روز ملی شعر و ادب فارسی / حلول شهریار در کالبد شعرای اردبیل

ایرنا/ اردبیل - ایرنا - جمعی از شعرا و ادبای استان اردبیل در میزگردی به مناسبت روز ملی شعر و ادب فارسی، به بررسی برجستگیهای زبانی، کلامی و بیانی اشعار این شاعر بزرگ پرداخته و نزدیکی به زبان مردم، صمیمت، عاطفه سرشار و وحدتآفرینی را از ویژگیهای بارز آثار او برشمردند.
به گزارش ایرنا، ۲۷ شهریورماه سالروز خاموشی فروغ زندگانی استاد شهریار در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران به نام روز شعر و ادب فارسی نامگذاری شده و به یادبود محمدحسین شهریار (زاده: ۱۲۸۵ – وفات: ۱۳۶۷)، میپردازد ، با هدف گرامیداشت یاد این شاعر بزرگ و به پاس خدمات ارزشمند وی به فرهنگ و ادب ایران زمین، هر سال به همین مناسبت، برنامههای متنوعی در نقاط مختلف کشور برگزار میشود.
در استان اردبیل نیز که مرکز تلاقی جریانهای ادبی انجمنهای شعر و ادب شهرستانهای این استان است و شاعران صاحب اثر و صاحب نام زیادی دارد، سرودههای استاد شهریار شاید بیش از هر جای دیگری از زبان خاص و عام به گوش میرسد.
برای ارج نهادن به روز شعر و ادب فارسی و بررسی شخصیت و ویژگیهای شعر استاد شهریار با چند تن از نامداران شعر و ادبیات استان اردبیل در خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) مرکز اردبیل میزگردی برگزار شد که ماحصل بحث و فحص و نکتههای نو راجع به آن شاعر سترگ ایران زمین را به شرح زیر میخوانید.
استاد اسکندر نجفی متخلص به سخنور از شاعران صاحب آثار و پیشکسوت و پر آوازه استان اردبیل در این میزگرد ادبی گفت:
"آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا / بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی / سنگدل این زودتر میخواستی حالا چرا..."
به همراه زنده یاد یحیی شیدا در تبریز به دیدار شهریار رفتیم و استاد در حال استراحت بود و بالای سرش، تابلوی " علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را ..." نصب شده بود
خیلی از شعرا با مشاهده این اثر مهم، نسبت به مقام شهریار حالت خضوع گرفتند و به عظمت او پی بردند در حالی که قبل از این و برخی دیگر از سرودههای قدرتمند شهریار، مخالفتهایی با مقام ادبی او نشان میدادند.
خیلی از شعرا، قدرت زبان شعرای ترک زبان را در حوزه شعر فارسی قبول نداشتند اما با درخشش شهریار، به این حقیقت پی بردند که عظمت شعری شعریار فراتر از تنگنظریها نسبت به زبان و قومیتهاست.
روزی از صدا و سیمای مرکز اردبیل برای ضبط برنامه به همراه زنده یاد یحیی شیدا در تبریز به دیدار شهریار رفتیم و استاد در حال استراحت بود و بالای سرش، تابلوی " علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را ..." نصب شده بود.
استاد چشم باز کرد و پرسید: یحیی اینها از کجا آمدهاند؟ بعد که فهمید از اردبیل به خدمتشان رسیدهایم، بلافاصله پرسید: "یحیوی" (تاجالشعرا و شاعر بزرگ مرثیهسرای اردبیل) در قید حیات است؟
جواب دادم که نخیر استاد! سالهاست که بدرود حیات گفته است. این نخستین دیدار من با استاد شهریار بود و عزت و عظمت شعر را در وجود ایشان بارها دیده بودم.
