ماجرای یک دوتابعیتی در تیم مذاکره کننده هستهای
مهر/ دوتابعيتيها هنوز هم ارتباطات وسيعي در داخل ايران داشته و از برنامههاي مسئولين اطلاع دارند که اين مساله ميتواند زنگ خطري براي کشور باشد.
مذاکرات هستهاي که از سال ۹۲ آغاز شد عليرغم آنچه در متن اين مذاکرات اتفاق ميافتاد و رسانهها آن را بازتاب ميدادند، حاشيههايي را با خود به همراه داشت، حاشيههايي از جنس نفوذ دستگاههاي اطلاعاتي کشورهاي غربي که از نگاهها به دور بود اما در عين حال بر متن اصلي مذاکرات تأثير ميگذاشت.
يکي از اعضاي تيم هستهاي که چند سال پس از انعقاد برجام به اتهام جاسوسي براي بيگانگان بازداشت شد، «عبدالرسول درياصفهاني» بود. او نماينده بانک مرکزي و مسئول امور بانکي تيم مذاکره کننده هستهاي بود و به گفته محسنياژهاي سخنگوي وقت قوه قضائيه، «از جمله کساني بود که متهم به جاسوسي و ارائه اطلاعات به بيگانگان بود و با دو سرويس جاسوسي ارتباط داشت»
اما درياصفهاني تنها فردي نبود که از تيم مذاکره کننده هستهاي، براي دستگاههاي اطلاعاتي غرب جاسوسي ميکرد و به آنها اطلاعات ميداد. سريال «گاند و» که در ايام نوروز از سيماي جمهوري اسلامي پخش ميشود و به موضوع نفوذ غربيها در تيم مذاکره کننده هستهاي ميپردازد، ماجراي حضور فردي با نام «محمدعلي شعباني» را به تصوير کشيده است.
در مجلس دهم، کميتهاي تحت عنوان «کميته تحقيق و تفحص از افراد داراي تابعيت مضاعف، گرين کارت و اقامت» تشکيل شد و ليست ۱۰۰ نفرهاي از مقامات و مسئولان کشور تهيه و در آن تاکيد شد که اين فهرست افرادي است که خود يا خانوادهشان براساس مدارک موجود قريب به يقين داراي تابعيت، اقامت و يا گرين کارت ساير کشورها هستند.
نام عبدالرسول درياصفهاني، پس از نام محمد نهاونديان، در صدر اين ليست قرار دارد و سمت آن علاوه بر مسئول کميته مالي-بانکي هيئت مذاکره کننده هستهاي، مشاور رئيس بانک مرکزي هم درج شده است.
اما پس از نام درياصفهاني در فهرست ۱۰۰ نفره مسئولين دوتابعيتي، نام «محمدعلي شعباني» به چشم ميخورد، فردي که در گزارش کميته تحقيق و تفحص، مشاور وزير امور خارجه معرفي و تابعيت دوم آن نيز سوئد عنوان شده است.
در اين گزارش آمده است: «نامبرده تحصيلات خود را در لندن به اتمام رساند و سابقه فعاليت در شبکه پرستيوي و مرکز تحقيقات مجمع تشخيص مصلحت نظام دارد. تا مهر ۹۳ به عنوان مسئول رسانهاي هيئت مذاکره کننده هستهاي حضور داشته و پس از آن از کشور خارج شده است.»
محمدعلي شعباني ايراني تباري است که در سوئد متولد شده و بعد از گذراندن تحصيلات مقدماتي به دانشگاه بيرمنگام انگلستان رفته و در رشته روابط بين الملل تحصيل کرده است.
شعباني در توئيتر، خود را سردبير فعلي سايت amwaj.media و سردبير سابق Almonitor معرفي کرده است. سايت امواج مديا، بيوگرافي شعباني را اينگونه آورده است: «محمد علي شعباني، سردبير امواج مديا، پژوهشگر دورهي دکترا در دانشگاه سواز لندن است. تحقيقات وي در آنجا بر روابط ايران و عراق ِ پسا صدام متمرکز است»
شعباني در سال ۱۳۸۶ به عنوان کارآموز در شوراي ملي ايرانيان آمريکا يا ناياک فعاليت ميکرد و همان سال نيز سفري به اسرائيل داشت و با نهادها و افراد بسياري از جمله «مئير جاودانفر» ديدار کرد. او با وجود اينکه به اسرائيل سفر کرد و عضو ناياک هم بود، اما به استخدام پرستيوي درآمد.
