مناظره 106/ گزارش کامل از مناظره فرهنگی اجتماعی نامزدهای ریاست جمهوری؛دیدگاهها، نقد متقابل، جمعبندی از بخش اول، پاسخهای2دقیقهای به 16 سوال و جمعبندی نهایی
ايسنا
بروزرسانی
ايسنا/ در مناظره دوم نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري که کانديداها، برنامههاي اجتماعي و فرهنگي خود را در آن مطرح کردند به قيد قرعه محسن رضايي به عنوان اولين در پشت تريبون قرار گرفت تا برنامههاي فرهنگي و اجتماعي خود را بيان کند و نامزدهاي ديگر برنامههاي وي را نقد کنند.
محسن رضايي: من صحبتهاي خود را با اين حديث نبوي آغاز مي کنم که نزديک است فقر به کفر بينجامد. مردم عزيز ايران رسول خدا هشدار مي دهد نزديک است فقر به کفر بينجامد، زماني که ما از فرهنگ صحبت مي کنيم ،بايد به فقر و دغدغه مردم توجه کنيم. بيکاري عزت جوانان را از بين برده است و موجب مشکلات زيادي شده است. من وقتي که افتادن جواني را در کف خيابان مي شنوم مثل اين است که پتکي بر سر من خورده است و وقتي دختري دست گدايي در خيابانها دراز مي کند تيري به قلب من مي خورد. آقايان به اقتصاد توجه کنيد.
رضايي در ادامه با نشان دادن اسکناس هزارهزار توماني ادامه داد: امروز برابر 300 تومان سال گذشته است. اين حرف براي اکثريت جامعه تکان دهنده است، از يک سو تحريمهاي اقتصادي و از سوي ديگر مشکلات به جا مانده از گذشته موجب شده است که هم نظام جمهوري اسلامي و هم مردم درخطر قرار گيرند.
اعتقادات جوانان نبايد تضعيف شود، اگر احساس خطر نبود و اگر توانايي لازم را در خود فراهم نميکرد پا به صحنه انتخابات نميگذاشتم مساله فقر، بيکاري و گراني بسيار جدي است و تا آن را حل نکنيم برنامههاي فرهنگي تاثيرگذار نيست. رفتار دولتمردان در مسائل فرهنگي بسيار موثر است. معروف است که اگر علما و امرا خوب عمل کنند جامعه فرهنگي ميشود. رفتار فرهنگي جناحها مناسب نيست. رفتار دولت با فرهنگ نامناسب است.
اصولا در سينما، فرهنگ و هنر و ورزش دولت چه ميخواهد؟ فرهنگ، هنر و سينما و ورزش را بايد به خود فرهنگيان بدهيم. شوراي عالي انقلاب فرهنگي که ميراث انقلاب بوده است و فعاليتهاي بسياري موثري داشته، اما بايد اعتراف کنيم که در مسائل فرهنگي پيشرفت مهمي نداشته است.
در ادامه، ديگر نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري ديدگاهها و نقدهاي خود را درباره صحبتهاي رضايي مطرح کردند:
غرضي: آيا تصور حضرتعالي از فرهنگ يک موضوع مقطعي در يک زمان خاص است يا فرهنگ را يک ملت در طول تاريخ رقم ميزند؟ اگر در مقطعي فرهنگ مورد تهاجم قرار بگيرد ميتواند همچون يک موجود زنده خود را نگه دارد تا تسليم مشکلات خواهد شد. برخي گرفتاريها همچون فقر و بيکاي يا دولتها ميتوانند در فرهنگ نفوذ کنند و آن را شکل دهند، سوال اساسي من اين است که آيا فرهنگ يک موجود زنده است که در طول حرکت ميکند يا عرض.
عارف: ضمن تشکر از آقاي رضايي بابت مسائلي که مطرح کردند اما بهتر بود که ايشان جزئيات برنامههايشان را مطرح ميکردند. رويکرد شما در رابطه با حل مشکلات فرهنگ و هنر و مسائل اجتماعي چيست و چه راهکاري براي رهايي از شرايطي که در فرهنگ و هنر شاهديم، داريد.
جليلي: سوال اساسي من اين است که درست مسائل اقتصادي مهم هستند اما از ظرفيت فرهنگ در حل مشکلات اقتصادي چگونه بايد استفاده کرد. فرهنگ يک مساله جدا در کنار مسائل ديگر مانند مسائل اقتصادي نيست بلکه فضاي حاکم بر همه اينهاست. اگر فضاي فرهنگي صحيح در اقتصاد داشته باشيم بسياري از مسائلي که شما و بسياري از مردم از آن رنج ميبرند حل ميشود. بسياي از مسائلي که مقام معظم رهبري مطرح کردند از جمله اصلاح الگوي مصرف، کار مضاعف و انضباط اقتصادي، اگر بر فضاي جامعه حاکم شود بسيار بيشتر از راهکارهايي اجرايي ديگر ميتواند موثر باشد. نبايد فراموش کنيم فرهنگي که شکل ميگيرد بايد چگونه باشد. اگر از عنصر فرهنگ به خوبي و درست استفاده کنيم دهها برابر عناصر ديگر ميتواند موثر باشد.
ولايتي: بايد عرض کنم درباره شوراي عالي انقلاب فرهنگي، نظر من آنطور که آقاي دکتر رضايي گفتند نيست و با توجه به عضويت بنده در اين شورا از سال 1369 تاکنون، من شاهد آن هستم که تلاشهاي ارزشمندي در جهت احياي فرهنگ اسلامي و ايراني در اين شورا صورت ميگيرد و در مصوبات اين شورا نشان از اين نگاه عميق و گسترده به مساله فرهنگ و تقويت فرهنگ اسلام ايران مشاهده ميشود. بنابراين اشکالي که در اينجا وجود دارد اين است که مصوبات شوراي عالي انقلاب فرهنگي ضمانت اجرايي ندارد و لذا به صورت سنتي، رييسجمهور را براي رياست اين شورا انتخاب ميکنند و هر مقدار که دولت بودجه اختصاص داد و براي اتخاذ تصميمات فرهنگي مصمم بود ما شاهد اجرايي شدن تصميمات فرهنگي هستيم.
حدادعادل: من تعجب ميکنم از دکتر رضايي که بدون صحبت از فرهنگ و برنامههاي فرهنگي خود به يکباره وارد برنامههاي اقتصادي شد؛ چراکه مشکلات اقتصادي بر فرهنگ و مسائل فرهنگي نيز اثر ميگذارد. مگر در يک سال اخير مشکل فرهنگي نداشتهايم که از مشکلات اقتصادي شروع کرديد؟ با صحبتهاي شما انگار کساني که وضع مالي خوبي دارند مشکل فرهنگي ندارند. امام فرمودند يک موي کوخنشينان را به کاخ نشينان نميدهيم. خيلي از ناهنجاريها ناشي از ثروت اندوزيهاي کلان است. بسياري از مشکلات اقتصادي ناشي از مشکلات اقتصادي ما است.
روحاني: من فکر ميکنم ما امروز مشکلات بسيار زيادي در بخش فرهنگ داريم که بايد به آن بيشتر توجه کنيم. فضاي فرهنگي ما براي فعاليت فرهنگي بايد داراي امنيت باشد. ناامن بودن فضاي فرهنگي باعث ميشود اصحاب فرهنگ دغدغههاي خاطري داشته باشند که بسياري از آن بيمورد است و نگراني از سانسور داشته باشند که برخي ضرورت ندارد و برخي را ميشود حذف کرد. قوانين را ميشود شفاف تدوين کرد تا اصحاب هنر بتوانند خلاقيت داشته باشند و در فضاي ناامن خلاقيتي به وجود نميآيد تا ايدهاي خلق شود و تبديل به هنر و کالاي فرهنگي قابل عرضه به جامعه شود. امنيت فضاي فرهنگي براي ما مهم است.
نکته ديگر صيانت از باورهاي ديني است که امروز مورد هجمه وسيعي قرار گرفته است. متاسفانه برخي مسئولين به جاي اينکه باورهاي ديني مردم را تقويت کنند در سالهاي اخير به تضعيف آن پرداختهاند. هر مديريت ناکارآمدي را به يکي از مقامات ديني يا نعوذبالله به امام دوازدهم نسبت دادهاند. امروز قشريگري و خرافات به نام دين در جامعه رواج پيدا کرده است. ما تا چه وقت ميخواهيم اين مسير را ادامه دهيم. بايد عقلانيت را در فهم مسائل ديني ترويج کنيم. ما بايد رفتار ديني را ترويج کنيم و به سراغ باورها برويم. اينقدر بر بايدها تکيه نکنيم. هر روز يک بخشنامه و دستورالعمل صادر نکنيم. اگر باورهاي ديني را تقويت کنيم مردم ميدانند چطور فرهنگ را تقويت کنند زيرا ميدانند فرهنگ، باور، زندگي و هنجار آنهاست. ما بايد به صيانت ازباورهاي ديني بپردازيم تا هم دين را از خرافات و افکار موهوم جدا کنيم و هم راه واقعي براي تقويت فرهنگي جامعه به ويژه فرهنگ ملي و ديني را در پيش بگيريم.
قاليباف: ضمن تشکر از آقاي رضايي از مجموع توضيحات شما اين برداشت را دارم که نگاه اقتصاد و اقتصاد محوري نسبت به فرهنگ اولويت بيشتري دارد، اگر چنين نگاهي داريد اين سوال را از شما دارم که فلسفه يک نظام اسلامي چيست؟چه فرقي بين نظام اسلامي با ديگر نظامها است، اگر به دنبال رشد و تعالي انسانها هستيد آيا نگاه فرهنگي و تربيتي براي ما يک اولويت نيست؟ اگر حفظ استقلال مطرح باشد يک اولويت نيست؟ آيا واقعا اشکالات عمدهاي که تا به حال در دولتهاي مختلف بوده به خاطر کارنامه مورد قبولي در حوزه فرهنگي نبوده همين نگاه غلط است که فرهنگ را مظلوم کرده است دولتها بايد به اين دقت کنند اقتصاد و سياست تحت تاثير فرهنگ باشد وگرنه اساس نگاه ما به نظام اسلامي و انقلاب اسلامي و فلسفه حکومت ما که تربيت انسانها است، زير سوال ميرود اين اشکال رويکردي است اگر اشتباه فکر ميکنم توضيحات جنابعالي را ميشنويم.
رضايي در دفاع از سخنان خود : خوشحالم بحث من باعث شد گرمي بيشتري در مناظره شکل بگيرد و از حالت خشک و يک طرفه که وقت مردم را بخواهد تلف کند خارج شود. اميدوارم بحثهاي جدي و صادقانه مطرح شود چون رسول خدا ميگويد النجاه فيالصدق. از صحبتهاي بعضي دوستان بر ميآيد که بيش از حد در تهران زندگي ميکنند. من بيش از 250 شهرستان رفتم و اگر در انتخابات گذشته اخطار کردم که اگر اين وضع ادامه پيدا کند ما به سمت پرتگاه ميرويم. الان هشدار ميدهم دشمن با تمام توان آمده و مشکلات فقر، گراني و بيکاري را بايد حل کنيم، زيرا هم سياست و هم دين را تهديد ميکند.
من هنوز وارد برنامههايم نشدهام و ميگويم فرهنگ و هويت چه تاثيري بر سياست و اقتصاد دارد. رويکردها مهم است و ما از رويکردها صحبت ميکنيم بنابراين اينکه از ظرفيت فرهنگ چه استفادهاي ميخواهيم بکنيم خواهيم گفت. مگر دوستان فراموش کردند که در سال اول دفاع مقدس فرهنگ چه وضعيتي داشت، اما در سال دوم که هويتسازي شد ، براي اولين بار پس از سقوط امپراتوري عثماني هويت فرهنگي ما بازگشت. به آقاياني که از شوراي عالي انقلاب فرهنگي دفاع ميکنند، ميگويم ما اين فرهنگ را تحويل شما داديم اما امروز شما چه چيزي به ما تحويل داديد، آيا توانستيد پس از دفاع مقدس هويت فرهنگي ما را احيا کنيد؟ جوانان ما چه وظيفهاي دارند؟ معماري که امروز در تهران و استانها داريم کجايش با معماري ايراني اسلامي سازگاري دارد. معماري که صورت ميگيرد توليد خشونت ميکند و نظام خانواده را فرو ميپاشد. شوراي عالي انقلاب فرهنگي آيا اقدامي در راستاي توصيه به شوراي شهر در مورد طراحي معماري ايراني اسلامي انجام داده است؟ معتقدم شوراي عالي انقلاب فرهنگي کارهاي بزرگي کرده اما کاستيهاي جدي هم دارد که قابل دفاع نيست.
به گزارش ايسنا در ادامه دومين روز مناظره نامزدهاي يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، حسن روحاني ديدگاههاي خود درباره مسايل فرهنگي و اجتماعي را بيان کرد و ديگر نامزدها به نقد ديدگاههاي وي پرداختند.
حسن روحاني: مساله فرهنگ و آسيبهاي اجتماعي يکي از مهمترين مسائل اجتماعي و ملي ماست. اساسا انقلاب ما انقلاب فرهنگي بود اما متاسفانه امروز پس از 35 سال در زمينه فرهنگ آنچه بايد مردم ما شاهد باشند، نيستند. انقلاب ما انقلاب نور و اخلاق بود، اما امروز در جامعه ما چه اخلاقي وجود دارد؟
بزرگاني در جامعه ما بودند و هستند که مروج اخلاق بودند. من در حيطه دولت صحبت ميکنم؛ وقتي در رسانهها از سوي برخي مسئولان صحبتهاي پخش ميشود که اقرار و مبالغه است، اگر آمار غير دقيق و نادرست پخش ميشود، وقتي مسئولان افترا و تهمت ميزنند بدون آنکه حکم قضايي صادر شده باشد... کساني که مسئوليت سنگيني دارند اما اخلاق را زير پا ميگذارند چه ميماند؟ اخلاق که رفت، اعتماد عمومي هم از بين ميرود و ما چکهاي بيمحلي ميبينيم که هر روز بر تعداد آنها اضافه ميشود. اعتياد را ميبينيم که افزايش مييابد. حاشيهنشينها را ميبينيم که هر روز بيشتر و بيشتر ميشود و طلاقها که در سال گذشته هفت درصد رشد داشته است. همه آسيبها تقريبا در سالهاي اخير رو به افزايش بوده است چون مبناي فرهنگ صدمه ديده است اما راهکار چيست و چه بايد بکنيم؟ من مهمترين راهکار را تمرکززدايي ميدانم تا زماني که فرهنگ ما دولتي است مسائل ما حل و فصل نخواهد شد تا زماني که به جاي تعميق به ترويج بپردازيم مسائل حل نميشود تا زماني که به جاي توجه به کيفيت هر روز آمار دهيم آمار توليد کنيم يا نه حتي آمارهاي دقيق بدهيم و دنبال اثربخشي نباشيم مسائل حل نميشود.
چرا فرهنگ بايد دست دولت باشد؟ درست است دولت بايد سياستگذار باشد و حمايت کند و اولين حمايتش در ايجاد قوانين شفاف و فضاي امن بايد باشد اما فرهنگ بايد به صاحبان اصلي يعني از اصحاب هنر خود واگذار شود و از آنان حمايت شود.
قاليباف:نکته اي که جناب آقاي روحاني در اين قضيه اشاره کردند بحث درستي است و اين که آثار مسوولين ميتواند تاثيرگذار فرهنگي نسبت به مردم باشد؛ چرا که مردم قطعا نگاه مي کنند مسوولين در مديريت، صداقت،گفتار و وعدههايي که مي دهند چگونه رفتار مي کنند و ما منکر اين بحث نيستيم. اما سوال ما از دکتر روحاني اين است که دولت به معناي انتقادي که ايشان به دولت وارد کردند ميخواهند با چه رويکرد فرهنگي به اين موضوع نگاه کنند و اگر ما تمرکز را از فرهنگ برداريم تمام اين رويکردهايي که ايشان فرمودند اصلاح ميشود و اگر اين گونه است بفرمايند چطور مي شود در غير اين صورت بايد با نگاهي نو به موضوع نگاه کرد و اين جور نباشد خداي ناکرده رفتاري دو گانه بين دولت و ملت بوجود آيد. اما آيا اين ميتواند به تنهايي ساير موضوعات را حل کند؟
رضايي:دکتر روحاني يکي از عواملي را که من عرض کردم که رفتار دولتمردان بر روي فرهنگ را توضيح دادند، البته دامنه اين رفتار غلط در دولتمردان خيلي وسيعتر از آن چيزي است که جناب آقاي دکتر روحاني اشاره کردند و شايد وقتشان کم بود. به هر حال ما بايد رابطه دولت و مردم را به نحوي بازسازي کنيم که يک تحول فرهنگي بوجود بيايد و اتفاق فرهنگي بيفتد که من در صحبت هاي بعدي به آنها اشاره خواهم کرد.
غرضي: سوالم از آقاي روحاني اين است که آيا فرهنگ يک جامعه اکتسابي است يا تزريقي و آيا دولتها موفق ميشوند با حرکت فرهنگي خود، فرهنگ جامعه را تغيير دهند؟
عارف: آقاي روحاني نکته جدي را مورد اشاره قرار دادند و آن بحث تمرکززدايي بود اما آيا با اين کار نگاه قيممابانهاي که دولت به مسائل فرهنگي دارد حل ميشود يا خير؟ آيا فعاليت در بخشهاي هنري را حق ميدانيد يا امتياز؟ متاسفانه تا الان برخوردي که شده اينگونه بوده که اين به عنوان يک امتياز مطرح بوده بنابراين دولت به راحتي به خود اجازه ميداد که اين امتياز را سلب کند. مثلا با يک روزنامه به دليل چاپ يک مقاله و اختلاف سليقه برخورد ميشود و روزنامه تعطيل ميشود، يا در مساله خانه سينما اختلاف سليقهاي بين وزارت ارشاد و خانه سينما ايجاد ميشود که باعث تعطيلي خانه سينما ميشود. چه کار ميکنيد که بعد از تمرکززدايي اين نهادهاي مردمي بتوانند فعاليتيشان را در چارچوب قانون ادامه دهند؟
جليلي: نگاه به فرهنگ بايد دو گونه باشد؛ يکي تهديدمحور و ديگري فرصتمحور. شما سعي کرديد به تهديدهايش اشاره کنيد اما فرصتهايي زيادي هست که اگر به آن توجه نکنيم و برايش برنامهريزي نکنيم طبيعتا همان تهديدها را هم نميتوانيم رفع کنيم. بحثي که در موضوع فرهنگ اهميت دارد اين است که نبايد گزينشي و صرفا سياسي به آن نگاه کرد. زماني فرهنگ اشرافيگري داشت در اين کشور نزج ميگرفت، اين طبيعتا روي همان آسيبهاي اجتماعي که شما به آن اشاره کرديد تاثير دارد. فرهنگ اسراف و دوري از سادهزيستي داشت شکل ميگرفت و تبعيض در مقابل عدالتخواهي داشت به عنوان فرهنگ موجه جلوه داده ميشد. ما نبايد اينها را فراموش کنيم. اگر مجموعه آسيبها بخصوص در عرصه حکومت و دولت بتواند آثار سنگين فرهنگي داشته باشد و بخواهد فراگير شود حتما تاثيرات مخرب خواهد داشت. ما بايد به مجموعه اينها نگاه کنيم و مانع آنها شويم مخصوصا دولت چون خودش در مسئوليت اين کار است. دولت بايد خودش جلوي اشرافيگري، تبعيض، فساد، اسراف و ريخت و پاش را بگيرد اگر اينطور باشد طبيعتا ميتواند آثار مثبت را روي وضع اجتماعي و فرهنگي داشته باشد.
ولايتي: آقاي روحاني به بخشي از آسيبشناسي فرهنگي اشاره کردند ولي توقع اين بود که بعد از آسيبشناسي راه حلهاي خود را ارائه کنند. شايد در سه دقيقه آخر اين فرصت باشد؛ البته دامنه فرهنگ بسيار وسيع است و سخت است همه مقاصد را در چند دقيقه جمع کنيم در هر حال ما منتظر هستيم راهحلهاي آقاي دکتر روحاني را هم بشنويم.
حداد عادل: آقاي روحاني که هم اسما روحاني و هم در کسوت روحاني هستند اشاره کردند که نگران باورها و اعتقادات فرهنگي هستند و همچنين در مورد سانسور و اين مسائل خيلي اظهار نگراني ميکردند، من هم مدافع سانسور نيستم، ولي من از آقاي دکتر روحاني سوال ميکنم که اگر در يک اثر هنري مثل کتاب يا فيلم به باورهاي ديني و مقدسات جامعه اهانت شود و يا ريشهها و پايههاي اخلاقي جامعه مورد هجوم قرار گيرد، شما به عنوان دولت اجازه ميدهيد که آنها وارد خانواده ها شود و فساد ايجاد کرده و مانع ورود آن نميشويد و سانسوري انجام نميدهيد، به عقيده من اين مسئله بسيار مهمي است.
مسئله بعدي اين است که ايشان ميفرمايند آيا امروز در جامعه ما اخلاقي وجود دارد؟ اين يک استفهام انکاري است که گويي ديگر هيچ اخلاقي وجود ندارد. گيرم آن طور که ايشان ميفرمايند به يک نفر يا چند نفر در عالم اداره کشور انتقاد داشته باشند خود من ميخواهم بدانم آيا همه شخصيتهاي اثرگذار اين کشور، همه الگوها منحصر به همان يکي دو نفر است که مورد انتقاد ايشان هستند يعني جامعه ما ديگر هيچ کس را ندارد که گفتار و کردارش اخلاقي و معنوي باشد. رهبري اين نظام علما و مراجع که تا اين اندازه تبليغ مي کنند چه؟
و ميفرمايند که فرهنگ ما بايد به دست مردم باشد آيا فرهنگ مذهبي مردم به دست خودشان نيست؟ مساجد را دولت اداره مي کند و يا برنامههاي مذهبي و بسياري کارهاي ديگر را مردم اداره نميکنند؟
دوست دارم توضيحي در رابطه با اين مسائل بدهيد.
حسن روحاني در دفاع از خود: راه حل اين است که بسياري از امور را بوسيله قانون شفاف کنيم و به انجمنهاي حرفهاي و نظامهاي صنفي استفاده کنيم. پيشکسوتان هر بخش ميتوانند آن بخش را بهتر کنترل کنند. مگر فرهنگ چيزي است که دولت به تنهايي بتواند آن را کنترل کند؟ اخلاق مطلوب کمال اخلاق مورد نظر انقلاب اسلامي امروز مشاهده نميشود. مردم ما مسلمان و اخلاقي هستند. آيا انتظار اين بود که اخلاق امروز اين چنين باشد؟ اينکه باورها و مقدسات مردم بايد مورد احترام باشد درست است ولي آيا مقدسات ما را آن کارمندي ميشناسد که ميخواهد مميزي کند يا پيشکسوتاني که در اين زمينه کار کردهاند آيا نبايد اين بخش را به آنها واگذار کنيم؟ اينکه گفته ميشود فرهنگ اشرافيگري نبايد باشد، درست است اما متاسفانه آنها که دم از سادهزيستي زدهاند الان ببينيد پايان کارشان به کجا رسيده است و آنها که حرف مقابله با فساد زدهاند اکنون ببينيد فساد سه هزار ميلياردي سر از کجا در آورده است؟ بايد به رسانهها و مطبوعات آزادي بدهيم وقتي به آنها آزادي داديم بايد جلوي فساد را بگيريم نبايد به نهادهاي رسمي اکتفا کنيم. اشکال ما اين است که فرهنگ را همانند آبشاري ميدانيم که بايد بر سر مردم باز کنيم. فرهنگ همان چشمههاي جوشاني است که در نهاد مردم هست و بايد شرايط را آماده کنيم تا همه از فرهنگ درست در جامعه استفاده کنند. شرايط امروز ما بهگونهاي است که نگاه قيممآبانه ايجاد شده است ما قيم نميخواهيم، قوام ميخواهيم ما اگر به فرهنگ قوام دهيم موفق شدهايم.
به گزارش ايسنا در ادامه دومين روز مناظره نامزدهاي يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، محمد رضا عارف ديدگاههاي خود درباره مسايل فرهنگي و اجتماعي را بيان کرد و ديگر نامزدها به نقد ديدگاههاي وي پرداختند.
محمدرضا عارف: حوزه فرهنگ و هنر و مسائل اجتماعي جزو اولويتهاي پيشرفت و توسعه ماست. انقلاب ما يک انقلاب فرهنگي و مردمي بود، لذا فرهنگ و هنر جزو اولويتهاي ماست. من پيش فرضها و ضرورتها را مطرح ميکنم و پس از آن پيشنهاداتم را ارائه خواهم داد. اولين آنها تغيير نگاه به حوزه فرهنگ و هنر با توجه به قانون اساسي و سند چشمانداز است.
تصديگري دولت در حوزه فرهنگ و هنر بايد به حداقل برسد و در جهت کم کردن اين تصديگري بايد حرکت کنيم. امور فرهنگي بايد به اهل فرهنگ سپرده شود و بايد مبتني بر اعتماد باشد. ما بايد به خبرگان و برجستگان حوزه فرهنگ و هنر اعتماد کنيم و امور را به خودشان بسپاريم.
اهالي فرهنگ و هنر، کارمندان دولت نيستند نبايد آنان را کارمند دولت تلقي کنيم و فکر کنيم که با بخشنامه و بودجه به توليد کارهاي فرهنگي به صورت دستوري ميتوان آنها را واداشت. فرهنگ و هنر بوميترين صنعت ماست. بايد از اين ظرفيت استفاده کنيم ما در توليد فيلم در رتبه اول منطقه قرار داريم، اما در زيرساختها وضعيت خوبي نداريم.
اگر پيشرفت متوازن مد نظر ما باشد فرهنگ و هنر بايد جايگاه ويژهاي داشته باشد. نگاه ما به فرهنگ و هنر اين است که تلاش در حوزه فرهنگ و هنر يک حق است، امتياز نيست. اگر نگاه، امتيازي باشد هر لحظه لازم باشد آن را ميگيريم مانند حذف روزنامهها و جلوگيري از انتشار يک کتاب يا يک فيلم که براي آنها زحمت بسياري کشيده شده است. تعطيلي خانه سينما را در همين راستا تلقي ميکنيم به جاي کنار گذاشتن برجستگان حوزه فرهنگ و هنر بر حسب سليقه به آنان به عنوان سفراي فرهنگي نگاه کنيم.
رضايي: ميخواهم از وقت استفاده کنم و به همين دليل يک سوال طرح ميکنم در دولت اصلاحات طرح خوبي تحت عنوان طرح جامع ورزش تهيه شد، چرا تصويب و عملياتي نشد؟
غرضي: آقاي دکتر دولتهاي گذشته با اعمال نظريات خود آيا توانستهاند تغييري در فرهنگ جامعه ايجاد کنند؟
ولايتي: اگر بخواهم پيشنهادي در تکميل فرمايشات دکتر عارف داشته باشم، اين است که ما بايد محوريت را در فرهنگ خودي بگذاريم و هرچه را در مغايرت با آن است، اصلاح کنيم و فرهنگ مقاومتي را در کشور شکل دهيم مبتني بر ارزشهاي اسلامي و ملي.
حدادعادل: در اينکه کار فرهنگي بايد در دست مردم باشد ترديدي نيست اما دولتها نيز وظايف فرهنگي دارند و در همهجاي جهان دولتها کارهاي بزرگ فرهنگي ميکنند و آثار فاخر به وجود ميآورند. دولت اسلامي ماهيتاً فرهنگي است و من از جناب آقاي دکتر عارف سوال ميکنم چه وظايف حاکميتي در حوزه فرهنگ داريد و بالاخره مرز وظايفي که حتما دولت بايد بر عهده بگيرد کجاست و آيا ميشود همهچيز را از دولت گرفت و اينکه دولت اسلامي وظيفه فرهنگي دارد؟
روحاني: من فکر ميکنم بحث تصديگري که آقاي عارف اشاره کردند موضوع مهمي است که بايد به حداقل و در حد قانون اساسي برسد و بقيه بايد واگذار شوند. مثلا مراسم 13 بدر، عاشورا و مراسم ديني را مردم برگزار ميکنند و به خوبي هم آن را برگزار ميکنند بنابراين بگذاريم دست مردم باز شود. اين قدر مداخله در امور زندگي مردم و خصوصا در زندگي خصوصي مردم نداشته باشيم. اگر مواردي هست اولويت چيست؟ اولويت همان است که ما امروز در خيابانها ميبينيم چهار تا جوان اگر کوچکترين تخلفي کردند، با آنها برخورد ميشود؟ فسادهاي بزرگ و مسائل بسيار کلان را فراموش کرديم و چسبيديم به مسائل جزئي که قابل گذشت است و ميشود از طريق فرهنگي آن را حل و فصل کرد.
مسائل فرهنگي بايد از طريق فرهنگي حل و فصل شود. پليس آخرين مرحلهاي است که در مسائل فرهنگي بايد وارد عمل شود. نکته ديگري که آقاي عارف گفتند و من آن را کاملا ميپسندم اين است که هنر بهترين سفير ما در جهان است. از حافظ سفير بهتري داريم که به اروپا و آمريکا بفرستيم؟ از هنر فرشچيان و ميرخاني و احصايي غرورآفرينتر داريم؟ از صداي شجريان بهتر داريم. از خط و خوشنويسي که ما در ايران داريم در دنيا سراغ داريد؟ از بناهاي عظيم و بزرگي که در اصفهان وشيراز ميبينيم بهتر داريم؟ همه اينها به عنوان سفيران ما هستند که ميتوانند در سطح جهان افکار عمومي جهان را به مفاخر و ميراث عظيم فرهنگي ما جذب و جلب کنند.
قاليباف: توقع من اين بود که آقاي عارف در اين 4 دقيقه وقت رويکرد فرهنگي، نگاه و نقش فرهنگ را در دولت آينده مطرح ميکردند. من فکر ميکنم بحثها و سوالها بيشتر به حوزه انتقادات و بحثهاي رفتاري، موردي و مصداقي سوق پيدا ميکند. به صراحت بگويم ما اينجا در حوزه فرهنگ متکي به راي حرف نزنيم. متکي به اصلاح جامعه حرف بزنيم که بفهميم دواي دردي که در جامعه وجود دارد از درد فقر گرفته تا دردهاي فرهنگي مثل بياعتمادي چيست. حتما بياعتمادي در جامعه و دروغ گفتن در جامعه مسلمان ما و هر جامعهي غير اسلامي بدتر از فقر است. اصلا همين دروغ فقر را درست کرده است. تصديگري حتما کار غلطي است. حتما دولت بايد هم در فرهنگ و هم در اقتصاد در کار مردم دخالت نکند و دست و پايش را از زندگي خصوصي مردم جمع کند. حتما بايد تولي گري و تصديگري تفکيک شود. چه نگاهي بناست بر فرهنگ حاکم باشد؟ حالا کسي حرف دروغي زده، امروز بحث ما يک فرد و يک رفتار غلط نيست. چه کنيم که اين رفتار تکرار نشود؟ ما معطوف به اصلاح جامعه حرف بزنيم نه معطوف به يک راي درست است که رقابت است و بايد بحث کنيم اما مردم دوست دارند که نامزدها در اين حوزه بيشتر بحث کنند تا مشخص و روشن شود و آنها به تصميم برسند.
عارف در دفاع از خود: نگاه من اين است که دولتها بايد تامين کننده زيربناها باشند. فرهنگ را بايد به خود مردم محول کرد و امکانات زيربنايي و ابزار کار را برايشان فراهم کنيم در اين صورت قطعا مي توانيم بهتر عمل کنيم. به طرح جامع ورزش اشاره شد که بايد بگويم اين طرح در اواخر سال 82 گامهاي اوليه را برداشتيم متاسفانه در دولت بعد به آن توجه نشد و اقدامي براي آن صورت نگرفت.
در رابطه با رويکرد فرهنگي که مطرح کردم، نقشه مهندسي فرهنگي کشور اخيرا به تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي رسيده است که عليالوصول هر دولتي که بيايد بايد آن را عملي کند، اما رويکرد ما براي اجرايي کردن آن سند نقش مردم با محوريت مردم است که من بايد اينجا يک اشارهاي بکنم به ذهنيتي که ما داريم که خوشبختانه در قانون برنامه چهارم هم آمد که اجرايي نشد و آن اتکا به نظامهاي صنفي است. ما در پزشکي موفق شديم؛ پزشک پروانه ميگيرد و خود نظام پزشکي حاکم بر عملکرد پزشک است و وقتي که پزشک خطا ميکند خودش رسيدگي ميکند، يعني بعد از اينکه پروانه داديم ديگر نيازي ندارد براي يک عمل جراحي مجددا پروانه بگيرد.
همين رويکرد را بايد در بخش فرهنگ و هنر هم بياوريم. اگر پروانه داديم به يک نويسنده و يک هنرمند بايد بتواند خلق اثر کند. اين طور نبايد باشد که يک مولف براي چاپ کتاب خود از هفت خان رستم بگذرد به چه دليل تعداد عناوين کتابها در کشور پايين است چرا تعداد فيلمهايي که ساخته ميشود در حد ظرفيت کشور نيست. ترس ودلهرهاي که يک نويسنده و يک کارگردان دارد از توليد و خلق اثر هنري.
ما ميگوييم بايد همچين نگاهي باشد. بايد توسط خود خبرگان اين بخش و در قالب نظام مهندسي و صنفي خودشان مسائل را حل و فصل کنند. اگر تخلفي کردند بايد بر طبق قانون رسيدگي شود. پزشک هم خطا ميکند و هم نظامپزشکي رسيدگي ميکند و هم خود بيمار حق دارد پيگيري کند. با اين رويکرد جديد ما احساس ميکنيم که ميتوانيم در عرصه فرهنگ خلق آثار کنيم.
الان ما بايد ببينيم روي پيشخوان فرهنگي کشور توليدات داخلي چه سهمي دارد؟ ما يک فيلم را به خاطر پنج يا 10 درصد اختلاف نظر اجازه اکران نميدهيم. بايد ببينيم مخاطب ما چه فيلمهاي خارجي را تماشا ميکند. ببينيم صدا و سيماي ما به خاطر برخي از محدوديتها متاسفانه مي بينيم که يک شبکه خارج از کشور با استقبال بيشتري روبرو ميشود تا شبکههاي صدا و سيما. ما ميخواهيم اين مسائل اصلاح شود تا انشاءالله با رويکرد فرهنگي بتوانيم در راستاي انقلاب فرهنگي گام برداريم.
به گزارش ايسنا، در ادامه دومين روز مناظره نامزدهاي يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، علي اکبر ولايتي ديدگاههاي خود درباره مسايل فرهنگي و اجتماعي را بيان کرد و ديگر نامزدها به نقد ديدگاههاي وي پرداختند.
علياکبر ولايتي: تعريف فرهنگي تجلي باورها و رفتار يک جامعه است، انقلاب ما فرهنگي است و براساس آيه شريفه قرآن کساني که خداوند به آنها امکاناتي ميدهد آنها نماز را بر پا ميکنند و زکات مي دهند دولت آينده بايد دولت هدايت باشد. مسوولان خود بايد اسوه الگوي فرهنگي ايراني و اسلامي باشند و اينگونه القاء کنند که دولت بيش از همه به باورهاي مردم عمل ميکند، ما امروز آثار رشوهخواري، تبعيض، مشکلات اخلاقي و اعتياد را در جامعه ميبينيم که بيش از هر چيز تبعيض و استفاده از پارتي از مشکلات فرهنگي امروز است .
در کشور ما فرهنگ اسلام ايران مهمترين نگهبان هويت ايراني اسلامي بوده است 70 درصد تربيت افراد در خانواده و مدرسه شکل ميگيرد در طول تاريخ و در حوادث مختلف مثل حمله مغولها مقاومت توسط خانواده و تربيت خانوادگي و مدارس شکل ميگيرد. ما بايد براي اينکه جلوي مشکلات فرهنگي را بگيريم براي خانواده مصونيت ايجاد کنيم، زيرا خانواده ما را براساس نظرات تافلر و هانتينگتون مورد هدف قرار دارد. اگر خانواده ما مورد تهديد قرار بگيرد فرهنگ مقاومتي مثل اقتصاد مقاومتي در خطر قرار ميگيرد. راهحل مشکلات تسهيل ازدواج، ايجاد شغل و جهت در تلاش براي پايدار بودن خانوادهها و توجه کامل به آموزش و پرورش است.
کشورهاي اروپاي شرقي براي حل مشکلات خود به آموزش و پرورش و مخصوصا مدارس پرداختهاند. 50 درصد از معلمان ما در دبستان تدريس ميکنند، اما ما هيچ وقت نديدم براي افتتاح يک دبستان از معلمان استفاده شود اما براي افتتاح طرح هاي با اهميت کمتر کارهاي صورت ميگيرد که شايسته آنها نيست اهميت به خانواده و آموزش و پرورش مقدمه مصونسازي فرهنگي است.
حدادعادل: نظر خاصي ندارم.
روحاني: همانطور که آقاي ولايتي اشاره کردند، مساله هويت ايراني و هويت اسلامي براي ما بسيار مهم است و اهميت دارد و براي اينکه ما بتوانيم از هويت پاسداري کنيم بايد چه کرد؛ اول اين است که ما بايد تسهيلاتي فراهم کنيم که کالاي فرهنگي فاخر و مورد توجه مردم در اختيار آنها قرار گيرد و يادمان باشد که هويت ايراني، هويت چند نفر و سلايق چند نفر نيست. ايران داراي تنوعهاي بسيار زيباي بومي و مذهبي و ديني است و بايد به همه اين تنوعها توجه کرد. البته همه اين تنوعهاي زيبا زير يک چتر واحد و آن چتر ايرانيت و اسلاميت جمع خواهند شد اما بايد به ذائقه همه آنها توجه شود. چرا کالاهاي فرهنگي ما امروز مصرف ندارد؟ يا گران است که مصرف ندارد يا اگر ارزان است بر مبناي ذائقه مردم برنامهريزي نشده است به گونهاي عمل شده که جذب و جلبي براي آنها وجود ندارد. موضوع بعدي بحث ايرانيت است. اين همه مفاخر و مشاعري که داريم بايد براي کل فارسيزبانان معرفي شود تا دنيا آنها را بشناسد و ما بتوانيم از اين مفاخر به عنوان سفيران فرهنگي و يک نوع ديپلماسي عمومي بهرهبرداري و استفاده داشته باشيم که متاسفانه کمتر از آنها استفاده ميشود. البته بحث فرهنگ جهاني نيز مطرح است و ما نميتوانيم به فرهنگ جهاني بياعتنا باشيم. به هر حال ما در دنيايي زندگي ميکنيم که تعاملات و ارتباطات در سطح وسيعي وجود دارد و ما بايد با توجه به جهان برنامهريزي کرده و هويت خود را در دنياي رقابت فرهنگي امروز حفظ کنيم.
قاليباف: نکته خاصي ندارم.
رضايي: اشاره ايشان به خانواده و آموزش و پرورش بسيار درست است اما جا داشت آقاي ولايتي بگويند در خانوادههاي ما امروز آرامش هست يا نيست و اگر نيست مشکل چيست؟ معلمي که بعد از 25 - 26 سال فقط 600 تا 700 هزار تومان حقوق ميگيرد که آن هم دو سومش به دليل گرانيها آب رفته است وقتي روي تخته معادله فيزيک مينويسد، ذهنش درگير مشکلات خودش است، شما بفرماييد مساله اقتصاد بر مساله فرهنگ اثرش چقدر است و از نظر جنابعالي چه تاثيري دارد؟
غرضي: آيا تهاجم فرهنگي توانسته در فرهنگ ايران نفوذ کند و تاثير بگذارد؟
عارف: بحثي که آقاي ولايتي مطرح کرد در نهايت به ضرورت ارتقاي فرهنگ و ارائه الگوهاي فرهنگي در بخش هويت اسلامي بخصوص در خانواده رسيد به نظر ميرسد جايي براي ارتقاي فرهنگ خانوادهها جز توليد (محصولات فرهنگي) نداريم بايد آثار فرهنگي و هنري فاخر توليد کنيم که به اجبار جوانان و مردم به سمت توليدات خارج از کشور نروند. متاسفانه تا به حال صورت مساله را پاک کردهايم و براي مقابله با تهاجم رهنگي صورت مساله پاک شده است؛ مثل جمع کردن آنتنهاي ماهواره که البته قانون است، اما از نظر فرهنگي متاسفانه ميبينيم بعد از اينکه نيروي انتظامي اقدام به اين کار کرد دوباره آنتنها برپا ميشود و در واقع ما به مردم تمرد از قانون را ياد ميدهيم يا کاهش پهناي باند اينترنت و فيلتر کردن اينها راهکارهايي نيست که بتوانيم به جواب برسيم. بايد باور کنيم که هيچ راهي جز اعتماد به اهل فرهنگ و هنر نداريم. بايد اجازه دهيم هنرمندان ما و انديشمندان ما و فرهنگدوستان و فرهنگيان خلق آثار کنند. به آنها اعتماد کنيم تا بتوانيم به آثار ارزندهاي برسيم. مثلا ببينيم ربناي استاد شجريان چه تاثير فرهنگي در جامعه داشته است. تقريبا همه خانوادهها آرزو ميکنند روزه خودشان را با ربناي شجريان افطار کنند. اين اثر سازنده و مفيد يک خلق هنري است. بايد پيشخوان فرهنگي تقويت کنيم و کالاهاي فرهنگي فراوان با کيفيت بالا را در داخل کشور خلق کنيم. براي اينکه تهاجم فرهنگي که آقاي غرضي اشاره کردند بايد توليد داشته باشيم اما توليد صنايع فرهنگي با کيفيت بالا و هيچ راهي جز اعتماد به فرهنگيان و اهل هنر نداريم. به نظر ميرسد اگر بتوانيم نظام صنفي را بر توليدات فرهنگي حاکم کنيم با اعتمادي که به فرهنگيان ميکنيم انشاءالله ميتوانيم در جهت ارتقاي فرهنگ ديني و فرهنگ و هنرمان گامهاي اساسي برداريم.
