«مرامی که از ورزش زورخانهای آموختم»؛ گردنبند ۶ میلیاردی به صاحبش برگشت + عکس

ایرنا/ سمنان - ایرنا - ورزشکار رشته زورخانهای شاهرود در استان سمنان، چند روز پیش در مغازهاش گردنبند طلا به ارزش حدود ۶ میلیارد ریال پیدا کرد. گردنبندی قیمتی و وسوسهانگیز؛ شاید برای خیلیها، اما نه برای او که سالها ورزشکاری در گود زورخانههاست؛ شاگرد مرامی که قیمت ندارد.
به گزارش ایرنا، «اینجا شاهرود است؛ شهر بادوآفتاب و مردانی که هنوز صدای ضرب زورخانه و نوای مرشد در وجدان بیدارشان میپیچد» این را محمدرضا اشرفی ورزشکار ۵۶ ساله شاهرودی با کار بزرگی که در مغازه کوچکش انجام داد ثبات کرد و به نام این شهر ثبت شد.
روزی مثل همیشه در میان ابزارها و وسایل برقی مغازهاش، نوری از جنس طلا در چشمش درخشید. گردنبندی افتاده بود که بعدا فهمیدند ۶ میلیارد ریال ارزش دارد. همان لحظه که برق طلا در چشم خیلیها میتواند وسوسهانگیز باشد، برای این فعال در رشته ورزشی زورخانهای فقط یک سؤال در ذهن بود: «چگونه صاحبش را پیدا کنم؟»
در ادامه، گفتوگوی خبرنگار ایرنا با محمدرضا اشرفی پهلوانی که گمشده ۶ میلیارد ریالی را بیهیچ چشمداشتی به صاحبش بازگرداند، میخوانید.
ایرنا: لطفا کمی از خودتان بگویید.
اشرفی: محمدرضا اشرفی هستم، ۵۶ ساله، اهل استان سمنان شهرستان شاهرود. ۳۲ سال است ورزش زورخانهای میکنم. فقط ورزشکارم، نه مرشد. از جوانی با خاک گود آشنا شدم و هنوز هم هر هفته میروم، چون آنجا حال دلم خوب میشود.
ایرنا: ماجرای پدا کردن گردنبند چه بود. چطور شد گردنبند را پیدا کردید؟
اشرفی: داخل مغازهام که لوازم الکتریکی میفروشم، یک روز دیدم که یک گردنبند افتاده کف مغازه، گذاشتمش کنار به امید اینکه شاید صاحبش برگردد. یک هفته گذشت و کسی نیامد. بعد خودم دنبالش رفتم، از مغازهدارها پرسیدم، تا بالاخره صاحبش را پیدا کردم.
ایرنا: وقتی فهمیدید گردنبند حدود ۶۰۰ میلیون تومان قیمت دارد، چه حسی داشتید؟
اشرفی: راستش اولش تعجب کردم، ۶۰۰ میلیون برای من عدد کمی نیست، اما آن لحظه فقط یک چیز یادم آمد «پول مردم است، پول مردم!» با خودم گفتم اگر این را نگه دارم، آرامش را از من میگیرد. لقمه حرام گلوی آدم را میسوزاند.
ایرنا: از اطرافیان کسی نگفت چرا آن گردنبند قیمتی را پسدادید؟
اشرفی: چرا، بعضیها گفتند. میگفتند «توی این وضع بیسامان اقتصادی، ۶۰۰ میلیونِ بادآورده را پسدادی رفت؟» گفتم بله. چون مال من نبود. آدم باید طوری زندگی کند که شب، سرراحت بر زمین بگذارد. خواب با وجدان آسوده از هر چیزی بهتر است.
ایرنا: منشا این دل بزرگ را از کجا می دانید؟
اشرفی: از تربیت درست خانواده. از همان زورخانه ای که ۳۲ سال با آن انس دارم. از خانواده حلال و حرام را یادگرفتم و از زورخانه یادگرفتم که پهلوانی فقط زورِ بازو نیست، زور دل است. مرشد همیشه میگفت: «کسی که مال مردم را نمیخورد، پهلوان است، حتی اگر دورِ بازوی آنچنانی نداشته باشد.»
ایرنا: وقتی گردنبند را تحویل دادید، صاحبش چه واکنشی نشان داد؟
اشرفی: شوکه شده بود؛ گفت باورم نمیشود. امیدی نداشتم که پیداش کنم. میگفت اهل کرمانشاهست. آن زمان، مهمان شهر ما بوده؛ فقط نگاه میکرد و اشک توی چشمانش جمع شده بود.
ایرنا: حالا که چند روز از آن اتفاق گذشته، چه حسی دارید؟
اشرفی: حس سبکی دارم، مثل وقتی که بعد از ورزش از گود میآیی بیرون و خستهای، اما روحت آرام است؛ میدانم کار درستی کردم. مال دنیا میآید و میرود، اما نام خوب است که میماند.
ایرنا: اگه بخواهید یک جمله به جوانها بگویید...
اشرفی: میگویم چیزی که مال شما نیست، خوردن ندارد. شاید یک مدت حالی نصیب انسان کند، ولی بعدش فقط پشیمانی میآورد؛ نان حلال، خواب آرام میآورد، خدا روزیرسان است و خودش جبران میکند.
محمدرضا اشرفی شاید مدال طلا نداشته باشد، اما کاری کرد که ارزشش از هر مدالی بیشتر است. در روزگار سختی و کماعتمادی، او یادمان انداخت پهلوانی هنوز زنده است؛ در مغازهای کوچک، در دل مردی که ساده زندگی میکند و بزرگ میاندیشد.
امروزه مرشدها شاید کمتر صدایشان شنیده شود، اما شاگردانشان هنوز در کوچههای این شهر نفس میکشند با مرامی که نه کهنه میشود و نه قیمت دارد.
