سال ۱۳۹۰، محمدعلي شعباني سردبير نشريه انگليسي مرکز تحقيقات استراتژيک مجمع تشخيص مصلحت نظام که فصلنامه شوراي روابط خارجي (Iranian Review of Foreign Affairs) نام داشت، شد. فصلنامهاي که پيش از شعباني، سيدحسين موسويان سردبيري آن را برعهده داشت. پس از انتخاب حسن روحاني در سال ۹۲ بهعنوان رئيسجمهور، شعباني به حلقه اطرافيان رئيسجمهور از جمله اسماعيل سماوي خواهر زاده روحاني نزديک شد و توانست جايي در تيم هستهاي براي خود باز کند.
شعباني به دليل همکاريهاي گستردهاي که با رسانههاي مطرح جهان از جمله «نيويورک تايمز، گاردين، بلومبرگ، کريستين ساينس مانيتور، اکونوميست، الجزيره، خبرگزاري فران سه، سيانان، لوبلاگ، نشنال اين ترست، بي بي سي» داشته است، در تيم هستهاي مسئوليت اطلاعرساني و روابط عمومي را برعهده گرفت و اعتماد اعضاي اصلي تيم مذاکره، بخصوص محمدجواد ظريف را جلب کرد.
۱۱ شهريور ماه ۱۳۹۷ که محمدجواد ظريف براي پاسخ به سوال جواد کريمي قدوسي درخصوص چرايي حضور ۴ فرد دوتابعيتي شامل «عبدالرضا درياصفهاني، سيروس ناصري، مشکان مشکور و محمدعلي شعباني» در تيم مذاکره کننده هستهاي به مجلس رفت، در دفاع از محمدعلي شعباني و ۳ فرد ديگري که مورد اشاره کريميقدوسي بود، گفت: «در وطنپرستي و توجه به منافع ملي اين افراد ترديد نداريم»، وزير امور خارجه همچنين درخصوص شعباني گفت: «آقاي شعباني نيز هيچگاه در مذاکرات حضور نداشتند و از وي به عنوان کمک در روابط عمومي استفاده ميشد؛ کمک بسيار خوبي هم کردند»
ظريف همچنين افرادي نظير شعباني را سرمايههاي ملي عنوان کرد و گفت: «اگر شما نگاه کنيد دولت عربستان سعودي ميليونها دلار براي روابط عمومي خرج ميکند و از شرکتهاي مختلف صهيونيستي استفاده ميکند، ما از هيچکدام از اينها استفاده نميکنيم، فقط از ايرانيان استفاده ميکنيم. معتقدم ايرانيها بزرگترين سرمايه ما در خارج از کشور هستند و بايد از آنها استفاده کنيم، اميدوارم همه دوستان ما در مجلس شوراي اسلامي و در قواي مختلف کمک کنند تا از اين سرمايه ملي استفاده شود»
شايد بتوان گفت يکي از دلايل اعتماد محمدجواد ظريف به شعباني اين بود که وي با استفاده از ارتباطات گسترده شعباني با آمريکاييها و سازمان ناياک، ملاقاتهايي با گري سيک، علي واعظ، روزبه پارسي و برخي ديگر از سياسيون آمريکا انجام داد.
محمدعلي شعباني اين روزها در لندن زندگي ميکند اما هنوز هم ارتباطات زيادي با منابع داخلي ايران دارد. در آخرين نمونه، شعباني در توئيتي به سفر وزير خارجه چين به تهران اشاره ميکند و به نقل از يک منبع ايراني از ديدار «وانگيي» با علي لاريجاني در اين سفر خبر ميدهد و ميگويد: «وزير خارجه چين در مدت اقامت خود در تهران، علاوه بر رئيسجمهور روحاني و ظريف وزير امور خارجه، با لاريجاني رئيس سابق مجلس ديدار خواهد کرد. منابع ايراني به من گفتهاند لاريجاني از ساختمان وزارت امور خارجه در شمال تهران، مسئوليت هماهنگي سند همکاري ايران و چين را بر عهده دارد»
اين در حالي است که تا قبل از توئيت شعباني، وزارت امور خارجه و حتي هيچکدام از رسانههاي داخلي و خارجي خبري مبني بر اينکه قرار است لاريجاني و «وانگيي» با يکديگر ملاقات کنند، منتشر نکردند.
اين مساله حکايت از اين دارد که دوتابعيتيها و افرادي که بعضاً متهم به جاسوسي هستند و اين روزها به دامان کشورهاي غربي پناه بردند، هنوز هم ارتباطات وسيعي در داخل ايران دارند که اين ميتواند زنگ خطري براي کشور باشد.