به گزارش جهان به نقل از ايسنا، هجدهم ذيالحجه روزي است که رسول خدا(ص) پس از انجام حج در سال دهم هجري به هنگام مراجعت به مدينه، مردم را در وادي «غدير» جمع کرد و فرمان خدا يعني نصب حضرت علي(ع) به امامت و ولايت بر امت را به آنان ابلاغ کرد. و آن جا بود که آيه ۳ سوره مائده(اَلْيوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دينَکُم، وَ أَتْمَمْتُ عَلَيکُمْ نِعْمَتي، وَ رَضيتُ لَکُمُ الاْسْلامَ دِيناً) نازل شد. و خداوند با برگزيدن حضرت علي(ع) به امامت امت، دين اسلام را کامل گردانيد و دشمنان آن را نااميد و مأيوس ساخت.
در ادامه بر اساس متون ديني، فضيلت و اعمالي که براي اين روز وارد شده است را يادآور ميشويم:
فضيلت روز عيد غدير
در روايتي از امام رضا (ع) ميخوانيم که فرمود: «روز قيامت، چهار روز را که زينت بستهاند به نزد عرش الهي آورند: روز عيد اضحي (قربان) روز عيد فطر، روز جمعه و روز عيد غدير. ولي در آن ميان، روز عيد غدير، از نظر زيبايي، مانند ماه است ميان ستارگان».
در همان روايت، از اين روز، به عنوان «عيد اکبر» ياد شده است، روزي که گناهان شيعيان (توبه کار) امير مؤمنان(ع) بخشيده ميشود و اين روز، روز شادي و سرور است، روزي است که در آن تبسم بر چهره مؤمنان نقش ميبندد.
در روايت ديگري آمده است که از امام صادق(ع) پرسيدند: آيا براي مسلمانان غير از عيد فطر و عيد اضحي (قربان) عيد ديگري نيز وجود دارد؟ فرمود: آري. عيدي که از آن دو روز، باعظمتتر و شريفتر است، و آن روزي است که پيامبر اکرم(ص)، علي (ع) را براي امامت امت نصب فرمود و در روايت ديگر فرمود: آن روز هيجدهم ذيالحجه است.
به هر حال، شايسته است در اين روز مسلمانان با تشکيل مجالس جشن و سرور و مديحهسرايي و سخنراني درباره روز عيد غدير و مسأله امامت امت و مناقب و فضايل امير مؤمنان (ع)، آن را گرامي بدارند و فرزندان و جوانان و نوجوانان خود را با مسأله ولايت اميرمؤمنان علي (ع) و منابع آن از کتاب و سنّت و تاريخ آشناتر سازند.
اعمال روز عيد غدير
براي اين روز اعمال متعددي روايت شده است:
۱- روزه گرفتن است که در روايتي از امام صادق (ع) روزه در چنين روزي برابر روزه ۶۰ ماه شمرده شده و در روايتي روزه روز غدير خم کفّاره ۶۰ سال است.
۲- مرحوم «شيخ کفعمي» در کتاب «بلدالامين» غسل اين روز را مستحب دانسته است.
۳- احسان و نيکي به برادران مؤمن.
در روايتي از امام صادق (ع) آمده است که فرمودند:
"اين روز، روز عبادت است و روز اطعام و نيکي کردن و احسان به برادران ديني است".
در روايت ديگري امام رضا (ع) فرمود: کسي که در اين روز، به خانواده و برادران مؤمن خود، توسعه در رزق و بخششها و انفاقها دهد؛ خداوند روزي او را زياد ميگرداند.
۴- زيارت امير مؤمنان علي (ع) در اين روز بسيار بافضيلت است.
در روايتي از ابن ابينصر (يکي از ياران برجسته امام رضا (ع)) نقل شده است که حضرت به وي فرمود:
"هرجا که هستي سعي کن در روز عيد غدير، خود را به کنار قبر مطهّر اميرمؤمنان (ع)برساني، چراکه در اين روز خداوند گناهان بسياري از مردان و زنان مسلمان را ميبخشد و دو برابر کساني که خداوند آنها را در ماه رمضان و شب قدر و شب عيد فطر از دوزخ آزاد ميکند، در چنين روزي از آتش جهنّم رهايي ميدهد".
