پژمان جمشیدی و صحبت درباره کتاب صوتیاش
ورزش 3/ پژمان جمشيدي پيشکسوت سابق فوتبال در خصوص حضورش در نسخه صوتي کتاب پيراهن هاي هميشه صحبت هايي را مطرح کرد.
پيراهنهاي هميشه با عنوان کامل «پيراهنهاي هميشه، مردان فوتبال: تکنگاريها» سال 1396 منتشرشده است. انتشارات چشمه اين کتاب را روانهي بازار کتاب ايران کرده است. اين کتاب تکنگاريهايي دربارهي تعداد زيادي از ستارههاي قديم و جديد دنياي فوتبال است و حميدرضا صدر درست مانند تفسيرهايش با لحني مهيج و پرفرازونشيب تمام آنچه براي آنها رخداده را روايت کرده است.
پژمان جمشيدي پيشکسوت فوتبال و بازيگر سينما و تلويزيون که نسخه صوتي اين کتاب را نقل کرده است، در نشست زنده کتاب پيراهن هاي هميشه که با اجراي سروش صحت برگزار شد، صحبت هاي جالبي را مطرح کرد. او درخصوص حضور در فايل صوتي اين کتاب گفت: با آقاي يزداني خرم ديداري داشتم و در مورد صوتي کردن کتاب ها با يکديگر صحبت کرديم که اگر افراد وقت نمي کنند کتاب بخوانند، مي توانند مثلا پشت ماشين اين کتاب ها را گوش بدهند. ايشان سه کتاب معرفي کردند که يکي از آنها زندگينامه مارادونا بود، کتاب دوم يکي ديگر از آثار آقاي حميدرضا صدر بود و سومي نيز کتاب پيراهن هاي هميشه نام داشت که در نهايت اين همکاري صورت گرفت. اين کتاب چند بخشي است و حتي در زمان فيلمبرداري نيز هر بخشش را چند بار خواندم.
وي گفت: مثلا يک بخشش در مورد پويول است که پيکه براي او نامه اي بابت خداحافظي اش از فوتبال نوشته است که اصطلاحا گفته است ديگر مادر مدافعي مانند تو نمي زايد و ما به عنوان يک فوتباليست وقتي مي بينيم يک بازيکن براي هم پستي اش همچين نامه اي مي نويسد، چقدر براي او قابل احترام بوده است.
وي درباره نوشته هاي دکتر صدر گفت: آقاي صدر از دوستان قديمي من هستند و از زمان بازيکني ايشان را مي شناسم و رفت و آمد خانوادگي داشتيم. دکتر صدر يک فرد بسيار مطلع و آگاه به فوتبال است. از سرگرمي هاي من خواندن نوشته هاي دکتر صدر بود. قلم ايشان به قلب من راه مستقيم دارد و نوشته هاي ايشان بسيار تأثيرگذار است.
جمشيدي درباره خداحافظي از فوتبال گفت: چنانچه بازيکن از قبل به خداحافظي از فوتبال فکر نکرده باشد، برايش بد تمام مي شود. پايان شهرت بسيار عجيب است. شما توقعي که همسرتان از قبل از شما داشته را نمي توانيد برآورده کنيد. زمانيکه شما شهرت داشتيد و هر روز بازيتان ديده مي شود برايتان حس خوبي دارد ولي با پايان آن، اتفاقات بسيار تلخي برايتان رخ مي دهد و اگر به آن فکر نکرده باشيد، سخت مي گذرد. ولي اگر به آن فکر کرده باشيد، تا حدودي مي توانيد خودتان را نجات دهيد.
وي درباره اينکه بحث شهرت او به واسطه حضور در سينما ادامه دارد. آيا دلتان براي فوتبال تنگ شده است يا خير، گفت: دل من براي فوتبال خيلي زياد تنگ شده است. اين يک مسئله طبيعي است.
وي درباره اينکه پيراهن هاي هميشه به چه معناست، گفت: يک سري شماره پيراهن است که به نام يک فوتباليست ثبت مي شود. مثلا پيراهن يوهان کرايوف شماره نامتعارف 14 را بر تن مي کرده است. مثلا در استقلال يا پرسپوليس يا تيم ملي شماره هايي نظير 10 يا 8 چندين بازيکن مطرح با آن شماره وجود داشته است. ولي فردي مثل رضا شاهرودي شماره 16 بر تن مي کرد و من اگر يک مدافع چپ با شماره 16 مي بينم، مي فهمم که به رضا شاهرودي علاقه داشته است و اين کتاب به اين معروف است. ولي بازيکناني نظير پله و مارادونا به خاطر پوشيدن شماره 10 بولد مي شوند. مثلا در ايران شماره هفت بخاطر علي پروين بسيار معروف است يا شماره هشت آدم را ياد مجتبي محرمي مي اندازد.
جمشيدي در ادامه صحبت هايش درخصوص بخشي از اين کتاب گفت: خيلي سخت است که آقاي پروين بگويد شخصي از من بزرگتر يا محبوب تر است. زماني که من به پرسپوليس رفتم به اين مسئله پي بردم که آقاي پروين چقدر محبوب است. در يک بازي در استاديوم امجديه، سر آقاي همايون بهزادي شکسته مي شود و آمبولانس ايشان را به بيمارستان مي برد. حدود 30 هزار تماشاگر از استاديوم خارج نمي شوند و آنها خواستار بازگشت همايون بهزادي به زمين هستند تا برايشان دست تکان بدهد. همايون بهزادي از بيمارستان به امجديه برميگردد و براي تماشاگران دست مي زند و آنگاه هواداران استاديوم را ترک مي کنند. در حال حاضر اين ميزان محبوبيت وجود ندارد که به نظرم به خاطر فضاي مجازي و در دسترس بودن بازيکنان است.
وي گفت: امثال آقاي صدر را در فوتبال و سينما خيلي کم داريم. به نظر من درباره افرادي که هنوز در فوتبال ما هستند بايد کتاب نوشته شود. در مورد فردي مانند کرايوف آرشيوهاي زيادي هست ولي در کشور ما اينگونه نيست. اين خاطراتي که از پيشکسوتان فوتبال ايران در ذهن افراد است، بايد روي کاغذ آورده شود چرا که 50 سال بعد کسي از آنها خبردار نمي شود.