ترسهایمان را زیر میکروسکوپ تبدیل به هیولا نکنیم!
جوان آنلاين/ چطور ميشود که برخي در برخورد با بحرانها توانمند برخورد ميکنند و برخي ديگر ناتوان؟ برخي با ديدن کوچکترين مشکلي به اصطلاح جا ميزنند و از رويارويي با آن سر باز ميزنند و برخي ديگر ميايستند و با مشکل روبهرو ميشوند. اين احساس ناتواني مشکلات ديگري هم براي ما به وجود ميآورد که استرس يکي از آنهاست. خيليها از روبهرو شدن با مشکلات ميترسند و به اين ترتيب شايد در حالت ايستايي و سکون قرار بگيرند. به عبارتي، ممکن است در جريان زندگي پويا و به طور خودانگيز، جاري نباشند. نمود تمامي اينها را اين روزها در قرنطينه و استرس ناشي از بيماري ديده و احساس کردهايم. حتي اگر خودمان رنج استرس درباره گرفتن بيماري را نداشتهايم، ولي در گوشه و کنار جامعه ديده و شنيدهايم. آيا توانمنديمان را باور داريم؟ چه بسيار دوستان و آشناياني را ديدهايم که نگران بوده و از نگراني و ترس بيماري کرونا زندگي را بر خود و اعضاي خانواده و اطرافيانشان تلخ کردهاند. اين افراد از رنج استرسي که در وجودشان گاه بالا ميگرفت و بيشتر رنجشان ميداد، عذاب کشيدهاند. شايد بارها خود را ملامت کرده باشيد که آخر اين چه طرز فکري است که من دارم، اين چه جور زندگي است که براي خودم ساختهام! ولي بيآنکه دلشان بخواهد در اين عذاب باقيماندهاند. شايد يک باور در اين افراد پايين آمده باشد؛ باور به توانمندي. اين باور که ما توانمنديم و ميتوانيم به لطف خدا از پس هر آنچه برايمان مقدر شده و در تقديرمان قرار گرفته است بربياييم. اينکه ما تلاشمان را ميکنيم و خودمان را در جريان زندگي قرار ميدهيم. همه ما استرس ميگيريم، اما... اين را درک ميکنم که وقتي انسان در استرس قرار گرفته است، شايد نتواند اين حرفها را از کسي بپذيرد يا اينکه بتواند بپذيرد و خودش هم به خوبي بداند، ولي به خاطر غلبه استرس به درونش، نتواند آنها را در باور بياورد و و با ايمان به اين باور درونش را آرام کند. اين استرسها را بسياري از ما از جمله خود من در دورههايي از زندگي تجربه کردهايم و درد بزرگ ناشي از آن را چشيدهايم. افرادي را ميشناسم که با داشتن آگاهيهاي لازم درباره باور به خود و ايمان به پروردگار و بسياري باورهاي مثبت که ميتواند استرس را از وجود آدم دور کند، باز هم گرفتار استرس شدهاند. مثلاً در اين روزهاي قرنطينه که بيماري ويروسي پيشروي ما گذاشت، از ترس خواب به چشمشان نيامده يا لذتهاي زندگي خود را تباه کرده باشند، چون ترس رهايشان نکرده است. واقعيت اين است که همه ما کمابيش استرس ميگيريم، اما نحوه برخورد ما با موضوع متفاوت است. به قدرت درونت اعتماد کن برخي عوامل مانند تحليل رفتن انرژي دروني و حيات يا برخي ذهنيات منفي که در پي آن جذب نيروهاي منفي را بالا ميبرد، ممکن است باعث استرس گرفتن شود، با وجود اينکه شخص ميداند که توانمند است و آگاهيهاي لازم را هم دارد، ولي گذشته از اين مورد، ميتوان دليل بسياري از اين استرسها را نداشتن و پايين بودن اعتماد به خود دانست. هر چه اعتماد ما به خودمان بالاتر ميرود، قدرتمان بيشتر ميشود. احساس قدرت در درون، قدرت ترس را پايين ميآورد. شايد نکته اصلي همينجا باشد: قدرت درون. يکي از چيزهايي که ميتواند قدرت درون را بالا ببرد و تواناييهاي فرد را به او نشان بدهد، پاکسازيهاي دروني است. پاکسازيهايي که به راههاي معنوي صورت ميگيرد، ميتواند درون ما را و روح ما را شفاف کند. در کتاب چاکراها نوشته اوليويااچ. ميلر که سميهپيلوار تجربه کرده آمده است: «در بدن انسان هفت مرکز انرژي بسيار مهم وجود دارد. آنها را نه ميبينيم، نه احساس ميکنيم. اين مراکز با اشعه ايکس و MRI هم ديده نميشوند. اما هزاران سال است که شرقيها از اهميت آنها در سلامت روحروانجسم و ذهن بشر آگاهند. انرژي زندگي از ميان اين مراکز، که آنها را چاکرا ميناميم، جريان مييابد.» چاکراها يا مراکز انرژي هفتگانه در ستون فقرات در کالبد اثيري قرار دارند و در واقع رابط بين روح و جسم هستند. چاکرا کلمهاي سانسکريت و به معناي چرخ است. چاکراها مدام در حال چرخش هستند که به آنها نيروي حيات هم ميگويند و از ميان شبکهاي از مجراهاي باريک به نام نادي در سراسر بدن جريان دارند. حدود ۷۲ هزار نادي در کالبد انسان وجود دارد. چاکراها روي نادي اصلي قرار دارند و در سرتاسر ستون فقرات امتداد دارند. چاکراها در حقيقت دوار هستند. زماني که مجراي چاکراها بسته شود يا از حالت تعادل خارج شوند، منجر به بيماري ميشود. سرکوب کردن هر نوع احساسات و عواطف و شوک عصبي و هر نوع ناراحتي و لطمه روحي باعث ميشود که چاکراها، يعني مراکز انرژي حياتي از حالت تعادل خارج شوند. درونمان را پاکسازي کنيم در اديان مختلف پاکسازي دروني و بالا بردن ايمان از راههاي گوناگون توصيه شده است. مکتب انسان ساز اسلام در اين زمينه از همه پيشروتر بوده و نسخههايي شفابخش براي انسان دارد. نماز و گرفتن روزه در اسلام، روزههاي متفاوت سکوت، پرهيز از خوردن و آشاميدن و... يکي از اين پاکسازيهاست. روزه در ماه مبارک رمضان ميتواند مراقبهاي پرقدرت براي بالا بردن روحيه و ايمان دروني و قلبي ما باشد. انجام پاکسازيها ميتواند براي همه ما مفيد باشد. استرسي که بسياري از ما اين روزها پيدا کرديم و تمام زندگي ما را تحت تأثير قرار داد، در برخي تا جايي پيش رفت که خلاقيتمان را فراموش کرديم و تمرکزمان را از دست داديم. اين اتفاق تلنگر خوبي بود تا به خودمان بياييم. به خود بياييم و فکري به حال استرسها و مواردي که آن را در وجودمان تقويت ميکند کنيم. اين استرسها همانهايي هستند که ما را ميترسانند و از يادمان ميبرند که چقدر تواناييم. از يادمان ميبرند که در برابر قدرتمان پشيزي قدرت ندارند، به شرط آنکه قدرت خود را باور کنيم. پاکسازي معنوي و دروني کاري ميکند که شفافتر درون خود را ببينيم و آنچه را ببينيم که به راستي هست و با شعار ناتوان بودن به خود دروغ نگوييم. هماکنون که حال و هواي قرنطينه هنوز تمام نشده است، فرصت خوبي است که به داد درونيات خود برسيم. حالا که زندگي هست و فرصت ادامه زندگي به ما داده شده است، سپاسگزار باشيم و با ناديده گرفتن تواناييهاي خود فرصت درست زندگي کردن را از خود نگيريم. بسياري از مردم، ديگر در جمع ما زندگي نميکنند و برايشان خير و رحمت ميطلبيم ولي براي سايرين زندگي در جريان است و فرصت هنوز باقي است. پس چه خوب است از اين فرصت شادمانه استفاده کنيم و حالمان را به حالي خوب تبديل کنيم تا هيچ ترسي شهامت جولان دادن در دلمان را پيدا نکند. فقط کافي است که تواناييهايمان را به ياد بياوريم و براي شکوفا کردن آنها و آنچه برايش به اين هستي آمدهايم، اگر هنوز کاري نکردهايم، زودتر دست به کار شويم. اين را به ياد داشته باشيم، که ترس زاييده ذهن است و ميتوان به راحتي از کنارش گذشت، اگر خودمان به آن بال و پر ندهيم. اگر نه خودمان به اين احساس کوچک ممکن است آنقدر با ترسيدن، پر و بال بدهيم که در برابر مان قد علم کند و بخواهد عرض اندام کند. با توانمنديهايمان ترس را ريز نگه داريم و آنان را با بزرگنمايي زير ميکروسکوپ تبديل به هيولا نکنيم.