نماد آخرین خبر

بررسی "چالش مدیریت تصویر ملی" در شبکه چهار

منبع
صبح نو
بروزرسانی
بررسی "چالش مدیریت تصویر ملی" در شبکه چهار
صبح نو/ متن پيش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست برنامه تلويزيوني «اين.ج.ا» (اين جمهوري اسلامي) 27‌آبان با موضوع «چالش مديريت تصوير ملي» و با حضور دکتر فؤاد ايزدي، عضو هيأت‌علمي دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران و آقاي حسام‌الدين آشنا، عضو هيأت‌علمي دانشگاه امام صادق (ع) و مشاور رييس‌جمهوري، از شبکه «چهار» سيما پخش شد. تعارض منافع در صداوسيما آشنا در اين برنامه سخن خود را اين‌گونه آغاز کرد: حرف اين است که انسان وقتي تلويزيون نگاه مي‌کند احساس مي‌کند که در سوييس زندگي مي‌کند و هنگامي که در خيابان رفت‌وآمد مي‌کند، به محل کار مي‌رود، با صاحب‌خانه مواجه مي‌شود، احساس مي‌کند واقعيت طور ديگري است. يک ساختار اصلي داريم به نام «صداوسيما».اگر اين ساختار، انحصاري و حاکميتي باشد، احساس مي‌کند که همه دشمنان عليه تصوير ملي مثبت ايرانيان هستند و تنها جايي که بايد تصوير مثبت ملي بدهد، صداوسيماست. مردم مقايسه مي‌کنند و مي‌بينند با واقعيت فاصله دارد. مسوولاني هم که به تلويزيون مي‌آيند احساس مي‌کنند به آن‌ها هجوم مي‌شود و فقط در صداوسيما مي‌توانند از خود دفاع کنند. او به موضوع تعارض منافع در رسانه ملي اشاره کرد و گفت: از يک طرف مخاطبان، نيازهايي دارند که مي‌خواهند ببينند واقعيت چيست. فشارهايي هم روي اين سازمان است که هر کسي از بيرون مي‌خواهد که تصويرش بهتر نمايش داده شود. هيچ کس نمي‌خواهد درباره خودش پاسخگو باشد. همه مشکلات را گردن هم مي‌اندازند. مردم احساس مي‌کنند صداوسيما براي کساني است که در آن حضور دارند و صداي مردم در آن نيست. اينجا فاصله و انفکاک اتفاق مي‌افتد. ديپلماسي عمومي صاحب ندارد ايزدي هم در ابتدا گفت: شما اگر مشکلي در داخل کشور داشته باشيد، ديپلماسي عمومي نمي‌تواند براي شما معجزه کند. ديپلماسي عمومي مي‌تواند در مديريت تصوير به شما کمک کند منتها به‌شرط اينکه اعتباري براي آن فرد يا نهاد وجود داشته باشد. رسانه‌هاي بين‌المللي مشهور در دست دشمنان ما هستند. رسانه‌هاي آمريکايي تحت تأثير گفتمان دولت آمريکا هستند و در اين باره پژوهش‌هاي زيادي هم در حوزه ارتباطات سياسي شده است. نظريه‌اي با عنوان «Indexing» داريم که آقاي «Lance Bennett» استاد ارتباطات دانشگاه واشنگتن ارائه داده است و جنگ عراق را مطالعه کرده است. او نتيجه مي‌گيرد که نخبگان دو حزب خطوط قرمز رسانه‌ها را مشخص مي‌کنند. رسانه‌هاي ديگر کشورها هم متأثر از همين سياست‌ها هستند. رسانه‌هاي اروپايي گاهي سعي مي‌کنند مستقل‌تر باشند اما نهادهاي صهيونيستي در آنجا هم نفوذ دارند. رسانه‌هاي عربي هم غير از قطر که اخيراً بهتر عمل مي‌کند، معاند جمهوري اسلامي هستند. او با