تیم شما حرف نداره آقای مانچینی!
ورزش 3/ ايتاليا در دومين بازي خود در يورو 2020 با اقتدار پيروز شد تا نخستين تيم صعود کرده به دور بعدي اين رقابت ها لقب بگيرد.
يک ماه پيش از شروع جامجهاني ۲۰۱۸ روبرتو مانچيني سرمربي ايتاليا شد. مارچلو ليپي، برنده جامجهاني ۲۰۰۶، دربارهاش ميگويد؛ «درک مانچيني از ارزش تيم ايتاليا مثل من است. او آن تصوير زيباي ايتاليا را بازسازي خواهد کرد.»
فلسفه مانچيني با ۴۳۳ عجين شده، با يک سهگانهي سيال در وسط زمين که دائماً در حدفاصل دو خط دفاع و حمله در رفت و آمد است.
از بالا شروع کنيم، از خط حمله؛ مانچيني در مرحله مقدماتي جامجهاني براي سه پست بالا از ۶ بازيکن با الگوي حرکتي مشترک استفاده کرد. آندرهآ بلوتي و يا چيرو ايموبيله در نوک (ST)، و از بين لورنزو اينسينيه، فدريکو کيهزا، فدريکو برناردسکي، و يا دومنيکو براردي، دو وينگر چپ و راست (RW, LW) براي بازي در فلانکها.
ترکيبي که در يورو ۲۰۲۰ ادامه پيدا کرده است؛ برابر ترکيه و سوئيس، اينسينيه، ايموبيله و براردي در ترکيب اصلي به زمين رفتند، که با سه گل از مجموع ۶ گل زده ايتاليا پيشتاز اند.
برگرديم به ۴۳۳ به عنوان يک سيستم پايه براي تيمهاي کلاسيکِ هجومي، مثل آژاکس، بارسلونا و يا رئالمادريد. چنين تيمهايي بازي مالکانه برايشان يک بايد است. با اين سيستم، مثلثهاي متحرک براي حفظ توپ به طور خودکار ساخته ميشوند، بازيکنها استفاده از فضا را يک مزيت رقابتي ميدانند، و فولبکها (LFB, RFB) با ايفاي نقشهاي کليدي کانالهاي چپ و راست را تسخير ميکنند.
اما چه چيزهايي ۴۳۳ي مانچيني را در فاز حمله از ساير تيمها متفاوت ميکند؟
در تيم مانچيني وينگرها به موازات هم نيمفضاها را اشغال ميکنند، فولبکها بالا ميآيند و همطراز با خط وينگرها زمين را عريض ميکنند، هدايت خط مقدم با مهاجم نوک است و خط هافبک با تنظيم فاصله از خط بالا انتخابهاي پيشرو را براي پخش توپ بررسي ميکند.
در اين وضعيت (نرمال)، بازيکن مالک توپ حداقل سه انتخاب دارد (دو انتخاب رو به جلو براي رسيدن به دروازهي حريف و يک انتخاب آلترناتيو براي چرخش دوبارهي توپ در مواجهه با بلاکهاي دفاعي). اين اما همه تفاوت نيست!
آنچه ۴۳۳ي ايتاليا ورژن ۱+۲۰۲۰ را متمايز ميکند تمپوي بالا در زمان مالکيت توپ است؛ ترکيبي از لمس توپهاي سريالي در بازههاي مکاني مختلف و در کوتاهترين زمان ممکن. اين تسلط سريع بر فضا علاوه بر اجراي موفق حرکتهاي ترکيبي، امکان استفادهي هرچه بهتر از خلاقيت، تکنيک فردي بازيکنها، و شوتهاي پشت باکس را هم مهيا ميکند.
هرچه ۴۳۳ در توضيح به نظر ساده و جمع و جور ميآيد، در اجرا سخت و نشدني است، و اين همان هنر روبرتو مانچيني است. با اين شرط که پيشنياز چنين کيفيتي از اجرا داشتن بازيکنهاي اليت است.
اما آن استفادهي بهينه از توانايي فردي يک بازيکن که در اين يادداشت اشاره شد يعني چه؟
کافي است آمار مانوئل لوکاتلي بازيکن پست CM ايتاليا را برابر سوئيس مرور کنيم؛ دقت شوت ۱۰۰٪، دقت پاس ۹۰٪، تعداد لمس توپ ۵۷، پاس ۵۱، پاس موفق در يکسوم بالاي زمين ۸، پاس موفق داخل باکس ۴، قطع توپ ۲، تعداد شوت ۲، و تعداد گل ۲. فوقالعاده است!
براي درک بهتر کيفيت اين روزهاي تيم مانچيني کافي است اين دادههاي ساده را يادآوري کنم؛ ۳۱ گل زده، بدون گل خورده، و ۱۰ برد از ۱۰ مسابقه. ديوانهکننده است! و در آخر اينکه، تيم شما حرف نداره آقاي مانچيني!