مرد مست قلب یکی از دوستانش را با چاقو شکافت!
خراسان/ جوان 30 ساله اي که پنج سال قبل و در عالم مستي، قلب يکي از دوستانش را با تيغه چاقو در پارک گل هاي مشهد شکافت، صبح روز گذشته با تلاش کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي دستگير شد و به قتل اعتراف کرد.
شب شانزدهم مهر سال 94 بود که طبق معمول جوانان پارک نشين در پاتوق هميشگي خودشان جمع شدند و در يک همنشيني به گفت و گو پرداختند. در اين ميان ناگهان يکي ديگر از جوانان پارک نشين که گويي حال طبيعي نيز نداشت از راه رسيد و در حالي که به دوستان پارک نشين خود متلک پراني مي کرد يا با دست و پا ضربه اي به آن ها مي زد، از کنار تک تک آن ها گذشت ولي اين رفتار او به مذاق برخي از جوانان پارک نشين خوش نيامد و نزاعي خونين را رقم زد.
در همين حال جوان 24 ساله اي به نام احمد که تحمل رفتار ناشايست پدرام را نداشت ،با او درگير شد. پدرام جوان 25 ساله يک لحظه چاقويي را از کمرش بيرون کشيد و چند ضربه به سمت دوستش پرت کرد که يکي از اين ضربه ها بر سينه احمد فرود آمد و او را نقش بر زمين کرد. پدرام با ديدن صحنه وحشتناک و تيغه خون آلود چاقويي که از قلب دوستش بيرون کشيده بود، سوار بر پرايدش شد و از محل گريخت. با فرار اين جوان 25 ساله، احمد نيز به يکي از مراکز درماني قاسم آباد انتقال يافت اما کاري از دست کادر درماني ساخته نبود و او بر اثر عوارض ناشي از اصابت ضربه چاقو جان سپرد. دقايقي بعد با حضور قاضي ويژه قتل عمد و گروه تخصصي کارآگاهان اداره جنايي پليس آگاهي خراسان رضوي در محل وقوع جنايت، تحقيقات براي دستگيري قاتل فراري آغاز شد و در حالي که يکي از دوستان متهم فراري بازداشت شد اما اثري از پدرام نبود تا اين که چند روز قبل کارآگاهان به اطلاعاتي دست يافتند که نشان مي داد متهم فراري بازگشته و در منطقه نودره مخفي شده است. اين گونه بود که گروه ويژه اي از کارآگاهان با صدور دستوري محرمانه و با کسب مجوز قضايي از قاضي دکتر زرقاني (قاضي ويژه قتل عمد) به تحقيق غيرمحسوس پرداختند و مخفيگاه او را زير نظر گرفتند. وقتي حضور متهم به قتل فراري در يک منزل اجاره اي محرز شد، کارآگاهان عمليات دستگيري را با فرماندهي سرهنگ بهرامزاده (رئيس اداره جنايي آگاهي) آغاز کردند و او را صبح روز گذشته در يک عمليات ضربتي به دام انداختند.
اين جوان متهم به قتل که اکنون 30 سال دارد، در بازجويي هاي تخصصي ضمن اقرار صريح به جنايت گفت: آن شب در مغازه يکي از دوستانم در بولوار امامت مشروب نوشيدم و سپس به همراه يکي از دوستانم سوار پرايد شدم و به پارک گل ها رفتم که پاتوق هميشگي ما بود. حال طبيعي نداشتم به همين دليل هم به دوستانم گير مي دادم که در همين حال با «احمد» درگير شدم! او که رزمي کار بود، مرا روي زمين انداخت و کتک زد. من هم چاقو را از کمرم بيرون کشيدم و چند ضربه به طرف او پرت کردم که يکي از اين ضربات به سينه اش خورد و روي زمين افتاد. بعد هم به سمت چابهار رفتم و در آن جا کارگري مي کردم تا اين که دچار عذاب وجدان شدم و بازگشتم اما مي ترسيدم خودم را تسليم کنم که امروز صبح ناگهان ماموران آگاهي را بالاي سرم ديدم و دستگير شدم. تحقيقات بيشتر درباره اين جنايت وحشتناک با دستور قاضي شعبه 211 دادسراي عمومي و انقلاب مشهد همچنان ادامه دارد.