براي اميرمؤمنان (ع) در اين روز زيارتهايي نقل شده است که معروفترين آن، زيارت معروف «امينالله» است که ميتوان آن را از نزديک و يا از راه دور، خطاب به اميرمؤمنان (ع) خواند و ديگري زيارت مخصوصه اميرمؤمنان در روز عيد غدير است.
۵- امام رضا (ع) فرمودند:
در چنين روزي که روز عيد و تبريک گفتن به يکديگر است، مناسب است مؤمنان وقتي به يکديگر ميرسند اين جملات را بگويند:
«اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذي جَعَلَنا مِنَ الْمُتَمَسِّکينَ بِوِلايةِ اَميرِالْمُؤْمِنينَ وَالاَْئِمَّةِ»
ستايش خاص خدايي است که قرار داد ما را از تمسکجويان به ولايت اميرمؤمنان و ساير امامان عليهم السلام.
۶- در چنين روزي وقتي برادر مؤمنت را ملاقات کردي بگو:
«اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذي اَکْرَمَنا بِهذَا الْيوْمِ، وَجَعَلَنا مِنَ الْمُؤْمِنينَ،
ستايش خاص خدايي است که گرامي داشت ما را به اين روز و قرارمان داد از ايمان آورندگان و
وَجَعَلَنا مِنَالْمُوفينَ بِعَهْدِهِ اِلَينا، وَميثاقِهِ الَّذي واثَقَنا بِهِ، مِنْ وِلايةِ وُلاةِ اَمْرِهِ،
قرارمان داد از وفاکنندگان به عهدي که با ما کرده بود و پيماني که با ما بسته بود از ولايت سرپرستان امر دين او
وَالْقُوّامِ بِقِسْطِهِ، وَلَمْ يجْعَلْنا مِنَ الْجاحِدينَ وَالْمُکَذِّبينَ بِيوْمِ الدّينِ.
و برپادارندگان عدلش و قرارمان نداد از منکران و تکذيب کنندگان روز جزا.
۷- دعاي ندبه را در اين روز بخواند
۸- مرحوم «سيد بن طاووس» به سند صحيح از امام صادق (ع) نقل ميکند که در روز غدير، دو رکعت نماز بخوان، پس از نماز به سجده برو و صد مرتبه خدا را شکر کن (مثلاً بگو: شکراً لِلّه) و سر از سجده بردار و اين دعا را بخوان:
اَللّهُمَّ اِنِّي اَسْئَلُکَ بِاَنَّ لَکَ الْحَمْدَ، وَحْدَکَ لا شَريکَ لَکَ، وَاَنَّکَ واحِدٌ اَحَدٌ صَمَدٌ،
خدايا از تو درخواست کنم بدان که از براي توست ستايش يگانهاي که شريک نداري و تويي يکتاي يگانه بي نياز،
لَمْ تلِدْ وَلَمْ تُولَدْ، وَلَمْ يکُنْ لَکَ کُفُواً اَحَدٌ،
که فرزندي نداري و فرزند کسي نيستي و نيست برايت همتايي هيچ کس
وَاَنَّ مُحَمّداً عَبْدُکَ وَرَسُولُکَ صَلَواتُکَ عَلَيهِ وَآلِهِ، يا مَنْ هُوَ کُلَّ يوْم في شَاْن،
و براستي محمّد بنده و رسول توست درودهاي تو بر او و آلش باد، اي که هر روز درکاري هستي،
کَما کانَ مِنْ شَاْنِکَ اَنْ تَفَضَّلْتَ عَلَيَّ، بِاَنْ جَعَلْتَني مِنْ اَهْلِ اِجابَتِکَ، وَاَهْلِ دِينِکَ
چنانچه از شأن تو بود که بر من تفضل فرمودي به اينکه مرا از اهل اجابتت و از اهل دينت
وَاَهْلِ دَعْوَتِکَ، وَوَفَّقْتَني لِذلِکَ في مُبْتَدَءِ خَلْقي، تَفَضُّلاً مِنْکَ وَکَرَماً وَجُوداً،
و اهل دعوتت قرار دادي و موفقم داشتي بدان در آغاز آفرينشم از روي تفضل و کرم و بخششت
