حکیمیپور: برخی حاکمان بی حکم بر جریان اصلاح طلب خیمه زدند
برنا/ يک فعال سياسي اصلاح طلب گفت: اشکال در اين است که عده اي در جريان اصلاحات که من اسمشان را حاکمان بي حکم گذاشتم بالاخره خيمه زدند بر اين جريان و خود را کليددار و قيم اين جريان مي دانند و اجازه ندادند، جريان پوست اندازي و نوزايي کند و هم حرف ها و هم چهره ها و روش ها تکراري شد و عملا باعث شد که اين نوزايي را از اين جريان بگيرند، اما اين به آن معنا نيست که جريان اصلاحات و اصلاح طلبي در جامعه ايران محو شده و مرده باشد.
«احمد حکيمي پور»، فعال سياسي اصلاح طلب، در گفت و گو با برنا در خصوص شرايط حال حاضر اصلاح طلبان در جامعه گفت: جريان اصلاحات يک جرياني است که طيف وسيعي را تشکيل مي دهد و طبيعتا داراي ضعف و قوت هاي خودش است. جريان اصلاحات خيلي زودتر بايد نقد درون خود را شروع مي کرد. ما به عنوان يک اصلاح طلب که سال هاي سال عضو اين جريان بوديم هميشه تاکيد مي کرديم که بايستي نقد درون جرياني مورد رسيدگي قرار بگيرد اما متاسفانه بازخوردي نگرفتيم.
او افزود: ما معتقد هستيم که جايگاه احزاب به درستي ديده نشد و نياز به بازنگري جدي تر دارد زمان گذشته و متاسفانه تاخير شد. همه اين مسائل قابل بررسي است ولي اينکه ميل به اصلاح مرده باشد و اصلاح جويي در ايران به بن بست خورده باشد من اين را قبول ندارم.
حکيمي پور گفت: ممکن است جريان اصلاحات و مجموعه اصلاح طلب و اشخاص اصلاح طلب دچار مشکل شده و ضعف هايي داشته باشند و يا نقدهايي به آنها وارد شود اما اين نيست که راه اصلاحات بسته شده باشد، من اين دو تا را قابل تفسير مي دانم.
او ادامه داد: انديشه اصلاح طلبان نمرده است. کنشگراني که در اين حوزه به عنوان جريان اصلاحات مطرح هستند بايد يک بازنگري کنند و با بازنگري صادقانه و بدون ملاحظه، عملکرد و مسائل را ببينند. ما مشکلاتمان را بارها و بارها در مصاحبه ها گفته ايم و به طور مشخص هم بعد از سال 94 طي نامه رسمي به احزاب اصلاح طلب و شخصيت هاي اصلاح طلب نقدمان را گفتيم که مشکل کجا است.
اين فعال سياسي اصلاح طلب متذکر شد: اشکال در اين است که عده اي در جريان اصلاحات که من اسمشان را حاکمان بي حکم گذاشتم بالاخره خيمه زدند بر اين جريان و خود را کليددار و قيم اين جريان مي دانند و اجازه ندادند، جريان پوست اندازي و نوزايي کند و هم حرف ها و هم چهره ها و روش ها تکراري شد و عملا باعث شد که اين نوزايي را از اين جريان بگيرند، اما اين به آن معنا نيست که جريان اصلاحات و اصلاح طلبي در جامعه ايران محو شده و مرده باشد.
او با بيان اينکه اين رويه در سه حوزه دچار مشکل است، عنوان کرد: يکي در حوزه گفتماني يکي در حوزه ساختار و يکي در حوزه عملکرد و رفتار، اينها به تفکيک قابل بحث است و بارها در مورد آن صحبت شده و ما اصلاحات را گفته ايم و بحث کرديم. متاسفانه اين جريان توسط يک اراده انحصار طلبانه و تماميت خواهانه خيلي وقت است که مصادره شد و به نوعي اين جريان را دچار ايستايي و سکون کرده است؛ رفتارهايي که بوي رفتارهاي شراکتي، وراثتي و رفاقتي در آن ديده مي شود. يعني کنش ها را مناسبات شراکتي، وراثتي و رفاقتي در جريان اصلاحات تعريف مي کند که اين درست نيست.
او متذکر شد: گروه هاي اصلاح طلب يک حرفي مي زدند و وقتي فشارها که از پشت صحنه به آنها مي آمد و از داخل خود جريان، مدام حرفهايشان را عوض مي کردند يک تصميم مي گرفتند و تصميم را کنار مي گذاشتند. همانهايي که پاسخگو نيستند سرنوشت اصلاح طلبان را رقم مي زنند اينها کماکان کارشان را انجام مي دهند و کسي هم کاري به کارشان، ندارد. لذا من فکر مي کنم جريان اصلاحات نياز به يک بازنگري و يک جراحي جدي دارد. در هر سه قضيه جريان اصلاح طلب بايد خودش با خودش مواجه شود قبل از اينکه از طرف رقيبان بي رحمانه، مورد نقد قرار بگيرد.
حکيمي پور گفت: بايد صداهاي داخل خودشان را گوش مي کردند اما توجه نکردند و ما به عنوان اصلاح طلب که بيست سال در جريان اصلاح طلب بوديم رسما نامه زديم و گفتيم که نقدهاي ما اين است. به يک نفر اصلاح طلب سراسري و قديمي يک جلسه وقت ندادند که بيايد و بگويد که حرف هاي شما چيست؟ يک جلسه براي تشکيلاتي که بيست سال پاي ثابت تشکل و نشست بود وقت نگذاشتند که حرفهايش را بشنوند اين رفتارها اصلاح طلبانه نيست.
او عنوان کرد: اصلاح طلب فقط اسم که نيست بايد رفتار اصلاح طلبانه باشد. آفت ها روشن است منتها نگراني ما اين است که نقد را بايد کساني شروع کنند که نقد به آنها وارد است. انتقاد به کساني وارد است که علمدار جريان اصلاحات هستند. متاسفانه براي يک مشکل اساسي، راه حال هاي کاذب ارائه مي شود.