«فکری» دوای درد آبی نشد
ايسنا/ «حالا همه منتظر «دواي درد آبي هستند»؛ درمانگري که از راه برسد و استقلاليها را بعد از چند سال ناکامي در ليگ به صدر برساند. استقلال آن قدر مهره و ستاره دارد که بتواند دست به خلق يک شگفتي بزند، کافي است سکاندار باهوشي از راه برسد؛ کسي که بتواند از ۴۲ امتياز باقيمانده ۳۵ امتياز بگيرد ممکن است به يک پادشاه خوشبخت با تاج آبي تبديل شود؛ به شرط اين که پرسپوليس و سپاهان هم بلغزند.»
در يادداشتي در عصر ايران به قلم احسان محمدي آمده است: «يکي، دو دهه قبل هر وقت استقلال نتيجه نميگرفت، جمعي از هواداران روي سکوها شعار ميدادند «دواي درد آبي، فقط ناصر حجازي» اين يک جور اعتراض به کادر فني مستقر و البته ابراز دلتنگي براي مردي بود که آبيها او را مثل فابيو کاپلو دوست داشتند.
سال ۱۳۹۴ هم تعدادي از هواداران اين تيم اين به ورزشگاه تختي رفتند تا ديدار دو تيم نفت تهران و نفت مسجدسليمان را از نزديک ببينند. آنها همراه خودشان بنري داشتند که روي آن عکسي از حجازي و عليرضا منصوريان چاپ شده بود و اين نوشته را رو به دوربينها نشان دادند: «دواي درد آبي، يکي با قلب آبي.» منظور آنها عليرضا منصوريان بود که آن روزگار در نفت تهران روزهاي خوبي را ميگذراند. منصوريان البته به استقلال آمد و بعد از يک سال برکنار شد. او شهريور ۹۶ در فصل جديد تنها بعد از هفت بازي کنار گذاشته شد؛ يکي از سريعترين برکناريهاي تاريخ باشگاه قديمي استقلال.
بعد از او ميک درموت، وينفريد شفر، فرهاد مجيدي (دو برهه)، آندرهآ استراماچوني، مجيد نامجومطلق روي نيمکت نشستند اما هر کدام به دلايلي رفتند يا برکنار شدند تا اين که نوبت به محمود فکري رسيد. کاپيتان و بازيکن وفادار استقلال که بعد از ممنوعيت به کارگيري مربيان خارجي به نظر يکي از گزينههاي مطلوب براي باشگاه به حساب ميآمد.
بعد از پيوستن يحيي گلمحمدي و موفقيت او به عنوان يک پرسپوليسي قديمي، حالا استقلاليها هم پسر آبي خودشان را روي نيمکت داشتند. شيوه جدايي او از نساجي از همان ابتدا مورد نقد قرار گرفت. (چيزي شبيه جدايي گلمحمدي از شهرخودرو) و البته بعضي از جريانات فعال پيرامون استقلال به کيفيت فکري ترديد وارد کردند.
استقلال اما با توجه به درگيري پرسپوليس در ليگ قهرمانان آسيا و بازيهاي عقبافتاده خودش را خيلي زود به صدر رساند. فکري تلاش کرد به اوضاع مسلط شود اما نوسان در اين تيم آشکار بود. نارضايتي و سرکشي بازيکنان، جدايي ميليچ، تنش با شيخ دياباته و البته اوجگيري پرسپوليس که باعث شد در نيمفصل خودش را به صدر برساند، هواداران استقلال را به تکاپو انداخت تا از هياتمديره بخواهند محمود فکري را عوض کند. آنها در شرايط کرونايي تجمع کردند و عليه فدراسيون، وزارت ورزش، فکري، کادر فني، اعضاي هياتمديره و ... شعار دادند.
آمارها نشان ميدهد که تيم فکري با ميانگين ۵۱۲ پاس در هر بازي بهترين عملکرد را در ميان تيمهاي ليگ داشته؛ چيزي که به آن فوتبال مالکانه ميگويند اما بعيد است اين آمارها هواداران را قانع کند. آنها ميگويند استقلال بهترينهاي ليگ را در اختيار دارد اما در نيمفصل اگر رشيد مظاهري درون دروازه نبود به احتمال زياد حالا جايي در ميانه جدول داشتند. فشارها آن قدر ادامه يافت تا محمود فکري بعد از تساوي ۱-۱ مقابل مس رفسنجان استعفا کند/برکنار شود. يک مهره قديمي ديگر هم سوخت.
بعضي از هوداران اين تيم ميگويند اين کار غلط است و بايد به او فرصت بيشتري داده ميشد. مربي جديد وقتي ميآيد حتماً ميگويد مهرهها را او به خدمت نگرفته، براي جا انداختن تاکتيکهاي خودش زمان ميخواهد و ... اين کار جاده صاف کردن براي رقباست تا از اين خلا استفاده کنند و البته بازيهاي آسيايي در پيش است؛ جايي که استقلاليها ستاره سومشان را در آن طلب ميکنند.
برکناري فکري يک سوي ماجراست و بحث جانشيني او سمت ديگر. هواداري نوشته بود: «نميدونم از رفتن فکري خوشحال باشم يا از خبر آمدن ساکت الهامي بترسم؟» اشارههايي از اين دست در فضاي مجازي بسيار است. فرهاد مجيدي به نظر نزديکترين گزينه به نيمکت ميآيد؛ گرچه بين برخي از استقلاليها منتقداني دارد که در برهههاي کليدي قهر ميکند و تيم را تنها ميگذارد اما نمايشهاي کمروح تيم فکري باعث شد تا کساني ياد تيم فرهاد مجيدي بيفتند که هم براي قهرماني جنگيد و هم تا فينال جام حذفي رفت.
حالا همه منتظر «دواي درد آبي هستند»؛ درمانگري که از راه برسد و استقلاليها را بعد از چند سال ناکامي در ليگ به صدر برساند. استقلال آن قدر مهره و ستاره دارد که بتواند دست به خلق يک شگفتي بزند، کافي است سکاندار باهوشي از راه برسد؛ کسي که بتواند از ۴۲ امتياز باقيمانده ۳۵ امتياز بگيرد ممکن است به يک پادشاه خوشبخت با تاج آبي تبديل شود به شرط اين که پرسپوليس و سپاهان هم بلغزند.»