ثُمَّ اَرْدَفْتَ الْفَضْلَ فَضْلاً، وَالْجُودَ جُوداً، وَالْکَرَمَ کَرَماً، رَاْفَةً مِنْکَ وَرَحْمَةً،
سپس دنبال آوردي اين فضل را به فضلي دگر و اين بخشش را به بخششي دگر و اين کرم را به کرمي دگر که آن هم از روي مهر و رحمتت بود
اِلي اَنْ جَدَّدْتَ ذلِکَ الْعَهْدَ لي تَجْديداً بَعْدَ تَجديدِکَ خَلْقي،
تا بدان جا که تازه کردي اين عهد را برايم از نو پس از تجديد آفرينشم
وَکُنْتُ نَسْياً مَنْسِياً ناسِياً ساهِياً غافِلاً، فَاَتْمَمْتَ نِعْمَتَکَ بِاَنْ ذَکَّرْتَني ذلِکَ،
در صورتي که من در فراموشي بودم و فراموشکاري و بي خبريو غفلت پس تو نعمتت را بر من تمام کردي به اين که آن را به يادم انداختي
وَمَنَنْتَ بِهِ عَلَيَّ، وَهَدَيتَني لَهُ، فَلْيکُنْ مِنْ شَاْنِکَ يا اِلهي وَسَيدي وَمَولايَ
و بدان بر من منّت نهادي و بر آن راهنماييم کردي پس همچنان بايد از شأن تو باشد اي معبود و آقا و مولاي من
اَنْ تُتِمَّ لي ذلِکَ، وَلاتَسْلُبَنيهِ حَتّي تَتَوَفّاني عَلي ذلِکَ،
که تمام کني برايم آن نعمت را و از من سلب نفرمايي آن را تا هنگامي که بميرانيم بر آن
وَاَنتَ عَنّي راض، فَاِنَّکَ اَحَقُّ الْمُنعِمينَ اَنْ تُتِمَّ نِعمَتَکَ عَلَيَّ، اَللّهُمَّ
در حالي که تو از من خشنود باشي که براستي تو سزاوارترين نعمت بخشاني که نعمتت را بر من به پايان رساني خدايا
سَمِعْنا وَاَطَعْنا وَاَجَبْنا داعِيکَ بِمَنِّکَ، فَلَکَ الْحَمْدُ غُفْرانَکَ رَبَّنا وَاِلَيکَ
شنيديم و پيروي کرديم و خواننده ات را اجابت کرديم به لطف تو پس از آن توست حمد و آمرزشت را خواهانيم پروردگارا و به سوي توست
الْمَصيرُ، امَنّا بِاللهِ وَحْدَهُ لا شَريکَ لَهُ، وَبِرَسُولِهِ مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيهِ
بازگشت ايمان داريم به خداي يگانهاي که شريک ندارد و به رسولش محمّد صلي اللّه عليه و
وَ آلِهِ، وَ صَدَّقْنا وَ اَجَبْنا داعِيَ اللهِ، وَ اتَّبَعْنَاالرَّسُولَ في مُوالاةِ مَوْلينا
آله و تصديق کرديم و اجابت کرديم داعي خدا را و پيروي کرديم از رسول (او) در مورد دوستي و اطاعت مولايمان
وَمَوْلَي الْمُؤْمِنينَ، اَميرِالْمُؤْمِنينَ عَلِيِّ بْنِ اَبيطالِب، عَبْدِاللهِ وَاَخي رَسُولِهِ،
و مولاي مؤمنان امير مؤمنان علي بن ابي طالب بنده خدا و برادر رسول او
وَ الصِّدِّيقِ الاَْکْبَرِ، وَالْحُجَّةِ عَلي بَرِيتِهِ، اَلمُؤَيدِ بِهِ نَبِيهُ وَدينَهُ الْحَقَّ
و صديق اکبر و حجت او بر آفريدگانش آن که خداوند پيامبرش و دين حق
الْمُبينَ، عَلَماً لِدينِ اللهِ، وَخازِناً لِعِلْمِهِ، وَعَيبَةَ غَيبِ اللهِ، وَمَوْضِعَ سِرِّ اللهِ،
آشکارش را بوسيله او تاييد کرد نشانه و پرچم دين خدا و خزينه دار دانش او و گنجينه غيب خدا و جايگاه راز خدا
