ایرنا؛ روایت عشق و تلاش در دل تاریخ

ایرنا/ سمنان - ایرنا - در دل تاریخ نیم‌قرنی خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) سمنان مردانی با دل‌های عاشق خبر، روایت‌گر مسیری بودند که از مخابره خبر با تلکست و کاغذ آغاز شد و به عصر دیجیتال رسید.

به گزارش ایرنا، آیین نشست صمیمانه مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) با پیشکسوتان این رسانه در سمنان، جایی میان نگاه پرشور پیشکسوتان و توجه امیدوار مدیرعامل، فرصتی بود تا تاریخ دوباره ورق بخورد.

---

بازار

---

در شب حضور «حسین جابری انصاری» در سمنان، خاطرات پیشکسوتان ایرنا چون ورق‌های زنده تاریخ گشوده شد. مردانی که از نیم‌قرن پیش چرخ‌های این سازمان بزرگ خبری را در استان به حرکت درآوردند و هنوز دل در گرو خبر و حقیقت دارند.

در شامگاه سه‌شنبه، دستان پیشکسوتان در دستان مدیرعامل ایرنا گره خورد؛ لحظه‌ای که خبر از تغییری بزرگ می‌داد. پیشکسوتان سخن می‌گفتند و مدیرعامل سراپا گوش بود، چنان‌که دلش نمی‌آمد سخنشان را قطع کند.

میدان‌دار این جمع، مردی سن‌وسال‌دار بود که خبر را به نام خبرگزاری به سمنان آورده بود؛ «زین‌العابدین تجلی» بنیان‌گذار ایرنا در استان سمنان و نخستین رئیس این مرکز. او از سال ۱۳۵۲ گفت، از روزهایی که هیچ رسانه‌ای در استان وجود نداشت و او جوانی پرشور پا در این راه گذاشت.

چهره‌اش جلوه‌ای از پیری داشت و صدای لرزانش گوش‌ها را دقیق‌تر می‌کرد. از سختی‌های «ایرنایی‌بودن» گفت و از همتی که برای ساخت ساختمان ایرنا به خرج داد تا این خبرگزاری در سمنان صاحب سرپناهی همیشگی شود.

او خاطره‌ای از سفری شبانه با استاندارِ وقت تعریف کرد؛ وقتی در ایست بازرسی‌ای توقف کردند و سربازی که در را باز نکرد. خنده‌اش از یاد حاضران هم رفتنی نبود.

از شیرین‌ترین خاطره‌اش گفت؛ سفر حج به پاس تلاش‌هایش برای بنیان‌گذاشتن خبرگزاری در استان پهناور سمنان، اما بغضش وقتی آشکار شد که از بی‌مهری‌ها گفت. دلگیر بود که چگونه تلاش‌هایش در سال‌های آخر خدمتش آن‌چنان که باید دیده نشده است.

«سیدرضا عظیمی» رئیس پیشین ایرنا در استان سمنان، پس از بیان خاطره تلخ خود از حذف نامش از سهمیه حج سازمان، گفت: رویکرد جدید ایرنا نسبت به پیشکسوتان امیدوارکننده است.

شوق نگاه مدیرعامل حاصل بیان این خاطره‌ها بود، که جرقه‌ای شد برای آغاز طرح ثبت «تاریخ شفاهی ایرنا» در استان‌ها.

جابری انصاری همکاران مرکز سمنان را مامور اجرای این طرح کرد و گفت: این گفتنی‌های شنیدنی را تنها از زبان تجلی‌ها و عظیمی‌ها می‌توان شنید.

او تأکید کرد: ایرنا با تمام کارکنان و پیشکسوتان و خانواده‌هایشان معنا پیدا می‌کند و این خانواده در کنار هم زیباست و باید ارج نهاده شود.

این دیپلمات کهنه‌کار می‌گوید: «همچون یک جنگجوی تمام‌عیار همه وجودم ایرنایی شده است».

او پس از یکسال احساس کرده است که چگونه ممکن است کسانی که سال‌ها در ایرنا عمر و زندگی خود را گذرانده‌اند، جزء خانواده ایرنا نباشند.

«مصطفی دربان» دیگر پیشکسوت ایرنا و از اهالی سمنان، یاد کردی از روزهای تلخ بازداشتش در عراق داشت. او ۲۰ روز را در بازداشتگاه گذراند، ترسی از جرم‌نکرده در غربت و بی‌پناهی را به یاد آورد، اما خوشحال بود از حمایت دولتمردان ایرانی و سفر وزیر وقت فرهنگ و ارشاد به سمنان برای دیدار با خانواده‌اش.

«علی‌اکبر بندری» عکاس بازنشسته مرکز سمنان، لحظه‌های حضور رهبر معظم انقلاب را ثبت کرده بود و خاطره‌اش از آن روزها را بازگو کرد. عکسی از این سفر مهم که ساعت‌ها تصویر نخست ایرنا بود و او هنوز آن لحظه را لذت‌بخش‌ترین تجربه زندگی حرفه‌ای‌اش می‌داند.

«مرادعلی یوسفی» رئیس سابق دفتر ایرنا در عشق‌آباد ترکمنستان، از تبعیض‌های موجود در اعزام‌های خارجی در گذشته گفت و خواستار نگاهی برابر بین تهران و استانها شد. جابری انصاری در پاسخ اعلام کرد که چرخه‌ای اداری انتصاب مدیران به شیوه‌ای عادلانه‌تر تغییر یافته است.

«رستم غریبی» مرد کم‌حرف و پرکار ایرنا بود. تنها گفت: «هیچ جا صفای ایرنا را نداشت.» یادی کرد از دورانی که با پای شکسته نیز به کار ادامه داده بود و یادش در دل همکارانش زنده ماند.

«ابوالقاسم تیموری» بازنشسته دفتر ایرنا در شاهرود، از حادثه ریزش معدن طزره دامغان گفت و از همراهی دخترش در این ۲ روز سخت. همسر او نیز از اولویت کارش در حل مشکلات مردم گفت.

در این نشست، صحبت از دفتر آبی‌رنگ قدیمی ایرنا به میان آمد؛ دفتری که نامه‌ای فراموش‌شده در دلش داشت. نامه‌ای از رییس وقت اداره استان‌های سازمان خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) که به پاس زحمات زین العابدین تجلی به وی اهداشده بود. این دفتر بهانه‌ای شد تا مدیرعامل خبرگزاری از تأسیس «موزه ایرنا» سخن بگوید و بر لزوم نگهداری اسناد تاریخی تأکید کند.

این روایت‌ها نشان‌دهنده عشق و تلاش افرادی است که با قلم و ضبط صوت حقیقت را ثبت کردند.

ایرنا با چنین مردان و زنانی زنده مانده و با یاد و نام آنان، راه آینده‌اش را روشن‌تر می‌بیند.