولي نشده آستر هنوز مانده خوراک خارجي ات روي طاقچه -قدر حقوق چند نفر کارگر- هنوز هر شب بيا به خوابم و اين کلبه ي مرا با بوي گربه مرده بکن مفتخر هنوز زير پتوي تو شده ماوا و منزلم بابا ببين که بي تو منم در بدر هنوز سيبيل تو شبيه فردريش نيچه بود از دوريت چگونه نباشم پکر هنوز؟ گارفيلد کيست پيش تو اي نازنين مشا؟ داغ تو مانده، اي جگرم، بر جگر هنوز بايد که تمبر چاپ کنم من به ياد تو هر جاي پاي توست خودش يک اثر هنوز! مثل کاريکاتور شده اي سوژه ي همه از بس بزرگ مهري و اهل هنر هنوز اوقات من بدون تو تلخ است و قهوه اي شيرين چو قند بودي و چونان شکر هنوز پي پي تازه توي اتاق اوفتاده بود تو زنده هستي اِي نفس من مگر هنوز؟! از اعتبار، گرچه شدي ساقط اي عزيز امّا سجلّ توست مشا! معتبر هنوز حالا اسانس گربه شده عطر تازه ام شايد که بوي تو بوزد توي سر هنوز! تا کود باغچه ز تو مانده است يادگار بر سينه ام نشسته غمت چون تبر هنوز با يک ميو ميو بپر و زود عوض بشو هستي براي من تو همان شير نر هنوز در وصف فضل تو چه سخن ها که گفته ام هستند منتها دگران کور و کر هنوز لعنت بر آنکه عشق مرا کرد مضحکه قاطر نخوانمش که بود کره خر هنوز ديدي که گربه بازي من مسخره شده؟ يک عده اند ضد حقوق بشر هنوز سگ توي روحِ زندگيِ بي ميويِ تو! نفرين به رفتن و سفر و مرگ بر هنوز! دنياي گربه ها پر موش است و مانده اند پنگول و تام منتظرت پشت در هنوز احد ارسالي, امين شفيعي, رضا خوش‌تراش, زهرا فرقاني, عليرضا تيموري, محمد سلامي, محمدرضا شکيبايي زارع, محمود حسني مقدس, مهدي امام‌رضايي, ياسر پناهي فکور ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد