گزارش زاکانی از جلسه ۵ ساعته با طراحان استیضاح روحانی
فارس/عليرضا زاکاني نماينده مردم قم در مجلس شوراي اسلامي در يادداشتي با عنوان «چرا با استيضاح همراه نبودم؟»، گزارشي از جلسه 5 ساعته 29مهرماه با برخي از فعالان طرح استيضاح رئيسجمهور ارائه داد.
متن اين گزارش به شرح ذيل است:
بسم الله الرحمن الرحيم
گزارشي از جلسه 5 ساعته 29 مهر 1399 با برخي از فعالان طرح استيضاح رئيسجمهور
استيضاح رئيسجمهور در هفتههاي گذشته از پرچالشترين بحثهاي سياسي و جلسات خصوصي و عمومي فعالان سياسي کشور بود. هر چند اين بحث سرانجام به پايان رسيد و رهبر معظم انقلاب صراحتاً و علني به موضوع مواجهه نادرست و غير اخلاقي با رييس جمهور محترم ورود کردند، اما بهجهت بررسي و تحليل منطق حاکم بر آنچه که در هفتههاي گذشته، گذشت و از آن جهت که احتمال ميرود در سالهاي آتي نيز باز هم اين ماجرا تکرار شود و نيازمند تحليل و آسيبشناسي است، بر خود واجب ديدم تا استدلالهايي را که در جلسه پنج ساعته 29 مهر 1399 با مطالبه گران فعال طرح استيضاح داشتم به صورت مکتوب منتشر نمايم تا علاوهبر درج در تاريخ، بتواند محلي براي فکر و مداقه قرار گيرد.
بنده در اين جلسه، طرح استيضاح رئيسجمهور را در مقطع کنوني (هر چند با نيت خيرخواهانه و براي حل مشکلات کشور و مردم تهيه شده بود) غير شرعي، غير منطقي، غير عقلايي، غير علمي، تکروانه و ضد سازوکارهاي جمعي مجلس، غير حرفهاي، خلاف مصالح حکمراني، خلاف تجربه، سطحي، منفعلانه، غير مردمي، تفرقهآفرين، خلاف سبک مديريتي و منطق امامين انقلاب اسلامي، ضدامنيتي و بحرانآفرين و غيرانقلابي يا ضدانقلابي دانستم که در ادامه استدلالهاي خود را به صورت تيتروار تقديم مينمايم.
- طرح استيضاح رئيسجمهور
غير شرعي بود؛ رهبر فرزانه انقلاب اسلامي در دور قبلي مجلس که استيضاح مطرح شد، اعلام کرده بودند که با آن مخالفند؛ اين بار نيز فهم مخالفت معظم له و چرايي اين مخالفت سخت نبود. عقيده ولايي ما که سياستمان را عين ديانت تعريف ميکنيم، حکم ميکند هرگونه حرکت بر خلاف خواست ولي فقيه بهويژه آنجا که نظرشان به صراحت بيان شده است، حجيت شرعي ندارد.
غيرمنطقي بود؛ طرح استيضاح در واقع هيچگونه نتيجه خاصي به همراه نداشت؛ همانطور که بسياري از دلسوزان نيز گفته و نوشتهاند، حتي در صورت رأي منفي شخص آقاي روحاني و عزل ايشان از مقام رياستجمهوري، تداوم دولت تا آمادهسازي و برگزاري انتخابات مجدد بر عهده معاون اول (ضمن تزلزل در همين وضع نيم بند موجود) قرار ميگرفت که يک حساب سرانگشتي نشان ميداد که طي اين مسير تقريباً با روال معمول برگزاري انتخابات 1400 يکسان بود و يا نهايتاً چند ماه تفاوت داشت لذا منطق حکم ميکرد به خاطر اين مدت اندک کشور را وارد چالشي بزرگ ننماييم.
