کيهان/ صادق زيباکلام خودش را مصداق هشدار رحيم پورازغدي درباره نفوذيها جا زد و گفت بله، آمريکا و انگليس به من پول زيادي ميدهند.
زيباکلام در پاسخ به خبرآنلاين درباره سخنان رحيم پورازغدي که گفته بود آمريکا در نهادها آدم دارد، گفت حرفهاي ازغدي درست است و او براي آمريکا کار ميکند، اما نميداند که ازغدي از کجا خبردار شده است!
وي گفت: آقاي ازغدي کاملا درست گفتهاند و آمريکاييها در همه جاي مملکت آدم دارند. مثلا آدم آمريکاييها در دانشگاه تهران من هستم و تلاش ميکنم که جاهاي ديگر هم آدمشان من باشم! به عنوان مثال در خبرآنلاين هم من باشم و يا در روزنامه شرق و...
-(به جز شما کسي را ندارند؟) من چون خوب انجام وظيفه ميکنم جاي چند نفر کار ميکنم! البته خسته شدم، اما آمريکاييها ميگويند بمانم!
- (به نظر شما آقاي رحيم پور از کجا به اين نتيجه رسيدهاند که آمريکا در همه نهادها آدم دارد؟) ايشان هوش زيادي دارند و زياد مطالعه ميکنند. چون آمريکاشناسي تخصص ميخواهد. من البته نميدانم چطور متوجه شد که من براي آمريکا کار ميکنم. من فکر ميکردم خيلي زرنگم و هيچ ردي از خودم به جا نگذاشتهام اما آقاي رحيم پورازغدي ما را لو دادند!
- (خوب پول ميدهند؟) بله پول زيادي به ما ميدهند. قرار است همه عوامل آمريکا يکي يکي به بهانههاي مختلف از کشور خارج شويم، چرا که اگر همه با هم برويم متوجه ميشوند. در آنجا آمريکاييها دستورالعمل جديد به ما ميدهند که چطور کار کنيم که آقاي رحيم پور متوجه نشوند.
- (انگليس هم در ايران آدم دارد؟) من به طور تمام وقت براي آمريکا کار ميکنم و به طور پارهوقت براي ملکه انگليس.
اينکه آقاي زيباکلام اصرار داشته خود را مصداق هشدار جدي و کارشناسي استاد رحيم پورازغدي جا بزند و خود را تحويل بگيرد حکايت همان کسي است که بيخودي خودش را ميان دو سارق دستگير شده انداخته بود و مدام به پليس ميگفت: ما 3 تا را کجا ميبريد؟!
همچنين ميگويند کسي دربهدر و کوچه به کوچه دنبال شيطان ميرفت و مدام ميپرسيد «اين زنجير براي کيه؟ با اين طناب ميخواهي دست و پاي چه کسي را ببندي؟ و...» آخرسر پرسيد کدام زنجير و طناب براي فريب و اغوا کردن من است. شيطان پاسخ داد تو که طناب نميخواهي و همهجوره رفيق و همراهي.
حالا حکايت آقاي زيباکلام است که اصرار دارد سري در ميان سرها- ولو جاسوسها و مزدبگيرهاي آمريکا و انگليس- در بياورد؛ حال آن که پيش از اين از عقدههاي ناکام خود گفته و اينکه متاسفانه اسم من به جاي ديويد اسميت و آلفرد جانسون، صادق زيباکلام است وگرنه در دانشگاههاي اروپا و آمريکا من را حلوا حلوا ميکردند.
تلاش زيباکلام براي لوث کردن ماجراي نفوذ و جاسوسي در حالي است که اسناد لانه جاسوسي آمريکا نشان ميدهد آمريکاييها هم در ايران مزدور استخدام ميکردند و هم بيگاري ميکشيدند و هم آبرو و حيثيت آنها را در وقت مقتضي به حراج ميگذاشتند.