کارمند سابق وزارت اطلاعات: تمام شبکه‌های تلویزیونی خارجی به جز BBC و VOA دست ما است

انتخاب/ يکي از کارمندان سابق وزارت اطلاعات گفته است که تمام تلويزيون هاي فارسي زبان خارج از کشور به جز BBC و VOA، تحت نظارت جمهوري اسلامي هستند. اکبر خوشکوشک در مصاحبه با هفته‌نامه صدا تصريح کرد: يکي ديگر از کارهاي ما اين بود تا کساني که در ايران بودند و قصد داشتند از کشور بروند را تشويق مي کرديم از کشور خارج شوند. دليل آن هم اين بود که نگويند کشور ما يک کشور بسته است. او اظهارکرد: در خصوص بازگشت افرادي که در خارج از کشور بودند و مي خواستند به ايران برگردند، آقاي عليرضا نوري زاده خيلي با ما همکاري مي کرد. همچنين افرادي مثل شهرام همايون، ضيا آتاباي و غيره. خوشکوشک بيان کرد: تمام تلويزيون هاي فارسي زبان خارج از کشور به جز بي بي سي و صداي آمريکا، از همان موقع تحت نظارت جمهوري اسلامي هستند. به جمهوري اسلامي فحش هم مي دهند اما کارهاي لازم را هم انجام مي دهند. يعني جمهوري اسلامي چنين پتانسيلي دارد که بتواند اينها را جذب کند. وي گفت: من در آمريکا و اروپا با خيلي ها که رفته بودند صحبت کردم. کساني که ارتشبد بودند، سپهبد بودند، وزير بودند، معاون وزير بودند و بالاخره در حکومت گذشته منصب دار بودند، ما با اينها صحبت کرديم. خيلي از اينها به ايران برگشتند و زندگي شان را پس گرفتند و دوباره از ايران رفتند. يعني به ايران مي آيند و مي روند. رفت و آمد دارند. خوشکوشک همچنين درباره ماجراي قتل شاهپور بختيار به اين هفته‌نامه گفته: هرکس که قصد برخورد نظامي با جمهوري اسلامي را نداشته باشد آزاد است. اصلا فرخ نگهدار باشد يا رضا پهلوي باشد. ما با يک واسطه به رضا پهلوي هم وصل شديم. رضا پهلوي گفت: اجازه بدهيد به ايران برگردم. اين را براي اولين بار مي شنويد. رضا پهلوي خيلي براي آمدن به ايران آماده بود اما اطرافيانش منصرفش کردند. الان هم رضا پهلوي در کنترل جمهوري اسلامي است. ما ديگر در جمهوري اسلامي مخالف مسلح نداريم. اين اولين مصاحبه اي است که من در آن به اين موضوع مي پردازم. من واقعيت ماجرا را براي شما بازگو مي کنم. آقاي شاپور بختيار بعد از پيروزي انقلاب در ايران بود. در شوراي انقلاب عده اي مي خواستند که او دستگير نشود و از ايران خارج شود. شاپور خيلي راحت و با يک پاسپورت خارجي از ايران خارج شد و تصور هم مي کرد که کسي متوجه نشده که او دارد از کشور خارج مي شود. بختيار در فرانسه مستقر شد. در منطقه اي زندگي مي کرد که رئيس پليس آنجا پسر خودش بود. آقاي بختيار مواد مخدر مصرف مي کرد و مسائل جنسي هم داشت، آقاي بختيار مسائل اخلاقي با خانواده آقاي بويراحمدي پيدا مي کند. بوير احمدي با دو نفر از نزديکانش به بهانه ديدار و احوالپرسي به خانه بختيار مي روند و آنطور که پليس فرانسه گزارش داده آقاي بختيار را خفه مي کنند و دست و گردنش را مي پيچانند و مستخدمش را هم مي کشند. خيلي راحت از خانه خارج مي شوند و مي روند. بنا براين،اين قتل بر سر يک دعواي خانوادگي بوده و روي اين موضوع بررسي شده است.