سرنوشت تلخ آبهای زیرزمینی در انتظار آبهای ژرف؟!
ايسنا/به اعتقاد محققان، منابع آب کارستي با بارشها و نفوذ آب در سنگهاي آهکي و به حفرات موجود در کوهها تامين ميشود ولي با توجه به روند کاهش ۵۳ درصدي بارندگي کشور، دور از انتظار نيست که اين منابع آب تجديدپذير در سايه عدم مديريت منابع آب و برداشت بي رويه، رو به زوال رود و نبايد به کشف ۲ چاه آب کارست در دشت سيستان دلخوش بود.
۲۴ درصد آب آشاميدني ايران به دليل فرسودگي شبکه و ۱۱ درصد از اين منابع براي آبياري فضاي سبز، هدر ميرود. تعداد استانهايي که در طبقهبندي استانها در ايران دچار "تنش آبي شديد" هستند، در دو سال گذشته تقريباً دو برابر شده است.
در سال ۹۲-۹۱ در ايران ۷ استان در "تنش آبي شديد"، ۲۰استان در "تنش آبي" و ۴ استان در "شرايط قابل تحمل" قرار داشتند و هيچ استاني در شرايط مرطوب يا نرمال قرار نداشت.
پايش منابع آب کشور از مهرماه تا اسفندماه سال ۹۳ نشان ميدهد که ۱۳ استان ايران در دسته مناطق داراي تنش آبي شديد و ۱۱ استان از جمله استانهاي شمالي مثل اردبيل، مازندران و گيلان در تنش آبي هستند.
در دو سال گذشته ۶ استان وارد تنش آبي شديد شده و ۷ استان "بوشهر"، "خراسان جنوبي"، "سيستان و بلوچستان"، "فارس"، "کرمان"، "هرمزگان" و "يزد" در رده استانهاي دچار کمبود آب قرار گرفتهاند.
در سال ۲۰۱۳ موسسه منابع جهاني، ايران را بيست و چهارمين کشور دنيا از نظر تنش آبي معرفي کرد و هشدار داد که اين کشور به شدت در خطر کمآبي قرار دارد.
اينها خبرهايي از بحران آب ايران است که از حدود ۱۰ سال قبل اعلام شده است و دليل اين تنش آبي قرار گرفتن کشور در اقليم خشک و مديريت ناکارآمد منابع آبي عنوان شده است.
اتخاذ مديريت سنتي آب به بحران آب در ايران دامن زده؛ چرا که سيستمهاي سنتي حدود ۵۰ درصد آبهاي آشاميدني شهرها و روستاها را به فاضلاب تبديل ميکنند و در حالي که فقط ۱۵ درصد ايران زير کشت است، ۹۲ درصد آب کشور در کشاورزي مصرف ميشود و تنها ۷ درصد منابع آبي به مصرف خانگي و يک درصد به مصرف صنعتي ميرسد.
بر اساس آمارهاي اعلام شده کشاورزي تنها ۱۰ درصد توليد ناخالص ملي را به خود اختصاص داده است در حالي که ۹۲ درصد آب کشور را ميبلعد که با توجه به استفاده از منابع آب زير زميني در اين حوزه، وضع زيست محيطي کشور را به ويژه در استانهاي مرکزي و جنوبي، وخيمتر کرده است.
بر اساس گزارش "اطلس ريسکهاي آبي"، از ميان ۱۷ کشوري که نمره بين ۴ تا ۵ گرفته و با بحرانهاي آبي بسيار شديد مواجه هستند، ۱۲ کشور در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا (منا) قرار دارند.
در اين رتبهبندي که براساس نمرات "شاخص بحران آبي پايه" ارائه شده است، قطر با نمره ۴.۹۷ واحدي در رده نخست کشورهايي که با بحرانهاي آبي بسيار بالا مواجه هستند، قرار دارد و پس از آن، لبنان با نمره ۴.۸۲ واحدي در رده دوم ايستاده است.
ايران با نمره ۴.۵۷ در رده سوم قرار دارد و در ميان سه بخش کشاورزي، خانگي و صنعتي، بخش خانگي با گرفتن نمره ۴.۶ واحدي بيشترين نقش را در اين جايگاه ايران داشته است.
بر اساس اين گزارش، استان البرز با گرفتن نمره کامل ۵ در شاخص بحران آبي، بحرانيترين وضعيت را در ميان تمام استانهاي کشور دارد، امري که باعث شده است در ميان بيش از ۳ هزار شهر مورد بررسي در رده ۳۴ جهاني بايستد.
