۱۰ ذهنیتی که باید تغییر دهید تا زندگی بهتری داشته باشید
يک پزشک/ کيفيت زندگي ما بازتابي از ذهن و روان ما است. اگر ميخواهيم زندگي بهتر و سالمتري داشته باشيم؛ بايد روي ذهنيتها و بينشهاي خود تمرکز و مرتبا آنها را تغيير و اصلاح کنيم. معيار و خطکشي براي سنجش کيفيت زندگي نيست جز احساس رضايتمندي هر فرد از خودش. اين احساس رضايتمندي و تحقق خواستهها هم دقيقا بازتابي از ذهنيت روشن و درست او است. انساني که ذهني ضعيف دارد و تحقق روياها را ناممکن ميداند؛ براي رسيدن به خوشبختي، زندگي بهتر و بهبود کيفي زندگي با يک مانع بزرگ روبرو است که همان ذهن خودش است. برعکس، افرادي که ذهني مثبت، روشن و سالم دارند؛ از نااميدي، استرس و افسردگي دوري کرده و براي رسيدن به اهدافشان از نظر روحي و رواني آمادگي دارند؛ زودتر به خط موفقيت نزديکتر شده و انرژي مثبت زيادي از محيط به سوي خود ميکشند. پس، گاهي اوقات براي عبور از موانع بيروني بايد ابتدا موانع دروني خود را برداريم و ذهنيت خود را اصلاح کنيم. در ادامه، به ۱۰ ذهنيتي اشاره خواهيم کرد که عمدتا خودمان يا آدمهاي اطراف ما دارند و مانعي بر سر بهبود کيفيت زندگي و حس خوشبختي هستند: ۱- ذهنيت کمالگرايي خود را کنترل کنيد دست به هيچ کاري نميزنيد چون مطمئن هستيد به شرايط و وضعيت کامل و بينقصي نميرسيد. حاضر نيستيد سراغ راههاي جديد، ايدههاي خلاقانه و کارهاي بيشتر نميرويد چون ذهنيت کمالگراي شما اجازه نميدهد و ميترسد موفق نشويد. اگر روزي ۱۰۰ کار انجام دهيد و فقط ۱ کار درست انجام نشده باشد؛ تمام ذهنيت شما معطوف به آن کار است و ديگر موفقيتها ديده نميشود. پيش از شروع هر کاري، نقطه اوج و کمال آن کار را در ذهن ترسيم کرده و اگر ذرهاي احساس کنيد غيرممکن است يا هرگز بدان نقطه نميرسيد؛ سريعا آن کار و ايده را رها ميکنيد. در حقيقت، ذهنيت کمالگرا يک فاکتور مثبت شخصيتي است به شرط اينکه کنترل شود و آگاهمند باشد. بايد افکار خود را طوري سروسامان دهيد که به يک گام رو به جلو، بهبود اوضاع هرچند به صورت مختصر و کمي فکر کنيد و تمام ذهن شما متوجه ناگاميها، نداشتهها و نشدنها نشود. چه کار متفاوتي ميتوانم انجام دهم که به موفقيت و پيشرفت بيشتري برسم؟ فردا کدام کارها باعث ميشود بهتر از امروز باشم؟ ۲- بينظمي و سازمان نيافتگي ذهني را پايان دهيد وقتي به زندگي افرادي نگاه ميکنيد که بسيار شلخته و درهم برهم هستند؛ متوجه خواهيد شد ابتدا ذهن و فکر آنها بينظم، سازماننيافته و سردرگم است و محيط بيروني زندگي آنها، بازتابي از همين ذهنيت است. ميخواهند صد کار را باهم انجام دهد و در صد حوزه موفق باشند. روزي هزار ايميل دريافت ميکنند ولي نميدانند اولويت پاسخگويي با کداميک است. هميشه چندين کار اضطراري دارند که بايد زودتر انجام شود و چندين کار که مدتها است بلاتکليف باقي ماندهاند. اگر جزو اين دسته از افراد هستيد؛ بالاخره بايد روزي به اين وضعيت پايان دهيد. بتوانيد ذهن خود را کنترل، ساختاربندي و سازماندهي