نماد آخرین خبر

حاشیه‌نگاری از مقابل خانه ملت؛ شما کشف حجاب کردید، گرانی رفع شد؟

منبع
فارس
بروزرسانی

فارس/ تحصن گروهی از هموطنان در مقابل ساختمان مجلس با هدف مطالبه ابلاغ و اجرای قانون «حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب»، در بیست و پنجمین روز به یک تجمع سراسری تبدیل شد و دغدغه‌مندان از نقاط مختلف کشور را پای کار آورد.

«می‌گویند تحصن‌کنندگان مقابل مجلس، پول گرفته‌اند. اما تا بوده، ما برای اعتقادات‌مان، هزینه داده‌ایم. ما برای عفاف و حجاب، فرزندان و برادران‌مان را هزینه کرده‌ایم.» خواهر شهید، حرف دل حاضران را زده که صدای تکبیرشان، مهر تایید گفته‌هایش می‌شود. عصر روز سه‌شنبه بیست و یکم اسفند مصادف با دهم ماه مبارک رمضان، محوطه مقابل مجلس شورای اسلامی، میزبان زنان و مردانی بود که رنج سفر از مشهد، قم، کرمان، تبریز، ارومیه، قزوین، بابل، فریدون‌کنار و ... را به جان خریده بودند تا از نزدیکترین فاصله، صدایشان را به گوش اهالی خانه ملت و تمام مسئولان برسانند و بگویند اگر امروز برای ساماندهی وضعیت عفاف و حجاب در جامعه، دست به دست همدیگر ندهیم، فردا شاید فرصتی برای جبران نباشد.

روزی که به خاطر حجاب، کتک خوردیم!

بانوی میانسال زیر لب می‌گوید: «خدا کنه همه آنهایی که دلشان می‌خواست در تجمع شرکت کنند، موفق شوند خودشان را به اینجا برسانند و همه، یک تجمع باشکوه از دغدغه‌مندان عفاف و حجاب ببینند»... می‌گویم: چه فرقی می‌کند چند نفر در این مراسم شرکت کنند؟ فوری در جواب می‌گوید: «خب اگر مراسم با حضور حداکثری حامیان عفاف و حجاب برگزار شود، روی عملکرد مسئولان تاثیرگذار خواهد بود. تلنگری می‌شود که حرکتی در زمینه عفاف و حجاب انجام دهند. افسوس. اگر از سال 1401 جلوی کشف حجاب را می‌گرفتند، الان کار به برهنگی نمی‌رسید...»

داغ دل حاج خانم تازه شده که مانع سر باز کردن گلایه‌هایش نمی‌شود: «ما از همان سال 1401 چه در گرمای تابستان و چه در سرمای زمستان، کف خیابانیم اما یک نفر از مسئولان نیامده از ما حمایت کند یا به ما اضافه شود. اما در عوض تا دلتان بخواهد، توهین شنیدیم، بازداشت شدیم و کتک خوردیم!»

تهمتی که انگیزه‌ها را تقویت کرد!

حاج خانم لحظه‌ای می‌ایستد و می‌گوید: می‌دانید چرا قلب مردم، جریحه‌دار شده و امروز دارند از سراسر کشور برای شرکت در این تجمع می‌آیند؟... تهمتی که آن آقای نماینده زد – که تجمع‌کنندگان، پول گرفته‌اند -، قلب همه را به درد آورده. همه اینهایی که تجمع و تحصن می‌کنند، همیشه از جیبشان خرج می‌کنند. این تهمت باعث شده برخلاف همیشه، این بار مردم از شهرهای مختلف خودشان را به این تجمع برسانند.»

دختران نوجوان می‌گویند شما کوتاهی کرده‌اید

در کنار خانم بلندقامتی می‌ایستم و با اشاره به پلاکاردی که با مضمون «نماینده ملت! حجاب، قانون، معیشت» در دست گرفته، می‌گویم: این، جواب کسانی است که به امثال شما ایراد می‌گیرند چرا فقط روی حجاب تمرکز کرده‌اید و درباره سایر مشکلات جامعه، مطالبه‌گری نمی‌کنید؟ با تردید به نوشته روی پلاکارد نگاه می‌کند و می‌گوید: «ما همیشه درباره همه حقوق مردم ایران، از مسئولان مطالبه‌گری داریم. ما به‌عنوان شهروندانی که با رأی‌مان، این مسئولان را سر کار آورده‌ایم، حق داریم از آنها بخواهیم فکری به حال این گرانی‌ها بکنند و وضع معیشت مردم را سر و سامان بدهند. در کنارش، حق داریم درباره اجرای قانون حجاب هم، از آنها مطالبه کنیم.»

