انضباط اجتماعی؛ رمز موفقیت باکلاسها!
جوان آنلاين/ در جهان امروز سبک زندگي (Lifestyle) بسيار مهم شمرده ميشود؛ مجموعهاي از منشهاي ذاتي ما و همچنين روشهايي که براي ادامه حيات برگزيدهايم. بحث سبک زندگي در بسياري از سخنان رهبر فرزانه و از جمله بيانيه گام دوم انقلاب مطرح شده و مورد توجه قرار گرفته است. ايشان در مهر ۱۳۹۱ در جمع پرشور جوانان خراسان شمالي سؤالات مهمي را در اين خصوص مطرح نموده، آسيبشناسي آنها را خواستار شدند. در پاسخ به اين مطالبه اساسي هر هفته يکي از اين سؤالات را مطرح کرده و به بررسي پاسخ آن ميپردازيم. تاکنون طي ۱۷ هفته به طرح و بررسي ۱۷ سؤال پرداختهايم و، اما پرسش هيجدهم: «انضباط اجتماعى در جامعه چقدر وجود دارد؟»
انضباط اجتماعي چيست؟
«انضباط اجتماعى» مفهوم بسيار گسترده و عميقي است. يعنى افراد در همه فعاليتهاي اجتماعى مراقب باشند در چارچوب قانون، شرع، عقل و مقررات عرفى حرکت کنند تا هيچ تخلفى از آنان سر نزند. از اين رو انضباط اجتماعي از درون مايههاي مهم فرهنگ اصيل اسلامي و انقلابي به شمار ميآيد. انضباط اجتماعي، برخلاف وجدان که غالباً فردي است و در حيطه مسائل شخصي مطرح ميشود، عمدتاً در رفتارهايي مورد تأکيد قرار ميگيرد که با اجتماع سر و کار دارد. از اين رو رهبر معظم انقلاب در ديدار با جوانان خراسان شمالي با اشاره به آيه شريفه «واعتصموا بحبل الله جميعاً و لاتفرقوا» به اين نکته مهم اشاره ميکنند که [در فرهنگ اسلام و قرآن]حتي اعتصام به حبلالله هم بايد دسته جمعي باشد. امري که در جامعه ما چندان مورد توجه و عنايت قرار نگرفته است.
اما آيا ما در رفتارهاي جمعي، انضباط اجتماعي را رعايت ميکنيم؟ پاسخگويي به اين سؤال خود مستلزم طرح پرسشهايي بنيادين است که به نظر ميرسد بدون جواب دادن به آنها بحث و گفتگو در اين باره عقيم خواهد ماند. در ادامه به برخي از مهمترين اين پرسشها اشاره ميکنيم:
انضباط اجتماعي و چند پرسش مهم
آيا زندگي فردي ما از انضباط کافي برخوردار است که چنين انتظاري را از زندگي اجتماعي خود داشته باشيم؟
آيا انضباط اجتماعي را به قدر کافي به آحاد مردم ياد دادهايم که اکنون پايبندي به آن را مطالبه کنيم؟
ابعاد مختلف انضباط اجتماعي چيست و کدام عرصه از عرصههاي زندگي ما را در بر ميگيرد؟
چه عواملي باعث مخدوش شدن انضباط اجتماعي شده و چگونه ميتوان از اين عوامل دوري جست؟
ميان وجدان کاري و انضباط اجتماعي چه نسبتي برقرار است؟ آيا اينها لازم و ملزوم يکديگرند، مکمل هم به شمار ميآيند يا اساساً دو مقوله متفاوت هستند که ارتباط چنداني با يکديگر ندارند؟
انضباط اجتماعي و مسئوليتپذيري
به نظر ميرسد انضباط اجتماعي ثمره مسئوليت اجتماعي است و مسئوليت اجتماعي ناشي از تعهد و التزامي است که انسانها به قواعد و مقررات جامعه دارند. انضباط اجتماعي بدون قانون کارآمد ممکن نيست و قانون کارآمد قانوني است که شناخت دقيقي از انسان و جامعه انساني داشته، احاطه کاملي بر منافع و مصالح مردم داشته باشد. قانوني که با اجراي آن بيشترين فايده براي فرد و جامعه حاصل شود. بديهي است علم و آگاهي قانونگذار در کارآمدي قانون کاملاً مؤثر بوده و اجراي مطلوبتر آن را ضمانت خواهد کرد. سبک زندگي فردي و اجتماعي ما که بخش حقيقي و اصلي تمدن ما را تشکيل ميدهد، ميتواند در اجراي چنين قانوني اثرگذار بوده، انجام متعهدانه آن را تأمين کند.
مباحثي نظير خانواده، تابآوري اجتماعي، ازدواج، نوع پوشش و لباس، مسئله مسکن، الگوي مصرف، نوع خوراک و سبک آشپزي، مسئله تفريحات و ورزش، خط و زبان، رسانه، کسبوکار و ... شاخصهايي براي تشخيص و تمايز سبک زندگي ما به شمار ميآيند. جز اينها بايد به نحوه رفتار ما در محل کار، دانشگاه، کارخانه، اداره و... اشاره کرد. همچنين تعامل ما با همسر و فرزندان، پدر و مادر، رئيس و مرئوس، پليس و مأمور دولت، آشنا و بيگانه، دوست و دشمن و ... بخشهاي ديگري از سبک زندگي ما را تشکيل ميدهند. بيترديد رمز توفيق و پيشرفت افرادي که از آنان به عنوان باکلاس ياد ميکنيم در گرو تعهد کامل به جلوههاي انضباط اجتماعي است.