وَ اَمينَ اللهِ عَلي خَلْقِهِ، وَشاهِدَهُ في بَرِيتِهِ، اَللّهُمَّ رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً
و امين خدا بر خلق او و گواه او در آفريدگانش خدايا اي پروردگار ما ما شنيديم منادي
ينادي لِلاْيمانِ، اَنْ امِنُوا بِرَبِّکُمْ فَامَنّا، رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا، وَ کَفِّرْ عَنّا
را که ندا ميکرد براي ايمان (و ميگفت) ايمان آوريد به پروردگارتان پروردگارا ما هم ايمان آورديم پس بيامرز گناهانمان را و بديهامان
سَيئاتِنا، وَتَوَفَّنا مَعَ الاَْبْرارِ، رَبَّنا وَ اتِنا ما وَعَدْتَنا عَلي رُسُلِکَ، وَلا
را پوشيده دار و ما را با نيکان بميران پروردگارا عطا کن به ما چيزي را که بوسيله فرستادگانت به ما وعده دادي و
تُخْزِنا يوْمَ الْقِيمَةِ، اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ، فَاِنّا يا رَبَّنا بِمَنِّکَ وَلُطْفِکَ اَجَبْنا
در روز رستاخيز رسوايمان مکن که براستي تو خلف وعده نميکني، پس ما اي پروردگار به احسان و لطف تو اجابت کرديم
داعِيکَ، وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ وَصَدَّقْناهُ، وَصَدَّقْنا مَوْلَي الْمُؤْمِنينَ، وَکَفَرْنا
داعي تو را و پيروي کرديم از رسول تو و تصديقش کرديم و نيز تصديق کرديم مولاي مؤمنان را و کافر شديم
بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ، فَوَلِّنا ما تَوَلَّينا، وَاحْشُرْنا مَعَ اَئِمَّتِنا، فَاِنّا بِهِمْ
به جبت و طاغوت (غاصبان حقوق آن حضرت) پس والي ما گردان آن را که ما به ولايت برگزيديم و با امامانمان محشورمان کن که براستي ما بديشان
مُؤْمِنُونَ مُوقِنُونَ، وَلَهُمْ مُسَلِّمُونَ، امَنّا بِسِرِّهِمْ وَعَلانِيتِهِمْ، وَشاهِدِهِمْ
ايمان و اعتقاد داريم و تسليم آنانيم ايمان داريم بر نهانشان و آشکارشان و حاضرشان
وَغائِبِهِمْ، وَحَيهِمْ وَمَيتِهِمْ، وَرَضينا بِهِمْ اَئِمَّةً وَقادَةً وَسادَةً، وَ حَسْبُنا بِهِمْ
و غايبشان و زندهشان و مردهشان و خشنوديم به امامتشان و آقاييشان و همانها ما را در
بَينَنا وَبَينَ اللهِ دُونَ خَلْقِهِ، لا نَبْتَغي بِهِمْ بَدَلاً، وَلا نَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِمْ وَليجَةً،
مابين خود و خدا از ساير خلق کافي هستند نجوييم بجاي ايشان بدلي و نگيريم جز ايشان همدمي (يا معتمدي)
وَ بَرِئْنا اِلَي اللهِ مِنْ کُلِّ مَنْ نَصَبَ لَهُمْ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنَ الاَْوَّلينَ
و بيزاري جوييم به درگاه خدا از هر که برپا کند در برابرشان جنگي از جن و انس از اوّلين
وَ الاْخِرينَ، وَ کَفَرْنا بِالْجِبْتِ وَ الطّاغُوتِ وَ الأَوْثانِ الأَرْبَعَةِ، وَ اَشْياعِهِمْ
و آخرين و کافر شديم به جبت و طاغوت و بتهاي چهارگانه و دنبال روندگان
وَ اَتْباعِهِمْ، وَ کُلِّ مَنْ والاهُمْ مِنَ الْجِنِّ وَ الاِْنْسِ، مِنْ اَوَّلِ الدَّهرِ اِلي آخِرِهِ،
