اعتماد/
متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
افشار سليماني| دو روز پيش، زماني که رييسجمهور ايالاتمتحده امريکا، دونالد ترامپ با انتشار پيامي در شبکههاي اجتماعي، ترکيه را تهديد به «نابودي اقتصادي» کرد، مشخص بود که چنين تهديدي از حد حرف فراتر نميرود و برخلاف ظاهر قاطعانه و تند اين اظهارنظر، به دليل کم و کيف مناسبات ميان آنکارا و واشنگتن، ميشد اطمينان داشت که اين تهديد عملي نخواهد شد. ترامپ و اردوغان، هر دو در شرايطي قرار دارند که براي رسيدن به اهداف خود نيازمند همکاري نزديک هستند. رجب طيب اردوغان در شرايطي که حزبش با ريزش آرا مواجه شده است، سه ماه ديگر بايد در انتخابات شهرداريهاي ترکيه با رقباي قدرتمند خود در سراسر ترکيه رقابت کند، مشکلات اقتصادي و سقوط ارزش لير که از يک سال پيش آغاز شده بود، هر چند تا حدي کنترل شده است، اما در شرايط شکنندهاي قرار دارد. همزمان در واشنگتن دونالد ترامپ مصمم به اجراي وعده انتخاباتي خود براي کاهش هزينههاي نظامي در خارج از مرزهاي ايالاتمتحده امريکاست، خروج نظاميان امريکايي از سوريه و اعلام شکست کامل داعش، يک دستاورد مهم براي او محسوب ميشود که حاضر نيست
به سادگي از آن بگذرد. آنچه اردوغان از آن با عنوان «تفاهم تاريخي» ميان خودش و ترامپ ياد ميکند، براساس منافع مشترک هر دو سياستمدار است. در کنار نيازهاي مشترک دو رهبر براي رسيدن به توافق، مساله اتحاد استراتژيک ميان آنکارا و واشنگتن نيز قابل چشمپوشي نيست. ترکيه به عنوان ميزبان يکي از مهمترين پايگاههاي ناتو در شرق، عضو ناتو و متحد امريکا در مرزهاي سوريه، ايران، عراق و روسيه جايگاه مهمي در سياست خارجي واشنگتن دارد. هرگونه اخلالي در روابط ترکيه با ناتو يا تنش در روابط با امريکا، ميتواند به شدت بر توازن امنيتي و ژئوپليتيک منطقه تاثيرگذار باشد.
در نتيجه امريکاييها علاقهمند نيستند که بيش از حد آنکارا را از رفتار خود دلگير کنند. تصميم دونالد ترامپ به خروج نيروهاي نظامي امريکا از سوريه، باعث تحليلهايي شتابزده شده است. گروهي تصور ميکردند که خروج امريکا بلافاصله با حضور نيروهاي نظامي ترکيه در خاک سوريه جبران ميشود، گروهي ديگر تحليل ميکردند که امريکا در حال تحويل دادن سوريه به روسيه و ايران است. اما واقعيت اين است که تحولات در سوريه به اين سرعت اتفاق نميافتد، تا اجراي کامل تصميم ترامپ براي خروج کامل نيروهاي امريکايي از خاک سوريه راه طولاني باقيمانده است و اين راه با پستيها و بلندهاي بسياري همراه است. قرار نيست که در يک لحظه کليه نظاميان امريکايي سوريه را رها کنند و از اين کشور خارج شوند. حتي اگر اين عزم در امريکا وجود داشته باشد که به صورت فوري و به اضطرار خاک سوريه را ترک کند، واقعيتهاي ميداني باعث ميشود که توان کافي براي اجراي چنين تصميمي نداشته باشد. اجراي اين فرمان نيازمند رايزنيها و گفتوگوهاي طولانيمدت، تفاهم و توافق با بازيگران ديگر و تضمين امنيت شمالشرق سوريه و کردهاست. اتفاقهايي از قبيل اعلام ناگهاني «خروج فوري و کامل نيروهاي امريکايي»، تهديد به «نابودي اقتصاد ترکيه» و «جايگزيني ارتش ترکيه به جاي امريکا»، در واقع اقدامهايي تاکتيکي هستند که با واقعيتهاي اجرايي انطباق ندارند. يکي ديگر از اهداف امريکا در سوريه، حذف تدريجي ايران از معادلات سوريه است. قطعا ترامپ علاقهمند است که با جلبنظر اردوغان و پوتين، بتواند از اهرمهاي روسيه و ترکيه براي کاهش نفوذ ايران در سوريه استفاده کند. براي رسيدن به چنين مقصودي امريکا مجبور است که بخشي از نگرانيهاي امنيتي ترکيه و روسيه را تامين کند تا بتواند آنها را به همکاري با امريکا در مقابله با ايران تطميع کند. مهمترين نگراني ترکيه در مورد مرزهاي شمالي سوريه، استقرار گروههاي مسلح کرد در مرزهاي جنوبي اين کشور است. واقعيت اين است که اين مساله يک نگراني فوري و اضطراري براي ترکيه نيست، همه ميدانند که گروههاي شبهنظامي کرد علاقهاي به تجاوز به خاک ترکيه يا انجام عمليات در خاک اين کشور ندارند، نگراني ترکيه يک نگراني بلندمدت در مورد شبکهسازي، اثرگذاري اجتماعي و سياسي و نفوذ تدريجي نيروهاي کرد از جنوب به اين کشور است. کردهاي سوريه در شرايط سختي قرار دارند، از يکسو علاقهمند به استمرار پشتيباني از سوي امريکا هستند، از سوي ديگر خواهان گفتوگو و مصالحه با دولت مرکزي سوريه و همزمان نگران فشارها و احتمال حمله نظامي ترکيه به خود هستند. امريکا در شرايط کنوني قدرتمندترين بازيگري است که ميتواند براي آينده کردها در شمالشرقي سوريه تصميمگيري کند. امريکاييها بيش از هر چيز علاقهمند هستند که کردها در دامان روسيه يا دولت مرکزي سوريه قرار نگيرند، در اين شرايط، اگر نگرانيهاي امنيتي ترکيه در مورد کردها تامين شود، واشنگتن قطعا بيش از هر بازيگر ديگري علاقهمند است که از همکاري ترکيه در اين منطقه بهرهمند شود. پيشنهاد مورد توافق آنکارا و واشنگتن براي حل و فصل نگراني امنيتي ترکيه، ايجاد يک منطقه حائل ميان ترکيه و سوريه است. البته کيفيت ايجاد چنين منطقه حائلي به صورت فوري قابل حل نيست. مشخص نيست چه کسي قرار است تضمينکننده امنيت اين منطقه حائل باشد، آيا قرار است چنين منطقهاي کاملا غيرنظامي تلقي شود يا اينکه فقط قرار است نيروهاي شبهنظامي کرد از آن تخليه شوند. اگر قرار باشد در مرزهاي ترکيه نيروي نظامي جديدي مستقر شود، ماهيت و ترکيب اين نيروي نظامي چگونه است؟ نظر دمشق و مسکو درمورد ايجاد منطقه حائل چيست؟ همه اينها سوالهايي است که نيازمند رايزنيهاي بسيار و گفتوگوهاي بلندمدت است. همانگونه که بالاتر اشاره کردم، در موضوع سوريه نبايد گرفتار ارزيابيهاي شتابزده و از موضعگيريهاي تاکتيکي هيجانزده شد. مساله خروج نيروهاي نظامي امريکا از سوريه، يک مساله بلندمدت است که طي هفتهها و ماههاي آينده گمانهزني و بحث در مورد آن ادامه پيدا ميکند و هر راهحلي براي شمالشرقي سوريه، نيازمند مشارکت بازيگران مختلفي است که هر يک منافع متفاوتي در اين کشور دارند. براي تامين نظر همه بازيگران و رسيدن به يک راهحل مرضيالطرفين، وقت زيادي لازم است که تصور نميکنم با يک توييت يا يک تماس تلفني تغييري در نتايج نهايي آن ايجاد شود.
بازار