طنز/ خردهداستانهای زن و شوهری

روزنامه شهروند/ از آنجا که در زندگي مشترک انسان موفقي هستم و خوشبختي من باعث رشک و حسادت همه دوستان و اقوام و نزديکانم شده تصميم گرفتم که اين حسادت را به شما هم منتقل کنم و هرازگاهي از روابط پنهان و عاشقانه خودم و همسرم برايتان بگويم. اگر از اين نوشتهها به خوبي استقبال کنيد قول ميدهم آن را بهعنوان کتابي جامع در زمينه راهنماي روابط زن و شوهري به چاپ برسانم و روي ايرج ملکي و همه کانالهاي قري و غيرقري را کم کنم.
همسر من خيلي به حقوق زنان احترام ميگذارد و براي آن ارزش قايل است. براي همين گاهي اجازه ميدهد من پشت ماشينش بنشينم و رانندگي کنم. او عاشق نوع رانندگي من است و اين را وقتي کنار دستم نشسته به خوبي احساس ميکنم:
يه کم يواش رانندگي کن.
چشه؟ دارم به اين خوبي رانندگي ميکنم.
خانم لايي نکش؟
کي لايي کشيدم؟
الان.
عزيز اين يابو داشت از من سبقت ميگرفت جلوش رو گرفتم.
خانومم زشته به مردم ميگي يابو.
آدمو عصباني ميکنن.
راه با اون بود.
کجا راه با اونه. چون همجنسته داري ازش حمايت ميکني.
کي حمايت کردم؟
الان ديگه. تو رانندگي تو همهاش طرف دشمن منو ميگيري.
کي دشمن تو هستش. اينام مردم عادين. دارن رانندگي ميکنن.
مردم عادي، عادي رانندگي ميکنن. نه اينکه بپيچن جلوي ماشين آدم.
دااااري چيکار ميکني؟
چته چرا داد ميزني؟ آروم باش موقعي که نشستي کنار راننده.
مگه تو آرامش براي آدم ميذاري؟ راهنما بزن ميخواي بپيچي.
اوووه. اونو ميگي؟ اون که يه ربع پيش بود پيچيدم.
همين الان پيچيدي.
بابا راه بازه. کسي هم پشت سرم نيست. واسه چي راهنما بزنم؟
واسه اوني که نزديک بود بزنه توشکممون.
حواسم هست. بيا ميگم مردم مثل يابو رانندگي ميکنن ميگي نه.
الان تو خوب رانندگي ميکني؟
خيلي هم دلت بخواد. اصلا هر وقت من رانندگي ميکنم تو شروع به ايرادگرفتن بيخود ميکني.
قبول داري بايد به کسي که به تو گواهينامه داده زنگ بزنم؟
اصلا به تو چه من چهجوري رانندگي ميکنم.
جون من در خطره. اونوقت ميگي به تو چه؟
جونت در خطره؟
داري چيکار ميکني؟ وسط اتوبان چرا راهنما ميزني؟
بفرماييد پايين.
چرا؟
پياده شو. يه تاکسي بگير بيا خونه.
تاکسي کجا بود؟
به من چه. بمون با يه نفر بيا که جونت رو حفظ کن.
ببخشيد من ديگه چيزي نميگم.
اون دفعه هم همينو گفتي. پياده شو خودت بيا.
گفتم ببخشيد ديگه.
تا پياده نشي حرکت نميکنم. ديگه هم وقتي من پشت رل نشستم با من نمياي بيرون.
باشه. يادت باشه منو وسط اتوبان پياده کردي.
يادم ميمونه.
آخر داستان نميخواي عاشقانهاش کني که همه خوششون بياد خانومي؟
تو چي پيشنهاد ميکني؟
ميخواي يه جوک تعريف کنم خستگي رانندگي از تنت بپره؟
آره. چرا که نه؟
به يه اسکلت ميگن يه خالي ببند.
خب چي ميگه؟
ميگه تپولويم تپولو.
ممنون خوب بود. زود بيا خونه.
منو سوار نميکني؟
- برو مزاحم نشو.
مزاحم چيزه؟ مراحمم
طيبه رسولزاده