روایت عراقچی از لحن تند و فریادهای ظریف در مذاکرات
خراسان/ مدت پنج سال در آخرين شبهاي مذاکرات و پس از يک جلسه طوفاني بين وزير خارجه کشورمان با دو وزير خارجه ديگر (که از تحريمهاي نامحدود به محدوديتهاي ۱۰ ساله رسيده و از آن کوتاه نميآمدند)، مورد مصالحه واقع شد. به خاطر لحن تند دکتر ظريف و فريادهاي او، خانم شرمن از همکاران خود خواست اتاق را ترک کنند و وزيران خارجه را تنها بگذارند!
سيد عباس عراقچي، معاون وزير امور خارجه و عضو ارشد تيم مذاکرهکننده هستهاي ايران، در يادداشت خود در روزنامه «خراسان» نوشت: «پنج سال از روز تصويب برجام ميگذرد. طبق قطعنامه ۲۲۳۱ شوراي امنيت ملل متحد، دقيقا پنج سال بعد از تاريخ مزبور يعني پايان روز ۱۷ اکتبر ۲۰۲۰ (ساعت ۱۲ شب به وقت گرينويچ و ۳:۳۰ صبح ۲۷ مهر به وقت تهران) تمامي محدوديت هاي تسليحاتي ايران خاتمه يافت .
چهار سال است که دولت آمريکا تلاش ميکند برجام را به طور کامل نابود کند و بيش از يک سال است که تقلا ميکند حداقل جلوي لغو محدوديتهاي تسليحاتي ايران را بگيرد. هر دو هدف ناکام مانده، هم به دليل استحکام برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ و هم به دليل ديپلماسي ماهرانه ايران پس از خروج آمريکا از برجام.
تحريم تسليحاتي – محدوديتهاي تسليحاتي
قطعنامههاي ملغيشده شوراي امنيت و در راس آنها قطعنامه ۱۹۲۹، تحريمهاي تسليحاتي گستردهاي را براي مدت نامعلوم عليه ايران وضع کرده بودند. بر طبق اين تحريمها که تحت فصل هفت منشور صادر شده و براي همه کشورها الزامآور بود، فروش سلاحهاي سنگين به ايران و فروش يا تامين هر سلاحي حتي يک فشنگ توسط ايران، ممنوع بود. اين قطعنامهها همچنين کليه فعاليتهاي موشکي بالستيک ايران را نيز ممنوع کرده بودند. کميته تحريم و پانل کارشناسي شوراي امنيت دو نهادي بودند که طبق قطعنامههاي ۱۷۴۷ و ۱۹۲۹ تشکيل شده بودند تا بر اين تحريمها و ممنوعيتها نظارت کنند. واقعيت آن است که تحريمهاي تسليحاتي و موشکي دو دستاورد بزرگ آمريکا بود که به بهانه مقابله با برنامه هستهاي ايران وارد قطعنامههاي شوراي امنيت شده بودند. به همين دليل موضوع اين تحريمها و چگونگي لغو آنها از سختترين و پيچيدهترين مباحث در طول مذاکرات هستهاي به شمار ميرفت. طرفهاي غربي با استناد به اينکه تحريمهاي تسليحاتي و موشکي مقولاتي جدا از موضوع هستهاي هستند، خواستار ادامه آنها بودند و رفع آنها را غيرممکن ميدانستند مگر آنکه مذاکرات جداگانهاي در خصوص اين موضوعات صورت گيرد. اين خواسته بشدت مورد مخالفت ايران قرار گرفته بود و موضع ما اين بود که اين تحريمها به بهانه هستهاي گذاشته شده و بايد همزمان با ديگر تحريمها ملغي شوند. اين بحث از اولين روزهاي مذاکرات تا آخرين لحظات آن ادامه داشت. به بنبستي تبديل شده بود که لاينحل به نظر ميرسيد و بالاخره آخرين موضوعي بود که در مذاکرات براي آن تصميمگيري شد.
در نتيجه مذاکرات بسيار سنگين در طي دو سال و نيم، در نهايت تحريمهاي موشکي در قطعنامه ۲۲۳۱ تبديل شد به درخواست غيرالزامآور از ايران براي فعاليت نداشتن روي موشکهايي که براي حمل کلاهکهاي هستهاي طراحي شدهاند و تازه همين درخواست هم براي هشت سال بود. کسي نميتواند انکار کند که در طول پنج سال گذشته تمام فعاليتهاي موشکي ايران ادامه يافت بدون اينکه آمريکا يا هر کشور ديگري قادر باشد به اين دليل ايران را مجدد موضوع شوراي امنيت قرار دهد. بله، اعتراض کردند و سر و صدا راه انداختند ولي خودشان هم اعتراف کردند که فعاليتهاي موشکي ايران نقض قطعنامه ۲۲۳۱ نيست و تنها با آن «ناسازگار» است!
تحريمهاي تسليحاتي نيز در نتيجه مذاکرات تبديل شد به محدوديتهاي تسليحاتي براي ايران به مدت پنج سال. گفتني است که قطعنامه ۲۲۳۱ اصولا فاقد هر گونه تحريم بوده و ساختار تحريمي ايجادشده توسط قطعنامههاي قبلي شامل کميته تحريم و پانل کارشناسي را منحل کرده است. تلاش کشورهاي غربي در برجام براي تمديد نامحدود «تحريمهاي تسليحاتي» ايران ناکام ماند و در نهايت تبديل شد به «محدوديتهاي تسليحاتي» براي ايران به اين معني که ايران براي مدت پنج سال براي خريد يا فروش اقلامي که در گذشته ممنوع بودند بايد از شوراي امنيت مجوز موردي بگيرد.