و پيروانشان و هر که دوستشان دارد از جن و انس از آغاز روزگار تا پايان آن
اَللّهُمَّ اِنّا نُشْهِدُکَ اَنّا نَدينُ بِما دانَ بِهِ مُحَمَّدٌ وَ الُ مُحَمَّد، صَلَّي اللهُ عَلَيهِ
خدايا تو را گواه ميگيريم که ما متدين هستيم بدانچه متدين شد بدان محمّد و آل محمّد درود خدا بر او
وَعَلَيهِمْ، وَ قَوْلُنا ما قالُوا، وَ دينُنا ما دانُوا بِهِ، ما قالُوا بِهِ قُلْنا، وَ ما دانُوا بِهِ
و برايشان باد و گفتار ما همان است که آنها گفتند و دين ما همان است که آنها متدين بدان بودند هرچه را آنان گفتند ما هم گفتيم و هرچه را آنان متدين شدند
دِنّا، وَما اَنْکَرُوا اَنْکَرْنا، وَمَنْ والَوْا والَينا، وَمَنْ عادَوْا عادَينا، وَمَنْ لَعَنُوا
ما هم شديم و هرچه را انکار کردند ما انکار کرديم و هرکه را دوست داشتند دوست داريم و هر که را دشمن دارند دشمن داريم و هر که را لعن کردند
لَعَنّا، وَمَنْ تَبَرَّؤُا مِنْهُ تَبَرَّاْنا مِنْهُ، وَمَنْ تَرَحَّمُوا عَلَيهِ تَرَحَّمْنا عَلَيهِ، آمَنّا وَ
لعن کنيم و از هر که بيزاري جستند بيزاري جوئيم و بر هر که ترحم کردند ترحم کنيم ايمان آورديم
سَلَّمْنا، وَ رَضينا وَ اتَّبَعْنا مَوالِينا صَلَواتُ اللهِ عَلَيهِمْ، اَللّهُمَّ فَتَمِّمْ لَنا ذلِکَ
و تسليم و خشنود گشتيم و پيروي کرديم از سرورانمان درودهاي خدا بر ايشان باد خدايا پس تو آن را براي ما تکميل کن
وَلاتَسْلُبْناهُ، وَ اجْعَلْهُ مُسْتَقِرّاً ثابِتاً عِنْدَنا، وَلا تَجْعَلْهُ مُسْتَعاراً، وَاَحْينا
و از ما سلب مفرما و آن را پايگاهي ثابت در پيش ما قرار ده و پايگاه عاريت و موقتش قرار مده و زنده مان
ما اَحْييتَنا عَلَيهِ، وَاَمِتْنا اِذا اَمَتَّنا عَلَيهِ، الُ مُحَمَّد اَئِمَّتُنا، فَبِهِمْ نَاْتَمُّ وَاِياهُمْ
دار بر همان تا هرگاه که زندهمان داري و بميرانمان بر آن هرگاه ميراندي مان، آل محمّد پيشوايان مايند به آنها اقتدا کنيم و آنان را
نُوالي، وَعَدُوَّهُمْ عَدُوَّ اللهِ نُعادي، فَاجْعَلْنا مَعَهُمْ فِي الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ وَمِنَ
دوست داريم و دشمنشان را که دشمن خداست دشمن داريم پس ما را در دنيا و آخرت با ايشان قرار ده و از
الْمُقَرَّبينَ، فَاِنّا بِذلِکَ راضُونَ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.
مقربان درگاهت گردان که براستي ما به همان خشنوديم اي مهربانترين مهربانان.
پس از پايان دعا، بار ديگر به سجده برو و صد مرتبه الحمد لله و صد مرتبه شکراً للهِ بگو.
امام (ع) در ادامه فرمود: هر کس که اين عمل را بجا آورد، پاداش کسي را دارد که در روز غدير، نزد رسول خدا(ص) بوده و با آن حضرت بيعت کرده است.(مرحوم محدّث قمي ميگويد: بهتر است که اين نماز نزديک ظهر انجام شود که مقارن نصب حضرت علي (ع)به خلافت بوده است).
