برگزیدگان جشنواره فجر را به حال خود رها نکنید
ايسنا/ بهروز مبصري در نقد جشنواره موسيقي فجر چنين بيان ميکند: «اگر تحقيق کوچکي داشته باشيم، متوجه خواهيم شد خيلي از شرکتکنندگان جشنواره فجر از دوستان، آشنايان و گويي نورچشمي و از شاگردان داوران و يا برگزارکنندگان جشنواره هستند که به محض انتشار فراخوان جشنواره براي حضور در آن اقدام و شرکت ميکنند.
اين پژوهشگر و فعال موسيقي در مصاحبه با ايسنا در نقد جشنواره موسيقي فجر گفت: اول از همه اطلاعرساني جشنواره فجر ضعيف است؛ به اين دليل که خيلي وقتها خبر برگزاري جشنواره خيلي دير به ارشاد شهرستانها ابلاغ ميشود و بيشتر گروهها به دليل بي اطلاعي، موفق به حضور در جشنواره نميشوند.
او به حرف هايش اضافه کرد: افرادي هم که مطلع هستند يا با دفتر موسيقي و بنياد رودکي در ارتباط هستند مدتي مانده به برگزاري جشنواره، از آنجايي که از زمان برگزاري آن اطلاع دارند، براي حضور در آن فرصت داشته و نفرات خود را به جشنواره ميفرستند. ولي شهرهاي اطراف تهران به ندرت موفق به حضور در جشنواره موسيقي فجر ميشوند.
اين کارشناس موسيقي همچنين در نقد ماهيت جشنواره موسيقي فجر اظهار کرد: ماهيت برگزاري جشنواره موسيقي فجر از اهداف اصلي خود به طور کل دور شده است. هدف اصلي جشنواره شناسايي و تشويق جوانان و معرفي آنها به اساتيد درجه يک، جهت رشد و بسترسازي فرهنگي است. ولي مدتها است که اگر جشنواره برگزيدهاي داشته باشد يا افرادي را شناسايي کند پس از اتمام جشنواره ديگر ارتباط خود را با آنها حفظ نميکند و آنها را به حال خود رها ميکند و اصلا معلوم نيست آن افراد موسيقي را ادامه داده اند يا نه؟ همچنين افرادي که عناويني را در اين جشنواره کسب کردهاند، تسهيلات و امکاناتي در اختيار آنها قرار داده نشده است.
او ادامه داد: جشنواره موسيقي فجر الگوي ۴۰ سال پيش را همچنان اجرا ميکند که ديگر پاسخگو نيست. به نظرم بهتر است يک هيات شوراي فني درست جمع شود، اهداف جشنواره را از نو برنامه ريزي کند و آيين نامه جديدي تدوين کنند. امروزه خواستها و نيازها متفاوت است و هدف از جشنوارهها آن چيزي نيست که ۴۰ سال قبل بوده است. اينکه هر سال تعداد افراد مشخصي از شهرهاي مختلف کشور در جشنواره حضور پيدا کنند فايدهاي ندارد. بايد اين مسئله را مطرح کرد که آيا عناويني که جشنوارهها به موسيقيدانها ميدهند، با اهداف فرهنگي کشوري برابري دارد؟ آيا کسي که در جشنواره عنواني کسب کرده است، ميتواند در صداوسيماي استاني سازي بنوازند که مورد قبول عموم قرار گيرد؟
مبصري تصريح ميکند: در شوراي شعر و موسيقي صداوسيماي مراکز استانها، افرادي که از جشنوارهها ميآيند و اعلام ميکنند مقامي در جشنوارهاي کسب کرده و قصد ضبط قطعهاي با امکانات آنجا را دارند، به ندرت به آنها اجازه اين کار داده ميشود؛ زيرا سازي که در جشنواره نواخته ميشود با سازي که براي شنوايي عموم مردم از طرف صداوسيما انتخاب ميشود بسيار متفاوت است.
او درباره حضور برخي از چهرههاي تکراري در سمتهاي مختلف موسيقي هم گفت: اين مسئله به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مربوط است؛ چون اين افراد مورد تأييد وزارتخانه هستند. در اين مسئله بحث علمي کنار رفته و مباحث صلاحيتي مطرح ميشود و با رجوع به اين امر ميتوان از آيين نامه وزارتخانه هم نقد کرد.
اين کارشناس موسيقي درباره يازدهمين دوره از حضور رياحي به عنوان دبير جشنواره موسيقي فجر اظهار کرد: اينکه چه کسي دبير باشد مسئله نيست، مسئله اين است که ماهيت جشنواره نسبت به الگوهاي سالهاي قبل داراي تکرار مکررات است يا نوآوري دارد؟
او در پايان خاطرنشان کرد: در اين کشور استانهايي را داريم که موسيقي خيز هستند و متأسفانه خبر شرکت در جشنوارهها بسيار دير به اين شهرها ميرسد. بارها شاهد بوده ايم که دو روز پيش از برگزاري جشنواره تازه بخشنامه جشنواره به دست هنرمندان آنها ميرسد. خواهشم اين است که در ابتدا نوع موسيقي را طبقه بندي کنند؛ چون مناطق مختلف کشور نوع موسيقي متفاوتي دارند، زودتر از حد معمول خبر جشنواره را به آنها برسانند و براي حضور در جشنواره گزينشي عمل کنند و به هر کسي اجازه حضور ندهند.
خبرنگار ايسنا همچنين براي دريافت پاسخ به نقدهاي مطرح شده درباره جشنواره موسيقي فجر، خواستار گفتوگو با متوليان امر از جمله مديرکل دفتر موسيقي وزارت ارشاد بوده است که به رغم ارسال پرسشها تاکنون پاسخي دريافت نکرده است؛ ضمن اينکه همچنان آمادگي انتشار اين پاسخها در قالب گفتوگويي مجزا در اين خبرگزاري وجود دارد.