ویژههای حوادث؛ مردی که عشقش را در ملأ عام زنده زنده کُشت!
آخرين خبر/ روزهاي زندگيمان با حوادث مختلفي گره خورده است که شايد اطلاع از آنها بتواند ما را در برابر آسيبهاي مشابه آگاه سازند. به همين سبب هر شب مهمترين اخبار کاشي جامعه را در قالب بسته خبري به شما مخاطبان گرامي ارائه کنيم.
حدود 2ماه قبل از حادثه با هم آشنا شديم. با ديدن عکسش در فضاي مجازي از او خوشم آمد و پيامي خصوصي برايش فرستادم. همين باعث آشنايي ما شد. کمکم احساس کردم به او علاقهمند شدهام تا جايي که تصميم به ازدواج با وي گرفتم. اما روز حادثه.... ادامه ماجرا را در لينک بالا(بازداشت خواستگار فراري پس از بازگشت از ترکيه) بخوانيد.
*****
من نگهبان پارک بودم. زمان حادثه سر کارم بودم که برادرم با من تماس گرفت و گفت فردي ميخواهد به زور موتورش را بگيرد. من هم براي کمک به برادرم به خانهاش رفتم و ديدم سعيد در پارکينگ خانه با برادرم درگير شده است. برادرم کوچک بود و زورش به سعيد نميرسيد. سعيد به محض اينکه من را ديد... ادامه داستان را در خبر مربوطه(درگيري دو مجرم سابقهدار؛ دستمال را دور گردنش پيچيدم، خفه شد) مطالعه کنيد.
*****
زندگي من از دو سال قبل ويران شد. زماني که در فضاي مجازي با پسري به نام ساسان آشنا شدم. ساسان خودش را مهندس و مدير شرکت جا زد و به خواستگاريام آمد. پدرم اما مخالف اين ازدواج بود. با وجود اين مخالفتها در نهايت من با ساسان ازدواج کردم. اما او... براي اطلاع از اصل ماجرا را لينک بالا(سرقتهاي سريالي دختر معتاد براي انتقامجويي از پدر) را بخوانيد.
*****
ماجرا از اين قرار بود که يکي از بستگان تازه داماد به صورت تلفني حرف هايي را پشت سر يکي از زنان فاميل مطرح کرده بود که اين سخنان به مذاق طرف مقابل خوش نيامده و به همين دليل بناي رودررويي با طرف هاي مقابل گذاشته شد و مردها هم وارد اين ماجراي «رويارويي» شدند... ادامه داستان را در خبر مربوطه(رويارويي قاتل و پدر مقتول در شب اعدام!) مطالعه کنيد.