قرآن کتاب عقلانیت؛ عبرتی که موجب ترک محرمات میشود
تسنيم/ پذيرش توحيد و اسلام بايد بر مبناي عقل، و عمل به عبادات و واجبات الهي بايد از روي انديشه و انتخابي آگاهانه باشد. قرآن نيز کتابي براي دعوت به توحيد و معرفي واجبات و محرمات الهي و آخرين کتاب آسماني براي آخرين دين الهي اسلام است. از اين رو ميبينيم نزديک به 50 بار واژه عقل و مشتقات آن در قرآن مورد توجه قرار گرفته؛ البته اين آمار بدون درنظر گرفتن مفاهيمي نزديک به آن مانند تدبر و تفکر و... است. بر همين اساس، قرآن را در جملهاي کوتاه ميتوان کتاب دعوت به عقلانيت و عقل محوري ناميد. در اينجا نمونههاي دعوت قرآن به خردگرايي را ذکر ميکنيم.
الف) ذکر اهميت جايگاه عقل و انديشه
در جاي جاي قرآن کريم ميبينيم خداوند به عنوان يک افسوس و حتي شکايت، مردم را مورد خطاب قرار ميدهد که چرا نميانديشند و به تعقل رو نميآورند؛ حتي در موردي افرادي را که دور از انديشهورزياند بدترين جانوران معرفي کرده و فرموده است: «إِنَّ شَرَّ الدَّوَابِّ عِنْدَ اللَّهِ الصُّمُّ الْبُکْمُ الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ، (انفال/22) قطعاً بدترين جنبندگان نزد خدا کران و لالانىاند که نمىانديشند.»
در اين تعبير افرادي که نميانديشند برابر با جانوراني بدون قدرت تکلم و شنوايي معرفي شدهاند، تعبيري که از سختترين خطابهاي قرآني است. انصافاً و در حقيقت افرادي که اهل تفکر نيستند و به چرايي به وجود آمدن خود و اين جهان هستي و سرانجام آن فکر نميکنند و به جوابي قانعکننده و صحيح نميرسند، خواسته و ناخواسته زندگي غير انساني خواهند داشت و از کمالات بويي نخواهند برد، از طرف ديگر اگر با انديشه، پاسخ اين سؤالات کشف شود و محور سبک زندگي قرار گيرد، آن فرد حيات طيبه خواهد داشت و در مسير کمالات انساني رشد خواهد کرد.
ب) دعوت به تفکر در موارد گوناگون خلقت
قرآن پس از بيان اهميت قدرت تفکر و تعقل و لزوم بهرهبرداري از آن، در آيات بسياري دعوت به تفکر در نوع خلقت آسمانها و زمين، شب و روز و حتي خود انسان کرده است؛ اين نوع ديگري از آيات دعوت به عقلانيت در اين کتاب الهي است. اين نوع فکر و انديشه است که راه انسان را براي پذيرش اديان آسان ميکند. در برخي از اين آيات آمده است:
«إِنَّ فِي اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَ مَا خَلَقَ اللَّـهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَّقُونَ (يونس/6) به حقيقت در رفت و آمد شب و روز و در هر چيزي که خدا در آسمانها و زمين خلق فرموده براي اهل خرد و تقوا علامت و نشانههاي پديدار است.»
«هُوَ الَّذِي خَلَقَکُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُوا شُيُوخًا وَمِنْکُمْ مَنْ يُتَوَفَّى مِنْ قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّى وَلَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ، (غافر/67) او همان کسى است که شما را از خاکى آفريد، سپس از نطفهاى آنگاه از علقهاى و بعد شما را [به صورت] کودکى بر مىآورد تا به کمال قوت خود برسيد و تا سالمند شويد و از ميان شما کسى است که مرگ پيشرس مىيابد و تا [بالاخره] به مدتى که مقرر است برسيد و اميد که در انديشه فرو رويد.»
اينها مواردي بود که خداوند ميخواهد بشر با فکري آزاد و مختار به آنها بينديشد. پيچيدگيهاي آنها را بيابد، از آنها نتيجهگيري کند و به عدم بطالت آفريدگان پي ببرد. وقتي انسان فهميد اين خلقت با اين گستردگي و پيچيدگي بيهوده نيست به دنبال چرايي و هدف آن خواهد رفت.