دختر حلال‌زاده‌ای که پا جای پای دایی شهیدش گذاشت

در میان جمع‌های کوچک بانوان، قاب عکسی که روی یک کوله‌پشتی جا خوش کرده، مجابم می‌کند بنشینم. ماجرای عکس را که از صاحب کوله می‌پرسم، با لهجه شیرین مازندرانی می‌گوید: «عکس دایی شهیدم، مصیب احمد علیزاده است که از بابل تا اینجا همراه من بوده. می‌دانی چرا؟ بزرگترهای خانواده می‌گویند دایی خیلی به حجاب اهمیت می‌داد. من هم خواستم به او بگویم همانطور که تو در 25 سالگی، از 2 فرزند کوچکت گذشتی و جانت را برای حفظ اسلام در این مملکت فدا کردی، من هم حاضرم در راه اسلام، حجاب، رهبر و کشورم جانم را فدا کنم.»

گلایه همشهری امام رضا(ع) از نمایندگانی که رسم مهمان‌نوازی را به جا نیاوردند

این بار، گوش‌ها در سوژه‌یابی کمک‌حالم می‌شوند. «توی اون 14 ساعتی که در مسیر بودیم»... نمی‌گذارم جمله گوینده تمام شود. وسط مکالمه‌اش با بغل‌دستی‌اش می‌پرم و می‌گویم: واقعا برای شرکت در این تجمع، 14 ساعت در راه بودید؟! خانم جوان لبخند بر لب می‌گوید: «بله. از مشهد با اتوبوس آمده‌ایم. آن هم چه اتوبوسی؛ صندلی من که شکسته بود. 6، 7 نفر مازاد هم، ته اتوبوس روی پتو نشستند تا تهران. بعد از مراسم هم، ساعت 5 عصر باید ترمینال باشیم که بلافاصله برگردیم مشهد...» بی‌اختیار می‌گویم: چرا؟ چرا اینهمه به خودتان سختی دادید؟ با همان لبخند در جوابم می‌گوید: «به عشق رهبرم. وقتی رهبر مدام می‌گویند کشف حجاب، حرام شرعی و سیاسی است، خب باید برای رفع آن در جامعه، کاری انجام شود دیگر. ما آمده‌ایم بگوییم قانون را اجرا کنید تا وضعیت حجاب، بدتر از این نشود.»

همشهری امام رضا(ع) اما گلایه دارد از آنهایی که رسم مهمان‌نوازی را به جا نیاورده‌اند: «حق این جمعیت که در ماه مبارک رمضان و مشغله‌های شب عید، خانه و زندگی‌شان را رها کرده و به اینجا آمده‌اند، این نیست که مسئولان به حرفشان گوش ندهند.

به آقای نماینده گفتم: به نظرتان من برای این افطاری ساده، چقدر پول گرفته‌ام؟!

به نوشته‌ای که در دست گرفته، اشاره می‌کنم و می‌پرسم: اینجا گفته‌اید: «آقایان مسئول، دلار را بشکنید». در این وضعیت اقتصادی، شما چطور چنین تابلویی تدارک دیده‌اید؟ نکند بابتش پول گرفته‌اید؟ لبخند تلخی روی صورت خانم مصاحبه‌شونده می‌نشیند و در همان حال می‌گوید: «من هر روز کلی هزینه اسنپ می‌دهم و از شهریار به اینجا می‌آیم تا چند ساعت در کنار این دوستان تحصن‌کننده باشم. می‌آیم که این دوستان بتوانند یکی دو ساعتی بروند در مسجد استراحت کنند. آن وقت، چنین اتهامی به ما می‌زنند؟ امثال ما و تهرانی‌ها، هیچ. خیلی‌ها از شهرهای دور در تحصن 25 روز گذشته شرکت داشتند. حتی چند گروه از بوشهر آمدند! به نظرتان چقدر پول می‌ارزد که 16 ساعت از بوشهر بکوبید و برای تجمع به تهران بیایید؟...»

بانوی شهریاری نفسی تازه می‌کند و در ادامه می‌گوید: «دیروز سوپ درست کرده و برای دوستان آورده بودم. چند نفرشان سرما خورده بودند. سوپ پختم که برایشان هم افطاری باشد و هم دارو. اتفاقا نماینده اصفهان آمده بود اینجا. به ایشان گفتم: می‌دانید من برای این افطاری ساده، چقدر پول گرفته‌ام! آقای نماینده که سکوت کرد، گفتم: به همکارتان بگویید روز قیامت باید جوابگوی این اتهام باشد. مگر اینکه از همان تریبونی که این ادعای خلاف واقع را مطرح کرده بود، به طور رسمی از تحصن‌کنندگان و تمام مردم عذرخواهی کند.»