۹- از «شيخ مفيد»(رحمة الله عليه) نقل شده است که اين دعا را در روز «غدير» ميخواني:
اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّد نَبِيکَ، وَعَلِيٍّ وَلِيکَ، وَالشَّاْنِ وَالْقَدْرِ الَّذي
خدايا از تو درخواست کنم به حق محمّد پيامبرت و به حق علي ولي تو و بدان منزلت و مرتبهاي که بدان
خَصَصْتَهُما بِهِ دُونَ خَلْقِکَ، اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَعَلِيٍّ، وَاَنْ تَبْدَءَ بِهِما
وسيله آن دو را از ساير مخلوق خود اختصاص دادي که درود فرستي بر محمّد و علي و از آنان شروع کني
في کُلِّ خَير عاجِل، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد الاَْئِمَّةِ الْقادَةِ،
در دادن هر خيري که فوري است خدايا درود فرست بر محمّد و آل محمّد پيشوايان رهبر
وَ الدُّعاةِ السّادَةِ، وَ النُّجُومِ الزّاهِرَةِ، وَ الاَْعْلامِ الْباهِرَةِ، وَ ساسَةِ الْعِبادِ،
و خوانندگان بزرگ و سرور و ستارگان درخشان و نشانههاي فروزان و تدبيرکنندگان کار بندگان
وَ اَرْکانِ الْبِلادِ، وَ النّاقَةِ الْمُرْسَلَةِ، وَ السَّفينَةِ النّاجِيةِ، اَلْجارِيةِ فِي اللُّجَجِ
و پايههاي جاهاي آباد و ناقه فرستاده شده و کشتي نجات که روان است در درياهاي
الْغامِرَةِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، خُزّانِ عِلْمِکَ، وَ اَرْکانِ
ژرف پرآب خدايا درود فرست بر محمّد و آل محمّد گنجينههاي دانشت و پايههاي
تَوْحِيدِکَ، وَ دَعآئِمِ دينِکَ، وَ مَعادِنِ کَرامَتِکَ، وَ صَفْوَتِکَ مِنْ بَرِيتِکَ،
محکم توحيد تو و ستونهاي دين تو و معدنهاي کرامتت و برگزيدگان از خلقت
وَ خِيرَتِکَ مِنْ خَلْقِکَ، اَلاَْتْقِيآءِ النُّجَبآءِ الاَْبْرارِ، وَ الْبابِ الْمُبْتَلي بِهِ
و بهترين آفريدگانت آن پرهيزکاران و برگزيدگان نيکوکار و درگاهي که مورد ابتلاي مردم است
النّاسُ، مَنْ اَتاهُ نَجي، وَمَنْ اَباهُ هَوي، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ
هر که بدان درگاه آمد نجات يافت و هرکه سرباز زد سقوط کرد خدايا درود فرست بر محمّد و آل
مُحَمَّد، اَهْلِ الذِّکْرِ الَّذينَ اَمَرْتَ بِمَسْئَلَتِهِمْ، وَ ذَوِي الْقُرْبَي الَّذينَ اَمَرْتَ
محمّد اهل ذکري که دستور فرمودي بپرسش مسائل از آنها و خويشاونداني که دستور فرمودي
بِمَوَدَّتِهِمْ، وَفَرَضْتَ حَقَّهُمْ، وَجَعَلْتَ الْجَنَّةَ مَعادَ مَنِ اقْتَصَّ اثارَهُمْ، اَللّهُمَّ
به دوست داشتنشان و حقشان را واجب کردي و بهشت را بازگشتگاه (و سرمنزل) کسي قرار دادي که آثارشان را پيروي کند خدايا
صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، کَما اَمَرُوا بِطاعَتِکَ، وَنَهَوْا عَنْ مَعْصِيتِکَ،
درود فرست بر محمّد و آل محمّد چنانچه دستور پيروي تو را دادند و از نافرمانيت نهي کردند
وَدَلُّوا عِبادَکَ عَلي وَحْدانِيتِکَ، اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّد نَبِيکَ
و بندگانت را به يگانگيت راهنمايي کردند خدايامن از تو ميخواهم به حق محمّد پيامبرت
وَ نَجيبِکَ، وَ صَفْوَتِکَ وَ اَمينِکَ، وَ رَسُولِکَ اِلي خَلْقِکَ، وَ بِحَقِّ
و گرامي و برگزيده و امين تو و فرستادهات بسوي خلق و به حق
اَميرِالْمُؤْمِنينَ، وَيعْسُوبِ الدّينِ، وَقآئِدِ الْغُرِّ الْمُحَجَّلينَ، اَلْوَصِيِّ الْوَفِيِّ،
اميرمؤمنان و پيشواي دين و رهبر سفيدرويان آن وصي با وفا
وَالصِّدّيقِ الاَْکْبَرِ، وَالْفارُوقِ بَينَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ، وَالشّاهِدِ لَکَ، وَالدّالِّ
و صديق اکبر و جداکننده بين حق و باطل و گواه تو و راهنمايي کننده
عَلَيکَ، وَالصّادِعِ بِاَمْرِکَ، وَالْمُجاهِدِ في سَبيلِکَ، لَمْ تَاْخُذْهُ فيکَ لَوْمَةُ
بر تو و آشکار کننده دستورت و جهادکننده در راهت آن که نگيردش (و ناراحتش نکند) درباره تو ملامت
