صادق خرازی از کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری انصراف داد
ايسنا/ سيدمحمدصادق خرازي با انتشار بيانيه اي از کانديداتوري در سيزدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري انصراف داد.
متن اين بيانيه به شرح زير است:
به نام خداوند قادر متعال
مردم شريف و بزرگوار ايران!
جوانان عزيز!
بيش از يکصد سال از تکاپو و تلاشهاي مجدانۀ مردان و زنان ايراني، براي رسيدن به مردمسالاري و آزادي و عدالت ميگذرد؛ قرني از تاريخِ مجاهدتها و تلاشهاي ايرانيان. حوادث اين سده منشوري است از وقايعِ گوناگونِ خارجي و داخلي: از دخالت روسها و انگليسها در تحقق ارادۀ ملت؛ تا نقشِ آمريکاييها در سقوط دولت ملي مصدق؛ تا اِعمال ناجوانمردانهترين و سنگدلانهترين تحريمهاي اقتصادي عليه مردم صبور و شريف ايران؛ يا اختلاف بين بزرگان در هر دو انقلابِ مشروطه و اسلامي؛ و يا روي کار آمدن دولتهاي مستبد در دورههاي مختلف اين قرن از کودتاچيهاي قزاقصفت تا قانونستيزانِ نامحمود؛ که هر يک دفتري از رنجنامۀ بزرگ اين سرزمين است.
اما جوانان و مردمان اين خاک هيچگاه از پا ننشستند و بيترديد زين پس هم نخواهند نشست.
در فراز و فرود اين يک قرن، و در کنار همۀ تلخيها و سختيها و ناملايمات، مردمان و نخبگان اين مُلک، حماسهها آفريدهاند تا ايرانِ سربلند، بِماند و بِبالَد. قهرمانيهاي شيرانِ آذري، ستارخان و باقرخان؛ و شور و شيدايي گيلهمردهاي جنگلي، نمونهاي است از بيشمارِ آن حماسهها. به همين سياق بود تلاشهاي مُصلحانِ پيش و پس از هر دو انقلاب تا دلاوريهاي به يادماندني رزمندگانِ جنگ تحميلي و شکوه بيبديلِ دفاع مقدس. و در امتداد همين تاريخ پر شکوه و عظمت بود که نسلي از جوانانِ ايران براي تثبيت مردمسالاري، آزادي و عدالت، در دوّمِ آن خردادِ تا ابد ماندگار، خروشيدند و امواجِ آرمانهاي مشروطهخواهانه و استبدادستيزانه را تا دو دهه پس از آن با جِد و جهدي غرورانگيز گُستراندَند.
مردم عزيز!
جوانان غيور!
هيچ وجدانِ آگاهي نميتواند پاهاي تاولزده و خستۀ جنبش آزاديخواه و عدالتخواه ايران را، در اين سدۀ پُر آشوبِ سپريشده، ناديده بگيرد و ايرانِ امروز را، با آن ايرانِ رويايي و وعده داده شده، که در شأن دههها تلاش ايرانيان باشد، بسنجد، و غمگينانه و شرمزده، سر به زير نيندازد. چشمِ وجدان را نميتوان بر کوتاهيهاي همۀ مديران کشور، در دو دهۀ اخير، که امانتدار درستي براي روياها و آرمانهاي شما مردم نبودند، فروبست، و از رويِ شما و خونِ شُهدا، خجالت نکشيد.
اما، بهرغم همۀ اين دردها و رنجها، امروز، ما، بر آستانۀ يکي از حياتيترين موقعيتها و بُرهههاي تاريخي ايران ايستادهايم. اگر تاريخ، خانهنشيني مردم و نخبگان را، در ماجراي سقوط مصدق سرزنش مي کند؛ اگر بيتفاوتي و اشتباهاتِ ما، در انتخاباتِ شوراي شهر دوم، و پس از آن، انتخابات ۸۴، يکي از دهشتناکترين بلايايِ يک قرن اخير را، نصيب اين کشور کرد؛ به همين سان، سکوت، انفعال و بي تفاوتي بار ديگر ميتواند مسيري را که پدران و مادران ما آغاز کردند با آسيبهايي جدي و جبرانناپذير مواجه کند.
جوانان عزيز!
انتخاب حق همۀ ماست و در کنار حقِ انتخاب، مسئوليت نسبت به دستاوردهاي گذشته و زندگي آينده نيز بر دوش ماست. کوتاهيها و ضعفها و اشتباهاتِ مُکرّر سياسيون و مديران نبايد باعث شود پرچمي که دهههاست افراشته شده و بزرگترين خواست و مطالبۀ همۀ اهالي اين سرزمين است بر زمين اُفتد و ما را نسبت به مسئوليتمان در قِبال سرنوشت اين مملکت بيتفاوت کند. بستن مطبوعات در دولت قبل! ستارهدار شدن بهترين دانشجويان اين کشور و محروميّت آنها از تحصيل در همان دولت! تحريمهايي که کاغذپاره خوانده شد ولي در واقع اقتصاد و معيشت مردم را تا به امروز به گروگان گرفته! اتفاقاتي نيست که بتوان به راحتي آنها را به بادِ نسيان و فراموشي تاريخي سپرد و مُنفعلانه زمينه را براي تکرار آنها فراهم کرد. رها کردن امروز مقدمۀ افسوسها و حسرتهاي فرداست. پس بياييد تا حتي اگر خونيندل و دردمند و رنجوريم، با از خودگذشتن براي آيندۀ اين کشور، مسيرِ اصلاح و قانون و تحولخواهي را، صبورانه و فداکارانه دنبال کنيم.
از همين رو، اينجانب سيد محمد صادق خرازي، در راستاي حفظ اين آرمانها، و تلاش براي پيروزي جريان اصلاحات در انتخابات پيش رو، انصراف خودم را از نامزدي براي رياست جمهوري اعلام ميدارم و در کنار جوانانِ حزب نداي ايرانيان، که همواره از آنان آموختهام، مسيرِ پاسداري از جمهوريّت نظام را ادامه خواهم داد تا اين نهالِ نوپا درختي تناور گردد. ما نداييان باور داريم که با فداکاري و از خودگذشتن و اتحاد، ميتوان دستاوردهاي بزرگِ معاصر را حفظ کرد و فردايي بهتر را براي اين آب و خاک به ارمغان آورد.
ايمان دارم که پُستِ رياست جمهوري يگانه مکان و موقعيتِ خدمتگزاري به مردم نيست، پس در کنار همۀ نداييان، و از براي آرمانهايي که برشمردم، خواهان يک «جنبشِ ملي مُطالبات»ام، که فراسوي مرزبنديهاي جناحي، و اختلافات و نزاعهاي سياسي، به دنبال پيگيري خواستهها و مطالباتِ مردم، از هر قشر و طبقهاي، باشد و قصد و نيتي جز افزايش رفاه عمومي مردم و تقليل مرارتهاي آنان نداشته باشد. جرياني که توسعه را با نگاه عدالت محور پيگيري کند و در مقابل هر نوع نگاه امنيتي، قوميتي و مذهبي به توسعه بايستد. نگاهي که نتيجه اش جز فاجعه و تبعيض و محروميت در مناطق پيراموني ايران نبوده است. جرياني که پايبند به دفاع از حقوق همه شهروندان باشد و آزادي هاي مشروع در قانون شهروندان را با جديت پيگيري کند. در اين زمينه برنامههاي مشخصي در نظر گرفته شده است که انشاالله در فرصتِ مقتضي به محضرِ ملت اعلام، و به لطفِ الهي و همياري و همکاري همۀ دلسوزان نظام و کشور عملياتي خواهد شد.
سيدمحمدصادق خرازي
تهران- ۲۵ ارديبهشت ۱۴۰۰