استاد محمد فرید، هنرمند، مجری، منتقد و شاعر صاحب اثر نیز در این میزگرد گفت: شعر از کودکی با شهریار عجین بوده به نحوی که در نوجوانی وقتی با بانویی با نام "روحیه" که برای او آبگوشت بار گذاشته بود و این غذا تا حدودی باب میل شهریار نوجوان نبوده است، به زبان شعر سخن باز میکند و شعری بسیار زیبا و عاری از تکلف و در عین حال صمیمی در زبان شهریار جاری میشود.
"روحیه باجی، باشیمین تاجی / اتی آت ایته ، منه وئر کته ترجمه؛ روحیه ، خواهر جان! ای که تاج سر من هستی / گوشت را برای سگ بیانداز و برای من کته بیاور.
البته زیبایی این شعر، هنگام ترجمه از دست میرود زیرا لطایف و واج آرایی و موسیقی در تلفظ ترکی شعر مشهود است.
وی افزود: شهریار نوجوان روزی در هنگام دویدن با کسی برخورد میکند و طرف مقابل به زمین میافتد و شهریار ناخودآگاه میسراید " من گنهکار شدم وای به من وای به من / مردم آزار شدم وای به من وای به من"
این نشان میدهد که شهریار شاعری مادرزاد است و البته در خانوادهای بزرگ و در مدرسهای که بزرگان ادبیات در آن بودهاند تربیت مییابد و تحصیل میکند و با بزرگانی همچون ملکالشعرای بهار، نیما و امیری فیروزکوهی همنشین میشود.
در دهه ۶۰ در تبریز مشغول آموزش خوشنویسی بودم و بهواسطه یکی از دوستان با تهیه بلیطی به کنفرانس بزرگداشت استاد شهریار رفتیم و بزرگان زیادی حضور داشتند ، از دور استاد موسوی گرمارودی را شناختم و بعدها آیتالله خامنهای که رئیس جمهور وقت بودند نیز در مجلس حضور یافتند و محفل محتشمی برگزار شد.
شهریار شاعری مردمی بود و زبان مردم در شعرهایش جاری است و وقتی میگوید" آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ...." در این شعر، آرایه زیاد و سنگینی نقش نبسته است اما از بس با زبان مردم عجین است، همه آن را حفظ کردهاند و بر زبانها جاری است.
دکتر صادق فرهمند امین از مدیران سابق اداره کل کتابخانههای عمومی ، استاد دانشگاه، شاعر صاحب اثر و پژوهشگر اردبیلی نیز در این نشست، گفت: اگر از حوزه شخصیت پردازی و روانشناسی تربیتی به ابعاد شخصیتی استاد شهریار بنگریم، به واقع ایشان انسان و شاعر بزرگی است.
شهریار جزو انسانهای خودشکوفا و همهجانبه بود. انسانهای خودشکوفا از خود و منافع شخصی عبور میکنند و به بشریت میاندیشند و به بشریت تعلق مییابند و همیشه به فکر مردم هستند و سرمایه ملی و جهانی محسوب میشوند.
شهریار دارای هوش چند وجهی و چند گونه بود و از انواع هوش یعنی کلامی، زبانی، ریاضی و منطق، موسیقایی و حتی هوش معنوی که بعدها تعریف شده، به اندازه کافی برخوردار بود و در خیلی از این ردیف هوشها ممتاز بود
شهریار دارای هوش چندوجهی و چند گونه بود و از انواع هوش یعنی کلامی، زبانی، ریاضی و منطق، موسیقایی و حتی هوش معنوی که بعدها تعریف شده، به اندازه کافی برخوردار بود و در خیلی از این ردیف هوشها ممتاز بود.
" حیدربابا گون دالووی داغلاسین / اوزون گولسون بولاخلارون آغلاسین..." در این شعر، هوش تجسمی قیامت میکند و فضاسازی و تصویرپردازی سرشاری دارد و این شاعر بزرگ در حوزه فرهنگ و فولکلور نیز صاحب حرف و اندیشه است و همه مردم با او همزبان میشوند.
