مدیر بحران استقلال کیست؟
ايران ورزشي/ انتخاب سرپرست باشگاه، سرمربي و اعضاي کادر فني عليالظاهر استقلال را نسبت به روزهاي پاياني ليگ بيستم و ايامي که در ليگ قهرمانان حضور داشت در وضعيت باثباتتري قرار داده است
انتخاب سرپرست باشگاه، سرمربي و اعضاي کادر فني عليالظاهر استقلال را نسبت به روزهاي پاياني ليگ بيستم و ايامي که در ليگ قهرمانان حضور داشت در وضعيت باثباتتري قرار داده است اما بايد باور داشت که فضاي امروز هرگز دليلي بر موفقيت قطعي آبيها در ليگ بيستم نيست. حال چنانچه استقلال از نظر فني همه ستارههايش را در اختيار داشته باشد احتمالاً تيم پرشانسي براي قهرماني ليگ بيستم محسوب ميشود، اما بهواقع اگر کنترلي بر حواشي و عوامل بازدارنده داخلي و خارجي نباشد استقلال همچون فصل قبل که از نظر فني يکي از بهترين تيمهاي ليگ محسوب ميشد باز هم راهي به موفقيت نخواهد داشت و محکوم به شکست خواهد بود.
باشگاه استقلال نه از مديري برخوردار است که سرد و گرم فوتبال را چشيده باشد و با زير و بم تيمداري در چنين سطحي آشنا باشد و نه خود فکري تا کنون مربيگري در چنين تيمي را تجربه کرده است. در واقع استقلال با مديري مواجه است که شايد بهواسطه فعاليت در وزارت ورزش با اداره چنين مجموعههايي آشنا باشد، اما يقيناً با کار در چنين سطحي بيگانه است و ممکن است آزمون و خطاهاي وي نيز استقلال را در آينده چند گامي عقب بيندازد. محمود فکري نيز از تجربه صددرصدي براي مربيگري در استقلال برخوردار نيست. هرچند او بهزعم خيليها با شايستگي بر صندلي مربيگري استقلال تکيه زد اما حقيقتاً خود محمود نيز هيچگاه در چنين سطحي مربيگري نکرده است و کار دشواري براي موفقيت در استقلال ليگ بيستم دارد.
بيشک يکي از دلايلي که باعث شد تصميمگيران در باشگاه استقلال دور و بر محمود فکري را شلوغ کنند و غالب پيشکسوتان اين باشگاه را بهنوعي به کار بگيرند همين مسأله است. حضور صمد مرفاوي در کادر، پرويز مظلومي در پست سرپرستي، نصرالله عبداللهي بهعنوان مدير فني و گاهاً مشاورههاي بهتاش فريبا پرده از اين دکترين برميدارد، اما بهواقع باشگاه استقلال بايد عناصري درون خود داشته باشد که با فوت و فن عبور از حواشي برخاسته از اتفاقات ليگ آشنا باشند و حواشي را به حداقل برسانند و شايد هيچيک از اين چهرهها در کوران ليگ نتوانند در مقابل برخي حواشي بهخوبي ايستادگي کنند. از طرفي بهکارگيري افراد متعدد در بخشهاي گوناگون تيم ممکن است موجب تشتت آرا نيز بشود که اين خود نيز حاشيهساز است.
در فصل بيستم آنچه بيش از همه استقلال را از موقعيت رسيدن به قهرماني دور کرد حواشي دروني و بيروني بود. گرچه جدايي استراماچوني نيز مزيد بر علت شد تا استقلال دچار سردرگمي مقطعي شود اما بيش از همه حواشي به وجود آمده که هر يک عوامل گوناگوني را پشت خود ميديد، اجازه نداد استقلال در بازيهاي بزرگ و مهم نتيجهاي که مدنظرش است را به دست آورد و بهرغم شايستگيهاي فني به آنچه ميخواهد دست يابد. استقلال اصولاً تيم پررمز و رازي است که در لحظه ميتواند سرنوشت زيرمجموعه خود را دستخوش تغييراتي کند. به ياد ميآوريم که احمد سعادتمند قبل از فينال جام حذفي چه وعدههايي به هواداران ميداد و حتي از جشني بزرگ رونمايي ميکرد، اما درست در آن نقطهاي که استقلال بايد نتيجه ميگرفت تيم از هم پاشيد و آبيها حتي به جام قهرماني ليگ برتر نيز نرسيدند تا با آه و افسوسي عميق صحنه رقابت در ليگ بيستم را ترک کنند و او نيز بهسرعت از مديريت استقلال کنار گذاشته شود.
استقلال در سالهاي اخير آنقدر ناکامي داشته که فرصت آنچناني در اختيار اين تيم مديريتي و فني قرار نخواهد داد. حال شايد برخي از ايجاد موقعيتي سهساله براي محمود فکري سخن به ميان ميآورند اما بعيد است هواداران استقلال حوصله و تحمل چنين پروسهاي را داشته باشند و چنانچه آبيها با همين مجموعه به موفقيت نرسند هيچ تضميني به ادامه کادر فني فعلي و کادر مديريتي نخواهد بود و تصميمگيريها بايد به شکلي باشد که استقلال با کمترين اشتباه ممکن به سمت جام ليگ بيستم حرکت کند که لازمه رسيدن به چنين موقعيتي برخورداري از عناصري است که توان مقابله با حواشي داخلي و خارجي را داشته باشند.
چيزي که اکنون از استقلال ليگ بيستم پيش رويمان قرار دارد حضور افرادي است که پيشتر امتحان خود را پس و در بزنگاهها عيار خود را نشان دادهاند. حال شايد تنها محمود فکري باشد که بعد از گذران دوراني در مربيگري اميدواريهايي را براي شکلگيري يک استقلال متفاوت ايجاد کند.