دردسر‌های چغاله خوردن معشوقه سوئدی شاه!

علم به دليل ملاقت‌هاي روزانه با شاه و سرو سامان دادن به امور خصوصي وي، نسبت به رفتارها، خلقيات و عادات محمدرضا پهلوي اطلاعات خوبي را در يادداشت‌هاي خود به دست مي‌دهد.

در خلال سطور خاطرات اسدالله علم با تمام ملاحظاتي که وي داشت نابساماني اخلاقي شاه و خاندان پهلوي به تصوير کشيده شده است. علم فهرست بلندي از اين فساد‌ها را که عمدتاً توسط خود و يا شاه صورت گرفته، در يادداشت‌هاي خود آورده که بسياري از آن‌ها متوجه انحرافات اخلاقي شاه مي‌باشد.

محمدرضا پهلوي علاوه بر معشوقه‌هاي داخلي با فواحش خارجي نيز رابطه داشت و اين ارتباط تا اندکي پيش از مرگ او نيز ادامه داشت. در ادامه خاطره‌اي از اسدالله علم درباره معشوقه سوئدي شاه را مي‌خوانيد:

«شرفيابي... داستان بامزه‌اي را براي شاه در ارتباط با يکي از دوستان مؤنثش، يک دختر سوئدي، تعريف کردم. ديشب او در اثر خوردن چغاله بادام زياد دل درد کرده بود. به محض اينکه با خبر شدم، راننده‌ام را فرستادم که پروفسور صفويان را بياورد. اما راننده احمق بيچاره وقتي آدرس را به او دادم توجه نکرد و در عوض صفويان را به ديدن دوست دختر فرانسوي خود من برد.

او هم البته منکر اين شد که دلش درد مي‌کند، و وقتي پروفسور به او اطمينان داد که نبايد از چيزي بترسد و مي‌تواند به او اعتماد کند و پزشکان ايراني محتاط و کاملا قابل اعتماد هستند، و ... و غيره، خيلي دست و پايش را گم کرده بود. شکر خدا، بعد از اينکه هر دو کاملا گيج و سردرگم شده بودند، دخترک به من تلفن کرد و من توانستم اوضاع را راست و ريس کنم... وقتي اين را تعريف کردم، شاه از خنده اشکش سرازير شد. نمي‌دانم اگر خدمتکاران آمده بودند تو و ما را در حال قهقهه زدن مي‌ديدند چه فکري مي‌کردند.»