شهریار وقتی میسراید: "حیدربابا دنیا یالان دنیادی / سلیمان دان نوحدان قالان دنیادی" پیامی جهانی به مردم دنیا مخابره میکند.
او همچنین صاحب احساسات متضاد بود و خنده و اشک را توام داشت و وقتی میسراید: "به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب / که علم کند به عالم شهدای کربلا را"
در حقیقت شهریار با این شعر، دنیا را به واقعه عاشورا و کربلا کنجکاو میکند و این هنر بسیار بزرگی است که شهریار بیشتر و غنیتر از دیگر شعرا دارد و عظمت شعری او را ارتقا میدهد.
دکتر شهاب الدین وطندوست، شاعر صاحب آثار و استاد دانشگاه و داور جشنوارههای ادبی نیز در این میزگرد گفت: شهریار شخصیتی ذوالفنون دارد و بیجا نیست که او را حافظ ثانی نامیدهاند و در یکی از صفحات یکی از کتابهای قدیمی شهریار، شعری با خط تحریر خود استاد نقش بسته که سالها مرا به تفکر وا میداشت.
" زندگی خسته کند گــــــر همه یکسان گذرد
رنــــــج هم گر به تنـــــوّع رسد آسان گذرد
غم به غم رفــــع کند عدل خدا ، وین تبدیل
گر نه تعدیـــــل کند ، وه چه به انسـان گذرد..."
صرفنظر از اینکه در این شعر مفاهیمی جدی، طنز، اعتراض و انواع آرایه ادبی نهفته است، نکتهای عمیق در مصرع " غم به غم رفع کند عدل خدا، وین تبدیل" وجود دارد که من بارها به آن اندیشیدهام.
اگر یادتان باشد زمانی میگفتند شهریار حافظ قرآن است؛ من قبول نداشتم و روزی در جلسهای در تبریز نیز گفتم که شهریار از قرآن، توشه زیادی برداشته بود و مطالعات زیادی بر کلام وحی داشت اما حافظ قرآن نبود؛ حضار به من اعتراض کردند.
بعدها که متوجه عمق معنای آن مصرع عجیب شدم، پی بردم که حافظ قرآن بودن شهریار نیز بعید نیست و این شعر را به حافظ قرآن بودن آن شاعر بزرگ مربوط دانستم. در تاویل و تفسیر این مصرع باید بگویم که خدا بندگانش را دوست دارد و گاهی مصیبتی کوچک را پیش روی بندهاش قرار میدهد تا مصیبتی بزرگ را دفع کند مثلا وقتی ماشین من پنچر میشود، شاید حکمتی در کار است تا دیر حرکت کنم و از سقوط به دره و مرگ نجات یابم.
لذا آن شعر شهریار نیز به چنین مفهوم باریکی اشاره دارد که در مفاهیم قرآنی نیز به آن اشاره شده است.
یکی از قالبهای موفق شعر شهریار ، غزل است و استاد در غزلسرایی نه تنها با شعرای معاصر بلکه با قدما نیز پهلو به پهلو حرکت میکند و در شعر ترکی نیز قیامتی برپا میکند به عنوان مثال؛
"اذن وئر توی گئجهسی من ده سنه دایهگلیم
ال قاتاندا سنه مشّاطه تماشایا گلیم
سن بو آیلی گئجهده سئیره چیخان بیر سرو اول
ایذن وئر منده دالینجا سورونوب سایه گلیم
منه ده باخدین او شهلا گؤزوله ، من قارا گون
جورئتیم اولمادی بیر کلمه تمنّایه گلیم ..." از شاهکارهای ادبی او به زبان ترکی است.
از سوی دیگر شهریار در شعرهای مختلف از الحان گوناگون بهره گرفته است به عنوان نمونه، در شعر معروف " آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟..." مفاهیم استفهامی، عاطفی و خبری مشهود است یعنی هم میتوانیم به حالت پرسشی و استفهامی بخوانیم و هم به حالت خبری بخوانیم.