جليلي: گفتههاي جناب آقاي ولايتي را تاييد ميکنم، تاکيد من اين است که ظرفيتهاي بالاي فرهنگ اسلامي را بايد شناسايي کنيم بايد بحث ظرفيت فرهنگي را افزايش بدهيم و با مثالهاي ساده آن را کوچک نشان ندهيم ما در فرهنگ ظرفيتهاي بسياري داريم در حال حاضر تمام ظرفيت هاي فرهنگي را در حوزههاي کوچک خلاصه کردهايم، ما ظرفيتهاي در عرصه فرهنگ داريم مثل فرهنگ دفاع مقدس که از افتخارات ما است و از آنها بايد استفاده کنيم، اين مشکلات که امروز در عرصه فرهنگ داريم يک نوع انحصار و کوچک کردن و خلاصه کردن فرهنگ در يک سليقهي خاص است. آن سليقه محترم است، اما سلايق سايرين را نيز بايد محترم بشماريم، چرا به ساير سليقهها بياحترامي ميکنيم؟ ما اين همه افراد شايسته بعد از انقلاب در شعر، رمان و تاريخ داريم که تمام اين ظرفيتها در فرهنگ ما بايد مورد استفاده قرار گيرد و مانع اينگونه فرهنگها نشويم و حرفهاي که آقاي ولايتي فرمودند ميشود از آن استفاده کامل کرد.
ولايتي در دفاع از خود: از مطالبي که ارائه شد تشکر دارم و نکاتي که ساير برادران فرمودند، باعث شد ساير نکات لازم نيز اضافه شود. بنده تمام اينها را قبول دارم. من بايد بگويم فرهنگ ما بايد اخلاقمحور شود و در عمل ما مردم را به اسلام و فرهنگ اسلامي دعوت کنيم. امام صادق(ع) فرمود ما فقط از اسلام و اخلاق و روش اهل بيت و فرنگ ايراني فقط حرف نزنيم بلکه بايد ما به عنوان مسئولان و مثلا اگر به عنوان رييسجمهور يا استاندار هستيم يا هر سمتي ديگري داريم با رفتارمان بايد نماد عملکرد فرهنگ اسلامي باشيم. بايد به اخلاق اسلامي پايبند باشيم که اين ميتواند بيشترين اثر را بر روي مردم بگذارد.
در رابطه با اينکه فرهنگ بايد مردمي شود، فرهنگ مقاومتي را بايد همچون اقتصاد مقاومتي داشته باشيم و براي اينکه فرهنگ مقاومتي شود بايد مردم متصدي شوند و دولت حمايت کند. در مورد بودجههاي که براي دولت وجود دارد بايد براي فرهنگ اولويت قائل شود و عملکردهاي که در گذشته اشتباه شد همانند حذف سازمان برنامه و بودجه، اگر اين سازمان مجددا راهاندازي شود در برنامه پيشنهادي به مجلس براي پيشبرد برنامه پنجساله و چشمانداز 20 ساله حتما بايد براي فرهنگ يک جايگاه رفيع قائل شويم و کار فرهنگ را بايد به اهلش واگذار کنيم.
سينما بايد به اهلش واگذار شود، ورزش را به اهلش واگذار کنيم و فرهنگ را نبايد سياسي کنيم. ورزش را ورزشيان اداره کنند و هنر را هنرمندان اداره کنند و مسائل مربوط به ادبيات و ساير مسائل را خود فرهنگيان اداره کنند. درباره پرسش آقاي غرضي بايد گفت که درست است ما تهاجم فرهنگي داريم ولي درمانش فيلتر کردن نيست بلکه بايد مصونيتسازي ايجاد شود و مصونيتسازي هم از طريق تقويت بنيانهاي خانواده و احياي ارزشهاي اسلامي و ايراني است. ما در پزشکي داريم که پيشگيري بهتر از درمان است و پيشگيري کردن در امر فرهنگ تقويت بنيانهاي اخلاقي و اسلامي و احياي ارزشهاي اسلامي و ايراني را دارد. اميرکبير گفت "خداوندا امير تويي، کبير تويي، تقي شاگرد آشپز است. معبودا روبه سوي تو ميآورم، عنايتي بفرما و گره از کار مردم باز کن تا مرهون الهي گردند به حق محمد و آل محمد يا ارحمن الراحمين.
به گزارش ايسنا در ادامه دومين روز مناظره نامزدهاي يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، محمدباقر قاليباف ديدگاههاي خود درباره مسايل فرهنگي و اجتماعي را بيان کرد و ديگر نامزدها به نقد ديدگاههاي وي پرداختند.
محمدرضا قاليباف: من مي خواهم بحثم را بيشتر در حوزه مسائل فرهنگي و رويکردها و نگاهي که من نسبت به اين موضوع دارم دنبال کنم. هر ملتي و هر کشوري مهمترين موضوع برايش استقلال وعزتش است. خوب اگر استقلال مهمترين موضوع است مي دانيم مثل ما که انقلاب اسلامي با يک انقلاب توانست دشمن و استبداد را از بين ببرد و استقلالمان را به دست بياوريم حال بايد ديد آيا حفظ اين استقلال فقط با قدرت سياسي امکان پذير است؟ به نظر مي رسد خير.
کشوري مي تواند استقلال خود را حفظ کند که حتما آن کشور و آن ملت مولد باشد.
حالا بايد دقت کنيم چه بايد توليد کنند کشور نيازمند توليد قدرت است و بايد توليد ثروت و معرفت و منزلت داشته باشد اگر اين توليد در کشور فعال بود و همه جانبه گري در کشور وجود داشت آن کشور مستقل ميشود.
پس اقتصاد، فرهنگ، سياست، مسائل اجتماعي و کرامت انسانها مهم هستند، ولي بايد بدانيم که انقلاب اسلامي ما و ملت ما و اساسا فلسفه اين نظام حفظ بقا و رشد تعالي انسانها است. ما اقتصاد را براي اين مي خواهيم.
اقتصاد ما اقتصاد سرمايه داري نيست که فقط انباشتگي و ارزش افزوده و تعداد فقير و غني را درست کند. ما در واقع برايمان مهم است که بتوانيم رشد و تعالي داشته باشيم.
خداوند تبارک و تعالي زماني که انسان را خلق کرد دو چيز را به آن اعطا کرد يکي انسانيت و دومي آزادگي است و ما معتقد هستيم تحت هدايت قدسي انسانيت فرد و آزادگي آن را حفظ خواهيم کرد. از همين جا فرهنگ اساس کار ما ميشود.
زماني ما گفتيم دولت توسعه سياسي، يک جانبه نگري کرديم. گفتيم توسعه اقتصادي، يکجانبه نگري کرديم. اين رويکرد اساسا درست نيست، ما بايد نگاهي همه جانبه و نگاه جامعه محور به نظام اجتماعي داشته باشيم، بايد در زمينه سياسي نگاه مردم سالاري داشته باشيم و همچنين در حوزه اقتصاد عدالت اجتماعي را دنبال کنيم در فرهنگمان به دنبال معنويت و اخلاق باشيم.
لذا در دولت آينده برنامه بنده بر اين نگاه است، بنابراين مي گويم واقعا فرهنگ در کشور ما مظلوم واقع شده و اولين مظلوميت آن، آن است که حق فرهنگي را ادا نکرديم. حق فرهنگي يعني چه؟ يعني نقش فرهنگ در سياست. نقش فرهنگ در اقتصاد و در مسائل اجتماعي و هنجارها و ناهنجاريها.
اين اساس کار ما است و مبناي کار من اين است و نگاه ديگر اين است که دولت حتما بايد درکنار حق فرهنگي که يک موضوع کيفي است دولت يک وظيفه کمي هم دارد در وظيفه کمي اگر ملاک در نظام اسلامي انسانها و اعتبار آنها است که دارند بايد اين طور نگاه کنيم که مهمترين بخش تربيت کجاست؟ آموزش و پرورش، معلمين ما بايد اينجا دقت کنيم ببنيم اساتيد، دانشجويان و علما و مساجد ما اينها هستند که دارند توليد فرهنگ مي کنند.
همين طور هنرمندان و نويسندگان عزيز اگر هر رويکرد و اقدام فرهنگي دارند، لباس فرهنگ و هنر را به تن کنند بدون شک هميشه در تاريخ ماندگار خواهد بود.
رضايي: آقاي قاليباف بايد بگويند براي منزلت اجتماعي فرهنگيان، هنرمندان، ورزشکاران و روحانيون و تمام اصحاب توليد فرهنگ و هنر چه کار ميخواهند بکنند و اين منزلت اجتماعي را چطور تقويت خواهند کرد.
غرضي: آيا فرهنگ بر سياست تاثيرگذار است يا سياست بر فرهنگ تاثير ميگذارد؟
عارف: آقاي قاليباف فرموديد که فرهنگ اساس کار دولت است. من سوالم از شما اين است که آيا در شهرداري تهران نيز شما با همين رويکرد جلو رفتيد؟ به طور مثال آيا معماري شهر تهران و مجوزهايي که به آن داده ميشود با رويکرد معماري اسلامي - ايراني است؟ در ارتباط با برجهايي که در شمال شهر ساخته ميشود، نيز به طور مثال ميگويم که در نزديکي منزل ما باغي در حدود دو هزار و 500 متري وجود داشت که چند سال اخير درختهاي آن در حال خشک شدن بود و من خودم با شهرداري تماس گرفتم و نگراني خود را ابراز کردم. ايشان بررسي کردند و به من اطلاع دادند که اين اتفاق نخواهد افتاد اما متاسفانه در آن باغ دو برج ساخته شده و از لحاظ فرهنگي مشکلاتي را براي منطقه ايجاد کرده است و سوال من اين است که رويکردي که فرموديد با عملکردي که در شهرداري تهران داشتيد تطابق دارد؟ البته اين رويکرد، خاص دوره شما نيست و متاسفانه از گذشته شروع شده است اما چون فرموديد فرهنگ بايد اساس کار باشد، اين سوال را کردم که شما در شهرداري تهران چه رويکردي را دنبال ميکنيد؟
جليلي: نظري ندارم.
ولايتي: شما براي آينده چه طرحي براي احياي معماري اسلامي - ايراني داريد؟
حدادعادل: اينکه مطرح شد اهل فرهنگ و هنر بايد تامين شوند، درست است. من معتقدم اگر ميخواهيم در جامعه فرهنگ و هنر توسعه پيدا کند بايد کاري کرد که اهل فرهنگ و هنر همه وقت خود را صرف آفرينش کار فرهنگي و هنري کند و يک اطمينان خاطري از زندگي خود داشته باشند اما اکنون چنين تضميني وجود ندارد. دولت بايد کاري کند که يک نقاش، نويسنده يا مترجم بتواند با کاري که با کمک انديشه و ذوق خود ميکند زندگي قابل قبول و در حد متوسطي داشته باشد. ما فرهنگ و هنر را جدي نميگيريم. در نظر ما فرهنگ شبيه سبزي خوردن بر سر سفره است که اگر اين سبزي نبود کسي از گرسنگي نميميرد. نگاه مديران جامعه به فرهنگ اين است که فرهنگ يک امر تشريفاتي و ذوقي است. من در نظر دارم در دولت خود براي اقتصاد فرهنگ يک کار جدي انجام دهم.
روحاني: فرهنگ را بايد بالاتر از اينها ببينيد. ما سياست يا اقتصادي نداريم که در دلش فرهنگ نباشد. فرهنگ همان باورها و ارزشها و رفتارهايي است که بر اساس آن باورها و ارزشها انجام ميگيرد. ما بايد سايه زيباي فرهنگ را در همهجا لمس کنيم. امروز کمبودي که در جامعه وجود دارد اين است که همه اقشار جامعه منزلت ميخواهند. اگر منزلت نباشد فضاي فرهنگي حاکم نميشود اما به جاي اينکه فضاي فرهنگي را حاکم کنيم فضاي امنيتي را حاکم کردهايم. مقام معظم رهبري به برگزاري کرسيهاي آزادانديشي تاکيد کردهاند اما من در دانشگاه فضايي نميبينيم که دانشجويان در آن آزادانه سخن بگويند. بايد اين منزلت را در سراسر جامعه گسترش دهيم تا همه احساس کنند ايرانيان با عزت هستند و به ايراني بودن خود افتخار کنند.
قاليباف در دفاع از خود: در بحث مربوط به منزلت اجتماعي، وقتي من بر اين اعتقادم که فرهنگ مهمترين پايه قدرت ملي ماست و منابع انساني ما مهمتر از نفت و گازند، پس حتما دولت آينده با نگاه بنده بر اين موضوع تاکيد دارد که نيروي انساني کجاست؟ نيروي انساني در مدارس و در اختيار اساتيد دانشگاه است، دانشجويان، مساجد، حوزههاي علميه و هنرمندان سرمايههاي ما هستند. مظلوميت فرهنگ همين جاست که تا دچار کسري بودجه ميشويم، اولين کاري که ميکنيم اين است که از فرهنگ کسر ميکنيم. اگر اين پايه قدرت ملي ماست که من معتقدم هست، من اين قول را ميدهم که هرگز چنين اتفاقي در دولت ما نخواهد افتاد. ما بايد همچنين رويکردها را اصلاح کنيم يعني دولت بداند که دست و پايش را تحت عنوان فرهنگ نميتواند اينقدر بزرگ کند که برود در زندگي و حريم شخصي مردم.
دولت بايد توجه کند که فرهنگ سفارشي نيست، دولت بايد بداند اگر نگاه امنيتي به فرهنگ انداخت فرهنگ را از بين برده و آن را تضييع کرده است. دولت بايد سعه صدر داشته باشد. آفرينشهاي انساني ما در حوزه مسائل هنر و فرهنگ وقتي اتفاق ميافتد ممکن است خطايي هم در آن صورت گيرد. ما نبايد به خاطر يک خطاي کوچک، اعتماد به نفس و تکيهمان به خرد جمعي هنرمندان، نويسندگان و اصحاب هنر را کنار بگذاريم و برخورد قهري کنيم. فرهنگ را من اينقدر تقليل ندادم که وقتي ميگويم منزلت، يعني اينکه پيوست فرهنگي بگذاريم. اگر نگاه فرهنگي باشد من شهردار تهران هستم و بايد به مردم بگويم اين پروژه چه وقت تمام ميشود و براي مردم احترام و حرمت قائل شوم.
اگر زير پايشان را براي پيادهروسازي خراب کردم از آنها عذرخواهي کنم و بگويم ظرف 10 روز اين کار را جمع ميکنم. اينکه در حوزه شهرسازي دوستان اشاره کردند، شهر تهران پنجاه سال بدون طرح تفصيلي بوده است، اما امروز بر مدار قانون اداره ميشود. هيچ برج و ساختماني بدون طرح تفصيلي که مصوب شوراي عالي شهرسازي است، انجام نميشود. در حوزه شهرسازي، شهرداري هيچ مسئوليتي ندارد. سازمان نظام مهندسي هيچ مسئوليتي ندارد، شوراي عالي انقلاب فرهنگي و اسناد بالادستي نگفتند نماي ساختمان را چطور بسازيم و هر کس هر طور بخواهد ميسازد و ما نميتوانيم قانونا جلويش را بگيرم. ما مدار قانون را دنبال ميکنيم و از قضا در شهرداري تهران همه تاکيدمان اين بود که از يک سازمان خدماتي، شهرداري را به يک نهاد اجتماعي و فرهنگي تبديل کنيم که آثارش را هم در شهر ميبينيم. هم پل ميسازيم، هم راه و هم مديريت فرهنگي داريم و مسجدمحوري را دنبال ميکنيم و مسجد، خوابگاه، مدرسه و دانشگاه مي سازيم. امروز بيشترين حمايت را از خانه هنرمندان و خانه سينما، شهرداري تهران انجام ميدهد زيرا به اين موضوع اعتقاد داريم.
به گزارش ايسنا در ادامه دومين روز مناظره نامزدهاي يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، محمد غرضي ديدگاههاي خود درباره مسايل فرهنگي و اجتماعي را بيان کرد و ديگر نامزدها به نقد ديدگاههاي وي پرداختند.
محمد غرضي: با درود به روح امام راحل و با افتخار از اينکه 50 سال از 15 خرداد گذشته و اين 15 خرداد عزيز گرفته ميشود و همچنين با تسليت به مناسبت شهادت امام هفتم (ع) و درگذشت آيتالله طاهري، آنچه که بينه شاکله انسان است دستاوردهاي خويش است. فرهنگ آنچنان تعريف ميشود که انعکاس زندگي مردم در دستاوردهاي خودشان است. فرهنگ نه تزريقي است و نه تحميلي و نه ميتواند توسط سيستمهاي ديگر تحت تاثير قرار گيرد. ملت ايران در طول تاريخ، فرهنگ خود را ساخته و تمام زندگي خود را تامين کرده است وقتي ابن خلدون ميگويد که مهاجم به کشوري ميآيد اولين کساني که با فرهنگ مهاجم ميسازند، داراي امتيازهاي زيادي هستند که از حکومت قبل براي آنها منصوب ميشود.
در کشور ما اين اواخر و با آن اتفاقي که افتاد روسيه بر کشور حاکم شد، انگليس بر کشور حاکم شد و مجموعه صاحبان امتياز به سمت فرهنگ روسيه و فرهنگ غرب رفتند و مقيم شدند. بعضي به سمت انگليس و بعضي به سمت فرانسه رفتند، اما مردم در جايگاه خودشان ماندند؛ چراکه فرهنگ، اکتساب ملي مردم است و اينکه تصور شود، ميشود فرهنگ را با دولتها تغيير داد، اين که فکر شود فرهنگ ميتواند دستاويز سياسي قرار گيرد و اينکه تصور شود که فرهنگ مفعول جريانات سياسي است، در تاريخ ايران نفي شده است.
مردم بعد از شکست ايستادند تا دولت را مجبور کنند مشروطه به وجود آيد و وقتي دچار زحمت شدند همان فرهنگ تداوم پيدا کرد و ايستاد و به ملي شدن صنعت نفت انجاميد، همان فرهنگ ايستاد و در مقابل کودتا ايستاد تا در 22 بهمن جواب داد. فرهنگ مردم ناشي از زندگي مردم در ترسيم زندگي نسبت به وقايع دروني و بيروني است. مردم توانايي آن را دارند در مقابل مهاجم بايستند. مردم با فرهنگ خود زندگي ميکنند و وقتي فقر حاکم ميشود مردم جمع ميشوند اما هرگز از فرهنگ خود دور نميشوند. وقتي غنا حاصل ميشود، شروع به هنر ميکنند، هنر نتيجه کشوري است که توانايي تشکيل حکومت مناسب را براي خود داشت و ارزش افزوده آن را هنر توليد کرد. بنابراين نه هنر تزريقي است و نه فرهنگ تزريقي و هر دو محصول زندگي مردم آن جامعه است.
عارف: عرض خاصي ندارم.