پس از البرز استانهاي "قزوين"، "تهران"، "مرکزي" و "همدان" با گرفتن نمره ۴.۹۹ به طور مشترک در رده دوم جاي دارند. رتبهبندي ساير استانها در شدت بحرانهاي آبي در ردههاي پنجم تا سيويکم به شرح زير است:
گلستان، خراسان شمالي، خراسان رضوي، سمنان، ايلام، مازندران، لرستان، اصفهان، قم، کهگيلويه و بويراحمد، زنجان، فارس، چهارمحالوبختياري، خوزستان، کرمانشاه، کرمان، هرمزگان، کردستان، يزد، خراسان جنوبي، سيستان و بلوچستان، بوشهر، آذربايجان شرقي، آذربايجان غربي، گيلان و در نهايت اردبيل که با نمره ۸۶/ ۲ با کمترين شدت بحران آبي در کشور مواجه است.
گزارش ديگري از سوي مرکز پژوهشهاي مجلس، ارائه شده که در آن تنش آبي استانهاي "اصفهان"، "هرمزگان"، "سيستان و بلوچستان"، "اردبيل"، "فارس"، "مرکزي" و "خراسان رضوي" تاکيد شده و درصد پُرشدگي مخازن سدهاي کشور به ميزان ۵۸ درصد اعلام شده است.
ترکيب اين دو موضوع، زنگ خطر کمآبي در سال جاري و سالهاي بعد را به صدا درآورده است.
اين تنش آبي، پيامدهايي چون فرونشست زمين را به دنبال داشته است که به اعتقاد محققان از ۳۱ استان کشور، ۲۹ استان و همه دشتهاي کشور در خطر پديده فرونشست قرار دارند.
اکنون که ساکنان اين سرزمين با بحران کم آبي به ويژه در فصول گرم سال مواجه هستند، محققان از وجود آبهاي کارستي سخن ميگويند که به گفته برخي از آنها باز به دليل نبود مديريت اين منابع از مرزهاي شمالي کشور به کشورهاي همجوار در حال مهاجرت هستند.
تلاش براي يافتن دُر نايابي به نام "کارست"
"کارست" پديدهاي در پوسته زمين است که آثار آن به صورت اشکال مختلف از قبيل حفرهها و غارها، در سطح و در زير سطح زمين وجود دارد. علت ايجاد آن به وجود شکستگيها و قابليت انحلال تودهسنگ مربوط ميشود که در نتيجه آن يک سيستم آب زيرزميني ميتواند شکل بگيرد.
بيش از ۱۱ درصد از سطح کل کشور متشکل از واحدهاي سنگي کربناته است که اين سنگها در اثر درز و شکاف و انحلال در طول زمان زمينشناسي داراي فضاهاي خالي و حفرههايي ميشوند که به اين پديده "کارست" و به آبي که درون اين سنگها جمع ميشود، "آب کارستي" يا آبهاي ژرف ميگويند.
بيش از ۲۵ درصد جمعيت جهان يا مستقيماً بر روي مناطق کارستي زندگي و يا آب شرب مورد نياز خود را از منابع کارستي تأمين ميکنند که برخلاف ميزان دارايي آبهاي سطحي، ايران و کشورهاي ديگر مانند چين، امريکا، اتريش و صربستان جزو کشورهاي بسيار مستعد از لحاظ پتانسيل آبهاي کارستي هستند.
بسياري از کشورهاي داراي آب کارست، ۳۰ تا ۴۰ درصد از مصارف آب شرب خود را از آبهاي کارستي تأمين ميکنند تا بتوانند از مزاياي استفاده از اين آبها چون تامين آب شرب، کاهش افت تراز آب در آبخوانها و دستيابي به آبهاي تجديدپذير باکيفيت مناسب از نظر شيميايي دست يابند.
اکنون استان "سيستان و بلوچستان" به عنوان نمادي از بحران تنش آبي براي تمام فصول سال، مثال زدني شده است؛ خشک شدن بستر درياچه هامون به دليل خشکساليهاي پيدر پي و عدم ورود حقابه ايران از طريق رودخانه هيرمند از سوي کشور افغانستان باعث شده تا مردم اين استان با افزايش دما به دليل گرمايش زمين، با بحران کم آبي نيز مواجه باشند؛ بحراني که به چالشهاي زيست محيطي از جمله فرونشست زمين و طوفانهاي ريزگرد منجر شده است.
براي خروج از اين بحران دو راهکار "مديريت مصرف آب" و "معرفي منابع جديدي آبي" وجود دارد که در شرايط نبود آب، سخن گفتن از مديريت مصرف آب شايد ساده باشد ولي کار ساز و مشکل گشا نخواهد بود.
بر اين اساس از سوي محققان سازمان زمين شناسي و معاونت علمي و فناوري رياست جمهوري مطالعات وسيعي در زمينه شناسايي منابع آب کارست انجام شده است که در نهايت معاونت علمي با همکاري شرکتهاي دانش بنيان موفق به شناسايي آبهاي ژرف در دشت سيستان شدند.
در اين مطالعات با حضور متخصصان و بر اساس به روزترين استانداردهاي روز دنيا، موفق به کشف منابع آب کارستي در استان سيستان و بلوچستان شدند و متعاقب آب چاه ۱ سيستان با عمق ۳ هزار متري حفر شد. اين چاه امکان توليد ۱۵۰۰ متر مکعب آب در روز را دارد.
پس از اجراي عمليات اين چاه، اين گروه در اواخر سال ۱۳۹۸ عمليات حفر چاه ۲ سيستان در نزديکي چاه ۱ را آغاز کردند و در مدت ۲ ماه فعاليت در عمق ۱۸۸۰ متري به چاه "آرتزين" رسيدند. اين موفقيت، امکان آزمايش، توليد و ارزيابي دقيقتر مخزن شناسايي شده را براي محققان فراهم کرده است.
در چاه آرتزين، آب با فشار مربوط به موازنه آبهاي ساکن (فشار هيدروستاتيک) مجبور به بالا آمدن از دهانه چاه ميشود، بدون اينکه نياز به وارد آوردن نيرويي ديگر باشد. اين فشار به علت مخرج چاه است که در عمقي زير سطح منبع آب قرار دارد.
بر اساس گزارشهاي منتشر شده چاه ۲ سيستان امکان توليد ۵ هزار متر مکعب آب را دارد.
آب کارستي از رؤيا تا حقيقت
اکنون رؤياي يافتن و کشف منابع آب جايگزين با نام آب کارستي در کشور به حقيقت تبديل شده است.
به گفته دکتر عليرضا شهيدي، رييس سازمان زمين شناسي و اکتشافات معدني، آب کارست منابع آبي هستند که بيشتر در سنگهاي آهکي و کوه وجود دارند، و اگر برداشت بي رويه از آن صورت گيرد در نهايت خشک ميشود، ولي با بارندگي، آب از طريق منافذ به حفرات موجود در کوهها وارد ميشود و مجددا اين منابع آبي احيا خواهند شد.
ولي در شرايطي که ايران در کمربند خشک کره زمين قرار دارند، همواره با کاهش بارندگي مواجه است، به گونهاي که بر اساس اعلام رييس مرکز ملي خشکسالي و مديريت بحران سازمان هواشناسي، ميزان بارشها از ابتداي مهر ماه سال گذشته تاکنون در استانهاي پربارشي مانند گيلان و مازندران به ترتيب حدود ۲۳ و ۱۷ درصد کاهش داشته است. اوضاع در نوار شرقي کشور نيز بدتر است، چون استانهاي گلستان ۳۸ درصد، سمنان ۳۹ درصد، خراسان رضوي ۴۷ درصد، خراسان جنوبي ۴۶ درصد و خراسان شمالي ۳۶ درصد کم بارشي داشتهاند.
در تهران نيز از ابتداي سال آبي تاکنون ۲۱۱.۴ ميليمتر بارش داشته است که اين ميزان نسبت به نرمال، ۴۴ ميليمتر کمتر است. اين يعني در اين استان با کاهش ۱۷ درصدي بارشها مواجه هستيم.
به طور کلي شرايطي بحران و تنش آبي در استانهاي کشور بالا گرفته است، به گونهاي که به گفته صادق ضيائيان مديرکل پيشبيني و هشدار سازمان هواشناسي، ميزان بارش باران در کل کشور نسبت به مدت مشابه قبل ۵۳ درصد کاهش يافته و نسبت به مدت بلندمدت ۵۲ ساله حدود ۳۸ درصد کمتر شده است.
بر اساس آمارهاي منتشر شده از سوي سازمان هواشناسي وضعيت بارش استانهاي کشور از ابتداي سال آبي جاري تا تاريخ ۲۱ ارديبهشت ماه سال جاري به اين صورت است:
با وجود تراز منفي بارندگي و تغيير اقليم در کشور اينکه با برداشت بيرويه آبهاي کارستي، آب اين منبع نيز کاهش يابد انتظاري دور از دهن نيست؛ از اين رو است که متخصصان اين حوزه تاکيد دارند که با بزرگنمايي درباره اين آبهاي زير زميني، نبايد دلخوش به اين منابع آبي باشيم بلکه بايد مديريت منابع آب با برنامهريزيهاي دقيق صورت گيرد.
آنها معتقدند که هر چند برداشت بيرويه از آبهاي ژرف همانند برداشت بيرويه از آبهاي زير زميني فرونشست زمين را به همراه ندارند، ولي با روند فعلي مصرف، طولي نخواهد کشيد که در سايه کم بارشيها اين منابع نيز رو به زوال رود.