راز حمایت رهبر انقلاب از تصمیم سران قوا
خبرآنلاين/ کمتر از ۲۴ ساعت از شروع آشوبهاي خياباني اشرار، پس از طرح سهميهبندي بنزين رهبر انقلاب از مصوبه سران قوا حمايت کردند. اين موضوع با واکنشهايي در فضاي عمومي کشور رو به رو شد. به همين مناسبت خط حزبالله در سخن هفته دويست و يازدهمين شماره خود به بازخواني و تحليل اين بيانات پرداخته است. به گزارش خبرآنلاين در اين مطلب آمده است؛ اول. ماجرا از کجا آغاز شد؟ طرح سهميهبندي بنزين و افزايش قيمت آن، از مدتها قبل در دستور کار دولت قرار داشت، اما هر بار به دلايل مختلف با آن مخالفت ميشــد و به مرحلــه اجرا در نميآمد. امسال اما از ســويي با توجه به تشديد فضاي تحريمي عليه ايران، و از سويي ديگر افزايش بيرويه مصرف بنزين، دولت مجددا اين طرح را در دســتور کار قرار داد. به گفته آقاي رئيسجمهور، در سال ۹۲ (يعني شروع آغاز به کار دولت اول آقاي روحاني) ۵۶ ميليون ليتر بنزين در روز توليد ميشــد کــه اين رقم در ســال ۹۸ به ۱۰۷ ميليون ليتر در روز رســيد. مصرف بنزين در سال گذشته و امسال، با رشــد ۱۰ درصدي همراه بود و آنگونه که آقاي روحاني به آن اشاره کردند، با همين روند، در سال ۱۴۰۰،مجددا ميبايست کشور واردکننده بنزين شــود. براي همين) و (البته دلايل ديگر) دولت تصميم به اجراي طرح سهميهبندي بنزين گرفت. فارغ از بحثهاي کارشناسانه پيرامون اين موضوع که آيا زمان کنوني، مقطع مناســبي براي انجام اين طرح بود يا نه، اجراي شتابزده اين طرح، موجب بروز اعتراضاتي در اين زمينه شد. به گفته احمد توکلي، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام، روز جمعه گذشته، به هنگام ملاقات مســئوالن نظام با رهبر انقلاب به مناسبت والدت پيامبر اکرم(ص) )و امام صادق (ع)، ايشان خطاب به رئيسجمهور ميگويند، اگر ميخواستيد چنين کنيد، چند روز زودتر يارانهاي را که به مردم وعده داده بوديد، به حسابشان واريز ميکرديد. رهبر انقلاب در ادامه تأکيد کردند که حالا هم ظرف يکــي دو روز وجه مورد نظر را به حساب مردم واريز کنيد. اين اتفاق اما متأسفانه نيفتاد و اشرار و آشوبطلبان نيز که مترصد فرصتي براي ضربه زدن به کشور بودند، از روز شنبه وارد معرکه شدند و برخي از شهرها را به ناامني کشاندند. دوم. موضع رهبر انقلاب در قبال اين موضوع چه بود؟ کمتر از ۲۴ ساعت از شروع آشوبها در کشــور، رهبر انقلاب، صبح روز يکشنبه (۲۶ آبان)، در ابتداي درس خارج فقه خود، نسبت به اين موضوع واکنش نشان دادند. بيانات رهبر انقلاب چهار محور اساسي داشت: اول اينکه «اولا وقتي يک چيزي مصوبه سران کشور هست، آدم بايد با چشم خوشيبيني به او نگاه کند، بنده در اين قضيه سررشته ندارم، يعني تخصص اين کار را ندارم، گفتــم هم به آقايان... من صاحبنظر نيستم، لکن اگر سران سه قوه تصميم بگيرند، من حمايت ميکنم.» دوم اينکه «يقينا بعضي از مردم از اين تصميم يا نگران ميشوند يا ناراحت ميشوند يا