ج) دعوت به تفکر در سرگذشت پيشينيان
مرحله ديگر تفکر در قرآن، فکر در باب تاريخ اقوام پيشين است. اينکه انسان بفهمد گذشتگان چگونه زندگي کردند و چه بر سرشان آمد ميتواند بسيار نقشآفرين در زندگي ايشان باشد. از اين رو يکي از مهمترين انواع دعوت به انديشه در قرآن کريم، دعوت به بررسي و تفکر در سرگذشت پيشينيان است. قرآن در اين زمينه فرموده است:
«أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا، (حج/46) آيا در زمين گردش نکردهاند تا دلهايى داشته باشند که با آن بينديشند يا گوشهايى که با آن بشنوند؟»
اين نوع انديشه از نظر الهي، تفکري است که پذيرش دعوت پيامبران و قبول دين و تعاليم آن را در زندگي آسان و فرد را براي انجام واجبات و ترک محرمات آمادهتر ميکند؛ چراکه او وقتي با سرگذشت منکران انبياي پيشين آشنا ميشود، به هيچ عنوان نميپسندد که آن هلاکت براي وي نيز رقم بخورد. در آيهاي ديگر حتي خداوند به پيامبر خاتم (ص) فرموده: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا کَيْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا أَفَل تَعْقِلُونَ (يوسف/109) و پيش از تو [نيز] جز مردانى از اهل شهرها را که به آنان وحى ميکرديم نفرستاديم، آيا در زمين نگرديدهاند تا فرجام کسانى را که پيش از آنان بودهاند بنگرند و قطعاً سراى آخرت براى کسانى که پرهيزگارى کردهاند بهتر است آيا نمىانديشيد؟»
د) زندگي بر پايه عقل، تعليم پيامبران
پس از قبول دين و پيامبران، باز قرآن اين تذکر را ميدهد که اگر درست بينديشند تمامي تعاليم و سفارشات انبياي الهي براي ايجاد يک زندگي سالم در دنيا و البته توأم با سعادت و آرامش ابدي و اخروي است، نه آنکه دايره واجبات و محرمات حکمتي نداشته باشند يا فقط به دنبال آباد کردن آخرت باشند و براي زندگي خوب دنيوي نسخهاي نداشته باشند. اگر درست نگاه کنيم ميبينيم تمامي دستورات الهي در ابتدا زيبايي زندگي دنيايي را تأمين ميکند و در ادامه آن وعده بهشت اخروي ميدهد.
مثلاً خداوند به پيامبرش دستور داده که اينگونه با اهل عقلانيت سخن بگويد:
«قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَيْکُمْ أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ، (انعام/151) بگو بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده براى شما بخوانم چيزى را با او شريک قرار مدهيد و به پدر و مادر احسان کنيد و فرزندان خود را از بيم تنگدستى مکشيد ما شما و آنان را روزى مىرسانيم و به کارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشيده[اش] نزديک مشويد و نفسى را که خدا حرام گردانيده جز به حق مکشيد اينهاست که [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش کرده است باشد که بينديشد.»
انسان وقتي با عقل و قلبي سليم ميبيند و ميانديشد به روشني ميفهمد آيهاي در قرآن کريم نيست که مخالف با عقلانيت باشد و يا دستوري در اسلام و قرآن پيدا نميکند که عقل منکر آن شود و براي آيات و دستورات مندرج در آن فلسفههايي وجود دارد که با دقّت، ميتوان به بسياري از آنها مستقيم يا غيرمستقيم دست يافت.
ه) دعوت براي سبقت در کارهاي نيک و عاقلانه
در مرحله پنجم قرآن کريم افراد را به سبقت در کارهاي نيک فرا ميخواند و آنها را به اين مسابقه دعوت ميکند؛ دعوتي که نتيجه آن زيباتر شدن زندگي فردي و اجتماعي انسانها است. وقتي افراد فهميدند که انجام واجبات يا عمل طبق دستورات الهي داراي فوايدي اينچنين بلند است و حکمتهاي گستردهاي دارد بايد نهايت تلاش خود را در عمل به آن دستورات به کار بگيرند و با تمام قدرت به آن بپردازند. اين نيز يک عملي عاقلانه در قرآن معرفي شده و اهل انديشه به آن دعوت شدند؛ چراکه خداوند فرموده است:
«أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَکَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ، (مزمل/9) [آيا چنين کسى بهتر است] يا آن کسى که او در طول شب در سجده و قيام اطاعت [خدا] مىکند [و] از آخرت مىترسد و رحمت پروردگارش را اميد دارد بگو آيا کسانى که مىدانند و کسانى که نمىدانند يکسانند تنها خردمندانند که پند پذيرند.»
در قرآن کريم آيات بسياري انسانها را دعوت به تعقل کرده است؛ چون انسان با قدرت فکر و انديشه خود ميفهمد اين جهان بيهوده آفريده نشده و انسانها پس از اين جهان داراي حيات ديگري خواهند بود و به پاداش و کيفر اعمال خود ميرسند. در اين ميان پيامبراناند که چگونگي درست زيستن را يادآور شده و عمل به دستورات آنها مقدمهاي براي بهتر زيستن در دنيا و سعادت ابدي خواهد بود.
* حجتالاسلام معين شرافتي استاد حوزه علميه قم