کاش از خواب بیدار شویم، بازهم برایمان کری بخوانی...
طرفداري/ کاش چشم هايمان را باز کنيم و از خواب بيدار شويم، بازهم برايمان کري بخواني...باورش سخت است، مهرداد ميناوند واقعا از بين ما رفت؟
مهرداد ميناوند هم از بين ما رفت.
گاهي کلمات از بيان يک مطلب عاجز مي شوند...گاهي وقت آن قدر زود مي گذرد که يادمان مي رود قدر هم را بدانيم...يادمان مي رود لحظات ديگر بر نمي گردند...
ساعاتي پيش خبري آمد که باورمان نمي شد، راستش را بگويم هنوز هم باور کردنش سخت است. هنوز هم نگاه مي کنيم شايد تکذيب شود، مهرداد ميناوند درگذشت؟ مگر مي شود؟
مهرداد هماني بود که هزاران مشکل را پشت سر گذاشته بود و به آرزويش رسيده بود، هماني بود که برايش فرقي نمي کرد حريف چقدر است، او مي خواست بجنگد، مي خواست پيروز شود و سربلند بيرون بيايد.
وقتي به کرونا مبتلا شد و حالش بد شد، ديگر آبي و قرمز نداشت، همه و همه ايمان داشتند که مهرداد مي جنگد و دوباره بلند مي شود.
مهرداد جنگيد اما حيف و هزاران حيف... اين کروناي لعنتي که روزانه هزاران آدم را مي کشد، دستش را روي مهرداد فوتبالي ها گذاشت...
کاش مي شد زمان به عقب برگردد، کاش مي شد ساعت را متوقف کرد يا حداقل چشم هايمان را ببنديم و باز کنيم تا از اين کابوس بيدار شويم.
حالمان بد است ولي بايد با اين اتفاق تلخ کنار بياييم، هرچند هنوز باورش نمي کنيم، هنوز منتظريم، منتظريم مهرداد ميناوند از روي تخت بيمارستان بلند شود، لبخندي بزند و باز هم کري بخواند اما حيف و هزاران حيف....
فرقي نمي کند فوتبالي با غيرفوتبالي، استقلالي يا پرسپوليسي، نوجوان يا پيرمرد، امشب همه در شوک هستند، شوکي که مانندي تيري به قلب فوتبالمان شليک شد، تيري که شايد تا مدت ها بيرون کشيدنش سخت باشد...
شايد پزشکان بگويند جسم مهرداد ميناوند ديگر بين ما نيست اما باور داريم هنوز هم روحش در ميان ماست...
رسانه طرفداري يک بار ديگر اين اتفاق تلخ را به خانواده مهرداد ميناوند و جامعه ورزش تسليت مي گويد.