احساسي و غير عقلايي بود؛ وقتي طرحي نتيجهاي حداقلي نزديک به هيچ و آثار و تبعاتي بس مهم به همراه دارد اساساً ديگر پافشاري و تأکيد بر آن، کنشي احساسي و غير عاقلانه است که حواشي و جنجالهايي که در فضاي کنوني کشور بر پا ميکند، آسيبي فراتر از هدف خيرخواهانه پشت آن به همراه خواهد داشت.
غير علمي بود؛ وقتي طرحي را به ميدان ميآوريم که محاسبات دقيق و منطقي ناظر به نتيجه آن انجام نشده است و آيندهاي پرابهام دارد، در واقع جوابي بسيط و ساده به ماجرايي پيچيده و چند وجهي داده ايم که اين کاملاْ غيرعلمي است.
تک روانه و ضدسازوکارهاي جمعي مجلس بود؛ بيان طرح استيضاح به شکلي که رقم خورد، هر چند با نيت خيرخواهانه و حل مشکلات مردم بود اما حرکتي خارج از فرآيندهاي کارجمعي و بر خلاف سازوکارهاي تعبيه شده در فراکسيون انقلاب اسلامي (اکثريت مجلس) بود. تکروي، ناهماهنگي و سماجت برخلاف کارجمعي نهتنها در اين مورد بلکه در هر موردي خلاف روح کارجمعي و وحدت رويه است که طبيعتاً با شکست روبهرو خواهد شد.
غيرحرفهاي بود؛ هنر جبهه انقلاب در فضاي کنوني کشور بايد آن باشد که دولت را با مطالبهگري و نظارت در ريل خدمتگذاري گذاشته و آن را به شکل جدي براي خدمت به مردم حمايت کند اما طرح استيضاح کاملاً بر خلاف اين مسير بود و بيشتر موجب غبارآلود شدن فضا ميشد و فرصت فرار از پاسخگويي را براي مسببين وضع موجود فراهم ميکرد تا فريادهاي «نميگذارند»شان بلند شده و قدرت تشخيص سره از ناسره را در جامعه ذبح نمايد.
خلاف مصالح حکمراني بود؛ در فضاي کنوني کشور که درگير جنگ اقتصادي تمام عياري هستيم، مجلس بايد بتواند با حمايت از دولت و و نظارت جدي بر آن دولت را در انجام وظايف خود ياري رساند و با پر کردن نقاط ضعف و تقويت نقاط قوت، تنها بر پيروزي در جنگ اقتصادي با دشمن ذاتي اسلام و مردم ايران آمريکا متمرکز شود که در اين خصوص رهبر معظم انقلاب بارها و بارها توصيههاي مؤکدي فرمودهاند.
حتي به ياد دارم که در ابتداي مجلس هفتم وقتي همراه با جمعي از نمايندگان مجلس در مشهد براي تعيين اولويتهاي مجلس هفتم، خدمت حضرت آقا رسيديم، ايشان با تأکيد فرمودند که مجلس بايد در سالهاي آخر دولت، به ويژه چهار ساله دوم که چهار چرخ دولت ها معمولاْ پنچر ميشود به کمک دولت ها شتافته تا آنها را در خدمت به مردم ياري رساند و توان تنزل يافته دولت را جبران کند. بر اين اساس اتفاقاً برعکس طرح استيضاح، مجلس بايد با نقشآفرينياي برادرانه در کنار دولت جهت ارتقاء سطح خدمتگزاري به مردم عزيزمان قرار گيرد. رويه اي را که به لطف خدا مجلس يازدهم در پيش گرفته است.
خلاف تجربه بود: علي القاعده انسان ها بايد از راه طي شده درس و عبرت گيرند. در خصوص اين طرح ما کولهباري از تجربيات داريم که عدم توجه به آن از سوي فعالان با تجربه اين طرح مايه شگفتي بود.