دکتر کاظم نظری بقا، شاعر، مدرس، منتقد ادبی، محقق، داور جشنوارههای ادبی و دارای حدود ۶۰ جلد کتاب شعر، اثر و مقاله ادبی نیز در این جلسه گفت: صحبت کردن درباره شهریار، آسان و دشوار است و برخی افراد به نامگذاری روز وفات او به عنوان روز شعر و ادب فارسی نقد وارد میکنند ، در حالیکه اگر شهریار چنان رفعت علمی و ادبی را نداشت و ظرفیت لازم در وجود او نبود، هرگز آن اتفاق یعنی نامگذاری روز شعر و ادب به نام وی رقم نمیخورد.
شعر خوب میتواند صدها سال و حتی هزار سال دیگر شاعرش را معرفی و زنده کند و نظامی و سایر ارکان شعر فارسی از آن قبیل شعرا هستند که شعرهایشان آنها را ماندگار کرده است و شهریار نیز چنین ویژگی دارد.
زبان شعر شهریار نیز برجستگیهای خاصی دارد؛ نخست اینکه وامدار حافظ است، دوم اینکه زبان شعر کلاسیک را دارد، سوم اینکه زبان ویژه او از عاطفه سرشار است و با وجود اینکه در استقبال از شعرا، توفیق زیادی نسبت به ابداعات خود ندارد، اما در نوآوری و بدعت، استاد تمام عیار است.
شعر خوب میتواند صدها سال و حتی هزار سال دیگر شاعرش را معرفی و زنده کند و نظامی و سایر ارکان شعر فارسی از آن قبیل شعرا هستند که شعرهایشان آنها را ماندگار کرده است و شهریار نیز چنین ویژگی دارد
شهریار در حقیقت، بقیه السیف شاعران بزرگی همچون خاقانی و نظامی در آذربایجان است و همان شیوه سخنسرایی آنها در شهریار نیز مشهود است.
همچنین زبان شعر شهریار، سعدی وار و سهل و ممتنع است و در عین آوردن مباحث و اصطلاحات دینی و فلسفی، زبانی بسیار صمیمی و نرم و مردم پسند دارد.
"با رنگ و بویت ای گل، گل رنگ و بو ندارد
با لعلت آب حیوان آبی به جو ندارد
از عشق من به هر سو در شهر گفتگویی است
من عاشق تو هستم این گفتگو ندارد
دارد متاع عفت از چار سو خریدار
بازار خودفروشی این چارسو ندارد
جز وصف پیش رویت در پشت سر نگویم
رو کن به هر که خواهی گل پشت و رو ندارد..."
از این صمیمانهتر نمیتوان شعر سرود در عین حال شعری است که دارای استحکام کلام و بسیار زیباست.
شهریار ، نواندیش و پیشرو و نوگراست و به خاطر داشتن ذهن آفرینشگر بود که با نیما همراه شد و مانند دیگر شعرا در مقابل او نایستاد و این سبب شد شعر شهریار غنای بیشتری داشته باشد.
شهریار وفادار به آهنگ شعر ایرانی است و هر شعر او دارای یکی از اوزان شیرین و وزین شعر فارسی یا ترکی است و به مانند تابلویی در مقال چشم زمان ماندگار است. تابلوهایی همچون" افسانه شب" و منظومه های بلند دیگر.
از نظر جوهره عشق و عاشقانگی، شهریار، لریکترین و عاشقانهسراترین شاعر زمانه خود است و انعکاس شعر زمینی در سرودههایش به صمیمانهترین و صادقانهترین شکل نمایان است.
استاد روزبه صمدی متخلص به "نیر اوغلو" شاعر، محقق و نویسنده نام آشنا و داور جشنوارههای ادبی استان اردبیل هم در این جمع ادبی گفت: اینهمه سخن درباره شهریار در حقیقت، لیوانی آب از اقیانوسی بزرگ است و در وقتی اندک نمیتوان از فیلسوفی بزرگ، عاشق و مبارزی نستوه و سیاستمداری ادیب صحبت کرد.