کنيد. کارهاي خود را اولويتبندي کنيد و برخي از کارها را به تعويق بيندازيد و موقتا فراموش کنيد. بپذيريد نميتوانيد به طور همزمان ده کسبوکار را اداره کنيد و در همه آنها موفق باشيد. اهداف محدود و مشخصي براي خود تعريف کرده و ذهنيت خود را روي آنها متمرکز کنيد. به سوي آنها قدمهاي کوچکي برداشته و سعي کنيد فضاي بيرون از ذهن خود را نيز نظمدهي کرده تا بهتر به اهداف خود بينديشيد. ۳- از چالشها فرار نکنيد موفقيت و زندگي بهتر با ساختن يک حاشيه امن و راحت براي خودتان در تضاد است. موفقيت در تجربه راههاي نرفته، کارهاي نکرده، چالشهاي جدي، حل مسئلههاي سخت و عبور از مشکلات است. پس، اين ذهنيت عافيتطلبي و امننشيني خود را تغيير دهيد. وقتي درگير يک چالش ميشويد؛ تصور نکنيد در وضعيت مرگ و زندگي قرار داريد؛ بلکه اينطور به خود يادآوري کنيد که يک فرصت و تمرين مهارتهاي زندگي است. قرار است تجربه جديدي کسب کنيد و شايد چيزهاي جديدي کشف کنيد که زندگي شما را دگرگون کنند. وحشت کردن از چالشهاي جديد، فرو رفتن در استرس و اضطراب و فکر پريشان، منفيگرايي و منفينگري، احساسات بد همه و همه باعث ميشوند شما سالها درجا بزنيد و هيچ پيشرفتي نداشته باشيد. ۴- براي ارتباطات خود ارزش قائل شويد در عصري زندگي ميکنيم که ارتباطات همهچيز است. هرچه ارتباطات گستردهتر، متنوعتر، سطح بالاتر و با کيفيتتري دارند؛ در واقع ارتباط با خودشان بهتر است. بايد به ارتباط با ديگران بها دهيد؛ به برخي عشق بورزيد، براي برخي ديگر حمايتگر باشيد و گروهي را مراقبت کنيد. منظور ما فقط ارتباطات شغلي و کاري نيست؛ بلکه افراد موفق حجم وسيعي از ارتباطات دوستانه و حمايتگرانه نسبت به دوستان و اطرافيان خود دارند که باعث ميشود حس رضايت بيشتري داشته و کيفيت زندگي را لمس کنند. وقتي به ديگران احترام ميگذاريد؛ با احساسات خود ازشان حمايت کرده و آنها را تشويق ميکنيد؛ در واقع براي خودتان حمايت و احترام خريداري کرده و آنگاه متوجه خواهيد شد که درهاي جديدي به رويتان باز ميشود. ۵- افکار و اهداف کوتاهمدت را رها کنيد شما قرار است فقط يک بار زندگي کنيد. همت شما به اندازه افکار و اهداف شما است. تلاش شما به اندازه روياهاي شما است. افراد موفق هرگز مشغول کارهاي کوچک، برنامههاي موقتي و کوتاهمدت نميشوند و اهداف درازمدتي را دنبال ميکنند. ممکن است در طول مسير، گامهاي کوچکي بردارند يا عادتهاي روزانه کوچکي در پيش بگيرند ولي هميشه چشمانداز نگاهشان به سوي آن قله دوردست است. وقتي سراغ کارهاي کوچک، اهداف کوتاهمدت و افکار دم دستي ميرويد؛ مشخص است که کيفيت زندگي به همين اندازه بهتر خواهيد داشت. ۶- ذهنيت بهانهجويي را رها کنيد برخي زا ما به شدت ذهنيتي بهانهجو داريم. بهانهها باعث عقبماندگي، جلوگيري از پيشرفت و رشد شخصي و کاري ميشوند. ذهنيت افراد موفق، ذهنيتي مسئولپذير است؛ يعني باور دارند فقط خودشان صاحب و مسئول زندگي خود، شکستهاي گذشته و موفقيتهاي آينده هستند. خودشان هستند که