آيا دوستان از ياد برده بودند مواضع و تذکراتي که حضرت امام رحمه الله عليه در ماجراي بني صدر داشته و يا حمايت هايي که از ميرحسين موسوي داشتند چه بود و يا رهبر معظم انقلاب در قضايايي همچون استيضاح آقاي حاجي وزير آموزش و پرورش وقت در مجلس هفتم، يا طرح عدم کفايت رئيس جمهور در مجلس دهم چه فرمودند؟ چرا از گذشته عبرت نميگيريم و نايب امام زمان عج را وادار ميکنيم تا دائماً در ميدان از خود هزينه کنند؟
سطحي بود: طرح استيضاح رئيسجمهور در شرايط کنوني و آن هم چند ماه مانده به انتخابات 1400 واقعاً برآمده از بي دقتي و عدم فهم عواقب و ضررهاي ميان مدت و بلند مدت ماجراست.
همانگونه که ذکر شد، خوب است در اين خصوص به تجربيات گذشته نگاهي بيندازيم و از نتايج حاصل شده در جلسه «يکشنبه سياه» و طرح سوال از آقاي احمدينژاد که منجر به درگيري در مجلس شد يا تحصن در روند تصويب برجام يا شيوه اعتراض به مصوبه مجلس نهم پيرامون دانشگاه آزاد، عبرت بگيريم.
زود هنگام و منفعلانه بود؛ هدف از استيضاح چيست؟ اگر هدف فعال ساختن دولت براي حل مشکلات کشور است که اين راه صد درصد غلط و اتفاقاً در مسيري معکوس بود. در دليل نخست توضيح داده شد که اداره دولت پس از شخص فعلي رئيس جمهور سه ماه بر عهده معاون اول قرار ميگرفت، آيا اين جابهجايي تأثيري اساسي بر رويههاي کشور ميگذاشت؟ يا بالعکس انگيزههاي باقي مانده در دولت را نيز مثله ميکرد و بيش از پيش موجب انفعال ميگرديد؟ اگر مجلس به دنبال به حرکت انداختن دولت است نه به اين شکل منفعلانه بلکه بايستي به شکلي فعال و با دستي پر از ايده و طرح و راه حل مسائل سراغ دولت برود تا بتواند دولت را با کمکها، مشاورهها، مطالبهها و نظارتها به حرکت درآورد و اگر دولت در مسير جديد قرار نگرفت آنوقت نمايندگان مجلس با حجتي کامل دست به اصلاح زنند.
غيرمردمي بود؛ توضيحاتي که ذکر شد به وضوح اثبات ميکند که طرح استيضاح هرگز به هدف خود که حل مشکلات مردم بود نميرسيد و بلکه کارهاي بزرگ طراحي شده براي همکاري و تعامل مجلس يازدهم با دولت و ساير مجموعهها را نيز تحت شعاع قرار ميداد و به بيراهه و انحراف ميکشاند و آخر سر باز اين مردم بودند که بعد از تحمل چند ماه درگيري و تنش ميان مسئولان با مشکلات دستوپنجه نرم ميکردند و حتي در حد دريافت مسکن نيز بطور مقطعي آرامش نمي يافتند.
تفرقهآفرين بود؛ همه دلسوزان کشور تأکيد دارند که حل مشکلات کنوني و پيروزي در جنگ تمام عيار اقتصادي جز با وحدت هم ارکان و نهادها و شخصيتهاي نظام ممکن نيست.
اکثريت نمايندگان مجلس يازدهم نيز تأکيد دارند که اين مجلس که اکنون پس از شکل بخشي به خود در ماههاي گذشته، در آغاز راه نقشآفريني و انجام اقدامات اصلاحي براي حل مشکلات کشور قرار دارد بنايش بر آن است که همين سياست همافزايي را دنبال کند اما طرح استيضاح عملاً باعث ميشد بين مجلس و ساير قوا نقار و شکاف افتاده و خود مجلس نيز متقبل تفرقه در خود و درگير حواشي شده و به تبع زمينگير و در نقش برادر بزرگي آن تشکيک شود.