اگر تمام فلات ایران از شاعر پر شود، شهریار به سبب برجستگیهای خاص کلامی و بیانی و زبانی، سرآمدتر خواهد بود و او زبان و شعر ترکی را اعتلا بخشید و با شعر در مقابل طاغوت ایستاد و وقتی در کنگره بزرگ فردوسی، شعر "الا تهرانیا ..." را سرود، در حقیقت چهرهای مبارز، اتحادگرا و وطندوست از خود به نمایش گذاشت.
شهریار فراتر از رگههای نژادپرستی و قومگرایی بود و شعر او به وحدت و همدلی اشاره دارد و وقتی به اینشتین توصیه میکند که "حریف از کشف تو دارد بمب میسازد" در حقیقت پیامی جهانی را مخابره میکند و به صلح و امنیت جهانی میاندیشد.
شهریار به چهار زبان تسلط داشت و شاعر وحدت بود و انساندوست بود و باید درباره مکتب شهریار در دانشگاهها چند واحد درسی تعریف شود ، این شاعر بزرگ نماد و پرچمدار وحدت ملی است.
هیچ شاعری را نمیتوان بهجای شهریار قرار داد ، او شخصیت بزرگی داشت ، " حیدربابای شهریار در جهان بیش از دریاچه لامارتین مورد استقبال مردم قرار گرفت و بیش از صد شاعر از منظومه حیدربابای شهریار استقبال کردند و آن اثر بزرگترین منظومه ادبی است.
شهریار به چهار زبان تسلط داشت و شاعر وحدت بود و انساندوست بود و باید درباره مکتب شهریار در دانشگاهها چند واحد درسی تعریف شود ، این شاعر بزرگ نماد و پرچمدار وحدت ملی است
وقتی چند صد شاعر از یک شاعر استقبال میکنند پس او دارای مکتب است و شهریار، شعر پیچیده فارسی را از دشواری رها کرد و عوام فهم نمود و در شعر ترکی نیز انقلاب کرد و حیدربابا و سهندیه او به مکتب و شاهکار تبدیل شد.
سهندیه او فنیتر بود و به ظاهر به اندازه حیدربابا در زبانها جاری نشد اما این از عظمت ادبی او نمیکاهد و شهریار به علت اینکه از هر جهت برازنده بود، به عنوان نماد شعر و ادب فارسی معرفی شد و البته لیاقت این را داشت که به عنوان شاعر ملی مطرح و معرفی شود.
استاد حاج ولی محمدی، رئیس انجمن شعر و ادب ختایی، شاعر صاحب آثار، خیّر و شخصیت فرهنگپرور در استان اردبیل نیز در این برنامه ابیاتی از یکی از کتابهایش را در وصف استاد شهریار به این مضمون خواند:
ای شهریار شعر و ادب ای وقاریمیز / دنیایه آد سالان گوزل ای افتخاریمیز
ای بوستان شعرده ایستکلی بیر گوزل / ای شهرتی جهانی اولان شهریاریمیز
خوشنود اولار آدوندا اورک ای ادب کوکی / فرهنگ ترکه شان وئرن تاجداریمیز
طبعین جوشاردی دائمی جوشغون بولاغ کیمی / ای کهشان شعریده محکم مداریمیز
ای گوجلی شعری عرصهی عالمده یئر سالان / اوستون مقامه ال یئتیرن نامداریمیز
یازدون همای رحمتی آد سالودن عالمه / وئردون بها بیزیم اله ای اعتباریمیز
ای پارلایان ستاره کیمین نوری هر یئره / ای علمی داشلانیب یاییلان چشمه ساریمیز
ای میر با صفا ، ادبین پارلاق اولدوزی / دنیایه گول ساچان گوزل ای لاله زاریمیز
شانون توکنمز هر نه قدر یازسا گر "ولی" / ای شان شوکتی اوجالان شهریاریمیز
هنرمند اهل ذوق و مستند ساز محافل ادبی استان علیرضا انوش نیز در این نشست ادبی، یادی از شاعر فقید عاصم کفاش اردبیلی کرد و اشعاری از آن روانشاد را خطاب به استاد شهریار قرائت کرد؛
شاعیریم، شهریاریم، افتخاریم، سئوملی یاریم
آی منیم شان و وقاریم
گئتدون، حیدربابانین ذروه سنی سیس دومان آلدی
باغری قان لاله لری شاختا وئریب قار بوران آلدی
سنی بیزدن زامان آلدی
اولما اولدوز سایاراق انتظاری باشه یئتیردون، اولما سورگون یاشیان قارداشی قارداشا یئتریدون
اولمیا ایری دوشن قاره گوزی قاشه یئتیردون، اللری باشه یئتیردون...