جليلي: نظري ندارم ولي فقط يک سوال دارم. اگر توجه دقيقي به موانع فرهنگي نداشته باشيم، دچار خطاهايي مي شويم. آقاي روحاني يک مثال خوبي زد که در سال 80 مقام معظم رهبري بحث جنبش نرمافزاري و کرسيهاي آزادانديشي و مناظرات را مطرح کردند. من سوالم اين است اگر ما ميگويم فضاي امنيتي چرا آن چهار سال اين کارها انجام نشد در چهار سالي که آقاي روحاني مسئول امنيتي کشور بود مساله به گونه ديگري بود. نميخواهم تقصير را بر گردن ايشان بياندازم. عرضم اين است که اگر آسيبشناسي غلط داشته باشيم به موضوعاتي توجه ميکنيم که از اصل موضوع غافل ميشويم.
ولايتي: من صحبت خاصي ندارم.
حدادعادل: جناب آقاي غرضي اشاره کردند که فرهنگ به مردم تعلق دارد و دولتها نبايد فرهنگ را تزريق کنند که اين حرف درستي است و آن را قبول دارم. من هم تاکيد دارم که مردم سرچشمه فرهنگ هستند و اگر حکومتي برخاسته از مردم نباشد او يک راه فرهنگي مغاير با مردم در پيش ميگيرد؛ نظير آنچه قبل از انقلاب ديديم. قبل از انقلاب مردم ما اعتقادات اسلامي داشتند، اما حکومت فرهنگ مخالف داشت. مردم فرهنگ خود را حفظ کردهاند؛ البته طوفان بود. اما مردم چراغ فرهنگ را ولو در پستوي خانوادهها و در پناه دست خود اعتقادات خود را حفظ کردهاند. انقلاب اسلامي که به رهبري امام اتفاق افتاد اين بود که اين فرهنگهاي مردمي محفوظ مانده در عمق خانهها را به خيابان و جامعه آورد و يک دولتي بر اساس آن فرهنگ مردمي پديد آمد. بنابراين در جايي که حکومت و دولت مثل جمهوري اسلامي برآمده از مردم باشد در آن صورت مغايرتي بين آن فرهنگي که دولت مردمي مي خواهد ترويج کند با فرهنگي که مردم دارند ايجاد نخواهد شد و اين برکتي و نعمتي است که در اين 34 و 35 سال به برکت انقلاب و خون شهدا از آن برخوردار بودند.
روحاني: من در اين بخش نميخواستم صحبت کنم اما دکتر جليلي نکتهاي گفت که لازم است درباره آن توضيحي دهم. فضاي دانشگاهها در امسال و سال قبل با سال 82 تفاوت زيادي دارد. بايد ببينيم در اين سالها چقدر استاد بازنشسته شد و چه افراد اخراج شدند اما در سال 82 و 83 فضاي متفاوتي بود. سال 82 و 83 تمام اقداماتي که در شوراي عالي امنيت ملي انجام گرفت براي رفاه حال دانشجويان بود. ما قوه قضاييه را خواستيم و آنها را قانع کرديم که پرونده دانشجويان را از بين ببرند. ما وظيفه داريم که کرسيهاي آزادانديشي که مدنظر مقام معظم رهبري است را به وجود بياوريم.
قاليباف: نظري ندارم.
رضايي: بهتر بود آقاي غرضي درباره هنر، ورزش و مسائل اجتماعي نيز صحبت ميکردند. مساله تنها فرهنگ نيست و ورزش و هنر نبايد مظلوم بمانند.
دفاع غرضي از خود: هر دولتي که بخواهد فرهنگ خود را به جامعه تحميل کند، اعم از اينکه سخت افزار و نرم افزار باشد محکوم به شکست است. فراماسونرها در زمان مشروطه، رضاشاه در زمينه کشف حجاب و محمدرضا شاه در دوره خود به به همين دليل شکست خوردند. دولتها بايد تابع جامعه خود باشند. عموم مردم هستند که زندگي فرهنگي را ميسازند. شما بايد در سه مقوله رسانه، ورزش و سينما تمام صاحبان اين مراکز را موظف کنيد که در سيستم خود يک NGO مناسب تشکيل دهند و تعامل خود را از يک سو با دولت و از سويي با جامعه شکل دهند. فرهنگ، بخشي نيست و هنر وقتي موفق مي شود که ارتقاي فرهنگي يابد. اگر قرار باشد هنر زير سلطه هنر باقي بماند به جايي نمي رسد. بايد ببينيم چه چيزي در کشور خواهان دارد. اگر ورزشها و تاسيسات رسانهاي را به زعم خود تزريق کرديم همين مي شود که در دوره مشروطه رضاشاه و محمدرضا شاه اتفاق افتاد.
قدرت سياسي بايد تابع فرهنگ عامه باشد و به جامعه دستور ندهد. هيچ دولتي از مشروطه تا الان توان استقامت در برابر فرهنگ مردم را نداشته است وتمام تحميلها به جامعه محکوم به شکست شدند. دولتها رفتهاند و فرهنگ مردم تثبيت شده است و تهاجم فرهنگي به دليل تثبيت فرهنگ عامه از بين رفت.
به گزارش ايسنا در ادامه دومين روز مناظره نامزدهاي يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، غلامعلي حدادعادل ديدگاههاي خود درباره مسايل فرهنگي و اجتماعي را بيان کرد و ديگر نامزدها به نقد ديدگاههاي وي پرداختند.
حدادعادل: در اينکه فرهنگ هم با اقتصاد مرتبط است و هم سياست، بحثي نيست، اما ما امروز اينجا آمدهايم راجع به فرهنگ صحبت کنيم.
نميشود به جاي صحبت راجع به فرهنگ، يکسره راجع به اقتصاد يا سياست حرف بزنيم. فرهنگ در جامعه مانند روح در پيکر است و به منزله شخصيت براي فرد است در واقع فرهنگ شخصيت يک ملت و هويت هر جامعه است. فرهنگ ما اسلامي است و مردم ما قبل از اسلام هم خداپرست بودند. ما بايد فرهنگ اسلامي و باور به خدا را همانطور که در قرآن آمده و رهبري هم فرمودهاند اساس قرار دهيم. بايد زندگي و جامعه خود را قرآني کنيم و بر اصالت فرهنگ اسلامي و ايراني تاکيد کنيم.
من در دولت آينده تلاش ميکنم نسل جوان فرهنگ خود را بشناسد و احساس هويت کند و به اين فرهنگ در برابر دنيا افتخار کند و با مسلمان بودن و ايراني بودن خود سرش را بالا بگيرد. اولين شعار اين انقلاب، استقلال بود. اگر در فرهنگ، استقلال نداشته باشيم در سياست، اقتصاد و مسائل ديگر هم استقلال نخواهيم داشت. فرهنگ در جامعه بايد مانند آبشاري از بالا به پايين سرازير باشد و همه را در بر بگيرد و در همه جا نشاط ايجاد کند. فرهنگ مثل جان است، ممکن است ديده نشود، اما هر کسي چيزي ميبيند با جان ميبيند.
ما وقتي ميتوانيم در برابر تهاجم فرهنگي مقاومت کنيم و مهاجم را دفع کنيم که فرهنگ خود را بشناسيم. داشتن فرهنگ مستقل به معني ستيزه با جهان و نفي ارزشهاي فرهنگهاي ديگر نيست، اما اگر ما چيزي در اختيار خود نداشته باشيم نميتوانيم داد و ستد داشته باشيم. ما وقتي ميتوانيم رابطه منطقي داشته باشيم که فرهنگ خود را بفهميم.
روحاني: صحبتي ندارم. متشکرم.
رضايي: صحبتي ندارم. متشکرم.
غرضي: آقاي دکتر آيا فرهنگ ايران در منطقه و همسايگانش معرفتي عمل کرده، ذليلانه عمل کرده يا اينکه تاثيرگذار بوده است؟
عارف: از صحبتهاي آقاي حداد عادل تشکر ميکنم. سوالي را در ارتباط با برنامه چهارم از جنابعالي دارم و ميخواهم بدانم راهکار اجرايي کردن آن چيست؟ سوالم مشخصا متوجه شخص شما نيست ولي قانون برنامه چهارم را جنابعالي ابلاغ کرديد و در سال 83 بخش توسعه فرهنگي مطلع هستيد که ابتدا در شوراي عالي فرهنگي مطرح شد و جلسهاي تشکيل شد که روساي فرهنگستانهاي هنر و زبان ادب هم حضور داشتند بويژه مرحوم آقاي دکتر حبيبي تلاش زيادي کردند و احکام خوبي اشاره شده است. توسعه فرهنگي جزو مفاهيم برنامه چهارم بود. من در اينجا به چند بند آن اشاره ميکنم که ببينيم چه کار بايد بکنيم تا اين برنامه اجرايي شود و ميخواهم بدانم آيا براي اجرايي شدن اين بندها کارهاي شده است؟ در ماده 104 اين دو بند را ميخوانم بند الف اصلاح قوانين و مقررات براي رفع موانعي انحصاري و تقويت رقابتپذيري و فراهمسازي زمينههاي مشارکت مردم و امور صنفي و نهادي غيردولتي نسبت به امور فرهنگي و هنري. بند ب تاثير صندوقهاي غيردولتي که ضمانتي براي حمايت از توليد و توزيع کالاهاي فرهنگي است. در ماده 116 بند الفش اين است که تهيه لايه امنيت شغلي اصحاب فرهنگ و هنر و استقرار ميزان بخش صنفي فرهنگ تا پايان تدوين برنامه، بازسازي و اصلاح قوانين مطبوعات و تبليغات و نظام جامع حقوق مطبوعات و رسانهها و بند ديگرش اينکه اصحاب فرهنگ و هنر وقتي شغل خود را از دست ميدهند بايد به تشخيص دولت حداکثر تا سه سال تحت پوشش بيمه بيکاري قرار بگيرند. سوال من از شما اين است که چرا اين ارکان که اگر اجرايي ميشد وضعيت فرهنگ و هنر قطعا از امروز بهتر بود چرا اجرا نشده است؟
جليلي: يک نکته عرض کنم در رابطه با فرمايش آقاي روحاني که در آن بحث فرمودند که اين همه کارها را کردند اساتيد هم بودند بازنشسته نشده بودند، دانشجويان را هم اين همه تمهيدات برايشان انجام دادند، پس چرا اين همه فضاي فرهنگي در شکل صحيحش براي کرسيهاي مناظره و آزادانديشي شکل نگرفت و خروجي نداشت عرض من اين است که دچار اشتباه نشويم.
در اين بخش روحاني خارج از وقت پاسخ داد: البته کرسيهاي آزادانديشي تشکيل شد
ولايتي: خواهش من از اين آقاي دکتر حدادعادل اين است که اگر پيشنهادي راجع به پيشرفت کار فرهنگستانها که نقش اساسي بايد داشته باشند، در کار توسعه علم، و در فرهنگستان ادب در حوزه فرهنگ و ادب ايراني، پيشنهادشان براي دولت آينده چه هست که آثار مثبت و جديتري در رابطه با فرهنگستانها داشته باشيم؟
از جمله خود من که عضو فرهنگستان علوم پزشکي هستم، هم اين مشکلات و مسائل را در اعمال نظر ديدگاههاي فرهنگستانهايي که بالاترين مقام علمي در کشور را دارند، مشاهده مي کنم در فرهنگستان علوم پزشکي.
حدادعادل در دفاع از خود: در پاسخ به آقاي مهندسي غرضي عرض مي کنم که فرهنگ ايراني و به ويژه فرهنگ اسلامي ايراني در منطقه فرهنگ تاثيرگذار بوده و اين فرهنگ با والايي و مفاهيم خود توانسته است، در منطقه اثرگذار باشد. من اين نکته را بگويم که يکي از فرهنگ شناسان در ترکيه به من گفت منزلت فرهنگي ايران در جهان اسلام منزلت فرهنگ يونان در اروپا است. اين نشان دهنده تاثير فرهنگ ايران است.
اما آقاي دکتر عارف راجع به قانون برنامه چهارم صحبت کردند و برخي از قوانيني که در برنامه آمده است ممکن است برخي از آنها اصلاح شده باشند و برخي ديگر نشده باشند.
ما در مجلس هشتم براي قانون مطبوعات با توجه به تحولاتي که در فنآوري اطلاعات صورت گرفته است، کارهايي انجام داديم من خودم در کميسيون بودم که آن بحثش جداگانه است.
منتهي اشکال ما به برنامه چهارم يک اشکال بنيادي بود که بسيار فراتر از اين بود، يعني برنامه چهارم در آن مباني برنامه که از سوي سازمان برنامه وبودجه چاپ شده بود، به اندازهاي ايراد وجود داشت که مي توان گفت آش آن قدر شور بود که خود آشپز هم فهميد و جمعش کردند.
ما در اين برنامه اشکالات اساسي مي ديديم که اگر فرصت باشد آنها را تجزيه و تحليل مي کنيم تا جنابعالي بدانيد که اين برنامه چه مشکلاتي از نظر مبنايي داشت.
اما آنچه آقاي دکتر ولايتي اشاره کردند عرض کنم که فرهنگستان ها وظيفه شان در حيطه زبان و ادب فارسي که بنده خدمتگذار آن فرهنگستان هستم جنبه راهبردي دارد يعني بايد فرهنگستانها راهبردهاي کشور را در اين حوزه ها به شوراي عالي انقلاب فرهنگي و به دانشگاهها و دست اندرکاران علوم پزشکي و فرهنگ و ادب عرضه کنند.
به گزارش ايسنا در ادامه دومين روز مناظره نامزدهاي يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، سعيد جليلي ديدگاههاي خود درباره مسايل فرهنگي و اجتماعي را بيان کرد و ديگر نامزدها به نقد ديدگاههاي وي پرداختند.
سعيد جليلي: آنچه مزيت نسبي ماست، فرهنگ است. امام(ره) با تکيه به قدرت فرهنگ، اين حرکت عظيم را شروع کردند و پيشرفت و عزت ما به دليل فرهنگ ما بود. امام(ره) جنگافزار و حزبي نداشت اما با فرهنگ اين پيروزي را بدست آورد. فرهنگ يک موضوع در کنار ساير مقولات نيست بلکه فرهنگ يک موضوع تنفسي در کنار ساير مباحث است. اگر ما بتوانيم از اين ظرفيت به خوبي استفاده کنيم، فرهنگ از قانون ميتواند موثرتر باشد. قدرت فرهنگ مغولها را استحاله کرد و در جنگ تحميلي قدرت فرهنگي و تفکر بسيجي موجب پيروزي ما شد و فرهنگ استکبارستيزي در مساله هستهيي موجب پيشرفتهاي ما شد. براي اينکه فرهنگ را به خوبي بشناسيم بايد به مباني ديني به شناخت خوبي برسيم که بعد دچار خطا نشويم که به بهانه فرهنگ در مسيرهايي برويم که موجب تضعيف فرهنگ شود.
رييسجمهور بايد عنصر فرهنگي باشد و از ظرفيتهاي فرهنگي برخوردار باشد. اين بحثي که گفته ميشود که فرهنگ از اقتصاد و سياست جداست، بازيهايي است که ميخواهند انجام دهند تا از ظرفيت فرهنگ استفاده نشود. امسال سه فيلم آرگو، نيمه شب و لينکلن در آمريکا ساخته شد که همگي در راستاي سياستهاي آمريکا بود. رييسجمهور بايد از ظرفيتهاي فرهنگ استفاده کند و در اين زمينه شوراي عالي انقلاب فرهنگي بايد مهمتر از شوراي عالي امنيت ملي محسوب شود. همه آحاد جامعه بايد از ظرفيت فرهنگي استفاده کند و اگر در مسجد يا زمينه معلمان سرمايهگذاري کنيم اين امر موجب ميشود که در بخشهاي ديگر نياز به سرمايهگذاري کمتري باشد.
ولايتي: مطالبي خوبي فرمودند. ما نبايد يک موضوع را خلط کنيم؛ اينکه عرض شد فرهنگ را سياستزده نکنيم، منظور اين نبود که فرهنگ و سياست از هم جداست. سياستزدگي به معناي اعمال سياست برخي افراد که به دنبال غرضهاي سياسي هستند و ميخواهند از فرهنگ به عنوان يک ابزار استفاده کنند درست نيست وگرنه در اسلام همه اجزا و ارکان مديريت جامعه با يکديگر بههمپيوستگي ارگانيک دارند.
حدادعادل: قرار بود اين مناظره، مناظره فرهنگي و اجتماعي باشد. (خطاب به مجري برنامه) اينطور که در ضوابط بيان کرديد اشکالي ندارد که من در وقت خود به مسايل اجتماعي بپردازم؟
مرتضي حيدري، مجري برنامه: من ميخواستم قبل از پايان وقت در جمعبندي اين را به سهم خود تذکر بدهم که موضوعات اجتماعي کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
حدادعادل: بنده معتقدم مهمترين دستاوردي که ما امروز در جامعه داريم، پيوند نظام و مردم است که اين در اثر وحدت اعتقادي ايجاد شده است يعني چفت و بست مردم و نظام در اثر وحدت اعتقادي فراهم شده، مردم اطمينان دارند که نظام به اعتقادات آنها احترام ميگذارد، چرا امام بين جامعه محبوب بود زيرا مردم ميديدند که امام حرف آنها را ميزند و به اعتقادات آنها احترام ميگذارد؟ لذا جامعه پشت سر امام آمد و در اين سي و چهار سال هم پشت سر نظام بوده است. در اثر احساس وحدت و ميان مردم و نظام است که نيروهاي اجتماعي، بسيج ميشوند. شکوفايي نيروهاي اجتماعي از اين طريق پديدار ميشود. اگر ميبينيم در عرصههاي علمي و هستهيي جوانهاي ما به موفقيت نائل ميشوند اين در اثر اين است که اين نيروها آزاد شدهاند و شکوفايي نتيجه اين وحدت است. اين جوانها سرمايه هستند، ما بايد اين سرمايه را حفظ کنيم و آسيبهايي که به آنها وارد ميشود را بشناسيم. من معتقدم يکي از مهمترين ارکاني که بايد در جامعه ايراني حفظ شود، خانواده است و خطاب به دوست عزيزم جناب آقاي دکتر عارف که راجع به برداشتن آنتنهاي ماهوارهاي صحبت ميکردند، نکتهاي را عرض ميکنم، البته ميدانم ايشان هم از برنامههاي ماهواره دفاع نميکنند. ميدانم با اينکه رشتهتان هم همين است ولي شما را ميشناسم که اگر قانون هم اجازه ميداد اين ماهواره را داخل خانوادهتان نميبرديد. ميخواهم به شما عرض کنم ببينيد برخي از اين سريالها و فيلمهاي ماهوارهاي با چه نيتي تهيه ميشوند. ما هم ننشستيم پاي فلان شبکه و يک سريال از اول تا آخر ببينيم، نه وقتش را داريم و نه به خودمان اين اجازه را ميدهيم ولي به ما به عنوان اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي گزارشي از آنچه ميگذرد داده ميشود. بيشتر اين سريالها اصولا چنان طراحي شده که بنيان خانواده را ويران کند. اگر جمع کردن آنتن راه درستي نيست که من هم قبول دارم، خوب عمل نکرديم و قانون بايد اصلاح شود، خوب است دوستان بگويند بايد چه کار کنيم؟ آيا رها کنيم که به اسم آزادي و امنيت، دشمن هر کاري خواست با ما بکند؟
روحاني:نکتهاي که خواستم از آقاي جليلي بپرسم اين است که اعتقاد ايشان چه هست؟ چون برخي آنقدر دايره خودي را تنگ ميکنند که تعداد و گروهي خاص و عددي خاص که عدد بالايي نيست را دور خود جمع کرده و هر کس که مثل خودشان فکر نکند را محکوم ميکنند و فکر آنها را حاصل توطئه دانسته و ميگويند طراحي استعمار بود، طراحي صهيونيسم بود و اساسا گفتمان ما به گونهاي نيست که ما بتوانيم با دنيا تعاملي داشته باشيم و اساسا دنبال حذف و کنارهگيري در جهان هستند. به اعتقاد من ما بايد در امور فرهنگي زمينه و فضا را براي فعاليت باز کنيم. در حال حاضر چرا شرايط به گونهاي شده که فرار مغزها ايجاد ميشود؟ به دليل اينکه در دانشگاهها جاده يک طرفه درست کردهايم و اجازه نداديم اساتيد و محققان به خاطر بروند، در سمينارها شرکت کنند و مشکلاتي براي آنها درست شده است. وقتي جاده يک طرفه ميشود مغزها از کشور فرار ميکنند و در واقع اين سرمايه ملي است که از بين رفته است.