خلاف سبک مديريتي امامَين انقلاب بود؛ اگر مجلس يازدهم دايهدار مجلس انقلابي است و در افکار عمومي به اين عنوان خطاب ميشود، بايد خود را در چارچوب مدل مديريتي امامين انقلاب تعريف نموده و تلاش کند تا مجلسي در طراز آن شکل دهد که اگر اين اتفاق نيفتد ضربهاي سنگين به اميد مردم وارد خواهد شد. در اين راستا، مدل مديريتي امامَين انقلاب حکايت از يک جامعيت اصولمند در تعامل با ظرفيتها و مسئولان کشور دارد لذا مجلس يازدهم نيز بايد تلاش کند اين سياست را در تعاملات خود با همه ظرفيتهاي کشور حفظ نموده تا بتواند با ايجاد همافزايي مشکلات کشور را حل کند.
خلاف منطق رهبري نظام بود؛ مقام معظم رهبري بارها تأکيد کردهاند که اگر دولت دچار مشکل است بايد تلاش کنيم دولت اصلاح و نقاط ضعفش پوشش داده شود. نبايد دولت را جداي از نظام ديد. دولت بخشي از کليت نظام جمهوري اسلامي است و هر آنچه که ضعف و قوت دارد، ضعف و قوت همه ماست. با اين نگاه، مجلس ولو با نيت خيرخواهانه نبايد اصل را بر ستيز با دولت هر چند داراي جهت گيري سياسي متفاوت و ناتوان داشته باشد.
ضدامنيتي و بحرانآفرين بود؛ اين طرح در صورت جريان پيدا کردن ميتوانست به آشوبي خودساخته در کشور بدل شود که زمينهساز آشوبگري مطلوب آمريکا ميشد. بديهي است که رسيدن به مرحله استيضاح باب حرفها و تندرويهايي را در کشور ميگشود که هر کدام ميتوانست همچون زخمي باشد که دشمنان اين نظام بر آن بنشينند و امنيت جامعه را هدف قرار داده و بلوا به پا کنند مورد استفاده قرار گيرد.
غيرانقلابي يا ضدانقلابي بود؛ سياستهاي خصمانه شيطان بزرگ و سگهاي ولگرد آن در منطقه نشان ميدهد که کمر به بيدولتسازي کشورهاي خط مقاومت غرب آسيا بستهاند و ما که اين را ميبينيم و درک ميکنيم، بايد با هوشياري مانع هر گونه بستري براي نقشههاي شوم آنها شويم که اين طرح ناخواسته منجر به پياده سازي اهداف دشمن در منطقه مي شد.
آنچه گذشت خلاصهاي از توضيحات ذکر شده از سوي بنده در جلسه فوقالذکر بود که براي درج در تاريخ ذکر شد و حاضران در جلسه ميتوانند نسبت به صحت آن گواهي دهند. خلاصه آنکه خدا را شاکرم که مداخله رهبري فرزانه انقلاب مانع ادامه يافتن اين طرح شد و صد افسوس ميخورم که اي کاش نيازي به ورود ايشان به صحنه نميشد و عناصر دلسوز طراح جريان استيضاح که از برادران عزيز و فداکار بنده و با نيت خير بودند با دقت بيشتري به ميدان کنشگري ميآمدند. صد البته همه بيان و استدلالهاي فوق به معني عدم توجه و ناديده گرفتن ضعفهاي دولت و جناب آقاي روحاني نيست که پرداختن به آن مجال ديگري را ميطلبد ضمن اينکه اينجانب و ساير دلسوزان کشور و انقلاب مکرر در گذشته به آن پرداختهايم. همچنان که اين موضعگيري به مثابه تقديم چک سفيد امضاء به آقاي روحاني و دولت ايشان نخواهد بود و همه منوط به همکاري براي رفع مشکلات مردم و کشور ميباشد.