گاردین: ترور فخریزاده با مجوز ترامپ صورت گرفت
خبرآنلاين/ يک روزنامه انگليسي در سر مقاله خود مي نويسد که ترور شهيد محسن فخري زاده با مجوز دونالد ترامپ رئيس جمهوري آمريکا صورت گرفته است.
در سرمقاله روزنامه گاردين آمده است:
گفته مي شود که در سال ۲۰۰۹ ، مقامات اسرائيلي براي حمله هوايي به ايران قبل از روي کار آمدن باراک اوباما به دنبال کمک و سلاح آمريکا بودند. جورج دبليو بوش امتناع ورزيد. مشاوره اي که به بوش داده شده بود مشابه آنچه دونالد ترامپ در توجيهي اين ماه از مقامات دريافت کرده است: يک حمله نظامي مي تواند بدون اثر باشد، ايران را به ساختن بمت اتمي نزديک تر کند و ممکن است منجر به جنگ شود.
ترامپ بر اثر يک گزارش بازرسان سازمان ملل احساس خطر کرده بود که به افزايش قابل توجه ذخاير اورانيوم اشاره داشت. ترامپ خواستار گزينه هاي نظامي مي شود اما او را منصرف مي کنند و حالا توجه ها به اين مسئله است که آيا او براي ساير اقدامات پوششي عليه ايران چراغ سبز داده است؟
آمريکاييها و تحليلگران منطقهاي گمانه زني مي کنند اسرائيل تنها در صورتي مي تواند در اين ترور[فخري زاده] دست داشته باشد که اجازه ترامپ را گرفته باشد.
اين توضيح به چند دليل منطقي است. ترور جمعه مانند ترور ژانويه گذشته ، ژنرال سپاه پاسداران قاسم سليماني ، اقدامي فوق العاده تحريک کننده است. اين خطر دارد ايران را به تلافي مسلحانه عليه برجسته ترين دشمنانش - اسرائيل ، عربستان سعودي و نيروهاي آمريکايي مستقر در منطقه سوق دهد. ترور ، از اين نظر ، به معناي اعلام جنگ است.
هيچ يک از رهبران اسرائيل و يک فرد بيمسئوليت همانند بنيامين نتانياهو، يک بار هم گامي چنين خطرناک را بدون آنکه با واشنگتن شفافسازي کند، انجام نميدهد. آمريکا و اسرائيل در کليه خرابکاري هاي داخل ايران همکاري داشته اند.
با توجه به شکست شديد سياست ترامپ درباره ايران در طول چهار سال گذشته شکي نيست که او احساس نااميدي مي کند و کارزار تحريمي فشار حداکثري آنطوري که انتظار داشت نتوانست ايران را به زانو در آورد، و پس از خروج يکجانبه ترامپ از توافق هستهاي، ذخاير اورانيوم ايران در حال افزايش است.
اظهارات جو بايدن رئيس جمهوري منتخب آمريکا در باره احياء توافق هستهاي و بازگشت به برجام را از دلايل احتمالي دخيل بودن ترامپ در اين ماجرا است. ترامپ به پاي خود شليک کرد و تنش هاي منطقهاي را افزايش داد.
اگر ايران اقدام تلافيجويانه انجام بدهد، ميتواند خاورميانه را به هرج و مرج بکشاند و اميدهاي بايدن براي يک شروع دوباره را از بين ببرد.