قاليباف: ميخواهم به نکتهاي اشاره کنم که فکر ميکنم تکميلکننده بحث باشد. نگاه ما همان طور که در صحبت قبلي اشاره شد به موضوعات جامعه اگر يک جانبه نگري شود و فقط بگوييم توليد ثروت و توليد قدرت، طبيعتا نميتوانيم پيشرفتي همه جانبه داشته باشيم و در جامعه اصلاحي اتفاق نميافتد. جامعه ما موجودي زنده است و همه به آن اتفاق نظر دارند اما گاهي جامعه را همچون کودکي لوس و سادهلوح نگاه ميکنند و گاهي جامعه را همچون موجودي زنده و رشيد و بالغ نگاه ميشود اما در واقع جامعه همان موجود زنده و رشيد و بالغ است و بايد بدانيم اگر انگشت در چشم آن بکنيم، حتما عکسالعمل نشان ميدهد و اگر کرامت آن حفظ شد حتما عکسالعمل نشان خواهد داد و اين عکسالعملها با هم متفاوت هستند. در حال حاضر در جامعه ميبينيم که از همبستگي ملي برخوردار نبوده و همدلي وجود ندارد. در بعضي جاها همچون موضوعات اقتصادي، فقر، فساد و مخصوصا تبعيض و سوءمديريت موجب شده ما نتوانيم همدلي بر پايه يک قدرت اساسي داشته باشيم. بنابراين من معتقدم دولت آينده بايد به اين موضوعات اجتماعي کاملا منطقي و دقيق و اثرگذار نگاه کند. حال اگر در حوزه اقتصادي نيز برنامهاي داريم به خاطر آن است که به موضوعي همچون فقر توجه شود. اگر در دولت به اين تاکيد داريم که تبعيض نباشد يعني همه اقشار را ببينيم و همه جوانان فرصتهاي مساوي داشته باشند.
امروز که بحث تربيت و فرهنگ ميکنيم دقيقا معلمين، اساتيد، دانشجويان،هنرمندان، علما، بزرگان دين و متدينين و نخبگان جامعه نقش خود را در دولت ميبينند و ما نيازمنديم که اين ساختارهاي اجتماعي را در داخل جامعه تقويت کنيم. يعني دولت بايد تبلور اراده مردم در عرصه تصميمگيري باشد و همه اينها در تصميمسازي نقش داشته باشند و مردم اگر احساس کنند يک عده از نخبگان تاثيرگذارند و بخشي تاثيرگذار نيستند توسعه، گاهي سياسي و گاهي اقتصادي ميشود و اينها به تنهايي نميتواند مورد توجه باشد. البته حتما يک دولت اجتماعي که رويکرد اجتماعي و فرهنگي دارد و همه جامعه را ميبيند و جامعه را موجودي رشيد و بالغ ميبيند هدفش حتما اين خواهد بود که بتواند اين رويکرد خود را در تصميمسازي و تصميمگيري با عقل جمعي حرکت دهد و اجازه ميدهد آنها در حوزه فرهنگ و اجتماع ايفاي نقش کنند. من فکر ميکنم اين يکي از ضرورتهاي مهمي است که ميتواند پيشرفت را با همدلي صورت دهد و همدلي با تبعيض، ناهنجاريهاي اجتماعي و فقر نميشود و اگر ما به اينها توجه کنيم قدرت ملي و انرژي بزرگي را که مردم دارند نشان خواهيم داد و دولت ميتواند از منابع انساني که مهمترين ظرفيت ماست به بهترين نحو استفاده کند و اين ميتواند کشاورز، معلم و رتبههاي دانشگاهي باشد.
رضايي: خوشحالم که هر چه جلوتر ميرويم دوستان به آسيبشناسي بنده نزديکتر ميشوند. من سه عامل را يعني فقر، رفتار دولتمردان و ناتواني مراکز تصميمگيري مانند شوراي عالي انقلاب فرهنگي را از مشکلات در حوزه فرهنگ عنوان کردم. در بحث برنامهها خوب است آقاي جليلي به بحث سلامت اشاره کنند. مشکلات زيادي در حوزه سلامت چه سلامت روحي و رواني و چه جسمي و مشکلاتي نظير افسردگيها در جامعه ما پيدا شده است. سلامت در حوزه مسائل اجتماعي نيز بسيار مهم است که من به راهکارهايم اشاره خواهم کرد.
غرضي: آقاي جليلي شما موقعيتي داريد که ميتوانيد جواب دهيد، آيا انقلاب توانسته است به فرهنگ غرب هجوم ببرد يا غرب به فرهنگ ما هجوم آورده است.
عارف: نکاتي درباره اظهارات آقاي حداد و سخنان آقاي جليلي ميخواهم مطرح کنم. امروزه بهترين راهکار براي مقابله با کانالهاي غيراخلاقي حذف نيست، شيوههايي وجود دارد که اگر کساني که بخواهند وارد ميشوند، با توجه به اينکه فناوريهاي مختلفي امروز ظهور پيدا کرده است. يکي از راههاي مقابله، خلق و توليد آثار خوب است. ما بايد جوانان را تشويق کنيم که از کانالهاي خودمان استفاده کنند. ما بايد جامعه را واکسينه کنيم. همچنان که گفتم يکي از مشکلات در حوزه فرهنگ، نگاه دولتي است. نگاه دولتي در نهايت به نوعي نگاه سياسي و امنيتي شدن را نتيجه خواهد داد. دولت به جاي سفارش براي خلق آثار بايد زيرساختها را ايجاد کند. دولت خود را بايد خادم فرهنگ بداند، نه مسئول فرهنگ. ما بايد ميدان دهيم و اعتماد کنيم که در اين صورت آثار فرهنگي خوبي خواهيم داشت. راه مقابله، حذف و بستن نيست به ويژه اينکه ما امروز در عصر ارتباطات قرار داريم. راه مقابله با اينها، توليدات فاخر فرهنگي است و تشويق جوانان به سمت کانالهاي خودمان و اينکه به نظر ميرسد راههايي بهتر از اين نيز وجود نداشته باشد.
جليلي در دفاع از خود : نگاه ما اين است که کار ويژه نظام اسلامي اين است که بندها را باز کند تا ظرفيتها آغاز شود، امروز انقلاب اسلامي در واقع هجوم به فرهنگ غرب است، ما در اين حوزه فعال هستيم، امروزه صد شبکه ماهوارهاي فارسي زبان درست شده است که در واقع پاسخ به هجوم فرهنگ ما به غرب بوده است که البته آنها هم موفق نبوده است، ما بايد از قوت فرهنگي خود به خوبي استفاده کنيم.
امروز عدهاي در حوزه هنر انحصار ايجاد کردند و با اشرافيگري در اين بخش ميگويند فقط ما بايد در حوزه فرهنگ صحبت کنيم آنها با ابزار فرهنگ ساير افراد را ساکت کردهاند، ما ميگوييم که دو روزنامه بسته شده است اما به دنبال آزادسازي ظرفيتهاي فرهنگي در شهرستانها نيستيم، اکنون چند درصد رسانهها در اختيار ظرفيتهاي فرهنگي جامعه است، چرا ما در اين بخش نگاه تنگ سياسي داريم و ميگويم که اگر يک جريان امکانات داشت، آزادي هست و اگر امکانات نداشت آزادي نيست، اکنون فيلمي مثل "تنهاي تنها" ساخته ميشود که بهتر از من از پرونده هستهيي دفاع ميکند، ما بايد اين ظرفيتها را ايجاد کنيم و اکنون بايد محتواي فرهنگي پيام انقلاب را توليد کنيم، امروز سريالهاي مثل يوسف پيامبر، مريم مقدس،رنگ خدا راه خود را باز کرده است ما بايد هر چه بيشتر از اين ظرفيت استفاده کنيم اگر ما به فرهنگ بهاء دهيم فرهنگ راه خود را باز ميکند.
به گزارش ايسنا در ادامه مناظره تلويزيوني هشت نامزد انتخابات رياستجمهوري قرار شد که کانديداها به عنوان جمعبندي ديدگاههاي خود در بخش اول، دقايقي صحبت کنند.
پيش از آغاز اين بخش، مرتضي حيدري مجري برنامه اعلام کرد که وقتهاي اضافه کانديداها براي جمعبندي آنها اختصاص مييابد.
وي همچنين توصيه کرد که به موضوعات اجتماعي که قدري از آن غفلت شده پرداخته شود؛ اگرچه به گفته وي، مسائل فرهنگي و اجتماعي داراي تنوع زيادي هستند.
مجري مناظره همچنين گفت که نتيجه اين مناظره براي مردم در انتخابشان تعيينکننده است.
صحبتهاي نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري در بخش جمعبندي بر اساس قرعه کشي و زماني که در اختيار داشتند، به اين شرح است:
حسن روحاني: معتقدم در بحث سلامت مردم مشکلات زيادي وجود دارد و براي راهحل آن بايد در بحث بيمه اول پوشش بيمه را همگاني کنيم و پنج ميليون نفري که بيمه ندارند، صاحب بيمه شوند. همچنين بايد بيمه را رقابتي کنيم. در حال حاضر بيمه منحصر به دو تا سه سازمان است. ما بايد بيمههاي متعدد ايجاد کنيم تا مردم انتخاب کنند و دولت هم کمک کند، سهم مردم براي درمانشان که اکنون 70 درصد است قدم به قدم کاهش يابد تا به نرم جهاني برسيم. در مساله معلولين هم پنج درصد جامعه معلول هستند و بر اساس قانون سه درصد آنها بايد در استخدام قرار گيرند، اما اين قانون اجرا نميشود و مقررات ديگري هم راجع به معلولين است که به آن عمل نميشود.
در ادامه، مرتضي حيدري مجري مناظره اعلام کرد که بر اساس اعلام کميسيون تبليغات، امکان واگذاري وقت کانديداها به سايرين وجود ندارد.
پيش از اين روحاني که کمترين زمان را براي ارايه جمعبندي با احتساب زمان صرف شده در اختيار داشت، سوال کرد که آيا کانديداها ميتوانند وقت خود را در اختيار يکديگر قرار دهند.
علياکبر ولايتي: نکتهاي که فراموش شد يا فرصت نبود به آن پرداخته شود، نقش مردم در حفظ فرهنگ اسلام و ايران است. ما ميبينيم بعد از پذيرش اسلام توسط مردم ايران، وقتي ايرانيان ديدند بنياميه و بنيعباس به روال پيامبر (ص) حرکت نميکنند، اولين کسي که در اين زمينه کار کرد و نماينده مردم بود، حکيم ابوالقاسم فردوسي بود که با تمسک به جوانمردي ايراني و اهل بيت (ع) شاهنامه را بنا کرد و نقش بزرگي در احياي مجدد فرهنگ ايراني موحد داشت. بعد از آن به فاصله پنجاه سال ما ديوان علينامه را داريم که به سبک شاهنامه درباره جنگهاي علي (ع) و به سبک حماسي سروده شد و به دنبالش فرهنگ فتوت و جوانمردي در ايران شکل ميگيرد. با راهنمايي علما و عرفا و جوانمردان پلي ميشوند بين علما و عرفا و مردم و عملا ساختار ابدايي ايران درست ميشود و صرفنظر از اينکه حکومتي بوده يا نه، اينها جامعه را حفظ ميکردند و توانستند ساختار فتوت را در ايران سامان دهند که گاهي ميشد ايران مورد حمله قرار ميگرفت مثل حمله مغول و سالها، دههها و قرنها تحت اشغال بيگانه بود اما اين ساختار مردمي، علمايي و عرفاني با فرهنگ اسلامي و اهل بيت (ع) توانست انسجام ملت ايران را نگه دارد. نمونه بارزش سربداران هستند. سربداران مردمي ايراني، مسلمان و پيرو اهل بيت (ع) بودند و با رهبري علما و عرفا توانستند ايلخانان را شکست دهند. همين مردم در کسوت سلسله صفويه توانستند ايران پانزده تکه شده را دوباره تحت لواي فرهنگ اسلام به هم وصل کنند.
در زمان اشغال ايران توسط استعمارگران، ميبينيم وقتي مرحوم ميرزاي شيرازي فتوا را صادر ميکنند کساني که حتي در جامعه بعضا معصيتهايي مرتکب ميشدند چپقها را ميشکستند و ميگفتند مرحوم ميرزا حرام کرده است. زماني که ميرزامحمدحسن شيرازي مجتهد بسيار عاليرتبه مقيم تهران قليان نکشيد و ناصرالدين شاه به او پيغام داد قليان بکش يا از تهران برو بيرون، به محض اينکه ايشان خواست از تهران بيرون برود مردم به صورت هياتهاي مذهبي مانع از تبعيدشان شدند.
بعد از مشروطه موقعي که محمدعلي شاه استبداد صغير را به پا کرد، جوانمرداني مثل ستارخان و باقرخان در تبريز قيام ميکنند و موقعي که به ستارخان پيشنهاد پرچم روسيه را ميدهند، ميگويد هفت دولت بايد به زير بيرق ايران بيايند و ما زير بيرق روس نميرويم و با فتواي علماي نجف به سمت تهران حرکت ميکند. همينطور که جلوتر ميآييم ميبينيم در زمان اشغال ايران توسط متفقين و در جنگ اول جهاني، ايران اصلا حکومتي نداشت اما مجموعه ملت ايران با همين فرهنگ و تمسک به فرهنگ اسلامي، شيعي و اسلامي توانستند اين جامعه را سر پا نگه دارند در حاليکه عثماني به محض اينکه کشورش در جنگ اول اشغال شد از هم پاشيد و ديگر تشکيل نشد، در حاليکه دولت نظامالسلطنه مافي جايي را نداشت که تحت اشغال نباشد اما در مرز عثماني، دولت در تبعيد را تشکيل داد ولي ملت ايران سر جاي خود ماند. در زمان رضاخان با وجود همه تهاجمي که عليه فرهنگ اسلامي و ايراني شد، ميبينيم چطور هياتهاي مذهبي توانستند اساس اسلام و فرهنگ اهل بيت (ع) را نگه دارند. در قضيه انقلاب اسلامي ميبينيم ستون فقرات انقلاب پانزده خرداد توسط هياتهاي مذهبي بود و در تهران بزرگترين هيات مذهبي، هيات مرحوم طيب حاجرضايي بود که او هم يکي از آن جوانمردان بود و هياتي را راه انداخت از ميدان اتابک تا دانشگاه تهران و پايه انقلاب پانزده خرداد در شهرها توسط هياتهاي مذهبي بود. انقلاب اسلامي ايران با دست به دست هم دادن هياتهاي مذهبي در تبعيت از علما و فرمان امام خميني (ره) شکل گرفت و اينها بيشترين نقش را در پيروزي انقلاب و هدايت مردم به اين سمت داشتند. در دفاع مقدس روشن است ميبينيد افرادي مثل آهنگران و ديگران همواره وقتي ميخواستند مردم را تهييج کنند با يک روضهخواني، مديحهخواني و اشعار حماسي مردم را به شور حسيني وا ميداشتند.
در زمان جنگ تابلو ميزدند و خود راهنماي مسائل جنگ بودند. بعد از پيروزي انقلاب در فتنه 88 باز ميبينيم که هياتهاي مذهبي نقش اساسي داشتند و راهبرد مقام معظم رهبري که ايستادگي در مقابل فتنه بود را به خوبي نشان دادند و در مقابل توطئههاي خارجيان ايستاده و ميبينيم که خط اصيل انقلاب را هياتهاي مذهبي با تبعيت از مقام معظم رهبري توانستند به عنوان محورهاي مردم کوچه و بازار نگه دارند، بدون اينکه از جايي پول بگيرند، بلکه بر عکس هر جاي کشور که نياز به پول داشت، باز هم از طريق هياتهاي مذهبي پول جمع ميشد و هيچ نيازي به کمک دولت نداشتند.
اگر حوادث غير مترقبهاي رخ بدهد مثل سيل و يا زلزله باز هم هياتهاي مذهبي هستند که کمک ميکنند. پس اگر بخواهيم جمعبندي کنيم در رابطه با نقش مردم و جامعه در حفظ فرهنگ اسلامي و ايراني اينها بيشترين نقش را در مقايسه با دولتها دارند و در حقيقت اگر بخواهيم بگوييم آن چيزي که فرهنگ ما را استوار نگه داشته، تلفيق فرهنگ اسلامي اهل بيتي و ايراني است که تجلي آن را در هياتهاي مذهبي مشاهده ميکنيم و اگر بخواهيم بگوييم که چه چيزي باعث شده که انقلاب، ملت و فرهنگ ما با اين مشخصاتي که عرض کردم باقي بماند، بايد به راه حضرت اباعبدالله الحسين (ع) تمسک بجوييم و عصاره فرهنگ ما فرهنگ عاشورايي است ويژگي فرهنگ ما ويژگي عاشورايي است و اگر غير از اين بود فرهنگ ما اينچنين کارايي نداشت و نميتوانستيم در مقابل چهل و چند کشور در جنگ تحميلي بايستد و هماکنون هم از مواضع مختلف مثل قضيه هستهيي، تقابل با صهيونيستها، در مقابل توطئه بيگانگان در منطقه، هياتهاي مذهبي و مردم منتظرند ببينند رهبر و ولي فقيه چه ميفرمايد بر اساس آن عمل کنند اين آن چيزي است که دولت آينده بايد اين تفکر را داشته باشد. مردم احتياج به کمک دولت ندارند، زماني که رضاشاه سينه زني و روضه خواني را ممنوع کرده بود مردم در جاهاي مخفي ميرفتند و مراسم را برگزار ميکردند و مرثيهخواني را حفظ ميکردند. حفظ فرهنگ جوانمردي که مقتداي ما اميرالمومنين (ع) هست و حفظ فرهنگ عاشورايي مهمترين مقدمات جامعه ما است و اين فرهنگي است که ما به آن افتخار ميکنيم.
عارف: دکتر جليلي و آقاي روحاني درمورد فضاي دانشگاهها مطالبي مطرح کردند که من ميخواهم در اين باره صحبت کنم. آقاي جليلي استاد دانشگاه است و قاعدتا بايد بدانند در سالهاي اخير فضاي امنيتي بيسابقهاي حاکم شد که نتيجهاش بيانگيزگي دانشجويان و کاهش مشارکت بود. به طوري که حتي به برخي دانشجويان و تشکلهاي دانشگاهي اجازه فعاليتهاي صنفي نميدانند. متاسفانه با چماق کميته انضباطي عملا دانشجو را در يک کانال خاص آموزش قرار داده بودند و بحث ستاره کردن نيز بحث روشني است.
تشکلهاي دانشجويي عملا حضوري نداشتند و در برخي از دانشگاهها حتي اين تشکلهاي دانشجويي تعطيل شدند. به طور مثال من نمي دانم که به چه دليل دانشگاهها در نيمه دوم امسال فشرده شد. زماني که دانشجويان و تشکلهاي دانشجويي بايد حضور فعال داشته باشند. قرار است که حماسه سياسي شکل گيرد. اما ترم را فشرده مي کنند و تا پايان ارديبهشت دانشگاه ها تعطيل ميشود و الان هم زمان امتحانات است در حالي که دانشجويان بايد حضور پيدا ميکردند شور و نشاطي نمي بينيم يا از سوي ديگر استاد دانشگاه براي حضور در يک کنفرانس علمي توسط حراست دانشگاه مورد پرس و جو قرا رمي گيرد و يا اگر مخالفتي کند بازنشستگي ميخورد يا با لغو استخدامش مواجه ميشود.
کرسيهاي آزادانديشي همواره مورد تاکيد مقام معظم رهبري بوده است اين مسئله مطرح شد که چرا استقبال نميشود طبيعي است که در فضاي امنيتي دانشجو مجبور به هزينه دادن ميشود ما اميدواريم اين فضا برطرف شد و فضاي امنيتي نيز برداشته شود. يکي ديگر از نگرانيهاي امروز جوانان بحث اعتياد است خانم ميانسلي يک روز با من مواجه شد و التماس مي کرد من را از شر شوهر معتاد و چهار فرزند معتاد نجات دهيد متاسفانه سن مصرف مواد مخدر پايين آمده است و اين به شدت جاي نگراني است درصد معتادان افزايش پيدا کرد من نمي خواهم آمار دهم چرا برخي مباحث امنيتي محدوديت ايجاد مي کند بايد چاره انديشي کرد ما بايد معتاد را به عنوان يک مريض بدانيم که باي درمان شود. ما بايد راهکارهاي جلوگيري از افزايش اعتياد را عملي کنيم مسئله اقتصادي و بيکاري يکي از دلايل دامن زدن به اين مسئله است بسياري از جوانان دنبال شلغند و به جاهاي مختلفي رجوع مي کنند اما وقتي موفق نمي شود به سمت ناهنجاريهايي از جمله اعتياد ميروند. ما بايد فضاي مناسب براي اوقات فراغت جوانان ايجاد کنيم سرانه ورزش بايد افزايش يابد.