به ضررشان اســت يا خيال ميکنند به ضررشان است، به هر تقدير ناراضي ميشوند، لکن آتش زدن به فلان بانک، اين کار مردم نيســت، اين کار اشرار اســت؛ اين را بايد توجه داشت... اين مفاسد هيچ مشکلي را درست نميکند، جز اينکه علاوه بر هر مشکلي که هست، ناامني را هم اضافه ميکند. ناامني بزرگترين مصيبت براي هر کشوري است، براي هر جامعهاي است، اينها قصدشان اين است.» سوم اينکه «مسئولين هم البته دقت کنند، مواظبت کنند، هرچه ممکن است از مشکلات اين کار کم کنند... چون الان گراني هست، بنا باشد باز اضافه بشود گراني، خب اين براي مردم خيلي مشکلات درست ميکند؛ بايد مراقبت کنند. اين مراقبتها را اينها بکنند، مســئولين حفظ امنيت کشور هم به وظايفشان عمل کنند.» و نهايتا اينکه «مردم عزيز ما هم که خوشبختانه در قضاياي گوناگون اين کشور بصيرت خودشان را، آگاهي خودشان را نشان دادند، بدانند که اين حوادث تلخ از ناحيه کيســت و چگونه است، اين آتش زدن و خراب کردن و ويران کردن و دعوا کــردن و ناامني ايجاد کردن مال چه کسي است؛ اين را بفهمند، توجه کنند؛ که ميفهمند هم مردم، ملتفتاند؛ و از اينها فاصله بگيرند.» سوم. چرا رهبر انقلاب چنين موضعي گرفتند؟ اين موضع رهبر انقلاب موجب واکنشهاي مختلفي شد. برخي آن را ستودند و شجاعانه و مروتآميز معنا کردند و برخي ديگر نيز اين موضع رهبر انقلاب را عجيب دانســتند و انتظار چنين موضعي را نداشتند. شــايد يکي از دلايل اصلي عدم انتظار اين موضع رهبر انقلاب کمتوجهي به «منطق حکمراني» ايشــان باشــد. در منطــق حکمراني رهبر انقــلاب، يکي از پايههاي اساســي تداوم حاکميت، «حفظ ســاختارهاي رسمي» است. حفظ ســاختارهاي رســمي و مکانيســمهاي طراحي شده قانوني، آنقــدر براي رهبر انقــلاب از اهميت برخوردار اســت که هرکجا ببينند اين ســاختارها به بهانهاي در حال مخدوش شدن اســت، بلافاصله وارد ميدان ميشــوند. البته تأکيد بر ســاختارهاي قانوني و پايبندي به آنهــا، در دل خود پايبندي بــه «مردمســالاري» را هــم دارد. در همين ماجرا، مصوبه ســران ســه قوه و نه دولــت - هر چنــد دولت و رئيسجمهــور در آن نقــش محوري دارند- يعني مصوبــهاي که دو ضلعش نمايندگان مســتقيم مردم هســتند. اين همان منطق ورود مقتدرانه رهبر انقلاب در ماجراي فتنه ۸۸ اســت. در فتنه ۸۸، برخي افراد به بهانه دروغين تقلب در انتخابات، ساختارهاي رسمي و قانوني کشور را زير سؤال برده و خواهان برگزاري مجدد انتخابات شدند. رهبر انقلاب اما در مقابل، به حفظ «مکانيســمهاي قانوني» که صيانت از راي مردم در گرو آن بود، تأکيد کردند. در جلسه ۲۶ خرداد ۸۸ رهبر انقلاب با نمايندگان نامزدهاي انتخاباتي، صراحتا چنين گفتند: «ممکن است کساني اشکالاتي و اعتراضاتي را بر مجاري گوناگون امور در انتخابات ثبت کرده باشند و اعتراض داشته باشند. خب راههاي قانوني وجود داردو رسيدگي به اينها جتما بايد انجام بگيرد... [اما] راه، راه