مدت پنج سال در آخرين شبهاي مذاکرات و پس از يک جلسه طوفاني بين وزير خارجه کشورمان با دو وزير خارجه ديگر (که از تحريمهاي نامحدود به محدوديتهاي ۱۰ ساله رسيده و از آن کوتاه نميآمدند)، مورد مصالحه واقع شد. به خاطر لحن تند دکتر ظريف و فريادهاي او، خانم شرمن از همکاران خود خواست اتاق را ترک کنند و وزيران خارجه را تنها بگذارند! گزارش آن جلسه از اسناد ماندگار در تاريخ ديپلماسي ايران است.
شکست آمريکا
امروز بيست و هفتم مهر ۱۳۹۹، محدوديتهاي تسليحاتي و نظام مجوزگيري در شوراي امنيت به طور خودکار ملغي شد. تلاش آمريکا براي جلوگيري از اين امر به سه بار شکست خفتبار در صحنه شوراي امنيت و انزواي آمريکا منجر شد، با اينکه آن کشور بيش از يک سال براي جلوگيري از لغو محدوديتهاي تسليحاتي ايران برنامهريزي و زمينهسازي کرده بود. امروز يک روز تاريخي است؛ روزي که ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران يک بار ديگر بر آمريکا غلبه ميکند آن هم در عرصهاي که به خاطر حق وتو نقطه قوت آمريکاست، يعني در شوراي امنيت.
قطعنامه ۲۲۳۱ شوراي امنيت، در يک قضاوت منصفانه سند افتخار جمهوري اسلامي ايران است. ما در اين قطعنامه به همه خواستههاي خود همچون خروج از فصل هفت شوراي امنيت، پذيرش غنيسازي براي ايران، فروپاشي رژيم تحريمهاي بينالمللي و از بين رفتن کامل ساختار تحريم سازمان ملل عليه ايران، ابطال شش قطعنامه قبلي به خصوص قطعنامه خطرناک ۱۹۲۹، لغو تحريمهاي الزامآور تسليحاتي پس از پنج سال، غيرالزامي شدن محدوديتهاي موشکي و لغو کامل آنها پس از هشت سال، لغو خود قطعنامه ۲۲۳۱ و خروج کامل ايران از دستورالعمل شوراي امنيت پس از ۱۰ سال و … رسيدهايم. با اين همه اجازه نداديم حتي همين محدوديتها در متن قطعنامه بيايد و تنها در ضميمه قطعنامه آمد که حتي آنها را هم نپذيرفتيم و در يک بيانيه که همزمان با قطعنامه ۲۲۳۱ منتشر شد، کليه محدوديتهاي موشکي و دفاعي را رد کرديم.
در يک اتفاق نادر در تاريخ شوراي امنيت، قطعنامه اين شورا با کشوري که خود موضوع قطعنامه بود (ايران) مذاکره شد. بند به بند، سطر به سطر و کلمه به کلمه با ما مذاکره و توافق ميشد و اين کار آساني نبود. غربيها در بين کلماتِ قطعنامهها، هزار نکته و ترفند تعبيه ميکنند و پيشبيني و بستن راه همه سوءاستفاده هاي احتمالي در آينده کار سختي است. تصادفي نبود که ترامپ هيچ راه يا بهانهاي براي بازگرداندن تحريمهاي اقتصادي عليه جمهوري اسلامي ايران در داخل برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ نيافت و چارهاي جز خروج کامل از برجام و نقض روشن قطعنامه ۲۲۳۱ پيدا نکرد و اتفاقي نبود که پس از آن در جلوگيري از لغو محدوديتهاي تسليحاتي ناکام ماند.
دولت ترامپ در شوراي امنيت به چنان بنبستي رسيد که اکنون هيچ راهي جز قلدري و زورگويي و مقابله با همه اعضاي جامعه بينالملل (به جز معدودي) نيافته است.
کلام آخر
هر مذاکرهاي متکي به قدرتهاي دروني است و هيچ مذاکرهکنندهاي قادر به کسب موفقيت در مذاکره نيست مگر آنکه دست او از توانمنديها و مولفههاي قدرتهاي داخلي پر باشد و به پشتوانه اين توانمنديها مذاکره کند. اين توانمنديها اعم از قدرت نظامي است و تواناييهاي گفتماني، اقتصادي، علمي و … و از جمله توانمنديهاي ديپلماتيک (جريانسازي، بازيگرداني، يارگيري، لابيگري، اقناعسازي، اجماعسازي / اجماعشکني، تعامل / تقابل، همکاري / منازعه، مهارتهاي مذاکراتي، مديريت رسانهاي و …) را نيز در بر ميگيرد. موفقيت در سياست خارجي موکول به اجماع داخلي و وفاق ملي است. قربانيکردن موفقيتها و دستاوردهاي سياست خارجي در پاي منافع کوتاه مدتِ فروملي، پايمالکردن غرور ملي و تزريق حس شکست و درماندگي به جامعه با ناديده گرفتن يا کوچک شمردن داشتههاي ملي به نفع هيچکس نيست