جليلي: ما وارد مرحله جديدي ميشويم که ميگوييم بايد براي معرفي تمدن اسلامي برنامه داشته باشيم. بحث عمده در رابطه با سختافزارهايي است که براي معرفي تمدن اسلامي لازم است يعني اطلاعات و فناوريها. اين بحث فرهنگي است که ميخواهيم حاکم باشد که همين سبک زندگي است که بايد در همين زمينه الگوسازيهاي درست و حسابي داشته باشيم که بتوانيم به جهان معرفي کنيم. در رابطه با وظيفه دولت چند موضوع را عرض ميکنم. يک بحث اساسي در اين زمينه ساماندهي فرهنگي است يعني بايد بتوانند بين بخشهاي فرهنگي که افتتاح ميکند همآهنگي ايجاد کند و اينها بر اساس يک همآهنگي به سوي اهدافشان پيش بروند.
نکته دوم اينکه، آموزش و پرورش، آموزش عالي و ارشاد ما بايد بتوانند در اين زمينه با يک آهنگ واحد مکمل همديگر باشند. حرکتها و سياستهاي خود را دنبال کنند همينجا استفاده ميکنم به نقشي که دولت ميتواند در اقتصاد و فرهنگ داشته باشد اشاره کنم. ما اگر بياييم در برخي جاها هزينه کرده و سرمايهگذاري کنيم اين موجب ميشود دهها برابر هزينه، سرمايه و بودجه ديگر از جاهاي ديگر صرفهجويي شود. مثلا آسيبهاي اجتماعي اگر مسجد را يک ظرفيت تمام وقت حساب کرده و فقط روزي سه ساعت از آن استفاده نشود بلکه ظرفيتي است که 24 ساعته ميشود از آن استفاده شود. کتابي که در هزار و 100 سال پيش نوشته شده اشاره دارد به اينکه در آن زمان به طور شبانهروز در سمرقند کتابخانههاي شبانهروزي نان، غذا و کاغذ رايگان در اختيار مراجعه کنندگان قرار ميداد و حتي اسب آنها را در اصطبل نگهداري ميکردند و اين ظرفيت در آنجا بوده من نميدانم الان هم چنين ظرفيتي وجود دارد يا نه.ما بايد از ظرفيتهاي خود به خوبي استفاده کنيم.
موضوع ديگر نقش مادر است اگر ما به مادري به عنوان نقشي تمام وقت و موثر نگاه کنيم که بتواند فرزند خود را به خوبي تربيت کند همچنين من به نقش مسجد، مادر و معلم اعتقاد بسياري دارم اگر ما بتوانيم ظرفيت لازم را فراهم کنيم تا اينها تمام وقت به وظيفه اصلي خود بپردازند، بسياري از آسيبهاي اجتماعي ديگر هم به وجود نميآيد و لازم نيست براي از ميان بردن آنها هزينه کنيم. اگر اين سانسور خانواده، مسجد و مدرسه در سه بحث مادر، امام جماعت و معلم کار شده و سرمايهگذاري شود و زمينهاي فراهم نکنيم که آنها مجبور شوند به شغلهاي دوم و يا سوم روي بياورند خود بسيار ظرفيت ايجاد خواهد کرد. از آنجا که من فکر ميکنم فرهنگ ما به اندازه کافي اين ظرفيت را دارد که نشاط فرهنگي و افتخار فرهنگي را در بخشهاي مختلف ايجاد کند. وقتي که من ارتقاي فرهنگي ميگويم به آن معنا نيست که همه استاد دانشگاه شوند.
مظاهر فرهنگي زيبايي مثلا در راننده کاميوني که کنار جاده نماز ميخواند ميبينيم. بايد ارتقاي فرهنگي بخشهاي مختلف جامعه را فراهم کنيم. بايد حيات طيبه شکل بگيرد که اين به معناي يک زندگي دلنشين آرام است، هر چه اين حيات دلنشين بيشتر محقق شود جامعه بيشتر بهرهمند ميشود. دولت در اين زمينه بسيار مهم است. اگر دولت در الگوي مصرف خوب عمل کرد مردم هم خوب عمل ميکنند. ما بايد ببينيم دولت چه فرهنگي را القا ميکند. ما مشاهده ميکنيم آثار فرهنگي اگر به خوبي بروز کند همه را جذب ميکند. رفتار مناسب امام در نوفللوشاتو باعث جذب ساکنين آن محل شده بود که اکنون ميبينيم که چند هزار نفر در هياتهاي مذهبي مثلا آقاي کريمي شرکت ميکنند و با نشاط از اين جلسه بيرون ميآيند، ما بايد از اين ظرفيتها استفاده کنيم. ما بايد از ظرفيت هنر براي انتقال پيام خود استفاده کنيم و مهمترين بحث اين است که از ظرفيت مردم در اين زمينه استفاده کنيم.
در مورد صحبتهاي آقاي عارف بايد بگويم که در جلسه بسيار آزادي بسياري از اساتيد از من انتقاد کردند. ما بايد سال 80 را ببينيم، در آن سال هيچ کاري در زمينه برگزاري کرسيهاي مناظره و پاسخگويي به شبهات انجام نشد. افکار عمومي ميتوانند قضاوت کنند که آيا اين کارها انجام شد يا خير؟
رضايي: در بخش اول آسيبشناسي را در سه محور در مسائل فرهنگي، هنر، ورزش عرض کردم. مسائل اجتماعي در سه بعد آسيبپذير شدند؛ يکي از بعد فقر و مسائل اقتصادي، يکي رفتار دولتمردان و همچنين فعالان سياسي و جناحهاي سياسي در مقوله فرهنگ و اخلاق برخورد سياسي امنيتي داشتند. من به جرأت اعلام ميکنم که حتي اپوزيسيون خارج از کشور هم که جمهوري اسلامي را نقد ميکنند هنوز در فضاي دهه اول انقلاب که فضايي سياسي - امنيتي بوده قدرت را تحليل ميکند در حاليکه توضيح خواهم داد که ما از آن عصر عبور کردهايم و وارد عصر جديدي شدهايم. مساله سوم ظرفيت مراکز فرهنگي است همچون شوراي عالي انقلاب فرهنگي که اختيارات بسيار گسترده و وسيعي داشته و طبق قانون ميتواند مصوبه داشته باشد اما وضعيت فرهنگي کشور نشان ميدهد که تصميمگيريهاي اين شورا نقاط ضعف داشته و کارآمد نبوده است. حال ما ميخواهيم وارد راهحل شويم و با اين آسيبشناسي ميخواهم با زاويه ديگري وارد مساله شوم. خيلي از مسائلي که گفته شد واقعا اولين باري است که مطرح ميشود و آيا در دولتها و انتخاباتهاي قبل گفته نشده است؟ پس چرا بيان اين مطالب راهگشا نبوده است؟ مشکل کليدي ما کجاست؟ من ميخواهم به اين نکته اشاره کنم که ما در انقلاب اسلامي گام بلندي برداشتهايم و اسلام سياسي را در کشور تحقق داديم يعني اسلام سياسي منجر شده به اينکه حکومت تشکيل شود، قدرت به دست مردم برگردد و اين تحولي بسيار بزرگ و اساسي بوده است اما تنها اين نبوده که سياست و قدرت اسلامي شده يعني سکولاريسم سياسي حداقل بين معتقدين به نظام نداريم و يا خيلي کم داريم.
فرهنگ سياسي ما از مرزها بيرون رفته يعني مفهوم ايستادگي و مفهوم مقاومت، ظلمستيزي و استکبارستيزي همگي از مرزهاي کشور بيرون رفته اما قرار نبود کشور تا همين جا پيش رود. ما بايد گام دوم را برداشته و اسلام اجتماعي را از معرفتشناسي آغاز ميکرديم چرا که بدون اسلام اجتماعي نميتوان جامعه را درست کرد، نميشود زندگي را درست کرد، نميشود اقتصاد و فرهنگ را درست کرد. ما چون در اين گام ناکام ماندهايم ميخواهيم با اسلام سياسي؛ فرهنگ، هنر، ادبيات، اخلاق و معماري را درست کنيم اما مگر ميشود اين کار را کرد، آن کساني که اسلام را فقط با بعد سياسي محدود ميکنند به يک ديکتاتوري جديد منجر خواهند شد و استبدادي جديد ايجاد ميکنند. بسياري از دوستان ما هستند که سکولاريسم سياسي ندارند اما سکولاريسم اجتماعي دارند يعني به جاي اينکه دين را جامعه و در فرهنگ و هنر دخالت دهند مسائل سياسي و امنيتي را دخالت ميدهند، اين اشتباه بزرگي است.
ما نبايد فقر معرفتي خود را به گردن ديگران بيندازيم. درست است که ما در بعد اسلام سياسي، سياست، قدرت، مقاومت و ايستادگي پيشرفت کردهايم. موشکهاي ما چند هزار کيلومتر عبور ميکنند اما در گوشت و مرغ ماندهايم. دعواهايي که در کشور راه افتاده همه بر سر قدرت است، بر سر حل مسائل اقتصادي نيست، بر سر حل مساله فقر نيست، بر سر ايجاد يک جامعه اسلامي نيست. سبک زندگي را ميخواهيم با اسلام سياسي درست کنيم يا با اسلام اجتماعي؟ اسلام اجتماعي آن است که اميرالمومنين(ع) ميفرمود و اجرا ميکرد.
پيامبر اسلام (ص) به قدري در مورد همسايه به ما تاکيد کرده است که همگي گمان ميکردند همسايه از شما ارث ميبرد. کو آن محبتها،دوستيها، برادريها، پيوندها؟ چرا نميتوانيم با همديگر زندگي کنيم؟ با نگاه سياسي و امنيتي نه اصولگرا ميتواند با اصلاحطلب زندگي کند، نه اصولگراها با همديگر ميتوانند زندگي کنند تا زماني که ياد نگيريم در حکومت بايد با همديگر زندگي کنيم، نميتوانيم کاري انجام دهيم که اين ريشه در سبک زندگي دارد که ناشي از معرفت اسلامي است که به جامعه دارد. نگاه اسلام به جامعه يک نگاه توحيدي است و در حال حاضر به مردم سالاري ديني و ولايت فقيه تبديل شده که اين در کشور ما شگفتي ايجاد کرده است و بزرگترين قدرت منطقه شدهايم، اما هنوز نگاه اسلامي به زندگي و اقتصاد نداريم.
اگر اين نگاهها را داشته باشيم يک تحول بزرگي در کشور ما صورت ميگيرد و از اين طريق ميتوانيم شکوفاترين اقتصاد و زندگي و هنر را درست کنيم. اگر اين عينک سياست را کنار بگذاريم و عينک اسلام اجتماعي را بزنيم اين اسلام اجتماعي که ميگويم مکمل اسلام سياسي است و هر دو مکمل اسلام فردي است، لذا در ساحت اسلامي تنها سياست نيست، جامعه و فرد هم حضور دارد. با کمک اين سه ديدگاه ميتوانيم خود و کشور را اداره کنيم. حال اگر از اين زاويه وارد فضا شويم و پيشنهاد کنيم که چه کاري انجام دهيم، چند کار اساسي بايد صورت بگيرد. اول پاي سياست و امنيت را از مسائلي که به آن مربوط نيست بيرون بکشيم نه اينکه به دنبال جريانات انحرافي برويم. جايي که فرهنگ بايد باشد سياست و حکومت و دولت چه ميخواهد؟ ما خلاء دين را نبايد با سياست پر کنم. اين اولين نگاه است. يعني نگاه امنيتي سياسي را کنار بگذاريم و نگاه فرهنگي اجتماعي را به مردم در پيش ميگيرم.
رضايي: بايد به مردم نگاه فرهنگي اجتماعي داشته باشيم. بايد اقوام نگاه فرهنگي اجتماعي داشته باشند، چرا شوراي عالي انقلاب فرهنگي زماني که به آذريها توهين شد کاري نکرد، به لرها توهين شد کاري نکرد،آقاي قاليباف در بخش معماري گفتند کو بخشنامهاي که شوراي عالي انقلاب فرهنگي درباره معماري داده باشد. معماري در تهران بايد براساس ضوابط اسلامي باشد، آموزش و پرورش اصل است، اما معماري را هم بايد جدي گرفت.
مسئله دومي که مي خواهم مطرح کنم اخلاق است. من اخلاق را به رفتار دولتمردان برمي گردانم و ان شاءالله اولين دولت اخلاقي را شکل خواهم داد من برادري و تواضع را در جامعه درست خواهم کرد. برنامهها را سمت و سو مي دهم به سمت جمهوري يعني به سمت مردم مي برم. چرا من مي گويم "سلام بر زندگي يا ابوالفضل". در کربلا دو بعد وجود داشت يکي جبهه نظامي و ديگري خيمهها بود. امام حسين(ع) به قويترين فردش که حضرت ابوالفضل(ع) بود گفت شما برويد به سمت خيمهها و آب برسانيد. ما را مي خواهند محاصره اقتصادي کنند نبايد اجازه دهيم ما قدرت را و سياست را پشت سر گذاشتيم رسيدهايم به گردنه فرهنگي،اقتصادي اگر اين گردنه را رد کنيم يک گفتمان بزرگ جديد به گفتمان سياسي انقلاب اضافه ميشود چرا انقلاب را در بعد سياسي و ايستادگي و مقاومت خلاصه کنيم انقلاب مي تواند گفتمان ايجاد کند هنر را در دنيا تحت تاثير قرار دهد و در دنيا منشا تحول باشد.
من پيشنهاداتي دارم که آنها را مطرح مي کنم هنر را به وزارت فرهنگ وارشاد اضافه خواهم کرد و آن را وزارت فرهنگ، هنر و ارشاد اسلامي خواهم گذاشت، صندوق فرهنگ را به زير مجموعه صندوق ملي اضافه خواهم کرد. اقتصاد فرهنگ و هنر و اقتصاد ورزش را سامان خواهم داد. شوراي عالي راهبردي فرهنگ را براي ارتباط با بخش هاي فرهنگي راه اندازي مي کنم که تا اين گونه نباشد يک نفر در دولت به هر کسي بخواهد پول بدهد.
اهانت به مرجعيت را خط قرمز اعلام مي کنم. حوزه هاي علميه را تقويت مي کنم کار ورزش را به دست ورزشيها ميدهم. پارتي بازي را در ورزش، فرهنگ و هنر پايان ميدهم. فرهنگ اقوام را اعم از آذري، ترک، لر ، بلوچ و عرب که منبع فرهنگ ما هستند حفظ ميکنم و روحيه پهلواني را به ورزش بازمي گردانم.
غرضي: ايران يک مجموعه فرهنگي در طول تاريخ است، قبل از اسلام و بعد از اسلام. اين که ابوالکلام آزاد بيان ميکند که کوروش همان ذوالقرنين است و کوروش ناجي يهوديان ميشود و اين که کشوري که بيش از 30 ميليون کيلومتر مربع است بدون جنگ داخلي اداره ميشد عظمتي است که ملت با خود داشته است. اسلام بر حاکم پيروز شد نه بر ملت. فرهنگ عظيم اسلام توانايي پيدا کرد که علاوه بر اينکه بتواند با فرهنگ مهاجم آميزش کند و آن را از دستش بگيرد و خودش بر آن پيروز شود يک واقعيت عظيم تاريخي است. ببينيد چه اتفاق عظيمي افتاده که خاندان پيامبر گرامي دچار گرفتاري بني اميه ميشوند. چه کسي اين خاندان را از دست بنياميه نجات ميدهد؟ ايران و ابومسلم خراساني اين را ميکنند ما از اين جا به دمشق رفتيم و به اين خاندان ايمان آورديم. بني عباس گفتند تبعيت ميکنيم. نگاهمان را از نگاه سياسي به سمت نگاه اجتماعي ببريم. هرگز در تاريخ خاورميانه اين عظمت مورد دقت قرار نگرفته و کسي نرفته اينها را بررسي کند. حالا در قدرت سياسي ما کمکم اين مسائل به شکلي مطرح ميشود که ايران عجب عظمتي داشته، دارد و خواهد داشت.
جريان اجتماعي ملت ما يک جريان فرهنگي بسيار وسيعتر از مرزهاي جغرافيايي بوده و هست و خواهد بود. ما در تاريخ تواناييهاي زيادي داشتيم و اين ناشي از فرهنگ عمومي ملت است که ناشي از حکومتها و اشخاص نيست. برخي از بزرگان دائما به تواناييهاي دولت و مسووليتهاي آن ايراد مي گيرند نميشود دائم به وجهه دولت ايراد گرفت آنچه که مسلط بر تاريخ و فرهنگ عامه مردم و تواناييهاي آنها است. من با کلمه اجباري که در زمان رضاخان مطرح شد، مخالف هستم. در زمانهاي گذشته نيز اين مسئله عنوان شده بود ولي علما همواره با هم مخالفت کردند. آنچه شما تصور کنيد فرهنگ مذهبي ناشي از سياست از خطاست اين که تصور شود ناشي از قدرت سياسي است خطاست و اينکه تصور شود قدرت سياسي توانايي اداره جامعه را دارد خطاست همچنين تصور اين که قدرت سياسي ميتواند در جامعه دخالت کند خطاست.
اين که فکر کنيم با چند تا دولت مي توانيم زندگي مردم را تغيير دهيم خطاست اين که فرهنگ عمومي جامعه را ساخته است با روسها ،آمريکا وانگليس جنگيده است اوني که در قرن اخير توانسته خود را تثبيت کند فرهنگ عمومي جامعه است اوني که توانسته لشکر بسازد فرهنگ عمومي مردم است.
در سال 1304 آموزش و پرورش رضاخاني درست شد و تا حالا هم ادامه دارد در آن زمان هر کسي مي رفت دنبال يک مهارتي يک درسي هم مي خواند و ميآمد. ولي از دهه سه و چهار تا حالا فرهنگي را تحميل مي کنيم وقتي به دانشگاه مي رسيم فرهنگ مدرک گرايي را تحميل مي کنيم در تمام دنيا عزيزانشان را که به سن 18 سال و 20 سال مي رسند يک مهارتي دارند و مي روند دنبال کار ولي جوانان تا سن 27 سالگي در خيابان رها ميشوند.
يا بايد بروند دانش نامه بگيرند و پس از آن سربازي رفته و بعد از آن روز اولشان است 10 سال از عمر آنها تلف شده ما هم نشستيم و مي گوييم آقا به چه خوب. بابا اين روشهاي گذشته رضاخاني و محمدرضاخاني و مدرک گرايي متروکه است ما نبايد به فرهنگهاي گذشته کار کنيم فرهنگ پهلوي مرد خودشان رفتند و فرهنگشون مانده است هنوز هم ادامه دارد چهار ميليون دانشجو داريم فداي قدم همهشان. ولي عزيزان تو بايد بروي مهارت کسب کني نه اينکه به دنبال مدرک باشيم. اين ليسانسها را مي خواهيد چي کار کنيد آيا کار داريم؟
پسران و دختران بسياري با مدرک ليسانس علوم سياسي، حقوق و ... گريه ميکنند زيرا کار ندارند آنها با هشت ساعت کار فيزيکي و 500 هزار تومان حقوق ماهيانه سر ميکنند. لعنت بر ما که ما افرادمان را به جاي اين که به سمت نرم افزار ببريم به سمت سخت افزار مي بريم. همه عزيزانمان را مجبور به اين کار مي کنيم. بابا اين تهران ديگر آدمهايش نمي روند کارگري کنند. نسل دومي موبايل را در سال 1373 آوردند هنوز نسل سه وچهار آمده به قدري آنها کارآفرين يک تجارت بزرگ است مي توانيم يک دولت الکترونيک بسيار بزرگ داشته باشيم. اگر تکنولوژي را رها کنيم جوانان فرار مي کنند.