تصميم ميگيرند چه راهي در پيش گرفته و اين راه چقدر هيجانانگيز يا ترسناک است. اگر ذهنيتي بهانهجو داريد؛ سريعا به فکر تغيير آن باشيد وگرنه بعيد است بتوانيد کار مهمي در زندگي انجام دهيد. ۷- نيازي به کنترل همهچيز نداريد در زندگي هرچقدر تلاش کنيد همهچيز باب ميل شما و تحت اراده و نظر شما باشد؛ باز هم مسايل هست و اتفاقاتي ميافتد که خارج از کنترل شما است. اين يک قانون زندگي است. همه چيزها به ما بستگي ندارد و فقط ما مسئول برخي چيزها هستيم. بنابراين؛ نبايد دايما تلاش کنيم همهچيز در کنترل و مديريت ما باشد. بخواهيم زن، فرزند، مديريت ساختمان، نظافت خيابان محل سکونت، دفتر کار، تصميمگيريهاي مديرمان و آدامس جويدن همکارمان را کنترل کنيم. در اين صورت هميشه در استرس و اضطراب و جنگ دايمي با خودمان يا ديگران هستيم. درباره ذهنيتهاي کنترلکننده، معايب و خطرات آن و همينطور روشهاي از کار انداختن ذهنهاي کنترلکننده به طور مفصل در اين مطلب نوشتيم. ۸- به راحتي نه بگوييد نه گفتن يک مهارت و کليد موفقيت است. اگر ذهنيتي داريد که به هر کار و پيشنهادي آري بگوييد؛ هرگز به مقصد نميرسيد. هميشه در اطراف شما چندين پيشنهاد، درخواست و نياز به کمک وجود دارد. مهم نيست از سوي چه کسي است؛ خواه اعضاي خانواده يا دوستان و همکاران؛ بايد ذهنيت آريگويي را تبديل به ذهنيت نهگويي کنيد. شايد در لحظه کمي ناخوشنود شويد و احساس کنيد داري ديگران را از خود ميرنجانيد يا ميتارانيد ولي در درازمدت متوجه خواهيد شد چه تاثيري روي کيفيت زندگي شما گذاشته است. ۹- ذهنيت دوست داشته شدن را رها کنيد اگر بخواهيد همه از دست شما راضي باشند و هيچکسي ناراحت نشود؛ يعني بايد هيچ کار مهمي در زندگي نکنيد. اين ذهنيت همانند يک سم مهلک براي بهبود زندگي است. مهم نيست يک کارمند جزء هستيد يا يک مدير رده بالا؛ نبايد هرگز دنبال راضي کردن همه مردم برويد. طبيعي است که برخي از شما خوششان بيايد و برخي شما را دوست نداشته باشند. شما روي علايق، اهداف، شرح وظايف و برنامههاي خود تمرکز کنيد و از بابت سرزنش يا منفيگويي ديگران ترسي نداشته باشيد. با جرات تصميم بگيريد و اجرا کنيد؛ بدون اينکه متوجه واکنشهاي دو گروه طرفداران و مخالفان خود باشيد. ۱۰- ذهنيت زندگي ناسالم را عوض کنيد نمي دانم از کجا نشات ميگيرد ولي برخي آدمها تصور ميکنند با يک زندگي غيرعادي ميتوانند خلاق، کارآفرين، ثروتمند و موفق شوند. غذاهاي عجيب و غريب بخورند؛ سراغ رژيمهاي غذايي ناسالم بروند؛ شبها بيدار باشند و برعکس مردم در طول روز بخوابند؛ از روشهاي غير طبيعي دنبال تناسب اندام و ورزش بروند و خلاصه همه اصول زندگي را برهم بزنند تا نشان بدهند متفاوت هستند. فردي را سراغ ندارم که با اين طرز زندگي ناسالم به جايي رسيده باشد. اگر مراقب سلامتي جسمي خود نباشيد و يک رژيم غذايي سالم، خواب کافي و فعاليت بدني مناسب را دنبال نکنيد؛ بعيد است فکر و ذهن شما درست کار کند تا بخواهيد خلاق و کارآفرين و دانشمند باشيد.