اکبریان: دخترم میگوید باباعلی کی به من روپایی زدن یاد میدی؟
خبر ورزشي/ شهرآورد براي علي اکبريان حکم «روز حسرت» را داشت. زماني براي بغض کردن و غصه خوردن. ديروز، روز فوتبال بود. روز تقابل سرخابيهاي پايتخت. روز هياهو. روز کرکري. زماني براي نبرد گلادياتورهاي سرخابي در مستطيل سبز. روز شادي و غم. روز فوتبال. اما چند کيلومتر دورتر از ورزشگاه آزادي، مردي با نگاهي بغض کرده و چشماني غمزده تماشاگر نبرد استقلال و پرسپوليس بود. مردي که براي هر دو تيم توپ زده، اما يک اشتباه کارش را از زمين چمن به پشت ميلهها رساند. شهرآورد براي علي اکبريان حکم «روز حسرت» را داشت. زماني براي بغض کردن و غصه خوردن. شنبه شب چند ساعت قبل از شهرآورد با اکبريان همکلام شديم و شنيديم حرفهاي مردي را که حالا همه زندگياش، شاد کردن خانوادهاش است. اتفاق جديدي در پروندهات افتاده؟ حدوداً يک ماه قبل از ما تست اعتياد، هپاتيت و... گرفتند. امروز ظهر (شنبه) جوابش آمد و خدا را صدهزار مرتبه شکر که ادعاي سالم بودنم به همه ثابت شد. الان پاک پاک هستم. الان ديگر با سند و مدرک ميتوانم به همه بگويم که علي اکبريان سالم و پاک است. حالا من يک چهره پاک هستم و اميدوارم مسئولان محترم قوه قضاييه اين مسئله را در پروندهام براي عفو لحاظ کنند. من اشتباه کردم و خودم هم معترفم، ولي اميدوارم قضات محترم و مديران قوه قضاييه کمکم کنند تا به زندگي عادي برگردم. الان ۱۰ سال است که دربندم. به خدا تنبيه شدهام. خدا شاهد است پاک شدهام و عبرت گرفتهام. آزمايشات هم نشان ميدهد مشکلي ندارم. خواهش ميکنم پروندهام را طوري بررسي کرده و به من کمک کنيد تا به جمع خانوادهام برگردم. به جان خودم ديگر خلاف در زندگيام جايي ندارد. خلاف تعطيل. شرايطت چطور است؟ به لطف مسئولان زندان، زمين چمن طبيعي اينجا هموار شده است. زمين را راه انداختهايم و من خودم هم مربي شدهام. دارم کمک ميکنم تا همه زندانيهاي علاقهمند به فوتبال پاي کار بيايند و ديگر هرگز براي خلاف وسوسه نشوند. اينجا مربي شدهام، اما دلم ميخواهد بيايم بيرون و در فوتبال خودمان کار مربيگري را ادامه بدهم. مسئولان زندان به من لطف دارند، اما بديهي است که آزادي نعمت ديگري است. چندي قبل پيشکسوتان استقلال و پرسپوليس همراه با اعضاي هيئت فوتبال آمده بودند زندان. آنها هم يک قولهايي دادهاند که پروندهام را پيگيري کنند. دعا کنيد آزاد شوم. دلت حسابي تنگ شدهها! آقا مگه ميشه دلم تنگ نشه؟ مگه ميشه دلت براي بچهات تنگ نشه؟ مگه ميشه دلت براي آزادي تنگ نشه؟ استقلال و پرسپوليس بازي داشته باشند، ولي تو... چند روز قبل دخترم به من ميگفت: باباعلي کي مياي بيرون تا به من روپايي و بغل پا زدن ياد بدي (بغض ميکند). بايد پدر باشي تا بدوني بغل کردن بچه يعني چه؟ بايد پدر باشي تا بفهمي دور بودن از بچه يعني چه؟ خدا مادر شما و مادر همه بچههاي خبرورزشي و خوانندگان شما را برايتان نگه دارد. هر مادري که اين مصاحبه را ميخواند براي آزاد شدن علي اکبريان دعا کند. به خدا پاک شدم. به خدا تنبيه شدم (بغض ميکند). تور خدا مسئولاني که اين مصاحبه را ميخوانند کمکم کنند. دلم ميخواهد کنار خانوادهام زندگي کنم و ديگر هيچوقت سراغ خلاف نميروم.