حقیقی: از تیمی پیشنهاد داشتم که با انتخابش گردنم را میزدند!
فارس/ دروازهبان تيم فوتبال نساجي مازندران گفت: اگر به حرف زدن باشد همه ميتوانند ادعا کنند که گلر ملي هستند. هر کسي براي خودش اهدافي دارد. من ياد گرفتهام کمتر حرف بزنم و بيشتر عمل کنم. عليرضا حقيقي بعد از چند سال حضور در خارج از ايران امسال دوباره به فوتبال ايران برگشته و اين بار در قامت سنگربان تيم فوتبال نساجي در ليگ برتر بازي ميکند. اين بازيکن که زماني گلر اول تيم ملي در جام جهاني و جام ملتهاي آسيا بود بعد از خروج از ايران به يکباره تيم ملي را هم از دست داد، اما حقيقي معتقد است که اين اتفاق دست خودش نبوده و با اين وجود به بخشي از هدف خود که کسب تجربه در اروپا بوده است دست پيدا کرده است. ابتدا از شرايط نساجي سوال بپرسيم. چرا تيم شما اين روزها خوب نتيجه نميگيرد؟ مطمئن هستم تيم خوبي را در ليگ داريم. ۳ مسابقه است که در ليگ بازي ميکنم، ولي بازيهاي تيم را پيش از اين هم ديده بودم. اگر به مسابقاتمان دقت کرده باشيد متوجه شده ايد که تيمهاي خوب ليگ را که بودجههاي زيادي دارند مثل سپاهان و استقلال تحت فشار گذاشتهايم، ولي متاسفانه توپ هايمان تبديل به گل نميشود و برخي از تيمها از فرصتهاي ۵۰ درصدي استفاده ميکنند و مقابل ما نتيجه ميگيرند. خودم وقتي درون دروازه هستم از بازي تيممان لذت ميبرم. مثل برخي تيمها اتوبوس مقابل دروازه تيممان پارک نميکنيم که يک فرصت نصيب مان شود که در نهايت آيا آن توپ گل شود يا نشود. اينجور تيمها روح فوتبال را ميگيرند، ولي فوتبال خوبي بازي ميکنيم و به نظرم تماشاگران نساجي هم از تيم راضي هستند. البته تيم شما تغييرات هم زياد داشته... بله. در هيچ کجاي دنيا يک تيم اين همه تغيير نميکند. تا جايي که ميدانم بازيکنان زيادي از نساجي جدا شده اند و خود سرمربي تيم هم تازه در ابتداي فصل اضافه شده است، البته فرصت براي هماهنگي بيشتر وجود دارد. تازه هفته سيزدهم ليگ است و طبعا در تعطيلات نيم فصل اين فرصت وجود دارد که بيشتر هماهنگ شويم و جاي نگراني وجود ندارد. البته يکي از مشکلات شما در قائمشهر زمين چمن ورزشگاه وطني است. درست است؟ فقط در مورد اين اتفاق ميتوانم بگويم متاسفم که يک تيم حرفهاي فوتبال با اين پتانسيل تماشاگر و استان، در زميني بازي ميکند که شهرداري در تمام ساعتها آن را اجاره داده است! اگر شما الان به ورزشگاه وطني مراجعه کنيد فکر ميکنم با سانسي ۲۰ الي ۳۰ هزار تومان ميتوانيد در زمين چمن ورزشگاه بازي و تمرين کنيد. روز قبل از بازي وقتي به زمين مراجعه کرديم متوجه شديم تيم پيشکسوتان در آنجا مشغول تمرين است، بعد از ما هم يک سانس اجاره داده بودند و ۲ ساعت بعد هم به يک تيم زير ۲ سال زمين را اجاره داده بودند. واقعا؟ بله، شما در زمينهاي شمال سنگ بکاريد چمن در ميآيد، ولي در قائمشهر زمين چمن مصنوعي نصب کردهاند که البته زير اين چمن هم آسفالت است! شما تصور کنيد اين فوتبال زيبا را در چنين زميني به نمايش ميگذاريم. سوالم اين است که استاندار و فرماندار مازندران کجا هستند و چه کاري انجام ميدهند؟ وقتي شما با در اختيار گذاشتن يک زمين به تيم استان خودتان ميتوانيد دل هزاران نفر را شاد کنيد، پس الان کجا هستيد؟ در سوئد در چمن مصنوعي بازي ميکردم، آن چمن کجا و اين چمن کجا؟ الان در تهران شهرداري زمينهايي به مدارس فوتبال، پيشکسوتان و ... اجاره ميدهد که اگر به آنها مراجعه کنيد کيفيتشان مثل زمين ورزشگاه وطني است. حرفم اين است، شما که در اين استان مسئوليت داريد نميتوانيد يک زمين براي اين تيم بزرگ درست کنيد؟ باور کنيد فيفا اگر بيايد و ببيند در اين زمين بازي ميکنيم فوتبال ايران را تعليق ميکند. البته مشکلات در قائمشهر به زمين تمرين و اين مسائل ختم نميشود، چون چند سال است مالکان نساجي دست کمک به سمت مسئولان دراز کرده اند، ولي پاسخي نميگيرند... اين هم خودش يک ضعف است. از مسئولان ميخواهم پنهان نشوند. اگر اين تيم براي مسئولان استان مهم نيست حداقل اعلام کنند که مردم هم اين موضوع را بدانند. تعريفي که از مازندران و مردم اين استان شنيدهايم خلاف چيزي است که از استاندار و مسئولان ميبينيم. بازيکن هم تا يک جايي ميتواند صحبت کند. مالکان باشگاه از جيب هزينه ميکنند و عقل سليم ميگويد آنها بايد به پولهايي که هزينه ميکنند برسند، ولي شايد آنها به فکر برگشت پولهاي خود نيستند و دوست دارند دِلي به اين تيم کمک کنند، اما حداقل استاندار و فرماندار هم يک گوشه کار را بگيرند و خودي نشان بدهند. اگر اين اتفاق بيفتد به مردم استان خودشان خدمت کرده اند، مگر آنها براي مردم يک شهر ديگر ميخواهند اين کار را انجام دهند؟ شما به تبريز، مشهد، اهواز، اصفهان و ... نگاه کنيد که چه ورزشگاههايي دارند. تمام استانها استاديوم استاندارد دارند جز نساجي. وقتي اين حمايتها نميشود شائبه پيش ميآيد که مسئولان استان چه کار ميکنند؟ به همين دليل من عاجزانه از استاندار و فرماندار خواهش ميکنم به اين تيم سر بزنند و گوشهاي از کار را بگيرند که نساجي به مدارج بالاتر برسد. بعد از ديدار نساجي و سپاهان تابش مدعي شد که در يک صحنه خطاي حقيقي روي بازيکن سپاهان بايد توسط داور به سود تيمش پنالتي اعلام ميشد و حتي از اين جمله استفاده کرد که حقيقي روي مهاجم سپاهان فن کشتي اجرا کرد. آيا واقعا آن صحنه خطا بود؟ نميدانم چه بگويم. حقيقتا اين ادبيات را در شان مديرعامل يک باشگاه نميدانم. کشور ما تنها کشوري است که مديران باشگاههايش مرتب مصاحبه ميکنند. جوابي براي اين اظهار نظر ندارم. آقاي تابش مديرعامل يک باشگاه است و خودم را در جايگاهي نميبينم که جواب اين صحبتهاي يک مديرعامل را بدهم. به هر حال همه چيز گويا است، بازي داور داشته و تصميم هم گرفته شده و بايد به نظر داوران احترام گذاشت، به خصوص که الان از چند داور در زمين استفاده ميکنند. جاي بحث ديگري در اين زمينه وجود ندارد. هنگامي که به نساجي برگشتي در مورد دلايل بازگشتت صحبت کردي، اما قبول داري رفتنت از فوتبال ايران به ضرر خودت تمام شد و حتي تيم ملي را از دست دادي؟ اينها همه بستگي به طرز تفکر و هدف دارد. مثلا يک نفر هدفش اين است که به تيم ملي دعوت شود و در يکي ۲ تورنمنت بازي کند يا اينکه به يکي از ۲ تيم بزرگ پايتخت برود و چند سال پول جمع کند و تمام. هدف من اين نبود. سقف آرزوهاي من و هدفم از روز اول موفقيت در اروپا و رسيدن به مدارج بالاتر بود. تا يک جايي اين موضوع دست من بود و از يک جايي به بعد هم دست عليرضا حقيقي نيست و نخواهد بود. اين بحثها را چند سال پيش هم انجام دادم. به خاطر پاسپورت و موقعيت سياسي در دنيا مشکلاتي داريم. خيلي از تيمهاي اروپايي نميآيند به خاطر يک دروازهبان آسيايي سهميه خود را پر کنند. در خيلي مواقع چوب اين مساله را خوردم. اگر پاسپورت يک کشور ضعيف اروپايي را داشتم ميتوانستم به خيلي از تيمهاي خوب اروپا بروم. و دليلي متفاوت براي انتخاب نساجي؟ متاسفانه قبل از جام جهاني ۲۰۱۸ يک مصدوميت از ناحيه کشاله برايم به وجود آمد که جام جهاني و جام ملتها را از دست دادم و از بازيهاي ملي دور شدم. بعضي وقتها بايد چند قدم به عقب برگردي تا دوباره بتواني چند قدم جلو بروي. براي من هيچ چيز عوض نشده و هنوز هم تصميمم اين است به اروپا برگردم. زماني که ميخواستم به ايران برگردم خيلي از تيمها لطف داشتند و پيشنهاد دادند، ولي مطالعه و تحقيق کردم که نساجي ميتواند بهترين انتخاب براي من باشد. آيا در اين چند سال اخير تيمهاي سرشناسي بودند که پيشنهاد آنها را رد کرده باشي؟ بله. البته نميتوانستم به آن تيم بروم. چرا؟ چون اگر ميرفتم گردنم زده ميشد! (با خنده). لطفا به سوالتان ادامه ندهيد که نميتوانم جوابي بدهم، در اين زمينه بيشتر صحبت نکنم بهتر است. چرا بازيکنان به تيم نساجي لقب ليورپول ايران را ميدهند؟ متاسفانه در ايران بازي در خانه سختتر است، چون تماشاگران فشار مضاعفي به تيم ميآورند و بعضا شعارهايي عليه بازيکنان داده ميشود و همين موضوع اثرات منفي در بازيهاي خانگي روي تيمها دارد. در اين سالهايي که در اروپا بودم ميديدم که تماشاگران ۹۰ دقيقه تيمشان را حمايت ميکنند. در ايران تماشاگران در همان ابتدا کري ميخوانند و بعد انگار که مقابل تلويزيون نشسته اند حرفي نميزنند! در قائمشهر تماشاگران فوقالعاده با ادب هستند، آنها بعد از بازي، بازيکنان را به احترام عرقي که ريختهاند فارغ از هر نتيجهاي تشويق ميکنند. من ۲ بازي در قائمشهر انجام داده ام و تماشاگران مثل اروپا بعد از پايان بازي براي بازيکن دست ميزنند. هر جايي لازم باشد از تماشاگران نساجي تعريف ميکنم، چون آنها لايق اين تعريفها هستند. خوشحال هستم که به ليورپول ايران پيوستم و اميدوارم که بتوانم در ادامه راه آنها را خوشحال کنم. آيا از عملکرد خودت در نساجي راضي هستي؟ الان زود است در اين مورد صحبت کنم، چون فقط ۳ بازي براي اين تيم انجام دادهام. چندين و چند سال در اروپا بازي کردم. يک فصل تمام با مصدوميت دست و پنجه نرم ميکردم. يک مقدار به زمان نياز دارم تا با فوتبال و ليگ کشورمان هماهنگ شوم. چند بازي ديگر به مرز صد در صد آمادگي ميرسم. در بازي با نفت مسجد سليمان در دقيقه ۲۰ بازي دچار مصدوميت شدم و در اين ۲ بازي آخر با درد و آسيب ديدگي بازي کردم. انصافا هر تواني که داشتم خرج کردم و سعي ميکنم با همين منوال و فيزيوتراپي کار را پيش ببرم تا در نيم فصل درمانم را کامل کنم. و به عنوان سوال آخر، بازيکني که در جام جهاني و جام ملتها حضور داشته آيا اين انگيزه را دارد که در ادامه مسابقات براي گلرهاي تيم ملي رقيب جديدي باشد؟ اگر به حرف زدن باشد همه ميتوانند ادعا کنند که گلر ملي هستند. هر کسي براي خودش اهدافي دارد. من ياد گرفتهام کمتر حرف بزنم و بيشتر عمل کنم. اگر با رفتار و عمل جلو بروم زمان همه چيز را ثابت ميکند. نيازي به خط و نشان کشيدن و هشدار و اين مسائل هم نيست. پيش از اين رفتارم به اين شکل بوده و سعي ميکنم از اين پس هم مثل قبل کمتر حرف بزنم و عمل کنم.