نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
جامعه و حوادث

دختر سیرجانی: نه بیمارستان رفتم، نه شکایت کردم

منبع
همشهري
بروزرسانی
دختر سیرجانی: نه بیمارستان رفتم، نه شکایت کردم
همشهري/ حقيقت اين ماجراي جنجالي چه بود و فيلم کتک‌خوردن دختر ۱۶ساله چطور سر از شبکه‌هاي اجتماعي درآورد؟ «چند روز از جنجالي که انتشار فيلم کتک خوردن دختر ۱۶ساله توسط پسر مورد علاقه‌اش در شبکه‌هاي اجتماعي به‌ پا کرد، مي‌گذرد. در اين مدت‌ رسانه‌ها مطالب زيادي درباره اين حادثه منتشر کردند. عده‌اي از رابطه فاميلي دختر نوجوان و متهم پرونده (کسي که او را کتک مي‌زد) گفتند و عده‌اي نيز مدعي شدند دختر نوجوان بر اثر جراحاتي که ديده بود چند روز در بيمارستان بستري بوده است. در اين بين کساني که در شبکه‌هاي اجتماعي در کمين هستند تا به محض داغ شدن ماجرايي، ماهي مقصود خود را از اين آب گل‌آلود بگيرند بيکار ننشستند و با راه‌اندازي صفحه‌هاي جعلي، آن‌ هم به نام دختر نوجوان و همچنين متهم پرونده و نوشتن مطالب خيالي، تلاش کردند فالوئرهاي خود را زياد کنند. اما حقيقت اين ماجراي جنجالي چه بود و فيلم کتک‌خوردن دختر ۱۶ساله چطور سر از شبکه‌هاي اجتماعي درآورد؟ گفت‌وگوي همکار ما در سيرجان با دختر نوجوان را پس از حضور او در اداره آگاهي بخوانيد. چند سالت است؟ متولد ۸۱ در شهر سيرجان هستم. پس اين که گفته شده اهل تهران هستي دروغ است؟ حدود ۶ماهي بود که همراه خانواده‌ام به تهران رفته بوديم که اين اتفاق افتاد. پدرت چه‌کاره است؟ او فوت کرده و من همراه مادر و خواهرم زندگي مي‌کنم. از ماجراي پرونده بگو. با امير (متهم پرونده) نسبت فاميلي داري؟ نه، هيچ نسبتي نداريم. بيشتر از يک سال پيش و اتفاقي با او آشنا شدم. خاله‌ام در سيرجان زندگي مي‌کند و گاهي پيش او مي‌آمدم. بعد از آشنايي با امير عاشق او شدم تا اين که رابطه‌مان به‌ هم خورد. چه اتفاقي رخ داد که رابطه‌تان به‌ هم خورد؟ راستش امير گفت که ديگر نمي‌خواهد به دوستي‌مان ادامه دهد. هر چه برايش پيام مي‌فرستادم جواب نمي‌داد. بعد متوجه شدم با دختر ديگري دوست شده است. مي‌گفت که مي‌خواهد با او ازدواج کند. خيلي ناراحت شدم. تصميم گرفتم از او انتقام بگيرم اما فکر نمي‌کردم که اين ماجراها اتفاق بيفتد. چطور انتقام گرفتي؟ يک روز که توي ماشين دوستم بودم، در اينستاگرام استوري گذاشتم و شروع کردم به فحش دادن به امير و دختري که قرار بود با او ازدواج کند. چون مدتي بود امير من را بلاک کرده بود و همين باعث شده بود که عصباني شوم. همه اين اتفاقات وقتي رخ داد که ما به تهران رفته بوديم. مدتي گذشت تا اين که يک روز امير پيام داد و دعوتم کرد که به سيرجان بروم. حتي دوست صميمي‌اش هم برايم پيام داد و از طرف امير مرا دعوت کرد. خوشحال شدم و فکر کردم پشيمان شده است. به سيرجان که رسيدم، امير و دوستش سوار ماشين۲۰۶ امير به‌ دنبالم آمدند. سوار ماشين شدم و امير گفت که به خانه باغ دوستش مي‌رويم که حرف بزنيم. وقتي رسيديم، رفتارش تغيير کرد. شروع کرد به کتک زدن من و دوستش هم شروع کرد به فيلم گرفتن. تازه فهميدم که امير مي‌خواسته از من انتقام بگيرد. آن فيلم را در استوري پيجش گذاشت و ظاهرا يک نفر آن را ذخيره کرده و بعد هم منتشرش کرده بود. بعضي‌ از رسانه‌ها نوشته‌اند که تو زخمي شدي و به بيمارستان رفتي. نه. کتک‌هايي که خوردم آن قدر نبود که زخمي شوم. بعد از آن ماجرا امير خانه‌باغ را ترک کرد و من کمي ماندم و بعد به خانه آشنايانمان رفتم. بعد از آن هم کسي که فيلم را ذخيره کرده بود، آن را منتشر کرد و اين اتفاقات رخ داد. من اصلا نمي‌دانستم که چنين اتفاقي مي‌افتد. يعني قصد داري رضايت بدهي؟ من اصلا شکايت نکردم که بخواهم رضايت بدهم. حالا هم شکايتي ندارم. شکايت من از کساني است که به اسم من پيج راه انداختند و شروع کرده‌اند به نوشتن داستان‌هاي خيالي. مثلا چه پيجي؟ من اصلا اسمم نگار نيست اما به اسم نگار پيج راه انداخته‌اند و خودشان را به اسم من جا زده‌اند. حتي ديدم که نوشته‌اند من به‌ خاطر شکايت کردن تهديد شده‌ام. يا اين که با متهم پسرخاله و دخترخاله‌ هستيم. همه اينها دروغ است. من نمي‌دانستم که استوري گذاشتن من در اينستاگرام چنين اتفاقاتي را پيش مي‌آورد. حالا هم پشيمانم و دوست دارم امير زودتر آزاد شود. من هيچ شکايتي از او ندارم اما به‌ خاطر اينکه انتشار فيلم در شبکه‌هاي اجتماعي حسابي جنجالي شده، او هنوز بازداشت است. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد