121
40
17.8K
آخرين خبر/ دزدي از نردبان خانه اي بالا رفت.
از شيار پنجره شنيد که کودکي مي پرسيد: خدا کجاست؟
صداي مادرانه اي پاسخ داد: خدا در جنگل است، عزيزم.
کودک دوباره پرسيد: چه کار مي کند؟
مادر گفت: دارد نردبان مي سازد!
ناگهان دزد از نردبان خانه پايين آمد و در سياهي شب گم شد!
سالها بعد، دزدي از نردبان خانه حکيمي بالا مي رفت.
از شيار پنجره شنيد که کودکي پرسيد: خدا چرا نردبان مي سازد؟
حکيم از پنجره به بيرون نگاه کرد، به نردباني که سالها پيش، از آن پايين آمده بود و رو به کودک گفت: براي آنکه عده اي را از آن پايين بياورد و عده اي را بالا ببرد!
نردبان اين جهان ما و منيست، عاقبت اين نردبان افتادنيست
لاجرم آن کس که بالاتر نشست، استخوانش سخت تر خواهد شکست