راههاي قانوني است. من به آقاي مهندس موســوي هم گفتم؛ ايشان هم قبول کرد از من که راه، راه قانوني است؛ از همان طريق قانوني مشي کنند، من هم قرص و محکم پشتش ميايستم.» از طرف ديگر، تجربه آشوبهاي اخير در کشورهايي چون عراق نشان داده است که به موازات آنکه پيام اختلاف و چندگانگي ميان مسئوالن به جامعه منتقل شود، زمينه براي تشديد آشوبها و ناامنيها بيشتر خواهد شد. چهارم. چرا رهبر انقلاب به اين سرعت ورود کردند؟ آذرماه سال گذشــته، رهبر انقلاب با اشاره به نقشــه آمريکاييها براي آشوب در ايران، چنين فرمودند: «اول امســال که سال ۹۷ اســت اعلام کردند که ايران تابستان داغي خواهد داشت... يعني همين اختلاف و دعوا و اين را بکش به خيابان و آن را بياور در عرصــه و [بين] اين گروه با آن گروه، آن گــروه با آن گروه [ديگر]، جنگ راه مياندازيم، دعوا راه مياندازيم؛ هدفشــان اين بود. به کوري چشم آنها تابستان امسال يکي از بهترين تابستانهاي ســال بود... من هم به ملت عزيزمان عرض ميکنم اين بيداري را حفظ کنيد؛ اينکه اينها گفتند در سال ۹۷ ما چنين ميکنيم، چنان ميکنيم، و نقشههايي را براي جمهوري اسلامي ابراز کردند -يعني در واقع نقشهشــان لو رفت- اين ممکن است فريب باشد؛ ممکن است جنجال را براي سال ۹۷ بکنند، نقشه را براي سال ۹۸ بکشــند.» ۹۷/۹/۲۱ حدود بيست روز پيش نيز رهبر انقلاب در دانشگاه پدافند ارتش، مجددا با طرح مسأله«فتنه»، از نيروهاي امنيتي خواستند که مراقب آن باشند: «آن چيزي هم که در اين زمينه مخصوص نيروهاي مسلح و نيروهاي حافظ امنيت است، اين است که مراقب فتنه باشند. در قرآن يکجا ميفرمايد: الفتنه اََشُّدِ مَن َالقتل؛ يک جا ميفرمايد: الفتنه اکبر من القتل، اشد يعني سختتر، اکبر يعني بزرگتر. کشتار چيز بدي است، نامطلوب است، اما فتنه از آن بدتر است. خب اگر فتنه از قتل بدتر است، پس بايستي نيروهايي که حافظ امنيت هستند آرايش لازم را، نظم لازم را براي مقابله با فتنه هم بگيرند، آمادگيهاي خودشان را براي فتنه هم بايستي حفظ بکنند.» ۹۸/۸/۸ اگر فتنه، به معناي «امتزاج حق و باطل» باشد، پس هرچه زودتر «چشم فتنه» کور شود، آسيبهاي آن براي جامعه کمتر است. «آشوب» مقدمه فتنه است و فتنه بستري براي ناامن کردن جامعه. ضمنا رهبر حکيم انقلاب بارها به «عمل به هنگام» تأکيد کردهاند، چراکه اگر عملي در زمان خودش انجام نشود چه بسا بيخاصيت و بيتأثير باشد. ورود با فوريت يا بهتر بگوييم، «ورود به هنگام» رهبر انقلاب در اين ماجرا و حمايت ايشان از طرح سران قوا، حاکي از همين مسأله است. آشوبهاي اخير گرچه طبق اخبار منتشره، تقريبا تمام شده است، اما اين به معناي پايان فتنه نيست. ملت ايران، مانند هميشه بايد بيدار باشند، که اميرالمؤمنين (ع) ميفرمايند: «ان اخاالحرب الارق و من نام لم ينم عنه: مرد جنگجو هميشه بيدار و هوشيار است، و هر که از دشمن آسوده بخوابد دشمن نسبت به او نخواهد خفت.»