اشاره به محدوديت‌هاي آمريکا و اروپا براي «پرس‌تي‌وي» گفت: نتيجه اين شده که تصوير ارائه شده از جمهوري اسلامي مثبت نيست. ديپلماسي عمومي هم در کشور ما صاحب ندارد. اگر شما با دوستان وزارت خارجه صحبت کنيد مي‌گويند ما مسووليتي نداريم. چون مسوولش مشخص نيست و بودجه‌ها کم است و کارها هم به‌صورت علمي انجام نمي‌شود، وضعيت خوبي را در مديريت تصوير نداريم. ورودي رسانه بايد مردم باشند آشنا درباره موضوع جنگ روايت‌ها گفت: اينکه روايت جاي خبر را گرفته، مختص ايران نيست. اگر ما يک هسته «اطلاع» را دورش پوسته‌اي از «عاطفه و روايت هنري» ببنديم، خيلي باورپذير مي‌شود. فرق روايت و اطلاع اين است که شما آن را زمينه‌مند کنيد. داستان مهم است. اين داستان چطور تعريف شود مهم است. شما دوست داريد داستان را کسي براي شما تعريف کند که در غير از داستان هم قبولش داريد. اينکه مي‌گوييم منبع خبر خيلي مهم است، به همين دليل است. اگر کسي داستان بگويد که قبلاً داستان‌هاي او نقض شده است، به او اعتماد نمي‌شود. اگر هميشه روايت دست چندم از من شنيده باشيد، دنبال روايت دست اول مي‌گرديد. اگر شما احساس کنيد که من جهت‌دار و به نفع خودم داستان مي‌گويم، شما اعتمادتان را به من از دست مي‌دهيد. اگر ما توازن را در خبر در جنبه‌هاي مثبت و منفي يک موضوع رعايت کرده بوديم، مردم احساس مي‌کردند کسي که خبر مي‌دهد خودش يک طرف موضوع نيست، اگر مردم احساس مي‌کردند رسانه به‌عنوان نماينده مردم واقعاً پرسشگر است، در خدمت گوينده يا گوينده در خدمت نيست. او جملاتي را با تأکيد زياد بيان کرد: «از زماني که رسانه تعامل مثبتش با مردم را از دست مي‌دهد، اعتبارش کم مي‌شود. از زماني که ورودي رسانه جامعه مي‌شود، خروجي‌اش را جامعه مي‌خرد. اگر شما ورودي‌تان را از رييس و معاون و آن فرد پولدار و مشهور گرفته باشيد، اگر ورودي‌تان را با تلفن و دستور گرفته باشيد، نبايد انتظار داشته باشيد خروجي شما را مردم بخرند.» او با بيان اينکه «در شرايط ضعف رسانه ملي ساير رسانه‌ها مي‌توانند کار خودشان را بکنند» گفت: اگر رسانه ملي کار خودش را درست انجام دهد، همه رسانه‌هاي ديگر حاشيه‌اي هستند. همه فضاي مجازي و رسانه‌هاي فارسي‌زبان بيگانه به حاشيه مي‌روند. اگر ما مشق خودمان را درست ننويسيم يک کانال بسيار پست تلگرامي مي‌تواند فضاسازي کند. اطلاع مردم ما از مسائل بين‌المللي کم است ايزدي با تأکيد بر سخت بودن مديريت منابع خبر در دنياي امروز گفت: امروز مانند اروپاي شرقي کمونيستي نمي‌توان منابع خبر را کنترل کرد. چون منابع متعدد است. موسسه «گالوپ» در آمريکا نظرسنجي کرده است و به اين نتيجه رسيده که رسانه‌هاي جريان اصلي اعتبارشان حدود 20درصد است. اصلاً يکي از دلايلي که ترامپ رييس‌جمهوري شد همين بود. اگر قرار بود اين رسانه‌ها تأثيرگذاري گسترده‌اي داشته باشند، با هجمه زيادي که نسبت به ترامپ داشتند، نبايد رييس‌جمهوري مي‌شد. اما در عمل هر چه CNN عليه ترامپ تبليغ مي‌کرد محبوبيتش بالاتر مي‌رفت. چون منابع خبر ديگري وجود داشت که روايت سنتي رسانه‌هاي جريان اصلي را تعديل مي‌کرد. او با بيان اينکه مشکل مديريتي ما فقط مربوط به صداوسيما نيست، گفت: مديران ما معمولاً بسيار محافظه‌کار مي‌شوند. چون اگر کار خاصي هم نکنند، سر ماه حقوق‌شان را دريافت مي‌کنند. اما اگر ابتکاري به خرج دهند که با مشکلي روبه‌رو شود، خيلي دردسر براي‌شان ايجاد مي‌شود. مثلاً در زمان مذاکرات برجام ما وقتي به برنامه‌اي در صداوسيما دعوت مي‌شديم، پيش از برنامه توسط مجري و مدير بخش خبري تفهيم مي‌شديم که يک وقت نقدي به دولت نداشته باشيد. چون حقوق ما وابسته به دريافتي‌ها از دولت است. ايزدي با اشاره به شرايط خاص ايران به‌دليل تکلم به زبان فارسي گفت: مردم ما معمولاً خيلي بين‌المللي نيستند و يا صداوسيما را مي‌بينند يا رسانه‌هاي فارسي‌زبان خارجي. شما اين حالت را در کشورهاي عرب همسايه نداريد. تعداد رسانه‌ها بسيار زياد است و يک عرب‌زبان اطلاعش از شرايط بين‌المللي بيشتر از ايرانيان است. به همين دليل يکي از مشکلات ما همين است که مردم احساس مي‌کنند مشکلاتي که در داخل ايران مي‌بينند مختص جمهوري اسلامي است. درحالي که اين مشکلات در بسياري از مناطق دنيا هست و هيچ ربطي هم به آخوندها ندارد چون در هيچ جاي دنيا آخوندها حکومت نمي‌کنند. اگر نگاه ما بين‌المللي شود و احساس عقب‌افتادگي نکنيم، مي‌توانيم درک کنيم که با همه اختلاس‌ها، مشکلات اقتصادي و ناکارآمدي‌ها وضعيت ما بهتر از خيلي جاهاي ديگر است و پيشرفت کرده‌ايم. او با اشاره به شاخص‌هاي توسعه انساني سازمان ملل گفت: ما بر‌اساس اين شاخص‌ها در 40سال گذشته در دنيا رتبه يکم را داريم. اگر 30سال را ببينيد کره جنوبي رتبه يک و ما رتبه دوم هستيم. ميانگين سن در کشور ما در 40سال گذشته، حدود 20‌سال افزايش پيدا کرده است، تعداد سالي که افراد در محيط‌هاي آموزشي هستند، پيشرفت گسترده‌اي داشته است. منتها مردم ما احساس مي‌کنند عقب‌افتاده‌اند و جاهاي ديگر دنيا در حال پيشرفت‌اند. اين بايد اصلاح شود. مردم خودمان را بايد بين‌المللي‌تر کنيم. اين کار را نتوانسته‌ايم بکنيم چون صداوسيماي خودمان کليشه‌اي برخورد کرده است و رسانه‌هاي بيروني هم چون توسط دشمن اداره مي‌شود، تنوير افکار عمومي نمي‌کنند. بايد اجازه دهيم رسانه‌ها جدي‌تر عمل کنند. اينکه صداوسيماي ما دولتي است، مشکل اصلي ما نيست. اينکه صداوسيماي ما در حد نياز امکان حرکت ندارد و زمين بازي‌اش محدود است، مشکل اصلي است. بسياري از رسانه‌هاي دنيا دولتي است اما عملکردشان بهتر است. از انحصار توليد به سمت انحصار مقررات‌گذاري آشنا با تأکيد‌بر ايجاد تنوع لازم در رسانه گفت: آيا جامعه از انحصار رسانه‌اي عبور کرده و ما در انحصار رسانه‌اي مانده‌ايم؟ يا اينکه ما و جامعه در يک جا هستيم؟ اگر دسترسي رسانه‌اي جامعه خيلي متنوع شده است، آيا تنوع فعلي خبري و سياسي و فرهنگي ما براي جلب رضايت اين جامعه متنوع با همه گسست نسلي‌ که دارد، کافي هست؟ فکر مي‌کنم جامعه ما از انحصار عبور کرده و سازمان ما عبور نکرده است. فرقي نمي‌کند که شما در شبکه «يک» خبر نگاه کنيد يا در شبکه «دو»، جامعه تنوع خود را از جاي ديگري تأمين مي‌کند. مشاور رييس‌جمهوري با اشاره به موضوع بازنشستگي اجباري مديران، گفت: بعضي از مديران سياسي صداوسيما هم بايد بازنشست شوند. آيا اين مديران نمي‌توانند خودشان شبکه‌اي بزنند که کاملاً خط جمهوري اسلامي را دنبال کند؟ اين‌ها در جنگ و در سال‌هاي‌76 و 88 بوده‌اند. حالا امروز بايد بازنشست شوند. آيا اگر شبکه‌اي مستقل بزنند از خط خارج مي‌شوند؟ نه! اين‌ها هم حق دارند شبکه تأسيس کنند. عده ديگري که تجربه کار سرگرمي دارند مانند شبکه «نسيم»، آيا مديران‌شان نمي‌توانند از کارمندي صداوسيما خارج شوند اما زير نظر صداوسيما و با نظارت پخش صداوسيما برنامه توليد کنند؟ مردم احساس مي‌کنند که اين سرگرمي مجاز از مدل خودشان است. صداوسيما را بايد شخم زد ايزدي با بيان اينکه مخاطب نبايد احساس انحصار کند گفت: بايد ديد راه حل اين موضوع چيست. آيا بايد خصوصي‌سازي‌ که در تجربه‌هاي ديگر موفق نبوده است، در رسانه هم اعمال شود؟ مثلاً در حوزه مطبوعات اين انحصار وجود ندارد. آيا مشکل انحصار حل شده است؟ نه. گزارش راهبرد امنيت ملي ترامپ که اخيراً منتشر شد اصطلاحي تحت عنوان تسليحاتي کردن اطلاعات دارد. آن‌ها روس‌ها را متهم مي‌کنند اما خودشان سال‌هاست که اطلاعاتي را تسليحاتي کرده‌اند. ما بايد در مديريت رسانه تغييراتي ايجاد کنيم و البته ايجاد تکثر درست است اما خصوصي‌سازي در مقابل انحصار مشکل را حل نمي‌کند. صداوسيما بايد يک شخم اساسي بخورد. آشنا در پايان گفت: من از طرفداران اصلي صداوسيما هستم. من اعتقاد ندارم که صداوسيما را بايد شخم بزنيم. سازمان ارزشمندترين ابزار فرهنگ‌سازي است. ما پيشنهاد مي‌کنيم که سازمان صداوسيما از انحصار صداوسيما به سمت انحصار رگولاتوري راديو و تلويزيون برود. به جاي اينکه تنها توليد کننده باشد، تنها مقررات‌گذار باشد. اين به معناي تضعيف صداوسيما نيست. ما بايد قانون صداوسيما را بازنگري کنيم. هم مجلس و هم دولت روي اين موضوع کار کرده‌اند. کميسيون فرهنگي مجلس در قالب طرحي روي اين کار کرده و آماده ارائه به صحن است. دولت در کميسيون فرهنگي کار کرده و آماده ارائه در دولت است. يکي از مشکلات، تأمين مالي است که الآن از آگهي‌ها تأمين مي‌شود و اين به کيفيت برنامه‌سازي لطمه مي‌زند. بايد اين تأمين مالي پايدار طراحي شود. ايزدي هم در پايان گفت: بايد از تجربه برجام درس بگيريم و مثل ماجراي برجام در ماجراي رسانه وضعيت را بدتر نکنيم. ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد