چه کسانی سند فدک را از حضرت زهرا(س) دزدیدند؟
تسنيم/ هديه کردن فدک از سوي پيغمبر اسلام صليالله عليه و آله به حضرت زهرا سلامالله عليها در دوران حيات ايشان ماجرايي نبود که کسي از آن خبر نداشته باشد. حتي نبي مکرم اسلام براي اين زمين سندي تنظيم کرده و آن را مکتوب کردند تا شاهد و مدرک حضرت زهرا سلامالله عليها بعد از رحلت ايشان باشد. حضور شاهدان نيز گواه و تائيد ديگري بر اهدا شدن فدک بود؛ اما بعد از رحلت رسول خدا صليالله عليه و آله مدتي نگذشت که همان افرادي که حق ولايت و خلافت حضرت اميرالمؤمنين امام علي عليه السلام را ظالمانه غصب ميکردند، اين بار فدک را نشانه گرفتند تا هم اين حق را از بين ببرند و هم عوايدي که حضرت زهرا و اميرالمؤمنين عليهماالسلام از آنها در راه ترويج حقانيت اسلام بهره ميبردند، قطع شود. حجت الاسلام رضا صدر، استاد حوزه و پژوهشگر اسلامي به بررسي رويدادها و اتفاقات حول محور فدک پرداخته است. آن طور که اين کارشناس ديني توضيح ميدهد، دلايل و شواهد زيادي در مورد واگذاري فدک به حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها وجود دارد. به عنوان مثال در زماني که پيغمبر اسلام صليالله عليه و آله زمين فدک را به حضرت زهرا سلامالله عليها ميبخشيدند اين کار را در مقابل مردم انجام دادند تا ديگران شاهد اين هديه دادن حضرت باشند. حتي براي آن سندي تنظيم کردند و آن را در اختيار ايشان قرار دادند. شاهداني هم آوردند و در حضور آنها سند را به حضرت زهرا سلامالله عليها سپردند. از طرف ديگر حضرت زهرا سلامالله عليها در همان دوران زندگي رسول گرامي اسلام صليالله عليه و آله فدک را در اختيار گرفته و آن را به تصرف خود درآوردند. حتي آيهاي از قرآن کريم مبني بر به تمليک درآمدن فدک براي حضرت زهرا سلامالله عليها نازل شده است. به اين ترتيب بر اساس اسناد و مدارک تاريخي بعد از نزول قرآن به دستور خداي متعال با توجه به اينکه يک قانون الهي و پشتوانه قرآني بود و با توجه به تمام جنبههاي عرفي و قانوني ديگر مانند تنظيم سند و مکتوب کردن و نوشتن در حضور شاهد و سپردن آن به حضرت زهرا سلامالله عليها، همه موارد و نکات محق بودن آن حضرت وجود دارد. با اين وجود منافقين با جرأت فدک را غصب کردند. چه شد که ماجراي زمين فدک به عنوان يک موضوع مهم در تاريخ بهجا مانده است؟ فدک، قطعه زميني بود که پيغمبر اکرم صليالله عليه و آله در دوران حيات خود آن را به حضرت فاطمه سلامالله عليها هديه کردند. از آن زمان، فدک در اختيار آن بانوي مکرم قرار گرفت؛ اما وقتي نبي مکرم اسلام از دنيا رفتند، عدهاي علم مخالفت برداشتند و در عين اينکه حق خلافت و بر امور مسلمين را از امام علي عليه السلام غصب کرده بودند، زمين فدک را هم مصادره کردند. آنها که قدرت و حکومت را بر خلاف واقعه غدير و سفارشهاي مکرر و مؤکد رسول خدا صليالله عليه و آله در اختيار خودشان گرفته بودند، نميخواستند امام علي عليه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها از عوايد آن زمين بهرهاي ببرند و آن را در راه ترويج و تبليغ حق و اسلام ناب مصرف کنند. به همين علت زمين فدک را موضوع کشمکش قرار گرفت و اين حق را از دختر رسول خدا صليالله عليه و آله غصب کردند. حضرت زهرا سلامالله عليها حق خود را مطالبه کردند اما خليفه اول در برابر مبارزات پيدرپي آن حضرت پايداري کرد و راضي نشد حق ايشان را باز پس بدهد. حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها هم در چنين شرايطي از طريق مبارزات خود، ستمکاري و ظلم دستگاه خلافت را و حقانيت خود را براي جهان اسلام اثبات کردند. آيتالله ممدوحي در گفتگو با تسنيم: حکم غدير، دستور ابقاي ولايت در نظام عالم بود تا روز قيامت از آن زمان فدک براي دستگاه حکومت به عنوان نقطه انفجاري شد و تا ابد در گلوي آنها گير کرد. همين طور است. ماجراي فدک تبديل به جرياني شد که ظلم و غاصب بودن دستگاه حکومت را فاش ميکرد و تا مدتها به عنوان ابزار تبليغاتي و يکي از نقطههاي ضعف مهم دستگاه خلافت به حساب ميآمد که به هيچ وجه نميتوانستند آن را حل کنند يا از بين ببرند. رد فدک به اولاد حضرت زهرا سلامالله عليها و باز پس گرفتن چندباره آن ظاهراً در دوراني هم زمين فدک را به سادات برميگرداندند. آيا اين مطلب صحت دارد؟ گاهي اوقات براي اينکه نظر مردم را به خود جلب کنند و يا سادات و شيعيان را با خود همراه کنند، فدک را به آنها برميگرداندند. وقتي معاويه ملعون حکومت اسلام را غصب کرد، خودسرانه يک سوم فدک را به مروان بخشيد، يک سوم را به پسرش يزيد و يک سوم ديگر را هم به عمر بن عثمان داد. زماني هم که مروان خليفه شد، همه فدک در اختيار او بود و او هم آن زمين را به پسر خودش يعني عبدالعزيز داد. عبدالعزيز هم سيره پدرش را ادامه داد و فدک را به پسرش عمر داد؛ اما وقتي عمر بن عبدالعزيز به خلافت رسيد، راضي نشد فدک را غصب کرده باشد و به همين دليل آن را به فرزندان حضرت زهرا سلامالله عليها يعني امام زينالعابدين عليه السلام باز پس داد. به اين ترتيب در دوران حکومت عمر بن عبدالعزيز فدک در اختيار فرزندان و نسل حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها قرار داشت. چطور شد که دوباره فدک را از اختيار ائمه اطهار عليهمالسلام خارج کردند؟ غصب دوباره فدک به دوران حکومت يزيد بن عاتکه برميگردد. وقتي او به حکومت رسيد و خلافت را در دست گرفت، يک بار ديگر روش خلفاي غاصب و ظالم را در پيش گرفت و فدک را از ائمه اطهار عليهم السلام گرفت. در عوض آن را به دست فرزندان مروان سپرد. اين ماجرا ادامه داشت تا زماني که خلافت از آنها هم گرفته شد و دوران حکومت آنها هم به سر آمد. سفاح که حاکم و خليفه شد، دوباره به فکر فدک افتاد و آن را به عبدالله بن حسن داد. وقتي هم که ابوجعفر بر فرزندان حسن غضب کرد، فدک را از آنها گرفت. دوباره مهدي آن را به فرزندان حضرت زهرا سلامالله عليها برگرداند. بعد از آن هم موسي پسر مهدي و هارون آن زمين را پس گرفتند. فدک در اختيار آنها بود تا زماني که مأمون به خلافت رسيد و آن را يک بار ديگر به فرزندان حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها رد کرد. دلايل تصميم مأمون به برگرداندن فدک به فرزندان حضرت زهرا سلامالله عليها چرا مأمون چنين تصميمي گرفت؟ به هر حال او امام رضا عليه السلام را به مرو تبعيد کرده و ايشان را به شهادت رساند؟ دليل اي حقجويي و پس دادن فدک به فرزندان حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها توسط او چه بود؟ ماجرا از اين قرار بود که يکبار که مأمون در مجلس قضاوت نشسته بود، نامهاي را به او دادند. آن نامه را خواند و گريه کرد. از حاضرين در مجلس سؤال کرد که وکيل حضرت زهرا سلامالله عليها چه کسي است؟ پيرمردي بلند شد و خودش را به عنوان وکيل معرفي کرد. مأمون درباره فدک با او مباحثه و مناظره کرد و در آخر پيرمرد توانست حقانيت حضرت زهرا سلامالله عليها مبني بر اختياردار بودن فدک را ثابت کند. مأمون هم دستور داد که قبال فدک را به او دادند. به اين ترتيب يک بار ديگر فدک در دوران مأمون به فرزندان حضرت زهرا سلامالله عليها برگردانده شد. شواهد و مدارک حقانيت فدک چه شواهدي وجود دارد که زمين فدک به عنوان ملک حضرت زهرا سلامالله عليها است؟ دلايل و شواهد زيادي در اين مورد وجود دارد؛ مثلاً زماني که پيغمبر اسلام صليالله عليه و آله زمين فدک را به حضرت زهرا سلامالله عليها ميبخشيدند اين کار را در مقابل مردم انجام دادند تا ديگران شاهد اين هديه دادن حضرت باشند. حتي براي آن سندي تنظيم کردند و آن را در اختيار ايشان قرار دادند. شاهداني هم آوردند و در حضور آنها سند را به حضرت زهرا سلامالله عليها سپردند. از طرف ديگر حضرت زهرا سلامالله عليها در همان دوران زندگي رسول گرامي اسلام صليالله عليه و آله فدک را در اختيار گرفته و آن را به تصرف خود درآوردند. حتي آيهاي از قرآن کريم مبني بر به تمليک درآمدن فدک براي حضرت زهرا سلامالله عليها نازل شده است. به اين ترتيب بر اساس اسناد و مدارک تاريخي بعد از نزول قرآن به دستور خداي متعال با توجه به اينکه يک قانون الهي و پشتوانه قرآني بود و با توجه به تمام جنبههاي عرفي و قانوني ديگر مانند تنظيم سند و مکتوب کردن و نوشتن در حضور شاهد و سپردن آن به حضرت زهرا سلامالله عليها، همه موارد و نکات محق بودن آن حضرت وجود دارد. با اين وجود منافقين با جرأت فدک را غصب کردند. دوباره در برههاي ديگر از تاريخ، حق را ضايع کردند. اين دست به دست کردن و غصب فدک تا چه زماني ادامه داشت؟ بله. وقتي فدک به امام رضا عليه السلام به عنوان اولاد حضرت زهرا سلامالله عليها برگردانده شد، فدک در اختيار اين خاندان بود تا دوران متوکل عباسي که فدک را غصب کرده و آن را به عبدالله بن عمر بازيار بخشيد. عوايد فدک و درختهايي که نبي مکرم اسلام کاشته بود عوايد فدک چه بود که فرزندان حضرت زهرا سلامالله عليها از آن به عنوان ابزاري در راستاي تبليغ اسلام استفاده ميکردند؟ در فدک يازده درخت خرما وجود داشت که پيغمبر اکرم صليالله عليه و آله آنها را کاشته بودند. فرزندان حضرت زهرا سلامالله عليها آن خرماها را ميچيدند و در زمان حج به حاجيان هديه ميکردند. حاجيان هم در راستاي تبليغ اسلام کمکهايي انجام ميدادند. به اين صورت اموال زيادي نصيب ايشان ميشد؛ اما همين درختها را بشران بن بنياميه به دستور عبدالله بن عمر بازيار قطع کرد و از بين برد. اشاره کرديد که درباره زمين فدک نازل شده که حقانيت اين مطلب را تائيد ميکند. درست است؟ بله. زماني که آيه «و آت ذالقربي حقه»بر رسول خدا صليالله عليه و آله نازل شد، جبرئيل عليه السلام به آن حضرت عرض کرد: «إعط فاطمه فدکا؛ فدک را به فاطمه سلامالله عليها ببخش.» رسول خدا صليالله عليه و آله ماجراي نزول آيه شريفه و دستور خداي متعال را به حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها اطلاع داده و ادامه داد: «دخترم فدک مال توست. در آن تصرف نما هرچند که ميدانم عدهاي بعد از من آن را غصب ميکنند و از دست تو ميگيرند.» حضرت فاطمه سلامالله عليها جواب دادند: «اي رسول خدا! تا زماني که زنده هستي من هرگز در زمينها و باغهاي فدک تصرف نخواهم کرد. تو بر سزاوارتر هستي و اموال من از آن توست؛ اما براي اثبات حق من در فدک، سند و مدرک آن را محکم فرما.» به همين علت رسول خدا صليالله عليه و آله مردم را در خانه خود جمع کرده و اين دستور خداي متعال به همه مردم اطلاع دادند تا همه شاهد اين قضيه بوده و شاهد باشند که آن حضرت در زمان حيات خود فدک را به حضرت زهرا سلامالله عليها بخشيدهاند. آيا در آن زمان خلفاي بعدي از ماجراي هديه رسول خدا صليالله عليه و آله باخبر نشدند که پس از رحلت ايشان، آن زمين را غصب کردند؟ آن طور که در حديثي از امام باقر عليه السلام نوشته شده، بعد از نزول آيه ذيالقربي پيغمبر اکرم صليالله عليه و آله، حضرت زهرا سلامالله عليها را صدا کرده و سند فدک را به نام ايشان نوشتند. پي از غصب فدک آن بانوي گرامي سند را به خليفه اول نشان داده و فرمودند: «اين نامه و سندي است که رسول خداي صليالله عليه و آله براي من و فرزندم جهت مالکيت فدک نوشته است.» ماجراي دزديدن سند فدک چه اتفاقي براي سند فدک افتاد؟ به هر حال شايد در دوران بعدي ائمه اطهار عليهم السلام ميتوانستند با ارائه آن سند و دستنوشته رسول خدا صليالله عليه و آله، فدک را مطالبه کنند و حق خود را پس بگيرند. آن افرادي که حق ولايت و خلافت حضرت اميرالمؤمنين اما علي عليه السلام را غصب کرده بودند و آن را به ظلم و زور از آن حضرت گرفته بودند، همان کساني بودند که سند فدک را در کوچههاي مدينه از حضرت زهرا سلامالله عليها دزديدند و آن را از بين بردند تا مدرک و سندي در دست آن حضرت نباشد. در بعضي از روايتها نوشته شده که دزدان سند فدک، آن را آتش زده و سوزاندند تا ايشان نتوانند حق خود را طلب کنند. البته اين که افراد منافق اسناد و مدارک را ميدزديدند از بين ميبردند يا آتش ميزدند، روشي است که در تاريخ بارها اتفاق افتاده است. درواقع اين روش و منش منافقين بوده تا حق را کتمان کنند و به منافع ظاهري و دنيايي برسند. چون اگر اين کار را نميکردند به پيروزي و موفقيت ظاهري نميرسيدند. با همين روشها بود که فدک را غصب کردند. حتي غصب خلافت امام علي عليه السلام هم همين طور اتفاق افتاد. چون نگذاشتند نبي مکرم اسلام صليالله عليه و آله در آخرين لحظات عمر بابرکت خودشان که احساس ميکردند ولايت در خطر ميافتد، اين مطلب را بنويسند و مکتوب کنند. همين کار باعث شد تا ماجراي غدير در خطر تحريف و توجيه قرار بگيرد و بتوانند حق مسلم حضرت اميرالمؤمنين امام علي عليه السلام را غصب کنند. انعکاس نارضايتي حضرت زهرا سلامالله عليها در وصيتنامه ايشان وصيت حضرت زهرا سلامالله عليها مبني بر عدم حضور غاصبان حق و ظالمان در مراسم تشييع و نماز خواندن بر آن حضرت به همين علت بوده است؟ بله. حضرت فاطمه زهرا سلامالله عليها به اندازهاي از اقدامهاي ظالمانه و غاصبانه حکومت وقت عصباني و دلگير بودند که وصيت کردند شبانه و به طور مخفيانه دفن شوند، کسي از آن افراد در مراسم تشييع ايشان حضور نداشته باشد و حتي زمان و مکان دفن مخفي بماند. آن طور که در وصيتنامه خود نوشتند: «امتي که عهد و پيمان خدا و پيامبرش را در ولايت و رهبري شکستند و ناديده گرفتند، حق ندارند بر پيکر من نماز بگذارند. آنها که نسبت به حق ما ظلم روا داشتند و هديه من را غاصبانه تصرف کردند و سند مالکيت فدک را از دست من ربودند و به آتش کشيدند. آنها که شاهدان و گواهان من را تکذيب کردند. قسم به خدا که شاهدان من حضرت جبرئيل و ميکائيل و اميرالمؤمنين علي عليه السلام و امايمن بودند.»