استاد حبیب یزدانی، شاعر ، منتقد ، طنزپرداز ، پژوهشگر صاحب آثار و موسس انجمن ادبی سارماشیق در اردبیل هم در این میزگرد گفت: اگر هنر با رسانه عجین نباشد، ماندگار و عالمگیر نمیشود و انتظار داریم چنین نشستهای ادبی در سایر خبرگزاریها و رسانهها نیز برگزار شود.
هر رشته کوهی، رشتههایی دارد اما همه آنها دارای یک قله هستند و شهریار نیز در میان رشته کوههای شعرا، قله محسوب میشود.
شهریار با بزرگان علم و ادب و سیاست همنشین بود اما همواره در طرف درست تاریخ میایستاد. به حافظ علاقه وافر داشت و در جایی سروده است؛ من و حافظ همکلاسیم / اما حافظ همیشه شاگرد اول است"
شعر حافظانه شهریار زیاد است و شخصیتی دل نازک داشت و بزرگان معمولا اینگونه هستند و بدخلقی و کمحوصلگی اینگونه انسانها نیز ناشی از دیدن ناملایمتی و دشواری در زندگی مردم است.
اکثریت جامعه با شعر شهریار ارتباط برقرار میکنند و او با شعرهای عاشقانهاش از جمله " آمدی جانم به قربانت ولی چرا حالا چرا" دل جوانان و علاقهمندان به شعرهای عاشقانه را ربود و همچنین با شعرهایی همچون "علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را" نظر علما و عرفا را به خود جلب کرد.
شهریار با منظومه حیدربابایه سلام، قشر عظیمی از جامعه انسانی از ترک های قشقایی تا دامنههای سبلان را به خود معطوف نمود و قلمرو تاثیر شعر خود را گستراند
شهریار با منظومه حیدربابایه سلام، قشر عظیمی از جامعه انسانی از ترکهای قشقایی تا دامنههای سبلان را به خود معطوف نمود و قلمرو تاثیر شعر خود را گستراند و او از معدود شاعرانی است که به همه طیفهای جامعه شعر سروده است.
بخش اعظم شعر، احساس است و مردم با احساس بیشتر ارتباط برقرار میکنند تا با اندیشه؛ لذا حس و حال عمیق شهریار از دلایل فراگیر شدن آثار استاد بوده و هست.
وقتی شهریار میگوید" صید خونین خزیده به شکاف سنگم / که نفس در نفسم در سگ صیاد هنوز" قدرت بینظیر خود در تصویرسازی و تابلوآفرینی شاعرانه را نشان میدهد.
شهریار با زمان خود آشنا بود و حق و باطل را به خوبی میشناخت و بسیار وطندوست بود و خیلی از شعرا هنوز به آن قله رفیع شعر و ادب ایران زمین تکیه دادهاند.
استان اردبیل با ۱۲ شهرستان در شمال غرب ایران واقع شده و انجمنهای ادبی متعددی در مرکز و شهرستانهای آن زیر نظر اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی دایر است.