لائِم، اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَجْعَلَني في هذَا الْيوْمِ
ملامت کنندهاي که درود فرستي بر محمّد و آل محمّد و مرا قرار دهي در اين روزي
الَّذي عَقَدْتَ فيهِ لِوَلِيکَ الْعَهْدَ في اَعْناقِ خَلْقِکَ، وَاَکْمَلْتَ لَهُمُ الدّينَ مِنَ
که بستي براي ولي خود پيمان (امامت) را در گردن خلق خود و کامل گرداندي براي آنها دين را از
الْعارِفينَ بِحُرْمَتِهِ، وَالْمُقِرّينَ بِفَضْلِهِ، مِنْ عُتَقآئِکَ وَطُلَقائِکَ مِنَ النّارِ،
عارفان به حرمتش و اقرارکنندگان به فضل او از آزادشدگان و رهاشدگانت از آتش
وَلا تُشْمِتْ بي حاسِدِي النِّعَمِ، اَللّهُمَّ فَکَما جَعَلْتَهُ عيدَکَ الاَْکْبَرَ،
و شاد مکن نسبت به من حسودانم را در نعمتهايت خدايا چنانچه آن را عيد بزرگ خود قرار دادهاي
وَ سَمَّيتَهُ فِي السَّمآءِ يوْمَ الْعَهْدِ الْمَعْهُودِ، وَ فِي الاَْرْضِ يوْمَ الْميثاقِ
و ناميدي آن را در آسمان روز عهد معهود و در زمين روز پيمان گرفتن
الْمَاْخُوذِ، وَالْجَمْعِ الْمَسْئُولِ، صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَقْرِرْ بِهِ
و انجمن بازخواست شده درود فرست بر محمّد و آل محمّد و روشن کن بوسيلهاش ديدگان
عُيونَنا، وَاجْمَعْ بِهِ شَمْلَنا، وَلا تُضِلَّنا بَعْدَ اِذْ هَدَيتَنا، وَاجْعَلْنا لاَِنْعُمِکَ مِنَ
ما را و گردآور بدستش پراکندگي ما را و گمراهمان مکن پس از آن که هدايتمان کردي و قرارمان ده از سپاسگزاران
الشّاکِرينَ، يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ، اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذي عَرَّفَنا فَضْلَ هذَا الْيوْمِ،
نعمتهايت اي مهربانترين مهربانان ستايش خاص خدايي است که شناساند به ما فضيلت اين روز را
وَبَصَّرَنا حُرْمَتَهُ، وَکَرَّمَنا بِهِ، وَشَرَّفَنا بِمَعْرِفَتِهِ، وَهَدانا بِنُورِهِ، يا رَسُولَ
و بينامان کرد به حرمت اين روز و گراميمان داشت بدان و شرافتمان داد به معرفتش و هدايتمان کرد به نورش اي رسول
اللهِ يا اَميرَالْمُؤمِنينَ،عَلَيکُما وَعَلي عِتْرَتِکُما وَعَلي مُحِبِّيکُما مِنّي اَفْضَلُ
خدا اي اميرمؤمنان بر شما و بر عترت شما و بر دوستان شما بهترين
السَّلامِ ما بَقِيَ اللَّيلُ وَالنَّهارُ، وَبِکُما اَتَوَجَّهُ اِلَي اللهِ رَبّي وَرَبِّکُما في
سلام و درود من باد تا برپاست شب و روز و بوسيله او رو کنم بسوي خدا پروردگار من و پروردگارتان در
نَجاحِ طَلِبَتي، وَقَضآءِ حَوآئِجي، وَتَيسيرِ اُمُوري، اَللّهُمَّ اِنّي اَسْئَلُکَ
موفق شدن به مقصودم و برآورده شدن حاجاتم و آسان شدن کارهايم خدايا از تو خواهم
بِحَقِّ مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، اَنْ تُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَنْ تَلْعَنَ
به حق محمّد و آل محمّد که درود فرستي بر محمّد و آل محمّد و لعنت کني
مَنْ جَحَدَ حَقَّ هذَا الْيوْمِ، وَاَنْکَرَ حُرْمَتَهُ، فَصَدَّ عَنْ سَبيلِکَ لاِِطْفآءِ نُورِکَ،
کسي را که انکار کند حق اين روز را و انکار کند حرمتش را و جلوگيري کرد از راه تو براي خاموش کردن نورت
فَاَبَي اللهُ اِلاَّ اَنْ يتِمَّ نُورَهُ، اَللّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ اَهْلِ بَيتِ مُحَمَّد نَبِيکَ، وَاکْشِفْ
ولي خدا هم نميخواهد جز آن که نورش را آشکار کند خدايا گشايش ده به کار خاندان محمّد پيامبرت و برطرف کن
عَنْهُمْ وَبِهِمْ عَنِ الْمُؤْمِنِينَ الْکُرُباتِ، اَللّهُمَّ امْلاَءِ الاَْرْضَ بِهِمْ عَدْلاً،
از ايشان و بوسيله ايشان از اهل ايمان گرفتاريها و محنتها را خدايا پرکن زمين را بوسيله ايشان از عدل و داد
کَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً، وَ اَنْجِزْلَهُمْ ما وَعَدْتَهُمْ، اِنَّکَ لا تُخْلِفُ الْميعادَ.
چنانچه پر شده از ستم و بيداد و وفا کن براي آنها آنچه را وعده دادي به آنها که براستي تو خلف وعده نميکني.
۱۰- به سبب عظمت روز «غدير» و مبارکي و ميمنت آن، مناسب است که برادران مؤمن، با يکديگر در اين روز، عقد اخوت و برادري بخوانند و پيوند برادري و همکاري را ميان خويش عميقتر سازند.
مرحوم «حاجي نوري» در «مستدرک الوسائل» ميگويد: دست راست خود را بر دست راست برادر مؤمن خود بگذار و بگو:
و اخَيتُکَ فِي اللهِ، وَ صافَيتُکَ فِي اللهِ، وَ صافَحْتُکَ فِي اللهِ، وَعاهَدْتُ اللهَ
برادر شدم با تو در راه خدا و دوست باصفايت شدم در راه خدا و مصافحه کردم با تو در راه خدا و عهد کردم با خدا
وَ مَلائِکَتَهُ وَکُتُبَهُ وَرُسُلَهُ وَاَنْبِيآئَهُ، وَالاَْئِمَّةَ الْمَعْصُومينَ عَلَيهِمُ السَّلامُ،
و فرشتگانش و کتابهايش و رسولانش و پيمبرانش و امامان معصومين عليهم السلام
عَلي اَنّي اِنْ کُنْتُ مِنْ اَهْلِ الْجَنَّةِ وَ الشَّفاعَةِ، وَاُذِنَ لي بِاَنْ اَدْخُلَ الْجَنَّةَ،
بر اين که اگر من از اهل بهشت و اهل شفاعت بودم و اجازهام دادند که
لا اَدْخُلُها اِلاّ وَاَنْتَ مَعي
داخل بهشت گردم داخل نشوم جز با تو
آنگاه برادر مؤمن ميگويد:
قَبِلْتُ.
قبول کردم
آنگاه بگو:
اَسْقَطْتُ عَنْکَ جَميعَ حُقُوقِ الاُْخُوَّةِ، ما خَلاَ الشَّفاعَةَ وَ الدُّعآءَ وَ الزِّيارَةَ.
و ساقط کردم از تو تمامي حقوق برادري را جز شفاعت و دعا و زيارت.
در اين صورت، وقتي که طرف مقابل قبول کرد، برادر معنوي يکديگر خواهند شد و چون وظيفه اخوت بسيار سنگين است، همه حقوق برادري را جز زيارت، دعا و شفاعت به يکديگر ميبخشند.
(البته بايد دانست که جاري ساختن اين عقد فقط براي ايجاد تعهدي عاطفي است و هيچگونه حقوقي مانند بردن ارث از يکديگر و .... را شامل نشده و نميتواند ميان نامحرمان مثلا يک زن و مرد انجام پذيرد).
منابع:
- مفاتيح نوين، آيتالله ناصر مکارم شيرازي و همکاران، نوبت و سال چاپ: بيست و دوم ۱۳۸۹، ناشر:انتشارات امام علي بن ابي طالب(ع).
- پايگاه اينترنتي آيتالله العظمي ناصر مکارم شيرازي
/جهان نيوز