شما حجاب را کنار گذاشتید، مشکل گرانی حل شد؟

هنوز گفت‌وگویم با خانم شهریاری تمام نشده که بانوی میانسالی روی شانه‌ام می‌زند و می‌گوید: «من هم حرف دارم.» به سمتش برمی‌گردم و سراپا گوش می‌شوم. خودش را خواهر شهید معرفی می‌کند و می‌گوید: «برادر من، مهندس بود. در ۲۰ سالگی برای امنیت این مملکت، خانه و زندگی و پدر و مادر را گذاشت و رفت. راضی هستیم به رضای خدا اما وضعیت بی‌حجابی در خیابان‌ها، واقعا دارد ما را آزار می‌دهد. ما به جد از آقای پزشکیان انتظار داریم قانون عفاف و حجاب را هر چه سریع‌تر اجرا کند.»

می‌گویم: اما بعضی‌ها می‌گویند شما فقط برای حجاب، تجمع می‌کنید. چرا هیچ‌وقت برای مشکلات اقتصادی تجمع نمی‌کنید؟ حاج خانم این بار بدون مکث می‌گوید: «هر چیزی به جای خودش. به همه مشکلات جامعه باید رسیدگی شود. اما من هم از این افراد سؤال دارم. آیا در این 2 سال که شما حجاب را کنار گذاشتید، مشکل تورم حل شد؟ از سال ۱۴۰۱ که فتنه زن، زندگی، آزادی به پا شد، در جامعه ارزانی شده؟ آیا شما با بدحجابی‌تان، گرانی را کنترل کردید؟ نه. کار درست این است که به هر موضوعی در جامعه در جای خودش رسیدگی شود.»

زنی که در میانسالی برای یادگیری امر به معروف، سر کلاس نشست

«برای شرکت در این تجمع، صبح از اراک حرکت کردیم. شاید بپرسید چطور راضی شدم از یک روز روزه ماه مبارک رمضان بگذرم؟ چون امر به معروف و نهی از منکر و موضوع عفاف و حجاب، یک واجب اجتماعی است اما نماز و روزه، واجب فردی است. من اگر در اجتماعات اینچنینی شرکت نکنم، به تمام جامعه اسلامی ضربه زده‌ام. بنابراین آمدم تا به مسئولان کشور بگویم به وظیفه خودشان در اجرای قانون عفاف و حجاب عمل کنند. جالب است که هر بار مسئولان می‌گویند قرار است با بی‌حجابی و بدپوششی برخورد کنند، وضعیت حجاب خانم‌ها بهتر می‌شود. این نشان می‌دهد اگر قانونی وجود داشته باشد، افراد از آن تبعیت می‌کنند.»

شک نکنید به تمام سختی‌هایش می‌ارزید ...

ساعت به 16 نزدیک می‌شود. بعد از سخنرانی چند فعال مردمی و چند نماینده مجلس، نوبت به قرائت بیانیه پایانی می‌رسد و بعد، جمعیت بی‌آنکه منتظر تشویق و تشکر و پذیرایی باشند، طبق برنامه‌ریزی‌هایی که داشته‌اند، هر کدام روانه ترمینال یا راه‌آهن می‌شوند تا به شهرهایشان برگردند. در مسیر ایستگاه مترو، گروهی از بانوان و آقایان که روی پله‌های پارک نشسته‌اند، توجهم را جلب می‌کنند. پرس‌وجو می‌کنم و معلوم می‌شود از ارومیه آمده‌اند و حالا هم منتظر سر رسیدن اتوبوس برای برگشت به شهرشان در یک سفر 10 ساعته هستند.

روی پله می‌نشینم و خطاب به جمع می‌گویم: به اینهمه سختی می‌ارزید؟ خانم جوانی که فرزند کوچکش را بغل گرفته، فوری می‌گوید: «100 درصد. ما به خاطر غیرت دینی‌مان، برای حفظ حجاب‌مان و برای حمایت از خانم‌هایی که 25 روز در مقابل مجلس تحصن کرده بودند، به اینجا آمدیم. غیرت و شرف دینی‌مان اجازه نداد راحت در خانه‌مان بنشینیم و فقط نظاره‌گر مطالبه‌گری این خانم‌ها باشیم. من وقتی تصاویر آنها را می‌دیدم، اشک می‌ریختم و می‌گفتم کاش من هم در میان آنها بودم. خدا را شکر می‌کنم که توفیق داد امروز به این تجمع بیایم. واقعیت این است که ما تلاش‌مان را برای دفاع از اسلام و ارزش‌ها می‌کنیم تا روز قیامت، شرمنده شهدا نباشیم. و یقین داریم که به فرمایش رهبرمان، مطالبه اثر دارد.»

آخرین خبر تهران در اینستاگرام :
https://instagram.com/online.tehran