معمای سرقت مسلحانه از خانه مرد ثروتمند
ايران/ مرد جواني که متهم است براي انتقام از پدر دختر مورد علاقهاش، خانه وي را مورد سرقت مسلحانه قرار داده، در شعبه 7 دادگاه کيفري استان تهران محاکمه شد.
رسيدگي به اين پرونده از سال گذشته با شکايت زني که مدعي بود، خانهاش مورد سرقت مسلحانه قرار گرفته، آغاز شد. شاکي در توضيح ماجرا گفت: در خانه تنها بودم که زنگ در به صدا درآمد و من با اين تصور که دختر يا همسرم هستند در را باز کردم اما ناگهان 4 مرد نقابدار با اسلحه وارد خانهام شدند. از شدت ترس نميدانستم بايد چکار کنم. گفتم هر چه ميخواهيد برداريد و برويد. آنها هر وسيلهاي را که خواستند برداشتند و متواري شدند.
پس از شکايت اين زن، مأموران دوربينهاي مداربسته ساختمانهاي اطراف را مورد بررسي قرار دادند و متوجه شدند که چند روز پيش از حادثه مرد جواني چند ساعتي بيهدف مقابل خانه شاکي نشسته است. شوهر اين زن گفت: وقتي تصاوير را ديدم مرد جوان را شناختم، او حميد خواستگار سمج دخترم بود که با تهديدهاي من دست از سر دخترم برداشت. حالا هم به او ظنين هستم، فکر ميکنم قصد انتقامجويي داشته است.
در ادامه حميد بازداشت شد اما موضوع سرقت مسلحانه را انکار کرد و گفت من فقط آدرس خانه شاکي را به يکي از دوستانم دادم اما در سرقت نقشي نداشتم.
بعد از اظهارات حميد، متهم ديگر اين پرونده نيز بازداشت شد. هر چند هردوي آنها اتهام سرقت را انکار کردند اما در نهايت کيفرخواست عليه آنها صادر و پرونده آنها براي رسيدگي به شعبه 7 دادگاه کيفري استان تهران فرستاده شد.
در ابتداي اين جلسه شاکي گفت: وقتي مردان مسلح به خانهام حملهور شدند خيلي ترسيده بودم، اما حميد را از روي خط پيشاني اش، شناسايي کردم، من حتي صداي او را شناختم و شک ندارم يکي از سارقان نقابدار او بوده است. او ادعا ميکرد عاشق دخترم است و مرتب به خانه ما زنگ ميزد، حتي چند بار هم به خانهمان آمده بود.
سپس حميد به جايگاه رفت و گفت: دوستم مهدي از من خواسته بود تا نشاني خانه زوج ثروتمندي را به او بدهم. آن روز هم مقابل خانه دختر مورد علاقهام رفتم و روي يک پله نشستم و خوراکي خوردم و بعد از آن هم رفتم چند ساعت بعد هم آدرس خانه شاکي را به مهدي دادم، اما هيچ نقشي در سرقت نداشتم.
او درباره ماجراي عاشقانهاش با دختر شاکي نيز اظهار کرد: ما همديگر را دوست داشتيم اما پدرش مخالفت کرد و من هم ديگر اصرار نکردم.
پس از آن مهدي به جايگاه رفت و با تأييد حرفهاي حميد گفت: قبول دارم که به شوخي پيشنهاد سرقت از خانه مرد ثروتمند را مطرح کردم و نشاني را گرفتم اما هيچگاه نقشهام را عملي نکردم و نميدانم چه کسي به خانه آنها دستبرد زده است. من بيگناهم و بيدليل بازداشت شدهام.
با پايان اظهارات وکيل متهم، قضات براي صدور رأي وارد شور شدند.