قاليباف: به هر حال ما زحمتهاي زيادي کشيدهايم اما در حوزه اقتصادي و فرهنگي کارنامه ما براي مردم قابل قبول نبوده است و بايد يک تغيير اساسي و تحول جدي در عدم کارآمدي ايجاد کنيم و به اين مديريت پايان دهيم. آن چه از انقلاب اسلامي، امام راحل و دين اسلام ياد گرفتهايم بوده است که رويکرد اجتماعي بايد اساس کار ما باشد. ما به جاي منابع مادي بايد اولويت خود را بر سرمايه اجتماعي قرار دهيم. اگر با اين نگاه جامعه را مديريت کنيم هم بر فقر و هم بر تبعيض و فساد چيره ميشويم. در دفاع مقدس رويکرد ما رويکرد اجتماعي بود اما ما در حوزه اقتصاد، فرهنگ و سياست با اين رويکرد پيش نرفتيم. به نظر من بياعتمادي آنقدر که به ما خسارت وارد کرده است، گراني خسارت وارد نکرده است. ما براي مبارزه با گراني نياز به همدلي مردم و اقتصاددانان داريم. اما اقتصاددانان به دليل بياعتمادي در اين مسير مشارکت نميکنند. دولت اجتماعي يک دولتي است که تبلور حضور اقشار مختلف مردم است. دولت اجتماعي بايد قبل از توجه به آمار به شهود جمعي توجه کند. کارنامه من در نيروي انتظامي و شهرداري بيانگر اين بوده که رويکرد من رويکرد اجتماعي بوده است. آيا فقط يک معتاد مقصر است يا فقر و بيکاري به اعتياد او منجر نشده است؟ کساني که در اين جرم سهيم هستند مثل دولت و خانواده بايد در اين باره جريمه خود را پرداخت کنند.
حدادعادل: من ميخواهم نکتهاي را به دوست عزيزم دکتر عارف عرض کنم. ايشان در بحث ماهواره گفتند که بايد به جوانان مصونيت ببخشيم که آنها تحت تاثير قرار نگيرند. اتفاقا خودشان مثال اعتياد را زدند. من قبول دارم که اعتياد زمينههاي اجتماعي، اعتقادي و اقتصادي دارد اما با اين مباحث آقاي عارف ا گر رييس جمهور شوند، اجازه ميدهند مواد مخدر بدون حساب از مرزها وارد شود؟ قطعا نه. هر دو کار را ميکنند و هم جلوي عبور مواد مخدر را ميگيرند و هم مصونيت ايجاد ميکنند. در هر مسئلهي فرهنگي نيز بايد اين طور عمل کنيم. گفته ميشود که از نظر فني ممکن نيست که خب آن وقت از اختيار ما بيرون ميآيد اما تا اينجايي که ممکن است ما بايد هم مصونيت فرهنگي ايجاد کنيم و هم جلوي ريزش ورود سم را به داخل فضاي جامعه بگيريم. نکته ديگر اين است که مردمي که پاي تلويزيون نشستهاند از ما که خود را داوطلب رييس جمهور کشور ميدانند انتظار دارند که طوري صحبت کنيم که بتوانيم به جمعبندي برسيم.ا گر قرار باشد که ما موزاييکوار صحبت کنيم مثل موزاييک که همه چيز در آن است اما هيچ نقشي در آن ندارد درست نيست و نميتوانيم در اين مناظرهها همين طور شروع کنيم و از هر چيزي چند ثانيهاي بگوييم و بايد نظمي به اين مناظرهها داده شود.
پس از سه ساعت و نيم مناظره ميان هشت نامزد انتخابات رياست جمهوري، کانديداها وارد 10 دقيقه وقت استراحت شدند.
به گزارش ايسنا، حيدري مجري مناظره از کانديداها سوال کرد که ميخواهند مناظره را ادامه دهند يا به استراحت 10 دقيقهاي بروند که از سوي نامزدها اينطور تصميم گرفته شد که پس از 10 دقيقه استراحت بازگشته و به 16 سوال دو دقيقهاي پاسخ دهند.
به گزارش ايسنا در بخش دوم مناظره نامزدهاي انتخاباتي رياست جمهوري يازدهم، 16 سوال مطرح شد که هريک از کانديداها به قيد قرعه به دو سوال پاسخ دادند و براي پاسخگويي به هر سال دو دقيقه فرصت داشتند.
متن اين پرسشها و پاسخها به ترتيب بدين شرح است:
پرسش 1: تهيه پيوست فرهنگي براي طرحهاي مختلف عمراني يا اقتصادي چه اندازه ضرورت دارد؟
حدادعادل: مقصود از پيوست فرهنگي اين است که دستگاههايي مي خواهند طرحي در کشور ايجاد کنند بايد دغدغه آثار فرهنگي طرح را داشته باشند. به طور مثال اگر قرار است در شهر کوچکي دانشگاهي احداث شود که از ساير جاها به آن مهاجرت کنند بايد دقت کنند که حضور چندين هزار جوان در شهر کوچکي مانند رودهن چه آثاري خواهد داشت يا اگر پادگان يا مثلا بزرگراهي از تهران به شمال کشيده ميشود از نظر تخريب محيط زيست يا ايجاد اماکن مختلف بايد مورد توجه قرار گيرد و پيوست فرهنگي داشته باشد.
پيوست فرهنگي به اين معناست که مديران در کارهاي غيرفرهنگي نيز دغدغه فرهنگ داشته باشند. فرهنگ چيزي نيست که بتوان آن را از بقيه امور جدا کرد. من در دولت آينده خودم ولو در بخشهاي اقتصادي، نظامي يا سياسي جنبه فرهنگي را هم در نظر خواهم داشت.
پرسش 2: اقدام عملي شما در استفاده از ظرفيتهاي گسترده هنرمندان در مقابله با جنگ نرم چيست؟
جليلي : براي ما هنر و هنرمندان بر مبناي گفتمان انقلاب اسلامي يک فرصت و يک ظرفيت هستند. اگر بتوانيم پيام انقلاب اسلامي را که به خارج از کشور صادر شده است به شکلهاي هنري ارائه دهيم به پشتوانه قدرت ما کمک خواهد شد و فرهنگ ما بيشتر شناسانده ميشود. بايد دولت براي پشتيباني از هنرمندان مبناي قوي داشته باشد تا هنرمندان شکوفا شوند و هنر آنها صادر شود. در اين زمينه ما ضعفهاي چشمگيري داريم که بايد اين ضعفها برطرف شود. در زمينه دفاع مقدس، تاريخ انقلاب يا 15 خرداد ما چند فيلم ساختهايم؟ در حالي که يک سال پس از مرگ بن لادن در آمريکا فيلم نيمه شب ساخته شد. ما بايد بتوانيم با صادرات محصولات فرهنگي از ظرفيت هنر در اين زمينه بيشتر استفاده کنيم.
پرسش 3: موثرترين اقدام شما در تقويت و توسعه صنعت گردشگري در کشور چه خواهد بود؟
روحاني: مساله گردشگري مساله بسيار مهمي از لحاظ اقتصادي، اجتماعي، تبيين فرهنگ انقلاب اسلامي و اشتغال است. مجموعه محاسبات نشان ميدهد اگر ما بتوانيم در طول يک سال 10 ميليون گردشگر وارد کشور کنيم، 13.6 ميليارد درآمد کسب ميکنيم و اين مجموعه گردشگر چهار ميليون شغل ايجاد ميکند. در حال حاضر ما سه و نيم ميليون نفر بيکار در کشور داريم که اگر 10 ميليون گردشگر وارد کشور شوند مشکل اشتغال کاملا حل خواهد شد. رقم گردشگران در کشورهاي همسايه مثل ترکيه در سال 2012 بالاي 30 ميليون نفر بوده است. ما ظرفيتهاي زيادي داريم و چهارمين کشور از نظر جاذبههاي گردشگري هستيم. در صنعت توريسم بايد زيربناها مثل هتل، فرودگاه و حمل و نقل را درست کنيم و همه اينها به راحتي امکانپذير است. حتي اگر سرمايهگذار داخلي نداشته باشيم - که داريم - سرمايهگذار خارجي آماده است براي ما هتل بسازد و بعد از پول آن هتل برداشت ميشود و به کشور واگذار ميشود. فرودگاههاي ما قابل توسعه است. مهمترين مشکلي که داريم و بايد حل کنيم، بحث بانکي و مسائل مالي است که به خاطر تحريم مشکل داريم و دولت بايد برنامهريزي کند تا پول گردشگران به نحو مناسب وارد کشور شود.
پرسش 4: الگوي دولت شما براي تحقق شادي و نشاط بيشتر در جامعه چيست؟
ولايتي: قبل از هر چيز بايد مساله شغل و موضوع بيکاري جوانان جامعه مورد نظر قرار گيرد. تا زماني که مساله اقتصادي مردم حل نشود و تا زماني که معاش مردم تامين نشود، صحبت از ايجاد شادي و نشاط در جامعه و خانوادهها کردن يک صحبت بيپايهاي است. اگر چنين چيزي فراهم شد آن وقت ما ميتوانيم از انواع امکاناتي که در کشور داريم مثل گردشگري داخلي و همچنين استفاده از تامين مسائلي که بتواند اوقات فراغت جوانان و مردم را به وجه احسن تامين کند، استفاده کنيم. اگر چنين چيزي فراهم شد ميتوانيم اوقات فراغت جوانان را به شادي برگزار کنيم. در مورد تعطيليها در بسياري از کشورها تعطيلات اجباري است. يعني اين طور نيست که افراد مرخصيها را ذخيره کرده و در موقع بازنشستگي معادل آن پول بگيرند. در بسياري از کشورها براي اينکه ظرفيت فرسوده شده روحيه افراد را بازسازي کنند به صورت الزامي به کارکنان مرخصي داده و به آنها ميگويند به جاهاي مناسب بروند بايد سرگرميهاي مناسب از طريق رسانهها صورت بگيرد. متنوع کردن برنامههاي رسانهها که بيشترين آن به رسانه ملي برميگردد که براي هر سليقه و سني امکانات لازم را فراهم کنيم.
پرسش 5: فوريترين اقدام دولت شما براي حل مشکل سلامت در جامعه چه خواهد بود؟
غرضي: خيلي افتخار است که بگويم شبکه هوشمند سلامت را راه مي اندازم به اين صورت که نسل سوم و چهارم تلفن موبايل را وارد کشور ميکنم.
نسل سوم و چهارم تلفن هوشمند خدمات بسياري را ميتواند در جامعه داشته باشد يعني نرم افزار کوچکي روي آن مي گذارند که 50 تا 200 نفر را فرمان دهد. در بخش سلامت حتي در برزيل و اسپانيا هم انجام شده است ما الان 12 ميليون شخصيت در کشور داريم که وزنشان يک مقدار زياد است اينها تماما دچار آسيبهاي آينده ميشود سکته مغزي و غيره ميآورد. در بخش سلامت هر چه تکنولوژي و مهندسي پزشکي را توسعه بدهيم هزينهها پايين ميآيد. براي اينکه واقعا نميتوانيم نسل وسيعتري را به دانشهاي پزشکي مامور کنيم ،چون هم هزينهاش بالا است هم نبايد از پزشکان کار زياد و فيزيکي بشکيم، بلکه بايد آنها را در محلي مستقر کنيم و همه نيازهايشان را در همان محل برآورده سازيم. اين که تعداد زيادي را وادار کنيم که پزشک شوند مسئله خودش را دارد، ولي استفاده از تکنولوژي پيشرفته بسيار دست ما را باز ميکند و الان هم به طور وسيع اين ابزارها آمده است که مريض را از راه دور درمان کرده و تمام مشخصاتش را مي گيرند. فشار خون و نبض و حتي در بسياري از موارد به تازگي از عوارضي که از بدن خارج ميشود و حتي اين آزمايش خون هم انجام مي شود، اين امر غير قابل دسترسي و خيلي گران هم نيست. اميدوارم پزشکان را از اين که مريض به آنها رجوع کنند نجات دهيم.
پرسش 6: دولت شما چگونه فضاي مجازي را ساماندهي خواهد کرد؟
عارف: وجود فضاي مجازي امروزه يک واقعيت است که اطلاعات فراواني در اين فضا رد و بدل ميشود، اطلاعاتي که دانشمندان، محققان و دانشجويان براي کارهاي پژوهشي مورد استفاده قرار ميدهند. مهمترين مسالهاي که در فضاي مجازي با آن روبرو هستيم تا بتوان نيازهاي خود را به صورت بهينه برطرف کنيم بحث امنيت فضاي مجازي است چرا که امروزه بسياري از مراودات و مکاتبات که جنبه طبقهبندي شده نيز دارد از اين فضا عبور ميکند که خيلي از کشورها آسيبهاي زيادي از اين فضا ميبينند بنابراين اولويت ما تامين امنيت فضاي مجازي کشور است که بتوانيم مصونيت خوبي به حملات نرمافزاري بدهيم که خوشبختانه کشور ما به همت جوانان عزيز و باانگيزه مصونيت خيلي خوبي را در رابطه با حملات نرم انجام شده دارد و نيروي برتر منطقه است. در ارتباط با بدآموزيهاي اين فضا نيز بايد مقابله کرد و از ورود به سايتهاي مستهجن و اطلاعات نادرست و غيراخلاقي جلوگيري کرد اما همانطور که در بحثهاي اوليه گفتم ميتوان در يک حرکت جهشي اين مصونيت را ايجاد کرد.
پرسش 7: نگاه شما به وظيفه رسانه ملي در ارتباط با دولت و پيگيري مطالبات مردم چيست؟
رضايي: من هيچ انتظاري ندارم که رسانه ملي نظام و فرهنگ را فداي دولت کند. من به گذشته نقد جدي دارم. رسانه ملي مال مردم است. در دولت من هر وقت صداوسيما دولت را نقد کند، او را تشويق ميکنم و منتقدان را دعوت ميکنم تا حرفهاي خود را بزنند و من و دوستانم در دولت نيز پاسخگو خواهيم بود. مردمسالاري ديني فقط حضور در راهپيمايي يا انتخابات نيست بلکه نقد و اعتراض هم جزئي از مردمسالاري ديني است که بايد در چارچوب قانون باشد. رسانه ملي بايد از مردم دفاع کند. من در دولت خود مناظرههايي را برگزار خواهم کرد. اولين مناظره را بعد از انقلاب را من و بنيصدر با گروههايي که به گنبد کاووس حمله کرده بودند مثل فرخ نگهدار گذاشتيم. در سال 88 هم مناظرات خوب بود اما نبايد دوستان ميترسيدند و مناظرات را به صورت گفتوگوي دسته جمعي برگزار کنند. بايد شفافيت و صراحت را در جامعه ايجاد کنيم زيرا که مردم محرمترين ارکان نظام هستند.
پرسش8 :دولت شما در تحقق سبک زندگي ايراني اسلامي تا چه ميزان خود را مسوول مي داند؟
قاليباف:بحث سبک زندگي از موضوعات مهم حوزه هاي فرهنگي واجتماعي است که دو نگاه در اين زمينه وجود دارد يک نگاه از بالا به پايين است يعني اين که رييس دولت رييس خانوادهها هم هست و ميتواند براي همه تعيين تکليف کند و سبک زندگي را با يک بخشنامه حل کند. يعني به سبک کره شمالي اگر بخواهيم به اين موضوع نگاه کنيم، مي گوييم همه يک جور بپوشيم، يک جور فکر کنيم و يک جور حرکت کنيم. حتما چنين چيزي نيست، سبک زندگي در واقع بايد از دل مردم، جامعه و خانواده بيرون بيايد. خودشان بايد اين را توليد کنند که واقعي باشد. دولت مي تواند در هدايت کردن در توجه به هنجارهاي جامعه و توجه به کارهاي فرهنگي و يک هدايت آن هم توسط سرمايههاي اجتماعي و نخبگان جامعه نه دولت، نقش داشته باشد.به هر حال مردم ما پايبند به فرهنگ اسلامي و ديني خودشان هستند و اين توسط کارهاي مردمي و سازمانهاي مردم نهاد، مراکز دانشگاهي و توده هاي مردم اتفاق مي افتد البته به نظر من يک تاثيرگذاري ديگر هم دارد و اين که دولت بتواند در رفتار خودش و کارکردش الگوي درستي بدهد که اعتمادسازي کند تا اعتماد مهمترين سرمايه بشود آن وقت حتما توجه مردم بيشتر خواهد شد که توصيهها ، نصحيتها و امکاناتي که مي تواند براي اين کار بسيج کنند، انجام دهند.
پرسش 9: موثرترين اقدام دولت شما براي حل مساله اعتياد چيست؟
رضايي: من ابتدا شعري از مرحوم آيتالله العظمي بهجت بخوانم. ايشان ميگفتند "به دنيا آمدهايم که قيمتي زندگي کنيم/نه اينکه به هر قيمتي زندگي کنيم". من متاسفم که ميبينم جوانان ما از سر ناچاري بايد دست به هر کاري بزنند که سر پا بمانند. ما در مجمع تشخيص مصلحت نظام بر سر مساله اعتياد مفصل بحث کرديم و قوانين آن را هم نوشتهايم. کانون اصلي مواد مخدر در 70 - 80 کيلومتري بيرون مرزهاي ماست که از طريق تعداد عوامل معيني که در دوبي و ترکيه به سر ميبرند، کل اين مشکلات براي ما بوجود آمده است. روي اين مساله که تا به حال کسي سرمايهگذاري نکرده با کمک نيروهاي امنيتي و نيروهاي ديگري که داريم روي اين مساله سرمايهگذاري خواهم کرد و البته به خود آمريکاييها هشدار و زمان ميدهيم که اين مساله را جمع کنند. اگر هم جمع نکردند به فضل الهي با قاطعيت اين مساله را جمع ميکنيم. مساله بعدي، تلاش براي کاهش تقاضاست. هم از رسانه ملي و هم از رسانههاي ديگر خواهيم خواست که آثار مخرب اين را به جوانان بگويند. موضوع آخر نيز خود معتادان هستند که بايد در جهت بازگرداندن واقعي آنها به زندگي تلاش کنيم. طرحهاي يک ماهه و دو ماهه زياد شده است. من طرح دو سالهاي براي آنان دارم که انشاءالله با اشتغال از اين شرايط خارج شوند.
پرسش10:دولت شما چقدر نقدپذير است و تا چه ميزان کرسيهاي آزادانديشي و نظريهپردازي را در جامعه به ويژه در دانشگاهها ترويج خواهيد داد؟
غرضي: من خصوصيم اين بوده است که هميشه در جامعه سعي کردهام ارتباط دو طرفه برقرار کنم. هميشه به روزنامهها و کتابها (نويسندگان) گفتهام که شما ارتباط يکطرفه برقرار ميکنيد، ما که وزير تلفن هستيم ارتباط دوطرفه برقرار ميکنيم ،بنابراين اثر اجتماعي من از شما بيشتر است و همين روش را به شدت ادامه ميدهم. الان به عزيزان در صداوسيما گفتهام طوري شده است که ما فقط بايد صداوسيما و راديو را گوش بدهيم و يا ببينيم، با اين نرمافزارهايي که ميخواهم بياورم طوري ميشود که شنونده هم بتواند ببيند و هم بتواند نقدهاي خود را برگرداند.
قاعده اين است که اگر دولتي بخواهد قاعده اجتماعي وسيعي داشته باشد، بايد ارتباطات اجتماعي بسيار وسيعي داشته باشد. در همين نسل 3 و 4 که عرض کردم اين امکانات وجود دارد که فرد بتواند روزي چند هزار پيام را دريافت کند و بعد تجزيه و تحليل کند و جواب را بدهد و احتياجي به گذاشتن وقت نيست. اميدوارم اگر اين توفيق حاصل شد بتوانيم بخش وسيعي از جامعه را به صورت منطقي، قانوني و مدون جواب بدهيم.
سوال11: به عقيده شما مهمترين آسيب فرهنگي – اجتماعي که تحکيم خانوادهها را تهديد ميکند چيست و راهکار دولت شما در اين زمينه چه خواهد بود؟
جليلي :به نظر من ما در بحث خانواده و به تبع آن نقش زن و نگاهي که به زن و خانواده داريم بايد ديدگاه اصيل خود را داشته باشيم. ديدگاهي که مبتني بر انديشه ديني و فرهنگ ايراني ماست. اگر ما دچار يک التقاط شدهايم و آمديم با مباني ديگر به اين موضوع نگاه کرديم، اين مهمترين تهديد براي بحث خانواده است. به طور مثال در غرب به زن به عنوان يک نيروي کار که يکي از ظرفيتهاي جامعه است و بايد اشتغال داشته باشد تا بتواند چرخ سرمايهداري را بچرخاند نگاه ميشود. اين يک نگاه است، اما نگاه ديگري نيز وجود دارد که خانواده سلول و بنيان جامعه است و در نگاه ما اگر به خانواده بها داده شده و سلول جامعه قرار داده شود که همه مناسبات بر آن مبنا ميچرخد، بسياري از سياستها و تدابير تغيير ميکند. اگر ما نگاه خودمان را که نگاهي اصيل، ديني و مترقي است و موجب احترام به زن و نقش مادري است، ناديده بگيريم، بزرگترين تهديد خواهد بود.
اگر به مادر بها داده شود و در خانواده نقش اصلي به آن داده شود، بسياري از آسيبهاي اجتماعي حل شده و شاهد آنها (آسيبهاي اجتماعي )نخواهيم بود چون به همان نسبت در حفظ و صيانت از خانواده و فرزندان نقش موثر خود را ايفا خواهد کرد، لذا بايد به اين موضوع توجه جدي شود که ما با اقتضائات و الزاماتي که نگاه ديني و ايراني به اين موضوع دارد، برنامهريزي کنيم و نه بر اساس نگاهي که ديگران دارند.
پرسش 12: دولت شما براي حفظ حقوق شهروندي و حريم خصوصي شهروندان چه تدابير و برنامههايي دارد؟
روحاني: مساله حقوق شهروندي در فصل سوم قانون اساسي با عنوان حقوق ملت مورد تصريح قرار گرفته است. اين حقوق شهروندي بايد تدوين شود. اساس حقوق شهروندي اين است که همه ايرانيان و اتباع ايراني از حقوق شهروندي مساوي برخوردار شوند و استفاده کنند. مساله مذهب، قوميت و نژاد هيچکدام نميتواند در حقوق شهروندي تاثيرگذار باشد. مساله مهمتر حريم خصوصي است که بسيار مهم است. من تعجب ميکنم مدتي پيش در يکي از رسانهها شنيدم که نيروي انتظامي اعلام کرده ميتوانيم با راپل روي پشت بامها خانهها برويم زيرا يک مکان خصوصي نيست و مال يک فرد نيست. از اين مساله دچار حيرت شدم. اگر پشتبام فضاي مشاع است، براي صاحبان آن آپارتمان مشاع است نه بين مالکان و نيروي انتظامي و سربازي که ميخواهد وارد پشتبام شود. افرادي که در اين زمينه تحقيق کردهاند گفتهاند جمع کردن ديشها هيچگونه نتيجه و اثري نداشته است و آمار و ارقام نشان ميدهد تعداد زيادي از مردم (در برخي از آمار حدود 50 درصد) به رسانههاي بيگانه نگاه ميکنند بنابراين ورود به حريم خصوصي در اينجا کاري ممنوع است، در رسانهها و مطبوعات و صداوسيما هم همينطور است. وقتي فردي نسبت به آبرو و شخصيت فردي توهين و اهانتي ميکند بايد به او حق دفاع بدهيم وگرنه هم حقوق شهروندي اين شخص نقض شده و هم حيثيت و حريم شخصي او.
پرسش 13: مهمترين اقدام عملي شما براي شکوفايي ورزش چيست؟
ولايتي: اولين خاصيت ورزش در حوزه سلامت، پيشگيري از بيماريهاست. بنابراين بايد امکانات ورزشي براي همه سنين فراهم شود. اساس تربيت ورزشي قهرماني در دبستانها بايد جستجو شود. بر اساس سند تحول آموزش و پرورش اکنون رشته ژيمناستيک و شنا در مدارس اجباري شده است. در مدارس بايد زنگ ورزش جدي گرفته شود و همچنين استعداديابي صورت بگيرد. توسعه ورزش همگاني زمينهساز تقويت ورزش پهلواني است. ما يک بيمه کامل و جامع چه در حوزه درماني، چه بيمه آسيبديدگي و چه بازنشستگي براي ورزشکاران بايد داشته باشيم که هيچ ورزشکاري دغدغه زندگي نداشته باشد. ورزش بايد خصوصي و در کنترل و اداره مردم باشد و مديريت ورزشي نبايد سياسي باشد و مسئوليت هر رشته ورزشي بايد به متخصصان همان حوزه سپرده شود.
پرسش 14: دولت شما براي تسهيل ازدواج جوانان چه اقدام عاجلي خواهد داشت؟
عارف: يکي از مشکلاتي که امروز ما با آن روبهرو هستيم افزايش سن ازدواج است که متاسفانه حدود پنج سال سن ازدواج بالا رفته است. اقداماتي که بايد در اين زمينه انجام دهيم بحث اشتغال است. متاسفانه به دليل بالا بودن نرخ بيکاري و عدم امکان تامين درآمد براي زندگي جوانان علاقهاي براي ازدواج ندارند؛ بنابراين بايد بحث اشتغال حل شود. مشکل مسکن، مشکل بعدي جوانان است. ما طرحي داريم تحت عنوان مسکن ماندگار در برنامه پيشنهاد داديم که با اصلاح بر روي طرح فعلي مسکن مهر انجام گرفته است. انشاءالله اميدواريم که بتوانيم با سازوکارهاي مناسبي مسکن مورد نياز جوانان را تامين کنيم و تسهيلات براي ازدواج جوانان را ايجاد کنم. الان وامهايي پرداخت ميشود که کفايت نميکند. هم ميزان اين وامها افزايش بايد پيدا کند تا انشاءالله بتوانيم با تسهيلاتي که براي وام ازدواج و يا حتي برگزاري مراسم ازدواج در شهرداريها و اماکن مناسبي که اختصاص دهند صورت دهيم تا انشاءالله عزيزان ما تشويق شوند ازدواج کنند. براي حل مشکلات معيشتي آنها در حقيقت مهمترين مسئله آن است که دغدغه جوانان را براي ازدواج کم کنيم. همين طور از نظر فرهنگي هم بايد تلاش کنيم جوانان قبل از ازدواج، در حين ازدواج و بعد از ازدواج آموزشهاي لازم را ببينند تا انشاءالله زندگي باثباتي را داشته باشند که متاسفانه نرخ طلاق در کشور ما وضعيت خوبي را ندارد. الان نرخ طلاق از يک به 16 به يک به 6 رسيده است بنابراين بايد با کارهاي فرهنگي تلاش کنيم تا زندگي باثبات و با نشاطي را براي جوانان به وجود آوريم.
پرسش15:مهمترين اقدام دولت شما براي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه چيست؟
حدادعادل:مهمترين اقدام من براي گسترش فرهنگ عفاف و حجاب، معتقد کردن نسل آينده و جوانها به حجاب است. من در سال 1359 يعني 33 سال پيش کتاب "فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي "را نوشتم که 21 بار تجديد چاپ شده و به 10 زبان ترجمه شده است. من با استفاده از نظريات استاد شهيد مطهري در اين کتاب در اول انقلاب توضيح دادم و اهميت مساله حجاب را متذکر شدم. معتقدم پايههاي حجاب بايد با اعتقاد محکم شود و عقيده دارم که جامعه ما يک جامعه عفيف است؛ اگرچه گاهي ميبينيم خانمهايي به قول هواشناسي کمي تا قسمتي بدحجاب هستند، اما به اين معنا نيست زن ايراني حجاب را نپذيرفته است. زن ايراني به دليل فطرت انساني و اعتقاد اسلامياش حجاب را پذيرفته و ما بايد براي ترويج فرهنگ عفاف اختلاف نظر در مسئولان را به وحدت نظر تبديل کنيم.
نميشود نيروي انتظامي يک سياست را در پيش بگيرد و سخنگوي دولت بگويد کار نيروي انتظامي ربطي به ما ندارد. اين نوع تعارضها از اقتدار نظام در اجراي قانون کم ميکند پس ما بايد سياست واحد، عاقلانه و حکيمانهاي داشته باشيم و نبايد بگذاريم از زن به عنوان يک ابزار استفاده شود.
پرسش 16: مهمترين اقدام دولت شما براي ارتقاي جايگاه ايثارگران و فرهنگ شهادت در جامعه چيست؟
قاليباف: براي ارتقاي جايگاه ايثارگران در جامعه که زندگي و خانواده خود را مديون شهدا و ايثارگران هستيم بيشترين اهميت را قائلم به حقوق جانبازان عزيز احترام زيادي ميگذارم. آنها نشستهاند تا ملت ما بزرگي و عزت خود را حفظ کنند. ما تمام زندگي خود را مديون آنها هستيم. اولين اقدام قانوني که انجام ميدهم اين است که مصوباتي که در مجلس تصويب و به مجمع رسيده است را به قانون تبديل ميکنم و درصدد اجراي آنها هستم. حفظ فرهنگ ايثارگري از مهمترين وظايف ما است. اگر فرهنگ ايثارگري در جامعه ما رشد پيدا کند مي توانيم به آرمانهاي انقلاب دست پيدا کنيم. حفظ اين فرهنگ بايد از طريق مردم باشد. مردم بايد با عقلانيت و معنويت فرهنگ ايثارگري را بپذيرند امکانات آن ها را در سطح جامعه افزايش ميدهم و مشکلات رفت و آمدي آنها و معلولان در شهر را به طور کامل در اولويتها قرار ميدهم. ما قريب به 10 ميليون جانباز داريم که بايد مسائل رفت و آمدي آنها حل شود.
به گزارش ايسنا در بخش پاياني دومين مناظره تبليغاتي کانديداهاي رياستجمهوري هر يک به مدت دو دقيقه به جمعبندي نهايي صحبتهاي خود پرداختند که به به شرح زير است:
رضايي: دولت ما با يک دست فرهنگ و ادبيات ايستادگي و مقاومت و با دست ديگر فرهنگ و هنر و ادبيات جهاد اقتصادي و جهاد فرهنگي را دنبال ميکند، بنابراين گفتمان انقلابي ما ايستادگي از يک طرف، و جهاد اقتصادي و فرهنگي از طرف ديگر است. مساله بعدي اين است که به وضعيت فرهنگيان، هنرمندان، معلمين، بازنشستگان، اساتيد دانشگاهها، بانوان، جوانان و اقوام را به صورت جدي چه در بعد مادي و چه در بعد منزلت اجتماعي و معنوي در چارچوب برنامهاي که براي زندگي مردم تهيه کردهايم، رسيدگي جدي خواهيم کرد. اصل 15 و 19 قانون اساسي را در کشور پياده ميکنم و تبعيض و رشوه را از کشور بيرون خواهيم کرد و کشوري که با خون شهدا و جانبازان و ارتش قهرمان و سپاه پاسداران و بسيج فداکار و نيروي انتظامي پرتلاش تحويل ميگيرم، سالم و با امانت کامل و با حفظ ارزشهاي به دولت بعدي تحويل ميدهم و قول ميدهم که هيچ کس و هيچ چيزي را مقدم بر منافع مردم قرار ندهم، قول ميدهم راستگويي را از دولت شروع کنم، قول ميدهم که اخلاق را از دولت شروع کنم، قول ميدهم که رييسجمهور مردم باشم و قول ميدهم که به شعارها و برنامههايي که دادم عمل کنم و قول ميدهم وفادار به ميراث گرانبهاي حضرت امام(ره) و شهدا و جانبازان عزيز باشم.
قاليباف: تغيير و تحول اساسي در مديريت کشور و پايان دادن به مديريت يکنواخت، بسته و خسته لازم است. با هر نگاهي، لازمه کشور پيشرفت است و مردم و مسئولان فرصت آزمون و خطا ندارند. بايد دست به دست هم دهيم تا پيشرفت را پيش ببريم. ما نيازمند رويکرد اجتماعي و نگاه سيستمي هستيم. بايد يک پا در اقتصاد، يک پا در فرهنگ و يک دست در سياست داشت. تحولات بايد در همه عرصههاي مديريت شکل بگيرد. ما نتوانستهايم براي حل مشکلات فرهنگي و اقتصادي از مديريت ديپلماسي استفاده کنيم. ما بيشتر با دولتها حرف زدهايم ولي حتما بايد به وسيله ديپلماسي عمومي با ملتهاي دنيا سخن بگوييم. ما بايد سرمايههاي اجتماعي را حفظ کنيم و بزرگترين سرمايه اجتماعي ما نخبگان هستند.
روحاني: راهکار دولت تدبير و اميد اين است که تصديگري دولت را در فرهنگ و مسائل اجتماعي کاهش دهد و کار را به کاردان بسپارد و انجمنهاي صنفي تشکيل دهد؛ چراکه مسائل را راحتتر ميتواند حل کند. مساله مهم ديگري که وجود دارد مساله جوانان است که بسيار حائز اهميت است. شرايطي فراهم آورديم که ورود به دانشگاه آسان شد اما بعد اينکه دانشجويان ليسانس، فوق ليسانس و بعد دکترا را تمام ميکنند تازه اول بيکاري آنها فراهم ميرسد. کيفيت دانشگاهها را بايد بالا ببريم ومهارتها را در دانشگاهها افزايش دهيم. دانشجويان بايد با صنعت و کشاورزي آشنا شوند تا بلافاصله بتواند بعد از فارغالتحصيلي شغل پيدا کنند. مساله ديگر موضوع زنان است که بايد مورد توجه قرار گيرد زن در يک جامعه فعال است و کار ميکند اما در عين حال کاري برابر انجام ميدهد حقوقش متفاوت است. من بيمه ويژه براي زنان آسيب ديده را تشکيل خواهم داد و همچنين يک وزارت امور بانوان در دولت تدبير و اميد پيشبيني کردهايم تا حقوق تضييع شده را به آنان برگردانيم.
حدادعادل: در دولت من که آن را دولت تقوا و تدبير ناميدهام، خانواده جايگاه مهمي دارد. خانواده نهاد ارتقاي فرهنگ است. من به کرامت زن در جامعه اهميت ميدهم. در عين اينکه تحصيل و اشتغال زنان را امر مهمي ميدانم معتقدم خانهدار بودن به معناي بيکار بودن نيست. زنان خانهدار بيکار نيستند، زنان خانهدار، مردان و زنان جامعه فردا را ساخته و تربيت ميکنند. من بيمه زنان خانهدار را مهم ميدانم.
از نظر اجتماعي من به همبستگي ملي و وحدت ملي اهميت بسيار ميدهم. به همه مردم ايران به چشم هموطن نگاه ميکنم. من قويا و قلبا معتقد هستم ايران آباد نخواهد شد، مگر آنکه همه ايران آباد شود و من شعارم اين است که همه جاي ايران سراي من است. من معتقد هستم همه مردم ايران ترک، کرد، فارس، لر، بلوچ، ترکمن و عرب همه هموطن هستند و اين مجموعه مانند تارهايي هستند که در کنار هم با رنگهاي مختلف يک پر طاووس درخشان و زيبا را با همبستگي و ترکيب خود ايجاد ميکنند که آن همان شکوه و عظمت فرهنگ و تمدن ايراني و اسلامي است.
و در آخر به مردم قول ميدهم که به آنها دروغ نگويم.
ولايتي: من تاکيد ميکنم که ايراني، ايراني است، از چابهار تا مازندران و از سرخس تا خرمشهر، همه مردم ايران اعم از شيعه و سني و همه اقوام از ترک، لر، کرد، بلوچ، عرب و فارس و همه کساني که در اين سرزمين زندگي ميکنند و اقليتهاي رسمي غيرمسلمان همه از حقوق برابر برخوردارند. بر اصل 15 و اصل 19 قانون اساسي که راجع به احياي فرهنگ اقوام است، تاکيد دارم موضوع ديگر، موضوع سلامت است. بر اساس قانون برنامه پنجم، بايد يک بيمه واحد باکفايت سراسري به نام بيمه سلامت ايرانيان درست شود به جاي بيمههاي نيمبند و نارسا که همه آحاد ايراني را در بر بگيرد و طوري باشد که در آخر برنامه پنجم هزينه 70 درصدي که از جيب بيمار پرداخت ميشود به 30 درصد برسد. اگر ما برنامه را اجرا کنيم برنامه ششم هم ميتواند در اين جهت به گونهاي طراحي شود که به درمان رايگان رسيد.
مطلب بعدي اين است که بيماري هاي صعبالعلاج مثل سرطانها، مثل بيماريهاي مزمن کبدي، کليوي، قلبي، بيماري هاي مزمني مثل ديابت، پيوند اعضا، تعويض زانو و همه اينها امروزه جزء مشکلات اساسي مردم است که مردم عادي قدرت پرداخت هزينههاي آن را ندارند. قرار دادن يک رديف بودجه براي پرداخت هزينههاي بيماريهاي صعبالعلاج جزء برنامههاي بنده است.
جليلي: ما اگر اعتقاد داريم که فرهنگ بر مبناي آموزههاي ديني است و گفتمان انقلاب اسلامي و عامل پيشرفت و يک فرصت است بايد اين را جدي گرفته و در برنامه کار دولت قرار بدهيم. رييسجمهور بايد اين را به صورت جدي باور داشته باشد و بعد تمام موضوعاتي را که ميتواند مانع استفاده از اين فرصتها باشد برطرف کند. نه تنها اين کار را کند بلکه بايد با اقتدار ازظرفيت فرهنگي استفاده کند در ساير عرصهها. اگر ما بتوانيم هر موضوعي را در فرهنگ و با فرهنگسازي انجام بدهيم خيلي بهتر است تا بخواهيم با قانون و ابزار ديگري استفاده کنيم. بايد اين موضوع ساختار دولت باشد و نه تنها نبايد مانعي باشد بلکه بايد سازوکارها و تمام ظرفيتهاي کشور که وجود دارد بتوانند ظرفيت خود را عرضه کنند مبتني بر گفتمان اسلامي و اين که بتوانند توليدات خود را به بروز برسانند و بايد کساني که در خط مقدم فرهنگ هستند را پشتيباني کنيم و دولت ستادش کوچک شود يک مثالي ميزنم يک وزارتخانهاي را بررسي ميکردم که ديدم هزينه بودجه 66 درصد و 33 درصد براي کارهاي سطحي اختصاص ميدهد. در صورتي که اين بايد برعکس باشد. کساني که در خط مقدمند مانند مادر که مهمترين کار را انجام ميدهد معلم، مسجد، هنرمند اعم از شاعر، نويسنده و هر کسي اين ظرفيت بايد شکوفا شود تا بتوانيم به آن چيزي که ميخواهيم به فرهنگ دست يابيم.
عارف: من به جايزه اسکار اصغر فرهادي اشاره ميکنم که ما نتوانستيم از اين ظرفيت به خوبي استفاده کنيم هرچند اصغر فرهادي در مراسم دريافت جايزه خود پيام صلح ملت ايران را به دنيا رساند. ما بايد از ديپلماسي فرهنگي براي ارتباط با دنيا استفاده کنيم. اصل 9 قانون اساسي ميگويد آزادي استقلال تماميت ارضي و وحدت، از يکديگر تفکيک پذير نيستند و کسي نميتواند به بهانه حفظ استقلال و تماميت ارضي آزاديهاي مشروع را با وضع قوانين سلب کند.من به سه اصل قانون اساسي ميخواهم اشاره کنم. اصل 22 قانون اساسي ميگويد مطبوعات آزادي بيان دارند مگر اينکه مخل مباني ديني و ملي باشند و اصل 15 ميگويد زبان و خط رسمي کشور فارسي است و بيان ميکند که کتب به زبان فارسي هستند اما استفاده از زبان قومي در کنار زبان فارسي در مدارس آزاد است.
غرضي: ورود ابزار پيشرفته باعث توسعه فرهنگي در جامعه ما شده است. در گذشته زماني که راديو و تلويزيون وارد کشور ما شد ما شاهد اين تحول و توسعه فرهنگي بوديم. شبکه مخابرات که آمد به خاطر اينکه ارتباطات دوطرفه بود توسعه فرهنگي نيز افزايش پيدا کرد. ما امروزه داراي امکانات فراواني هستيم که ميتواند ما را در ايجاد دولت الکترونيک ياري کند و از اين امکانات ميتوانيم براي کم کردن گپ ديجيتالي استفاده کنيم. مفهوم گپ ديجيتالي چيزي نيست جز اينکه اختلاف فرهنگي به صفر برسد.
اين گزارش از لحظه ارسال و طي حدود 5 ساعت تکميل شده است.