انضباط اجتماعي و تعليم و تربيت
ممکن است برخي از خوانندگان گرامي، شيوه کار توأم با تحصيل را در دهههاي ۵۰ و ۶۰ به خاطر داشته باشند. عرف رايج آن زمان ايجاب ميکرد که دانشآموز هنگام تحصيل يا فصل تابستان مشغول کاري شده، علاوه بر غنيسازي اوقات فراغت، هم حرفهاي را ياد بگيرد و هم به قدر سهم خويش به اقتصاد خانواده کمک کند. آن شيوه رايج، امروزه منسوخ شده و خانوادهها چنين امري را مغاير با ارزشها و آزاديهاي متداول نوجوان و جوان تلقي ميکنند.
بيترديد هم خانوادههاي نسل پيشين و هم خانوادههاي نسل امروز دلايل ويژهاي براي اقدامات خويش داشته و دارند، اما از شما ميپرسم ثمره کدام نوع از تعليم و تربيت به بار نشستن انضباط فردي و اجتماعي در نسل کارآمد جوان ما بود؟ تعليم و تربيت ديروز يا تعليم و تربيت امروز؟ کافي است اندکي تأمل کنيم که آن سختيها و مشقات چه ثمرهاي به بارآورده و از اين آسودگيها و راحتطلبيها چه آبي گرم شده است؟ ملاحظه ميکنيد که نوع نگاه به زندگي تا چه اندازه در سرنوشت آدمها و به دنبال آن سرنوشت اجتماع مؤثر است و آموزشهاي ما تا چه حد ميتوانند کارساز و جدي تلقي شوند!
بازي دادن کودک و نوجوان و جوان در فعاليتهاي گوناگون، دادن نقشهاي مناسب به آنان در گروه و تيم، عضويت آنان در سازمانهاي مردم نهاد (سمنها)، مشارکت آنان در فعاليتهاي بسيج، هلالاحمر، اردوهاي جهادي و...، نقشپذيري آنها در کانونها، تشکلها و هيئتهاي دانشجويي، واگذاري مسئوليت به آنان و انتظار انجام درست مسئوليتها و ... ميتوانند عوامل مؤثري تلقي شوند که نسل فعال و پوياي ما را به حرکت و جنبش وادار کرده، انضباط فردي و اجتماعي را در آنها نهادينه کنند.
از سوي ديگر عواملي همچون خودمحوري و فردگرايي، راحتطلبي و نازپروردگي، عدم آموزش کافي، درگيرنشدن با کارها و فعاليتهاي تيمي و گروهي، سرمايهگذاري ناکافي بر نسل جديد از کودکي تا بزرگسالي، ارتباطات اندک اجتماعي و همچنين گوشزد نکردن پيامدها و تبعات رفتارهاي مسئوليتگريز ميتوانند در نابودي و امحاي روحيه انضباط اجتماعي نقش مهمي ايفا کنند.
پيشنهادهاي علمي براي تقويت روحيه انضباط اجتماعي
روانشناسان اجتماعي براي نهادينهکردن روحيه انضباط اجتماعي روشهايي را پيشنهاد ميکنند که برخي از آنها را مرور ميکنيم:
۱- کار تشکيلاتي و تيمي به عنوان تلاشي امتحان شده و کارآمد ميتواند ظرفيتهاي بالقوه بسياري را بالفعل کرده، افراد را آماده ورود به کارزارهاي اجتماعي کند. از اين عرصه نهايت استفاده را بکنيم.
۲- نوجوانان و جوانان را در جريان ثمرات فعاليتهاي اجتماعي قرارداده، از آفات فعاليتهاي فردي برحذر داريم.
۳- تأثير فزاينده انضباط اجتماعي را در انتظام بخشي جامعه همواره مورد توصيه و تأکيد قرار دهيم.
۴- نقش انضباط اجتماعي را در خصوص سرعت بخشي به فعاليتها و اتقان بيشتر کارها مورد توجه قرار دهيم.
۵- انجام فرآيندهاي گوناگون در زمان مشخص شده را مدّ نظر قرارداده، براي جلوگيري از اتلاف وقت و فرسايشي شدن کارها براي هر فعاليت مهم، زمان مرگ (dead time) قرار دهيم. زماني که پايان انجام فعاليت محسوب شده، تحويل کار پس از آن امکانپذير نميباشد.
آنچه گفته شد تنها نمياز يم و مشتي از خروار است. بهتر بگويم سخن پراکنيهايي از يک قلم به دست صاحب درد! به نظر ميرسد پس از گذشت چهل و اندي سال از تأسيس جمهوري اسلامي وقت آن رسيده که نخبگان جامعه به ميدان آيند و براي بهينهسازي نسل امروز و فردا نسخه مناسب ارائه کنند!
* عضو هيئت علمي
پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامي