وطن امروز/
متن پيش رو در وطن امروز منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
پس از خروج آمريکا از برجام و تلاش دولت روحاني براي ايجاد يک چارچوب جديد براي همکاري با اروپا، چين و روسيه، دغدغه اصلي توان 3 کشور اروپايي براي ادامه برجام با ايران بود. ابهامات درون اروپا براي ادامه برجام نيز باعث شد حسن روحاني از محمدجواد ظريف بخواهد با وزراي 3 کشور انگليس، فرانسه و آلمان ديدار و گفتوگو کند و از آنها براي تداوم برجام تضمين بگيرد. اروپا نه در آن ديدار و نه تاکنون حاضر به ارائه تضمين به طرف ايراني نشده است تا همچنان ابهامات در اينباره باقي بماند. ابوالفضل ظهرهوند، سفير اسبق ايران در ايتاليا ميگويد حجم تبادلات مالي اروپا با آمريکا 600 ميليارد دلار است و اين دو سوي آتلانتيک بهرغم برخي اختلافات، درهمتنيدگي دارند. او تصميمگيران اصلي تعامل با ايران را نه دولتها که شرکتها و بانکهاي اروپايي ميداند و ميگويد آنانند که بايد بين قراردادهاي ميليارد دلاري با آمريکا و قراردادهاي چندده ميليون دلاري با ايران، يکي را انتخاب کنند. او با اين حال ميگويد اروپا براي مذاکرات جانبي با ايران در موضوعات منطقهاي و... ناچار است برجام را حفظ کند.
ظهره وند برجام را کجراهه جناحي دولت ميداند و ميگويد دولت الان يک چک برگشتي در دست دارد و به کشورهاي مختلف سفر ميکند تا آنها کمک کنند بخشي از اين چک برگشتي نقد شود. سفير اسبق ايران در ايتاليا معتقد است حتي با فرض تعامل اروپا با ايران، معجزهاي اتفاق نخواهد افتاد و بايد به فکر ساخت ايران با تمرکز بر اقتصاد مقاومتي بود. به اعتقاد اين ديپلمات، اگر در ايران دلبستگي به غرب نداشته باشيم و تفکر ليبرالي را از سطح حکومت دور کنيم، ميتوانيم تهديدات را به فرصت تبديل کنيم.
***
با خروج آمريکا از برجام، طرفهاي اروپايي از سويي بر حفظ برجام تأکيد دارند و از سوي ديگر اذعان به ناتواني چالش اقتصادي با آمريکا مي کنند. خانم مرکل گفته نبايد در زمينه مقابله اروپا با آمريکا متوهم بود. برخي برندهاي بزرگ اروپايي در روزهاي ابتدايي فرصت 6 ماهه ترامپ، اعلام کردهاند از ايران خارج ميشوند و برخي نيز مبادلات تجاريشان را با تهران متوقف کردند. توان اروپا براي ادامه برجام با ايران چقدر است؟
2 هفته قبل در صوفيه نشست سران کشورهاي اروپايي برگزار و در اين نشست پيشنهاداتي براي ادامه برجام مطرح شد. بحث اروپاييان اين بود که براي حفظ برجام و روابط با ايران، مقرراتي را به تصويب برسانند که تحريمهاي آمريکا در قبال طرفهاي تجاري ايران نافذ نباشد. اروپا چارهاي هم ندارد جز اينکه اين تصميم را بگيرد و در مقابل تحريمهاي آمريکا بايستد اما بايد توجه داشته باشيم که اين يک بخش کار است و بخش ديگر روابط تجاري گسترده شرکتهاي بزرگ و بانکها با طرف آمريکايي است که اين بانکها و شرکتها خودشان درباره منافع اقتصاديشان تصميم ميگيرند. با فرض اينکه اروپا چنين تصميمي را ميتواند عملياتي کند اما تصميمگير اصلي شرکتهاي اروپايي خواهند بود. در شرايط فعلي، شرکتي مثل زيمنس که حدود 20 ميليارد دلار با آمريکا تجارت دارد، به طور حتم بين ايران و آمريکا، طرف آمريکايي را انتخاب ميکند. بسياري از بانکهاي اروپايي در آمريکا شعبه دارند و اين شعب مبادلات مالي چشمگيري با آمريکا دارند، بنابراين صرف نظر از مقررات اتحاديه اروپايي، آنها خودشان تصميم ميگيرند. با اين شرايط اروپا اگر قوانيني را نيز وضع کند شامل شرکتهاي کوچک و متوسط ميشود که در سطح اروپا فعالند و با بيرون اروپا و از جمله آمريکا روابطي ندارند، بنابراين مقرراتي که اينها وضع ميکنند تنها ميتواند از اين شرکتهاي کوچک صيانت کند.
با فرض وضع قوانين حمايتي اروپا براي ادامه برجام، وضعيت ايران نسبت به سابق چگونه خواهد شد؟ آيا اروپا با قوانين حمايتياش ميتواند مقابل آمريکا بايستد؟
اروپا را بايد در چارچوب غرب و ليبراليسم نگاه کرد. اروپا همسويي کامل با آمريکا دارد اما در برخي موضوعات همچون مسائل امنيتي اختلافاتي را پيدا ميکند. اروپا در حوزه مديترانه نزديک به غرب آسيا است و مسائل امنيتي در اين منطقه به طور مستقيم بر آن تاثيرگذار است اما آمريکاييها اين تاثير را نميگيرند. اروپا و آمريکا عضو ناتو هستند، براي رژيم اشغالگر قدس ارزش قائل هستند و اسلام و انقلاب اسلامي را تهديد ميدانند. بايد اينها را هم ديد. اروپا تمايل دارد ماشه ديپلماسياش در غرب آسيا بهخاطر مسائل تروريسم، پناهندگان، هستهاي و مساله روابط اقتصادي با اين منطقه، کار کند. وقتي به اين مجموعه نيازها دقت ميکنيد، متوجه ميشويد اروپا مجبور است در جاهايي با ترامپ زاويه پيدا کند و فشار به آمريکا وارد کند تا ترامپ منافع آن را در نظر بگيرد. فراموش نکنيم جنبههايي که ترامپ مطرح ميکند و ميخواهد در برجام بگنجاند، مورد تاييد اروپا نيز هست اما اروپاييها معتقدند برجام را نميشود تغيير داد و بايد مذاکرات جانبي را آغاز کنند. به همين خاطر مجبور هستند هم برجام را حفظ کنند و هم اينکه بتوانند روابط با ايران را فعال نگه دارند تا بتوانند به اهداف مشترکي که در 2 سوي آتلانتيک در رابطه با انقلاب اسلامي وجود دارد، دست پيدا کنند. اروپاييها بايد نشان دهند در موضوع بيمه حملونقل کشتيهاي نفتکش چه ميکنند. آمريکا در گام اول اين موضوع را در دستور کار دارد تا از اين طريق به ايران فشار وارد کند. بايد ديد اروپا در بحث خريد نفت و بيمهنامه نفتکش چه ميکند.
شما اميدوار هستيد به اينکه اروپا بتواند در مقابل آمريکا بايستد و در چارچوب برجام منافع ايران را تضمين کند؟
خير! من بحث کارشناسي ميکنم. براي اروپا برجام مهم است. بر همين اساس، ديپلماسي ما بايد هوشمند و انقلابي باشد. با ديپلماسي واداده نميتوانيم از اروپا چيزي را که انتظار است بگيريم. اروپا بايد بداند اگر برجام از کار بيفتد منافع آن هم از بين ميرود. در همين چارچوب، مباحثي وجود دارد که جاي طرح آن در رسانه نيست. اروپا وضعيت دشواري با حضور ترامپ دارد. اگر دموکراتها در آمريکا بر سر کار بودند، وضعيت فرق ميکرد. الان ترامپ و حماقتهايي که مرتکب ميشود، اروپا را گوشه رينگ انداخته است. مساله هويت اروپايي و پروژه اروپا مهم است. خود اروپاييها در داخل اتحاديه مشکلاتي دارند. اروپا هرچند اتکاي امنيتي به آمريکا دارد اما به دنبال ايفاي يک نقش مستقل است. اين اتحاديه متاثر از آمريکاست و روابط تجاري 600 ميليارد دلاري با آمريکا دارد. حجم مبادلات تجاري اروپا با ايران اصلا قابل قياس با اين حجم گسترده تجارت با آمريکا نيست و حدود 20 ميليارد دلار است. ما بيشتر با چين و امارات مراوده اقتصادي داشتهايم. با اين محاسبات بايد اندازه و شأن اروپا را خوب بشناسيم. جداي از اين مسائل، اروپا و آمريکا در موضوعات انقلابي با ما زاويه جدي دارند. با احتساب اين موضوعات، من معتقدم بعيد است از برجام، آبي براي ما گرم شود. متاسفانه ما الان چارهاي نداريم زيرا امتيازاتي را که بايد ميداديم، قبلا داديم. الان فقط بايد منتظر بود تا طرف اروپايي خودش را نجات دهد. ما در ماههاي آينده با فراز و نشيب ديپلماتيک مواجه هستيم و ميتوان اميدوار بود اروپا به دليل شرايط دشوار کنوني با ايران کار کند اما اينطور نميتوان تصور کرد که کار کردن با اروپا براي ما معجزه ميکند. معجزه ما اقتصاد مقاومتي و اتکا به هويت انقلابي و استفاده از راهبرد مشخص اقتصادي براي شکلدهي به ايران آباد و توسعهيافته است که اين را با کمک اروپاييها نميتوان انجام داد. شرايط بينالمللي به نفع ما است. اگر در ايران دلبستگي به غرب نداشته باشيم و تفکر ليبرالي را از سطح حکومت دور کنيم، ميتوانيم تهديدات را به فرصت تبديل کنيم.
شما معتقديد نحوه ديپلماسي و مواجهه ما با طرف اروپايي در تغيير شرايط به نفع تهران تاثيرگذار است؟
شرايط بينالمللي را بايد خوب ديد. ما يک طرف بازي هستيم و بايد خودمان را باور کنيم و بدانيم انقلاب در مرحله بلوغ است و به وضعي رسيده که رژيم صهيونيستي و خيليها را متوحش کرده است. اين بيانگر يک ظرفيت است که بايد از آن در راستاي حلوفصل مشکلاتمان از جمله مشکلات اقتصادي استفاده کنيم. ما الان در سوريه، لبنان، يمن و عراق موقعيت نفوذ داريم و بايد اين را تبديل به فرصت کنيم. ما نبايد سر ميز مذاکرات اين نفوذ و قدرت را به کسي که اين موقعيت را تهديد ميداند، واگذار کنيم. آمريکا ميگويد ايران در منطقه نفوذ دارد. بله! ما نفوذ داريم و اين را بيشتر ميکنيم. تفکر انقلابي ميگويد بايد نفوذتان را بيشتر کنيد اما تفکر ليبرال واميدهد و ميگويد اين براي ما دردسرساز است. مشکل ما مشکل تفکري است و تا اين تفکر تغيير نکند و آن نگاه کدخداپنداري آمريکا را عوض نکنيم اتفاقي نخواهد افتاد و ما هر روز مشکل خواهيم داشت. ما بايد خودمان را قدرت بدانيم. قدرت الزامات، بازي و نگاه خاص خودش را دارد. ايران بايد خودش را مثل چين و روسيه قدرت ببيند. آيا آمريکا و اروپا ميتوانند با روسيه و چين محکم برخورد کنند؟ شما پيونگيانگ را با ما مقايسه کنيد. اين کشور در هيچ بعدي در حوزه توسعه با ايران قابل مقايسه نيست اما به دليل اينکه دشمن را خوب شناخته، خيلي بهتر از ما بازي ميکند و ابتکار عمل دستش است ولي دولت ما الان يک چک برگشتي را دست گرفته و راه افتاده کشور به کشور ميگويد که کمک کنيد بخشي از اين چک برگشتي نقد شود. اين تفاوت ديپلماسي 2 کشور است.
دليل اينکه سرنوشت برجام در کمتر از 3 سال اينگونه رقم خورد، چه بود؟
نگاه من به اين موضوع ملي است. من به ايراني انقلابي فکر ميکنم که در رأسش رهبري قرار دارند و کل ساختار بايد در اين چارچوب حرکت کند زيرا تهديد مشترک داريم. وقتي تهديد خارجي متوجه کشور شود از دين، قوم و... نميپرسد و همه را ايراني ميبيند. موضوعات ملي را بايد در تراز ملي ديد اما متاسفانه دولت نتوانست موضوعات ملي را در تراز ملي ببيند. با اين نگاه جناحي و محفلي برجام متولد شد. برجام درس بزرگي بود تا بدانند اگر به موضوعات ملي، جناحي نگاه کنند فرجامي بهتر از برجام نخواهد داشت. بايد موضوعات ملي را فراجناحي ديد و طبق منويات رهبر انقلاب پيگيري کرد. ايشان راه را ترسيم ميکنند و تعيين سرعت با دولت است. اما آقايان برچسب تندرو و کندرو زدند. اصلا راه را قبول نداشتند و کجراههاي به اسم برجام درست کردند. حالا بايد اين کجراهه را مديريت کرد زيرا هزينهها را کامل داديم. امروز هم ميشود از تهديد برجام، فرصت درست کرد. ما بايد از اين فرصت استفاده کنيم تا کشور کمترين آسيب را ببيند و بتوانيم در اين مسير خطير جلو برويم.
همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد:
آخرين خبر در سروش
http://sapp.ir/akharinkhabar
آخرين خبر در ايتا
https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5
آخرين خبر در آي گپ
https://igap.net/akharinkhabar
آخرين خبر در ويسپي
http://wispi.me/channel/akharinkhabar
آخرين خبر در بله
https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT
آخرين خبر در گپ
https://gap.im/akharinkhabar
بازار